Tableau Norooz92

Page 1


‫‪2‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬




‫درود به عزیزان مهربانم‬ ‫زادروز ن��وروز باس��تانی نوید طراوت و امید به زندگانی رسش��ار از مهر‬ ‫و صفای فرزندان گیتی اس��ت‪ .‬راستی و درس��تی و صفا را از مادر گیتی‬ ‫بیاموزیم تا زش��تی‌ها به ما راه پیدا نکند‪ .‬ش��ادی و نیک روزگاری ش�ما‬ ‫مردمان هوشمند و پاک رسشت رسزمین‌ام را همیشه آرزو داشته و دارم‪.‬‬ ‫با رسفرازی‪ ،‬زندگی به کامتان‪.‬‬ ‫شجریان‬


‫نوروز بزرگ‌ترین نش��انه ملیت و وحدت فرهنگی اقوام‬ ‫ایرانی بوده که با وجود فراز و فرود بسیار و در گذر از‬ ‫تنگناهای تاریخی‪ ،‬رسفراز و ماندگار بوده است‪.‬‬ ‫نوروز آغاز س��ال اس��ت و هن��گام به��ار و اکنون همه‬ ‫پژوهش��گران که درباره‌گاه ش�ماری تحقی��ق کرده‌اند‪،‬‬ ‫پذیرفته‌اند که زیبا‌ترین و درست ترین‌گاه شامری جهان‪،‬‬ ‫از آن ایرانیان است که با نوروز آغاز می‌شود‪.‬‬ ‫‪6‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


‫اجایس��اجسهان؛جشای��نن‌جهای س��نتی ایرانیان بر پاکی‪ ،‬تازگی و شادمانی اچستوهارشنبهسوری‬

