زیبایی مرموزی را مختص خود میکرد .بعد ها پی بردم زیبایی آن ها در دیده نشدن داخلشان بوده است و زمانی که میشد فهمید چ .حمل میکند ،به یک گزارش خبری شخصی و معمولی تبدیل میشدند
انتخاب روش هنری رسیدن به ایده ومسیر فکریی که تجربه های شخصی خود را میتوانستم به موضوعات و تجربیات همگانی تعمیم بدهم و به این طری که فقط منحصر به من و یا یک اجتماع و یا یک فرهنگ خاص نمیشد .برای من بنیانگذار ساختار فکری ،فلسفی و اصول نگاهی .وچگونکی آن شد در انتخاب موضوعات ،به این فکر میکردم که کارهای هنری من نه تنها منعکس کننده شرایط جدید زندگی شخصی و اجتمائی دهنده دگرگونی موقعیت کسانی که با سابقه و داشته های فرهنگی و تجربیاتی متفاوت از اجتماع دیگری به این جا آمده بودند و ز شروع میکردند نیزمی باشد .مهاجرانی که از طریق خاطره هایشان میتوانستند با هویتشان ارتباط بر قرار کنند .مثل بسته ها در .وسیله شماره و عدد ،هویت و شهروندیشان از یکدیگر تفکیک میشد در آزمایشگاه نشانه ها و اشیاء-موزه زنان شهر بن ۲۰۱۵ .این نمایشگاه به چهار فضا تقسیم شده است وبخشی از کار های سی سال گذشته ام را به صورت چیدمان به نمایش کذاشته است
اولین فضا-هویت بازیافتی -فرهنگ فراموش شده .در این فضا بسته های را می بینیم که روی صندلی ها و داخل کمد آهنی چیده شده اند اجسام خشت گونه ای که از نوشته ها و طراحی های روی روزنامه های خبری ) یکی از اولین وسیله های ارتباطی من با دنیا .درست شده اند من با به هم فشرده کردن آنها ,اجسام ساختمانی جدیدی را شکل داده ام که قابلیت گوناگون و جدیدی را با خود حمل میکنند .اجس میز ,صندلی و یا در کمد جا داده شده اند .اجسامی که اگرچه دراثر تغییر ،صورت بصری و خوانا یی خود را از دست داده اند و فراموش شده هستند .خشت ها مانند کتاب های خوانده نشدهقصه های ناگفته در انتظار موقتی در گنجه ها روی هم و پهلوی هم جمع آوری شده اند .به امید روزی که ساختمان ناتمام خاطره .نو پی ریزی کنند
) یکی از اولین وسیله های ارتباطی من با دنیا و فرهنگ اطرافم ( درست شده .اند من با به هم فشرده کردن آنها ,اجسام ساختمانی جدیدی را شکل داده ام که قابلیت گوناگون و جدیدی را با خود حمل میکنند .اجسام خشت گونه که روی میز, صندلی و یا در کمد جا داده شده اند .اجسامی که اگرچه دراثر تغییر ،صورت بصری و خوانا یی خود را از دست داده اند ولیکن یاد آور فرهنگی فراموش شده هستند .خشت ها مانند کتاب های خوانده نشدهقصه های ناگفته در انتظار موقتی در گنجه ها روی هم و پهلوی هم جمع آوری شده اند .به امید روزی که ساختمان ناتمام خاطره های از یاد رفته را از نو پی .ریزی کنند دومین فضا -موجودیت فلسفه های بزرگ و توجیه آن در کار های عادی روزانه -من غذا میخورم پس من هستم انسان برای زیستن احتیاج به مواد غذای دارد ,خوردن مواد غذای و تبدیل آن به انرژی در بدن ,تبدیل انرژی به تفکر ,احتیاج به تبادل نظر و ارتباط با دیگران ,ضرورت پیدا کردن زبان مشترک برای مکالمه ,جایگزین کردن کد های قراردای برای آسان کردن دیالوگ ,و نهایتان شکل گرفتن تابلوهایی عددی ودادن نقشی کلیدی و بصری به اعداد ,همه اینها فلسفه و ایده پروژه چندین ساله تقویم آشپزخانه ای است .تقویم آشپزخانه شامل جمع آوری بیش از هزار نمونه از غذ ا های روزانه است ،که آنها به صورت آرشیو به نمایش گذاشته شده اند .