‫ش��ن‌ها‬ ‫ار اس��ت‬ ‫خانه تکانی‪ ،‬خرید لباس نو‪،‬پاس داش��ته شوند‪ .‬جش��ن نوروز و طلیعه آن چهار و کم کم میرود تا در همه‬ ‫و آداب جش��ن «سوری» اج اش��یاء تازه و‪ ...‬را به همراه دارد‪ .‬مس��لم اس��ت شنبه سوری‪ ،‬پاکی‪ ،‬شادابی‪،‬‬ ‫آیین باس��تانی جش��ن فرو را م ‌یشد‪ .‬مراس��می که به مناسبت سال نو و جشکه پیش از اسالم هم مراسم‬ ‫تثبیت ش��د تا یادگاری از م ردگان بود‪ .‬پس از رواج دین اسالم در ایران‪ ،‬این رسمن نوروز بوده و یا بازمانده‬ ‫راس��م باستانی و کهن باشد‪ .‬چون تا پیش از آن‪ ،‬تق در آخرین چهارشنبه سال‬ ‫هفته نبود‪.‬‬ ‫سی‬ ‫م‬ ‫بن‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫رو‬ ‫‌‬ ‫ز‬ ‫ها‬ ‫به صورت‬ ‫«هانری ما‬ ‫س‬ ‫��‬ ‫ه»‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫با‬ ‫ره‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫‌ن‬ ‫وی‬ ‫سد‪ :‬ایرانیان آخرین‬ ‫چه‬ ‫ار‬ ‫ش�‬ ‫�ن‬ ‫به‬ ‫روزی نحس می‌ش‬ ‫�م‬ ‫سا‬ ‫ا‬ ‫ل‬ ‫رن‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ب‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫‌ت‬ ‫به‬ ‫ری‬ ‫ه‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫می‬ ‫ن‬ ‫وز‬ ‫م‬ ‫عل‬ ‫ی‬ ‫‌‬ ‫ت‬ ‫دا‬ ‫نند و آن را‬ ‫در این روز‪ ،‬دس��ت‬ ‫کس��ی پول‬ ‫به‬ ‫پر‬ ‫ک‬ ‫دا‬ ‫خ‬ ‫ار‬ ‫ی‬ ‫ت‬ ‫من‬ ‫من‬ ‫‌‬ ‫ی‬ ‫ی‬ ‫‌ک‬ ‫زنن‬ ‫نن‬ ‫د‪،‬‬ ‫د‪،‬‬ ‫د‬ ‫کا‬ ‫چو‬ ‫‌‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫ها‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ا می‌بندند و به‬ ‫خواهند پرداخت‪ .‬عده‌ای هم از ر عتقدند که اگر به کس��‬ ‫ی‬ ‫پو‬ ‫ل‬ ‫ب‬ ‫پر‬ ‫دا‬ ‫زن‬ ‫د‬ ‫تا‬ ‫پا‬ ‫یا‬ ‫ن‬ ‫س��ال‪ ،‬همچنان پول‬ ‫ودخانه آب برمی دا‬ ‫رن‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫به‬ ‫جلوگیری شو‬ ‫خا‬ ‫د‪.‬‬ ‫نه‬ ‫و‬ ‫اث‬ ‫اث‬ ‫یه‬ ‫خ‬ ‫ود‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫‌‬ ‫پا‬ ‫شن‬ ‫د تا از بدآمد‌ها‬ ‫درباره واژه «چهار‬ ‫شن‬ ‫به‬ ‫س‬ ‫ور‬ ‫ی»‬ ‫ب‬ ‫ای‬ ‫د‬ ‫گف‬ ‫ت‬ ‫معنی س��وری‪ ،‬س��خن بسیار است‪ .‬بعض که این واژه‪ ،‬ترکیبی از‬ ‫ر‬ ‫وز‬ ‫«‬ ‫چه‬ ‫ار‬ ‫ش‬ ‫نب‬ ‫ه»‬ ‫و‬ ‫«‬ ‫س‬ ‫وری» است‪ .‬در‬ ‫«س��وریک» گرفته شده اس��ت که ی از زبان‌شناسان مع‬ ‫تق‬ ‫دن‬ ‫د‬ ‫که‬ ‫«‬ ‫س‬ ‫ور‬ ‫ی»‬ ‫ف‬ ‫ار‬ ‫س‬ ‫ی و از صفت پهلوی‬ ‫به معنای «رسخ» ا‬ ‫س‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫ریشه است‪.‬‬ ‫ل‬ ‫در‬ ‫س‬ ‫��‬ ‫گ‬ ‫ذ‬ ‫ور‬ ‫ش‬ ‫ی‬ ‫ته‬ ‫به‬ ‫م‬ ‫مر‬ ‫ع‬ ‫دم‬ ‫نا‬ ‫ی‬ ‫کا‬ ‫گ‬ ‫شا‬ ‫ل‬ ‫ن‬ ‫به‬ ‫رس‬ ‫خ نیز از همین‬ ‫«چهارشنبه سوری»‪،‬‬ ‫«‬ ‫چه‬ ‫ار‬ ‫این مدعا است‪.‬‬ ‫شن‬ ‫به‬ ‫رس‬ ‫خ‬ ‫ه»‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫‌‬ ‫گف‬ ‫تن‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫مر مؤید‬ ‫عده‌ای «س�‬ ‫�و‬ ‫ر»‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫به‬ ‫م‬ ‫ع‬ ‫نا‬ ‫ی‬ ‫«‬ ‫ج‬ ‫ش‬ ‫��‬ ‫می‌گویند و در بندرعباس و بوشه ن» و «میهامنی دادن»‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫‌‬ ‫دا‬ ‫نن‬ ‫د‪،‬‬ ‫ا‬ ‫ما‬ ‫در‬ ‫ا‬ ‫صف‬ ‫ها‬ ‫ن‬ ‫«چهارشنبه رسخی»‬ ‫ر‪ ،‬اصطالح «چهارشن‬ ‫به‬ ‫آ‬ ‫خ‬ ‫ر»‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫اگ��ر امروزه‬ ‫ه‬ ‫به‬ ‫م‬ ‫ک‬ ‫ای‬ ‫ار‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫‌ب‬ ‫س‬ ‫رن‬ ‫��‬ ‫د‪.‬‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫به‬ ‫چ‬ ‫ش‬ ‫نیاکان ما با خلوص نیت و پاکی ط ��م دل ببینیم‪ ‌‌،‬هامن‬ ‫آر‬ ‫زو‬ ‫من‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫‌‬ ‫ه‬ ‫ای‬ ‫��‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫در‬ ‫آ‬ ‫ینت طلب م ‌یکردن‬ ‫ن خواهیم یافت که‬ ‫د‪.‬‬ ‫«‬ ‫رس‬ ‫خ‬ ‫ی‬ ‫تو‬ ‫«بخت گش��ایی‬ ‫»‬ ‫‌‬ ‫از‬ ‫ها‪،‬‬ ‫م‬ ‫«ف‬ ‫ن»‬ ‫ال‬ ‫گف‬ ‫گو‬ ‫نت‪،‬‬ ‫ش‬ ‫ن‬ ‫«‬ ‫غ‬ ‫ش‬ ‫م‬ ‫ین‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫‌‬ ‫»‬ ‫ود‬ ‫ش��ادی آید»‪،‬‬ ‫ها‪« ،‬قاش��ق زنی»‌ها‪،‬‬ ‫«‬ ‫فا‬ ‫ل‬ ‫گ‬ ‫رف‬ ‫نت‬ ‫چیزی نیست فقط آر‬ ‫‌‬ ‫»‬ ‫زو‬ ‫ها‪،‬‬ ‫ی‬ ‫«‬ ‫س‬ ‫ع‬ ‫کو‬ ‫اد‬ ‫زه‬ ‫ش‬ ‫ت‪،‬‬ ‫ک‬ ‫نی‬ ‫س‬ ‫کب‬ ‫نت‬ ‫»‬ ‫‌‬ ‫خت‬ ‫ها‬ ‫ی‪،‬‬ ‫و‬ ‫‪ ...‬همه‬ ‫رفاه‪ ،‬آسایش و شادم‬ ‫ان‬ ‫ی‬ ‫که‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫وا‬ ‫ره‬ ‫م‬ ‫ط‬ ‫لو‬ ‫ب‬ ‫انسان است‪.‬‬

‫صاصی‬ ‫ش اخت‬ ‫گزار‬ ‫مراسم‬ ‫تابلو از سوری‬ ‫رشنبه‬ ‫چها مالزی‬ ‫در‬ ‫ه‬ ‫رنگ پوت‬ ‫ئو از‪ :‬او‬ ‫د‬

‫وی‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪7‬‬


‫خانه تکانی‬

‫�نت حسنه که‬ ‫ایرانیان براس��اس یک س�ش��ته است‪ ،‬در‬ ‫یادگاری از س��د ‌ههای گذ دام ب��ه از بین‬ ‫روزه��ای پایانی س��ال اق ناپاکی از خانه‬ ‫بردن مظاهر آلودگ��ی و رچه شستشو‪،‬‬ ‫گ‬ ‫و کاشانه خود می‌کنند‪ .‬ا یک س��اله‪ ،‬از‬ ‫نظافت‪ ،‬گرفنت گرد و غبار س��یار مشکل‬ ‫ب‬ ‫انواع وس��ایل منزل کاری رونی آن برای‬ ‫د‬ ‫است‪ ،‬اما نتیجه عملی و س��یار جالب و‬ ‫ت��ک تک افراد خانواده ب �ای تاریخی و‬ ‫س��ت‪ .‬یافته‌ه�‬ ‫حبخش ا‬ ‫شاهد آن است‪.‬‬ ‫فر ن کهن فارسی‬ ‫متو‬

‫میر نوروزی‬

‫پ‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫آ‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ب��ا نزدیک ش��دن ب ن نوروزی‬

‫��ه فص��‬ ‫ل‬ ‫ب‬ ‫ه�‬ ‫�ا‬ ‫ر‬ ‫«‬ ‫پی‬ ‫نوروزی»‪،‬‬ ‫‌‬ ‫ک‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫های‬ ‫پی‬ ‫ش‬ ‫��‬ ‫وا‬ ‫ز‬ ‫ن‬ ‫��‬ ‫و‬ ‫روز م‬ ‫خرب داده و برک��ت می‌گیرند‪ .‬ی‌آیند و به مردم‬ ‫ای‬ ‫هر گوش��ه و کناری از ای��ران ن پیام آوران‪ ،‬در‬ ‫با‬ ‫خوانده می‌ش��وند‪ .‬اما امروز‪ ،‬نام‌های متفاوت‬ ‫ا‬ ‫آرام آرام به فراموشی سپرده م جرای این مراسم‬ ‫در میان بسیاری از مردم ایالت ی‌شود‪ .‬ولی هنوز‬ ‫ی‬ ‫با مقدمات خاصی صورت می‌ و عشایری ایران‬ ‫گیرد‪.‬‬

‫کردنش��ین ایران‪ ،‬بیش�تر اجرا‬ ‫از جمله آیین‌های نوروزی که به ویژه در مناطق منادی از فصل کهنه است که‬ ‫ی»‬ ‫می‌شود منایش «میرنوروزی» اس��ت‪« .‬میرنوروز بهار ترانه م ‌یخواند و طبیعت‬ ‫ی به کوچه و بازار می‌آید و از‬ ‫به طنز و شوخ طبع‬ ‫کهنه را به سخره می‌گیرد‪.‬‬ ‫د‪« :‬در نخستین چهارشنبه سال‬ ‫س‬ ‫وی‬ ‫‌ن‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫در کتاب میرنوروزی‬ ‫گزینند و به او نام میرنوروزی‬ ‫«عبیدا‪ ...‬ایوبیان»خود‪ ،‬یک نفر را به امیری برمی‬ ‫پوس��ت حیوانات می‌پوش��د و‬ ‫ن��و‪ ،‬مردم از میان‬ ‫از‬ ‫ی‬ ‫س��‬ ‫لبا‬ ‫ی‪،‬‬ ‫وز‬ ‫ور‬ ‫��ا امیر به��اری می‌دهند‪ .‬میرن‬ ‫وروزی‪ ،‬زندانیان بی‌گناه را آزاد‬ ‫ی‬ ‫رن‬ ‫می‬ ‫ته‬ ‫ش��‬ ‫ی مس��خره می‌گوید‪ ...‬در گذ‬ ‫د‪ ،‬آشتی می‌داد‪ .‬ثرومتندان را‬ ‫س��خ ‌نها‬ ‫ی را که با هم اختالف داش��تن‬ ‫سه تا پانزده روز ادامه داشت‪.‬‬ ‫می‌کرد و خانواد ‌ههای‬ ‫و‪،‬‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫یر‬ ‫ام‬ ‫ت‬ ‫مد‬ ‫‪...‬‬ ‫و‬ ‫رد‬ ‫به دادن «زکات» وادار می‌ک‬ ‫ندد‪ .‬هنگام��ی که مردم مصمم‬ ‫خ‬ ‫ب‬ ‫ت‬ ‫ش��‬ ‫دا‬ ‫ن‬ ‫ن حکومت‪ ،‬حق‬ ‫فرصت فرار می‌کند و خود را‬ ‫میرن��وروزی‪ ،‬در زما دانند‪ ،‬امیر با اس��تفاده از یک‬ ‫هس��تند که او را بخن‬ ‫و مراسم به پایان میرسد‪» ...‬‬ ‫خانه یکی از بزرگان میرساند‬ ‫بیت حافظ را تداعی می‌کند‪.‬‬ ‫به‬ ‫ن‬ ‫ای‬ ‫ش‪،‬‬ ‫‌ا‬ ‫ه‬ ‫وز‬ ‫ر‬ ‫ند‬ ‫چ‬ ‫ت‬ ‫ی که بیش از چند روز نیست‬ ‫وم‬ ‫میرنوروزی و حک ‌گویم چو گل از غنچه بیرون آ‬ ‫س��خن در پرده می‬ ‫عمر میرنوروزی‬