بیننده غیرفارسی زبان ،فقط به کمک اعداد و کد می تواند به محتوای مواد غذای پی ببرد .در اینجا من با طرح موضوع همیشگی و ساده روزمره ،زبان گویشی رمز گونه کد را جانشین لغات و تصاویر ملموس کرده ام .و به این صورت پیچیدگی درک مفاهیم در زبان و اجتماع نو را طرح می کنم سومین فضا -مکان سکونت در کدام باغ رشد گیاهان بی ریشه میسر است؟ آیا گیاهان هم مانند انسان ها به سر زمین های جدید کوچ میکنند؟ این سوال ,انگیزه شروع پروژه جدیدی برای من بود .این پروژ را ا ز سال ۲۰۰۲شروع کرده ام و هربار با به نمایش گذاشتن آن ،آن را کامل تر میکنم . )اینستال سیون( چیدمان باغ ،شامل عکاسی از گیاهانی ست که از باغ های سایر ملل در آلمان جمع آوری شده اند و همینطورعکاسی از گیاهان سرزمین زادگاهم ایران ،که به همراه دانه و بذر گیاهان اطراف محل زندگی کنونیم به نی هایی و صل شده اند و در بطری های پلستیکی آب قرار داده شده اند و خاطره باغی را .تداعی میکند که مهاجر به رشد و ریشه یابی در آن امید بسته است چهارمین فضا -آزمایشگاه نماد ها و نشانه ها بخشی را می بینیم که تیتر نمایشگاه را به صورت عمده ای به خود اختصاص می دهد در این جا با کنار هم چیدن چهار چوب های ساختمانی پروژه های قبلی چیدمان، مکعب های تو در تو و فضا های بدون دیواری را نشان میدهم که داخل آنها اجسام ،متریال و همینطور پیش طرح ها و حتا مواد باقی مانده از کارهای قبلی را جا داده ام .بیننده با دنیای بی قضاوتی سرو کار دارد که هیچ چیزی به چیزی دیگری ترجیح داده نشده و وجود هر متریال و شئی در به تصویر در آمدن این .فضا نقش دارد با حرکت در این آزمایشگاه و با تغییر جهت دید ،شاهد کشف تصویر جدیدی هستیم .با این فکرهیچ چیز بی مصرف نخوا هد بود وقتی که در جای درستش قراربگیرد .تماشاگر خودش میتواند شخصا روابط بین متریال و فضا و معانی را کشف و تجربه کند .آزمایشگاه نمادها و نشانه ها چیدمانی برای به نمایش
.تداعی میکند که مهاجر به رشد و ریشه یابی در آن امید بسته است چهارمین فضا -آزمایشگاه نماد ها و نشانه ها بخشی را می بینیم که تیتر نمایشگاه را به صورت عمده ای به خود اختصاص می دهد در این جا با کنار هم چیدن چهار چوب های ساختمانی پروژه های قبلی چیدمان، مکعب های تو در تو و فضا های بدون دیواری را نشان میدهم که داخل آنها اجسام ،متریال و همینطور پیش طرح ها و حتا مواد باقی مانده از کارهای قبلی را جا داده ام .بیننده با دنیای بی قضاوتی سرو کار دارد که هیچ چیزی به چیزی دیگری ترجیح داده نشده و وجود هر متریال و شئی در به تصویر در آمدن این .فضا نقش دارد با حرکت در این آزمایشگاه و با تغییر جهت دید ،شاهد کشف تصویر جدیدی هستیم .با این فکرهیچ چیز بی مصرف نخوا هد بود وقتی که در جای درستش قراربگیرد .تماشاگر خودش میتواند شخصا روابط بین متریال و فضا و معانی را کشف و تجربه کند .آزمایشگاه نمادها و نشانه ها چیدمانی برای به نمایش گذاشتن نشانه ها و تجربه ها بدون معیار خوب و بد ,مفید و غیر مفید ,زیبا .وغیر زیبا است در آزمایشگاه هیچ چیزی مثل قبل نمی ماند و همه چیز در حال تغیر است و همه اشیا سبک و جدا از هم .فرم ،متریال و معنی در سازشی یکدیگر را کامل میکنند .