‫‪8‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


‫ح‬ ‫ا‬ ‫ج‬ ‫ی‬ ‫ف‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫«حاج‬ ‫و‬ ‫ی‬ ‫ز‬ ‫فی‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫»‬ ‫م‬ ‫ش‬ ‫ه‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫‌ت‬ ‫رین پیک نوروزی‬ ‫در تهران ا‬

‫س��‬ ‫در ای‬ ‫صورتش را با دت‪ .‬نزدیک س��ال نو‪ ،‬م��ردی جلو ران و به خصوص‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫کاله بوقی بر ده بخاری‪ ،‬س��یاه می‌کرد‪ .‬لباس آیین��ه میرفت و‬ ‫می‌گرفت و با رس می‌گذاش��ت‪َ ،‬دف بوق و یا دایرسخی می‌پوشید و‬ ‫ر‬ ‫«آتش افروز آم ش��ادی به می��ان مردم می‌آمد و ه زنگی در دست‬ ‫یک روز فقیرم‪،‬ده‪ ،‬س��الی یک روز آمده‪ ،‬آتش اف چنی��ن م ‌یخواند‪:‬‬ ‫مردم هم با خ روده پوده آمده‪ ،‬هرچه نبوده آ روز صغیرم‪ ،‬سالی‬ ‫مده‪» ...‬‬ ‫وشحالی‪،‬‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ل‬ ‫ح‬ ‫ظ‬ ‫ه‬ ‫‌ا‬ ‫زنگی یا کال‬ ‫ی شاد‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫ان‬ ‫حا‬ ‫ی‪،‬‬ ‫ج‬ ‫ب‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫کت‬ ‫فی‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫ز‬ ‫ر‬ ‫دایره‬ ‫پیدایی «حاجی فیروز‌ می‌انداختند‪ .‬ب‬ ‫س‬ ‫��‬ ‫یا‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫باورند که‬ ‫دست پرتغالی‌ها ها» به دوران‬ ‫ص‬ ‫ف‬ ‫وی‬ ‫ه‬ ‫و‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫اما دکرت «مهر و اسپانیایی‌ها به جنوب ایران غالمان سیاه به‬ ‫داد بهار»‪ ،‬ا‬ ‫باز می‌گردد‪.‬‬ ‫س‬ ‫ط‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫‌‬ ‫ش‬ ‫��‬ ‫نا‬ ‫س‬ ‫ن‬ ‫فیروز باز‬ ‫ظ‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ان‬ ‫د‬ ‫دی‬ ‫ه‬ ‫گ‬ ‫آ‬ ‫ر‬ ‫یی‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫دا‬ ‫با‬ ‫ر‬ ‫ز‬ ‫د‪:‬‬ ‫گ‬ ‫«حاجی‬ ‫شت ایز ِد ش‬ ‫هی‬ ‫د‬ ‫ش‬ ‫ون‬ ‫چهره س��یا‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫‌ا‬ ‫ه‬ ‫و‬ ‫ش‪،‬‬ ‫یا‬ ‫منا‬ ‫س‬ ‫د‬ ‫یا‬ ‫با‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫گ‬ ‫ش‬ ‫ش‬ ‫ا‬ ‫ست‪.‬‬ ‫رسخ‌اش ه��م‪ ،‬مناد خو ��ت او از جها‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫گا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫��‬ ‫ت و لباس‬ ‫ن س��یاوش‪.‬‬ ‫ش�‬ ‫�ا‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫آنهاست ک‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫ش�‬ ‫وی‬ ‫�ا‬ ‫د‬ ‫ش‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫ب‬ ‫ای‬ ‫رک‬ ‫ش‬ ‫ت با‬ ‫دوباره‬ ‫خود م ‌یآورند‪» ...‬‬

‫پی‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ح‬ ‫ا‬ ‫ج‬ ‫ی‬ ‫ف‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫وز‪:‬‬ ‫تابل‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ب‬ ‫ا‬ ‫ش‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫‪،‬‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫بلویی باشین‬ ‫ویدئو‬

‫از‪:‬‬ ‫مثانه فيض الهی‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪9‬‬