در این آزمایشگاه اجسام و اشیائی که مربوط به پروژه های مختلف قبلی من است دیده میشوند بطور مثال قفسه وارونه ای که با تکه آینه های شکسته مفروش شده و یا پوست های پرتغال که به هم منگنه شده اند و یا حبه های قند که روی چوب ،مرزی را به نمایش میگذارند .هرکدام از اینها با دوره ای از کار های من مرتبط هستند بطور مثال در این جا توضیح کوتاهی راجع به حبه های .قند و سابقه استفاده در کار های قبلی نقش متریال. انتخاب و استفاده از )متریالهای( مواد ساده روزمره در کار های من تعمدی است ودر این رابطه خود )متریال( ماده فکر و ارتباط مشخصی را به گفتگو می .کشاند استفاده از )متریال هایی( موادی که تغیر فرم و محتوا را به شکل محسوسی .میتوان در آنها مشاهده کرد .مثل استفاده از قند و شکر در مجموعه کارهای -زندگی شیرین -شکرهایی در شرف ریزش با زیر نویس )استتیک دس فرشویندن( زیبایی ناپایداری .هیچ چیز به شکلی که هست همیشگی .نیست ,همه چیز در حال تغیر است و در حال شدن و رفتن یا در -کار شیرین -مجموعه هفت عکس است که حل شدن قند در آب را ثبت کرده) .متریال های( موادی متغیر و ناماندگار بطور عینی نشان دهنده زیبایی .تغییر ،حتی زیبایی ناپایدار است انتخاب من در ارائه کار هایم به صورت چیدمان کار های من که بصورت چیدمان ارائه میشوند دارای این خصوصیت هستند که برای مدت محدودی دیده میشوند و اگر این چیدمان دوباره در جای دیگری پیاده شود ،بنا به مکان و فضای جدید متغیرخواهد بود .این دیدگاه متأثر از تجربه شخصی من در رابطه با مکان جدید برای زندگی و رشد است.و مکانی همیشگی .و دائمی را به عنوان خانه پرسان می شود
شروع میکردند نیزمی باشد .مهاجرانی که از طریق خاطره هایشان میتوانستند با هویتشان ارتباط بر قرار کنند .مثل بسته ها در اداره پست ،که تنها به .وسیله شماره و عدد ،هویت و شهروندیشان از یکدیگر تفکیک میشد دوران کودکی و تاثیر زبان رمز در دوران کودکی به واسطه شغل پدرم با زبان ارتباطی مورس آشنا شدم .دستگاه ساده و جالبی که کلمات را به نقطه و خط تبدیل میکرد .و این بخش مهمی است در آزمایشگاه نشانه ها و اشیاء-موزه زنان شهر بن ۲۰۱۵ که بعدها در انتخاب روش و بازگویی هنری من بسیار تاثیر گذار بوده است کذاشتهها ,است نمایش چیدمان صورت را به سال پنهان نگفتن ناگفته بهکد. عدد و نقطه ,خط , وسیله رمز ام به گذشته ها حفظ خاطره .این نمایشگاه به چهار فضا تقسیم شده است وبخشی از کار های سی . نگاه داشتن پنهان ها .در اداره پست تنها تلگراف ها نبودند که جذاب و سحرآمیز بودند بلکه بایگانی نامه و بسته ها که در کاغذ پیچیده بودند و با نخی محکم بسته شده بازیافتی - اولین یک کاتالوگ. فراموشجمله فرهنگدارد ،از آن مقدمه ای لزم هویت شروع و فضادر -زندگی چیز ها خیلی شده بودند و محتوای داخل را از نگاه کنجکاو من حفظ میکرد وسؤال بی جوابی کاتالوگ صندلیکه است زمانی کهبهتر فکرکه میاین را ,با بنویسم خودم مقدمه را مایلم اینجا در اند شده چیده آهنی کمد داخل و ها روی بینیم های بسته فضا این در . را برای من باقی میگذاشت .داخل این بسته هاچیست و چه پیغامی را در خود خودم بدانید، بیشتر کارهایم و من مورد در تا اید شده کنجکاو و میزنید ورق را شماره و فرهنگ اطرافم ( منیکبا دنیا ارتباطی وسیله یکیچهاز خبری ) وسیله هایها تنها به که بسته اولین ؟ این کسی ست گیرنده آن هایمیکنند؟ اجسام خشت گونه ای که از نوشته ها و طراحی های روی روزنامه حمل .