‫نوروز‬

‫ن��وروز یکی از کهن‌ترین اعیاد ملت ایران اس��ت که با ماه فروردین که‬ ‫وی��ژه «فره وش��ی‌ها» و «ارواح طیبه» اس��ت‪ ،‬آغ��از و روز اول آن با نام‬ ‫خداوند متربک می‌شود‪.‬‬ ‫به روایت دیگری نوروز‪ ،‬جش��ن آغ��از فروردین یا به اصطالح مخصوص‬ ‫فروردگان اس��ت که جش��ن یادآوری نیاکان بود و چنان می‌پنداشتند که‬ ‫در پنج ش��ب متوالی ارواح مردگان‪ ،‬برای دی��دار وضع زندگی بازماندگان‬ ‫به زمین می‌آیند و به خانه‌‌هایش��ان میروند و اگر خانه روش��ن و متیز و‬ ‫پاکیزه‪ ،‬و افراد آن آسوده و راحت باشند‪ ،‬مرسور و خرم باز می‌گردند‪ .‬به‬ ‫همین دلیل در نوروز‪ ،‬خانه را متیز کرده و در لحظه تحویل س��ال‪ ،‬جامه‬ ‫تازه پوشیده و خانه را نورانی نگاه می‌داشتند‪.‬‬ ‫مرتض��ی راوندی در کتاب «تاریخ اجتامعی ای��ران» درباره نوروز چنین‬ ‫نگاش��ته است‪ «:‬از دوره ساسانیان‪ ،‬کلمه نوروز متداول شده است و تنها‬ ‫عیدی است که از دیرباز تا کنون مورد عالقه و استقبال مردم بوده است‪.‬‬ ‫عید نوروز که آن را «نوک روز» می‌گفتند‪ ،‬به مدت شش روز متوالی دوام‬ ‫داشت‪ .‬در این مدت زحمت کشان‪ ،‬دست از کار می‌کشیدند و به شادی‬ ‫و طرب می‌پرداختند‪ .‬هر کس��ی خانه و کاش��انه خود را آراس��ته می‌کرد‪.‬‬ ‫مردم صبح زود برمی خاس��تند و به کنار نهر‌ها و قنات‌ها میرفتند و پس‬ ‫از شستشو‪ ،‬به یکدیگر آب میریختند و شیرینی به هم تعارف می‌کردند‪.‬‬ ‫صبحگاه��ان قبل از اینکه کالمی ادا کنن‪ ،‬ش��کر می‌خوردند و برای حفظ‬ ‫سالمتی وتندرستی‪ ،‬به بدنشان روغن می‌مالیدند‪».‬‬ ‫‪ ۱۳‬را گ��روه‬ ‫‪۹‬‬ ‫آغ��از س��ال ‪ " ۲‬آش��یقلر" ‪،‬‬ ‫موس��یقی آذری خانه و گروه‬ ‫ر‬ ‫ورزش��کاران زو دستان "برای‬ ‫ناشنوایان" آوای ن ولیعرص در‬ ‫تهرانیها در میدا روز" جش��ن‬ ‫و‬ ‫خیابانی بنام " ن ش اختصاصی‬ ‫تن��د‪ .‬گ��زار‬ ‫رف‬ ‫گ بلو را ببینید‪.‬‬ ‫تا‬

‫‪10‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫ویدئو از‪ :‬ها‬

‫شم جابریان‬


‫تهای گوناگون از نوروز‬ ‫روای ‌‬

‫نخستین انگیزه نوروز‌‌‪ ،‬هامن ویژگی دگرگونی طبیعت و آغاز دوباره زندگی گیاهان و جانوران‬ ‫پس از خواب و رکود زمس��تانی اس��ت‪ .‬افزون براین برای گرامیداش��ت این جش��ن فرخنده‪،‬‬ ‫بسیاری از رویدادهای جالب توجه تاریخی و داستانی را به آن نسبت داده‌اند‪.‬‬ ‫ابوریح��ان بیرونی در «آثار الباقیه» بنا به روایت دیگری‪ ،‬یکی از این انگیزه‌ها را چنین بیان‬ ‫می‌کند‪« :‬چون سلیامن بن داود» انگشرتی خویش را گم کرد شهریاری‪ ،‬چهل روز از وی برفت‪.‬‬ ‫اما پس از چهل روز‪ ،‬انگشرتی پیدا شد و سلطنت به او بازگشت‪ .‬هر کس چیزی گفت‪ .‬ایرانیان‬ ‫گفتن��د که نوروز آمد‪ ،‬یعنی روزی تازه بیامد‪ .‬پس س��لیامن‪ ،‬باد را ام��ر کرد که او را بگرداند‪.‬‬ ‫پرس��تویی در پیش بود چون به النه خود نزدیک ش��د‪ ،‬سلیامن را دعوت کرد‪ .‬با منقار به روی‬ ‫وی آب ریخ��ت و ران ملخ��ی هدیه کرد‪ .‬از اینجاس��ت که مردم‪ ،‬روز عی��د به روی هم‪ ،‬آب‬ ‫میریزند و پسشکشی‌ها می‌دهند‪.‬‬ ‫ایرانیان برآنند که فرخنده‌ترین س��اعات س��ال در این روز است و آن ساعت آفتاب است که‬ ‫در بامداد نوروز فجر و سپیده به ُمنتَهای نزدیکی خود به زمین میرسد و مردم به نگریسنت به‬ ‫آن مبارکی می‌ج‪ .‬یند و این روزی گرامی اس��ت‪ .‬چون روز «هرمزد» ‪ -‬ایرانیان در روزگار کهن‬ ‫ه��ر روز را با نامی از نام‌های ایزدان (فرش��تگان) می‌خواندند‪« .‬هرمزد روز» یا «روز هرمزد»‬ ‫نخستین روز از ماه بود که نام خداوند بزرگ و آفریدگار جهان است‪.‬‬

‫ج‬ ‫م‬ ‫ش‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫ج‬ ‫م‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫روز‬ ‫از طرف��ی ب‬

‫رخ��ی براین عقی‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫‌‬ ‫ان‬ ‫د‬ ‫ک‬ ‫ه‬ ‫در‬ ‫ز‬ ‫ما‬ ‫ن‬ ‫ته‬ ‫م‬ ‫ورث‪ ،‬ف‬ ‫ش��هریاری ر‬ ‫رق‬ ‫س�‬ ‫ه‬ ‫�ی‬ ‫صا‬ ‫د‪،‬‬ ‫ئب‬ ‫آ‬ ‫ه‬ ‫ن‬ ‫ف‬ ‫پی‬ ‫د‬ ‫رق‬ ‫ای‬ ‫ه‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫اف‬ ‫ان‬ ‫تن‬ ‫دا‬ ‫رویدادی‪ ،‬جشن نوروز را پدید آ خت و دین قدیم را دوباره روا س��اخت و به د‪ ،‬و چون جمش��ید به‬ ‫ورد‪.‬‬ ‫ش��کرانه و سپاس چنین‬ ‫«ابوریحان» از «آذربا‬ ‫د‬ ‫»‬ ‫م‬ ‫وب‬ ‫د‬ ‫ب‬ ‫غ‬ ‫دا‬ ‫د‬ ‫ح‬ ‫ک‬ ‫ای‬ ‫ت کرده اس��ت‪:‬‬ ‫چنین روزی یاف‬ ‫«ک‬ ‫ه‬ ‫ت‪،‬‬ ‫چ‬ ‫آ‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ج‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫ور‬ ‫ش�‬ ‫وز‬ ‫�ی‬ ‫د‬ ‫نا‬ ‫می‬ ‫نی‬ ‫ش‬ ‫دن‬ ‫د‪ .‬جمش��ید روزی مالحظه کرد که آب اط ��کر را در ایران‪ ،‬در‬ ‫شیرین است‪ .‬نی را‬ ‫ش‬ ‫ک‬ ‫س‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫از‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ف‬ ‫یا‬ ‫ن‬ ‫چن‬ ‫آ‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫نی که شکسته‪،‬‬ ‫شکر بسازن‬ ‫د‪.‬‬ ‫نوشید و چون شهد‬ ‫ب‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫سی‬ ‫د‬ ‫ار‬ ‫ت‬ ‫ی‬ ‫پن‬ ‫چ‬ ‫ج‬ ‫شی‬ ‫ر‬ ‫د‪،‬‬ ‫وز‬ ‫د‬ ‫ش‬ ‫ست‬ ‫ک‬ ‫ر حاصل شد و به همین دلیل است که مردم ور داد از عصاره آن‌ها‬ ‫می‌کنند‪».‬‬ ‫در‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫روز‪ ،‬شکر پیشکش‬ ‫بیان دیگ‬ ‫ر؛‬ ‫از‬ ‫اب‬ ‫و‬ ‫ری‬ ‫حا‬ ‫ن‬ ‫بی‬ ‫ر‬ ‫ون‬ ‫ی‬ ‫که هرچه می‌خوردند و می‌آ آن است که‪«:‬اهریم‬ ‫ن‬ ‫گ‬ ‫ج‬ ‫ست‬ ‫ه‪،‬‬ ‫خی‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ب‬ ‫رک‬ ‫ت را‬ ‫ش��ا‬ ‫خش��کیدند و خشکس��الی و ق میدند‪ ،‬سیر و سیراب من ‌یشدند‪ .‬باد از وزش ایس از مردم دور کرد‪ .‬چندان‬ ‫ح‬ ‫خداوند به آهنگ جایگاه اهریم طی پدید امد و نزدیک بود‪ ،‬جهان نابود ش��ود‪ .‬تاد‪ ،‬باران نبارید‪ ،‬گیاهان‬ ‫مردم از بال رهایی یافتند و جم ن در جنوب روان شد‪ .‬مدتی در آنجا ماند تا ب پس جمش��ید‪ ،‬به فرمان‬ ‫رک‬ ‫بود‪ ،‬س��بز ش��د و مردم گفتند‪ :‬در این هنگام به دنیا بازگش��ت‪ .‬در این روز هر ت و فزونی‪ ،‬بازگشت و‬ ‫«ا‬ ‫سپس این رسم میان ایرانیان پای ینک روز نو» و هر کس از راه تربک‪ ،‬به این ر گیاهی که خش��ک شده‬ ‫وز‬ ‫د‬ ‫استوانه بکارند و از روییدن این ار ماند که در نوروز‪ ،‬کنار خانه هفت نوع از در طش��تی جو کاشت‪.‬‬ ‫غ‬ ‫غالت به خوبی و بدی زراعت و حاصل پی ب الت و دان ‌هها در هفت‬ ‫ربند‪».‬‬ ‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪11‬‬