جوابگو باشم خود را از یکدیگر تفکیک میکردند ،زیبایی مرموزی را مختص خود میکرد .بعد تعریف اند .درست شده ساده ای از ریشه های فکری و انگیزه های پیدایش ایده های این مقدمه ها پی بردم زیبایی آن ها در دیده نشدن داخلشان بوده است و زمانی که میشد زنانرابه در موزه اجسامچیدمانی که چهار بخش کردن بر فشرده کوتاهی همچتین توضیح منهایمبا و کار میکنندو .اجسام خشت گونه که روی حمل خود با را جدیدی و گوناگون قابلیت که ام داده شکل جدیدی ساختمانی , آنها هم به فهمید چه خبری را در خود حمل میکند ،به یک گزارش خبری شخصی .نمایش گذاشته ام میباشد میشدند .معمولی تبدیل بصری و خوانا یی خود را از دست داده اند ولیکن یاد آور فرهنگی صورت میز ,صندلی و یا در کمد جا داده شده اند .اجسامی که اگرچه دراثر تغییر،
هاکدمانند کتاب های خوانده نشده صورتخشت هستند. مکالمه -شده فراموش شماره و ارتباط به زبان و انتخاب روش هنری ای عمده نقش زبان درک زمان آن , میکنم زندگی آلمان کشور در ۱۹۸۶ سال خاطره های از یاد رفته را از ساختمان ناتمام روزی که فکرییبهکهامید ومسیراند. آوری شده ازقصه های ناگفته در انتظار موقتی در گنجه ها روی هم و پهلوی هم جمع میتوانستم به شخصی خود را تجربه های رسیدن به ایده را برای من بازی میکرد ,زبانی که در ابتدا بجزیک کلمه )اختونگ اختونگ( موضوعات و تجربیات همگانی تعمیم بدهم و به این طریق مسائلی را طرح کنم .نو پی ریزی کنند که آن را هم در فیلم های جنگی دوره بچگی شنیده بودم نمیشناختم! صدای که فقط منحصر به من و یا یک اجتماع و یا یک فرهنگ خاص نمیشد .برای من گفتگوی عادی مردم من را به این اشتباه میانداخت که دعوایی سخت در پیش .بنیانگذار ساختار فکری ،فلسفی و اصول نگاهی جدید به هنر وچگونکی آن شد من برای خشن ،متصل و پشت سر هم بود .هیچ لغتی گوش-من زبانی است .و موجودیت دومیندرفضا در انتخاب موضوعات ،به این فکر میکردم که کارهای هنری من نه تنها منعکس کمک ابتدایی های محاوره در انگلیسی زبان طبیعتا اوایل در . نبود تفکیک قابل زندگی شخصی و اجتمائی من است ،بلکه نشان دهنده پس جدید شرایط فلسفه های بزرگ و توجیه آن در کار های عادی روزانه -من غذا کننده من هستم میخورم پذیرفتن معنای به من برای آلمانی زبان به گفتگو و فراگیری ولیکن میکرد دگرگونی موقعیت کسانی که با سابقه و داشته های فرهنگی و تجربیاتی متفاوتتبادل نظر و ارتباط با احتیاج به خوردنبودمواد غذای و تبدیل آن به انرژی در بدن ,تبدیل انرژی به تفکر, غذای مواد همینطورمتقابل به زیستن احتیاج انسان دربرای دارددر ,اجتماع شدن من پذیرفته شانس اینجا و .زندگی از اجتماع دیگری به این جا آمده بودند و زندگی جدیدی را دوباره شروع افکارم و احساسات دیگری زبان وسیله به میبایستی که پدیده این با شدن مواجه نهایتان شکل گرفتن تابلوهایی دیالوگ ,و برایازآسان قراردای میکردندکد دیگران ,ضرورت پیدا کردن زبان مشترک برای مکالمه ,جایگزین کردن میتوانستند با کردن هایشان طریق خاطره مهاجرانی که هایباشد. نیزمی شده تبدیل موضوعاتی از یکی به و میکرد مشغول خود به را من بدهم، توضیح استتنها .به وسیله پست ،که مثل بسته ها در قرار کنند. پروژه ارتباط راعددی ودادن نقشی کلیدی و بصری به اعداد ,همه اینها فلسفه و ایده هویتشان تقویم آشپزخانه شامل ادارهای آشپزخانه تقویم چندینبرساله بود که به صورت های مختلفی در کار هایم منعکس شده است .