‫نوروز؛ جشن دهقانی‬

‫دکرت پرویز رجبی در کتاب «جشن‌های ایرانی» می‌نویسد‪« :‬چوپانان‬ ‫ب��ا چارپایان خود و کش��اورزان با زمین‌های دیمی کاش��ت و درختان‬ ‫بی‌بر و پربار خود‪ ،‬برخورد هرچند س��اده‌ای هم داشته باشند‪ ،‬کارشان‬ ‫منی‌تواند پیوندی بی‌چون و چرا و تنگاتنگ با شب و روز و گردش ماه‬ ‫و س��ال و چرخش رسما و گرما نداش��ته باش��د‪ ...‬بنابراین نوروز در آن‬ ‫گذش��ته‌های دور و در گذشته‌ها‪ ،‬سالگرد طبیعی کار چوپانان بوده و‬ ‫روستائیان و هر آیینی که داشته است‪ ،‬آیینی چوپانی و روستایی بوده‬ ‫اس��ت‪ .‬بعد‌ها ثرومتن��دان و فرمانروایان هم در نوروز و گردش س��ال‪،‬‬ ‫حکمتی یافته‌اند و به آن آرایشی ویژه خود بخشیده‌اند‪».‬‬ ‫نوروز در آغاز یک جشن دهقانی بود‪ ،‬زیرا در نخستین روز فروردین‪،‬‬ ‫زمی��ن در وضع اعتدالی خود در برابر خورش��ید قرار می‌گیرد و دنیای‬ ‫گیاهی پس از چند ماهخفنت‪ ،‬بیدار می‌شود و این روز‪ ،‬همچنین مبداء‬ ‫حس��اب ش�ماری ایرانیان بوده و هس��ت‪ .‬نوروز در گذشته‌های دور‪،‬‬ ‫س��الگرد طبیعی کار چوپانان و کشاورزان بوده است‪ .‬اگر نظری کوتاه‬ ‫بر س��فره هفت سین داشته باشیم‪ ،‬نشانه‌هایی از رسسبزی و کاشنت را‬ ‫می‌یابیم‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


‫ف‬ ‫را‬ ‫ز‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ش‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫د‬ ‫ر زمان طوالنی‬ ‫هنگام غلبه «اسکندر» بر ایران و‬ ‫آت‬ ‫و آدب و سنن ایرانی‪ ،‬تحت تأثیر فر ش زدن تخت جمشید‪ ،‬مدتی فرهنگ‬ ‫هن‬ ‫بس��یار کوتاه بود و خود اسکندر‪ ،‬پ گ یونانی قرار گرفت‪ .‬اما این مدت‬ ‫س‬ ‫شد که لباس پارسی پوشیده و هم از مدتی چنان مجذوب متدن ایرانی‬ ‫رس‬ ‫درب��اره نوروز‪ ،‬س��ناد موثق و معت ایرانی اختیار کرد‪ .‬از دوره اشکانیان‬ ‫ربی‬ ‫ساسانی‪ ،‬شکوه و جالل جش ‌نهای در دس��ت نیس��ت‪ .‬ول��ی در دوره‬ ‫نو‬ ‫در دربار شاهان و هم‪ ،‬در میان ه روزی به اوج رسید و این آیی ‌نها‪ ،‬هم‬ ‫مه‬ ‫آن‪ ،‬شباهت زیادی به مراسم امرو طبقات مردم برگزار می‌شد و مراسم‬ ‫زی‬ ‫سفره هفت سین‪ ،‬جامه نو پوشید داشت‪ .‬مثل‪ :‬سبزه سبز کردن‪ ،‬چیدن‬ ‫ن‪ ،‬عیدی دادن و‪...‬‬

‫نوروز و آفرینش جهان‬

‫�ان در «آث��ار الباقیه» آورده اس��ت که‪ :‬روز شش��م این ماه‬ ‫یح�‬ ‫ابور �ن) نوروز بزرگ اس��ت که نزد ایرانیان عید بزرگی اس��ت و‬ ‫(فروردی�‬ ‫گویند که خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد‪.‬‬ ‫پهلوی (فارس��ی میانه) هم به نوروز بزرگی (نوک روچی و‬ ‫بان‬ ‫در ز شاره شده اس��ت‪ .‬گویا نام نغمه و دستگاهی در موسیقی‬ ‫رگ) ا‬ ‫وچو که ویژه همین روز به شامر میرفته است‪ :‬منوچهری گفته‪:‬‬ ‫وده‬ ‫هم ب رگم بزن‌ای مطرب امروز زیرا که بود نوبت نوروز‪ ،‬به نوروز‬ ‫نوروز بز‬

‫ن‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫پ‬ ‫در ابتدای تسلط اعراب بر س از اسالم‬