مثل ارتباط .شماره و عدد ،هویت و شهروندیشان از یکدیگر تفکیک میشد است ،که آنها به صورت آرشیو به نمایش گذاشته شده اند .بیننده غیرفارسی زبان ،فقط به کمک روزانه هایهای غذ ا بیش از جمع آشپزخانه ای مجموعه ازکار نمونه در هزار ز جمله علمت ها .ا آوریاز راه گویشی و درک مشخصی و ثابت های کد تعین و موادغذایی بجای هایی عدد دادن قرار که با زبان گویشی رمز گونه کد را جانشین روزمره، همیشگی و اعداد و کد می تواند به محتوای مواد غذای پی ببرد .در اینجا من بادر طرح ۲۰۱۵ ساده شهر بن موزه زنان موضوعها و اشیاء- آزمایشگاه نشانه رمز ارتباطی . میکرد میسر ولیکن سخت اگرچه را زبانی ارتباط کدام، هر برای کنمکار های سی سال گذشته ام وبخشی از را است نوشده تقسیم چهار فضا نمایشگاه به این طرح می اجتماع زبان و مفاهیم در تصاویر ملموس کرده ام و به این صورت پیچیدگی درک .لغات و .گونه با اعداد .را به صورت چیدمان به نمایش کذاشته است زبان اعداد ریشه ای بسیار قدیمی و تاریخی در فرهنگ ما دارد .شا ید روزی در باشد که زبان اعداد ونماد ها را توضیح دهد مکان هنری فرهنگی و یک منتقد حوصله اولین فضا-هویت بازیافتی -فرهنگ فراموش شده سکونت فضا- سومین .و کارهای مرا در این رابطه تفسیرکند در این فضا بسته های را می بینیم که روی صندلی ها و داخل کمد آهنی چیده شده .اند اجسام خشت گونه ای که از نوشته ها و طراحی های روی روزنامه های خبری ) یکی از اولین وسیله های ارتباطی من با دنیا و فرهنگ اطرافم ( درست شده دوران کودکی و تاثیر زبان رمز .اند در دوران کودکی به واسطه شغل پدرم با زبان ارتباطی مورس آشنا شدم .دستگاه من با به هم فشرده کردن آنها ,اجسام ساختمانی جدیدی را شکل داده ام که ساده و جالبی که کلمات را به نقطه و خط تبدیل میکرد .و این بخش مهمی است قابلیت گوناگون و جدیدی را با خود حمل میکنند .اجسام خشت گونه که روی میز, که بعدها در انتخاب روش و بازگویی هنری من بسیار تاثیر گذار بوده است صندلی و یا در کمد جا داده شده اند .اجسامی که اگرچه دراثر تغییر ،صورت .حفظ خاطره ها به وسیله رمز نقطه ,خط ,عدد و کد .نگفتن ناگفته ها ,پنهان بصری و خوانا یی خود را از دست داده اند ولیکن یاد آور فرهنگی فراموش شده نگاه داشتن پنهان ها .در اداره پست تنها تلگراف ها نبودند که جذاب و سحرآمیز هستند .خشت ها مانند کتاب های خوانده نشدهبودند بلکه بایگانی نامه و بسته ها که در کاغذ پیچیده بودند و با نخی محکم بسته قصه های ناگفته در انتظار موقتی در گنجه ها روی هم و پهلوی هم جمع آوری شده بودند و محتوای داخل را از نگاه کنجکاو من حفظ میکرد وسؤال بی جوابی شده اند .به امید روزی که ساختمان ناتمام خاطره های از یاد رفته را از نو پی را برای من باقی میگذاشت .داخل این بسته هاچیست و چه پیغامی را در خود .ریزی کنند حمل میکنند؟ گیرنده آن چه کسی ست ؟ این که بسته ها تنها به وسیله یک شماره خود را از یکدیگر تفکیک میکردند ،زیبایی مرموزی را مختص خود میکرد .بعد دومین فضا -موجودیت ها پی بردم زیبایی آن ها در دیده نشدن داخلشان بوده است و زمانی که میشد فهمید چه خبری را در خود حمل میکند ،به یک گزارش خبری شخصی و فلسفه های بزرگ و توجیه آن در کار های عادی روزانه -من غذا میخورم پس
f
m