‫و الی��ق‪ ،‬مقام‌های مهم ایران‪ ،‬خلفای‬ ‫ع‬ ‫با‬ ‫س‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫ای‬ ‫ر‬ ‫ان‬ ‫یا‬ ‫ن کاردان‬ ‫س��ازماندهی‪ ،‬ترتیبات ی واگذار کردند‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ش�‬ ‫�ی‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫ک‬ ‫دوره ساس��انی را مورد توج ش��ورداری و‬ ‫تدریج‬ ‫ف‬ ‫ر‬ ‫هن‬ ‫گ‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫آ‬ ‫ق‬ ‫دا‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ب‬ ‫دادند و به‬ ‫و «مهرگان» هم اح و رس��وم ایران‬ ‫ی‪،‬‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫ج‬ ‫مل‬ ‫ه‬ ‫ج‬ ‫ش‬ ‫یا شد‪.‬‬ ‫‌نهای نوروزی‬ ‫در احیا نور‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫وی‬ ‫ژ‬ ‫ه‬ ‫ش�‬ ‫�ی‬ ‫عمده‌ای داشتند‪ ،‬زیرا عد عیان و پی��روا‬ ‫ن‬ ‫ح‬ ‫رض‬ ‫ت‬ ‫عل‬ ‫ی‬ ‫(‬ ‫ع) نقش‬ ‫ه‌ای از دانش‬ ‫من‬ ‫دا‬ ‫ن‬ ‫اخبار‪ ،‬احا‬ ‫و‬ ‫دی‬ ‫ف‬ ‫ض‬ ‫ث‬ ‫ال‬ ‫و‬ ‫ی‬ ‫گا‬ ‫ای‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫ان‬ ‫ش‬ ‫ی‬ ‫ام‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫کتب‪،‬‬ ‫که حرضت علی (ع) به ی استناد جستن‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫مت‬ ‫ذ‬ ‫ک‬ ‫ر‬ ‫ش‬ ‫دن‬ ‫د و روزی‬ ‫بر مس��ند خالفت ن جانشینی پیام‬ ‫رب‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫ال‬ ‫م‬ ‫(‬ ‫ص‬ ‫)‬ ‫ب‬ ‫ایرانیان مسلام شستند‪ ،‬مصادف با ایام نوروز رگزیده شدند و‬ ‫ب‬ ‫ن‪،‬‬ ‫نوروز هم‪ ،‬یک جشن مذهبی ا ود‪ .‬بنابراین برای‬ ‫ست و هم‪ ،‬ملی‪.‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪13‬‬


‫خوان نوروزی‬

‫در آیین‌های باس��تانی ایرانی‪ ،‬برای هر جش��ن یا‬ ‫مراس��م مذهبی‪« ،‬خوانی» گسرتده می‌شد و کسی‬ ‫که برای پخش کردن خوراکی‌ها گامش��ته می‌ش��د‪،‬‬ ‫«می‌زدپان» خوانده می‌شد که امروز به «میزبان»‬ ‫تبدیل شده و «می‌زد» به «می‌ز» تبدیل شده است‪.‬‬ ‫در روزگار ساسانیان‪ ،‬قاب‌های منقوش و گرانبهایی‬ ‫از جنس کائولین و چینی به ایران آورده می‌شد که‬ ‫بعد‌ها به نام کشوری که از آن آمده بود «چینی»‪،‬‬ ‫و به گویش دیگر «سینی» نامگذاری شد‪ .‬در ایران‬ ‫برای متایز بین ظرف‌های مختلفی که از چین آورده‬ ‫می‌شد با ظرف‌هایی که از فلز ساخته می‌شد‪ ،‬به نام‬ ‫چین��ی رواج یافت که برای چیدن خوان نوروزی از‬ ‫همین ظرف‌ها استفاده می‌شد‪ .‬در خوان نوروزی‪،‬‬ ‫هفت ظرف چینی یا سینی را پر از نقل‪ ،‬قند‪ ،‬شکر‬ ‫و ش��یرینی می‌کردند که گزینش شام ِر هفت که‬ ‫از شامره‌های مقدس بود‪ ،‬هفت «امشا سپند»‬ ‫اس��ت‪ :‬اهورامزدا‪ ،‬بهمن‪ ،‬اردیبهشت‪ ،‬شهریور‪،‬‬ ‫س��پندارمذ‪ ،‬خ��رداد و امرداد که ب��ه ترتیب به‬ ‫معنی‪ :‬رسور دانا‪ ،‬اندیش��ه نیک‪ ،‬پاکی و راستی‪،‬‬ ‫ش��هریاری نیک‪ ،‬ک�مال و رس��ایی‪ ،‬و بیمرگی و‬ ‫جاودانگی اس��ت‪ .‬خوان نوروزی به خاطر همین‬ ‫«هفت س��ین» ک��ه در آن نهاد می‌ش��د‪« ،‬هفت‬ ‫سینی» یا «هفت سین» نام گرفت‪.‬‬ ‫سبزه؛ مهم‌ترین قاب خوان نوروزی‬ ‫مراس��م ن��وروز‪ ،‬کم و بیش از ح��دود یک ماه به‬ ‫جشن نوروز مانده‪ ،‬تدارک دیده می‌شود‪ .‬از جمله‬ ‫این رسوم‪ ،‬پروردن س��بزه است‪ .‬به موجب روایتی‬ ‫کهن در ایران باس��تان‪ ،‬بیس��ت و پنج روز پیش از‬ ‫نوروز‪ ،‬دوازده ستون از خشت خام را اطراف ِ‬ ‫حیاط‬ ‫درب��ار برپا می‌کردند و بر فراز هر س��تونی‪ ،‬نوعی‬ ‫دانه از حبوبات می‌کاشتند‪ .‬روز ششم‪ ،‬خرداد روز‪،‬‬ ‫ی��ا نوروز بزرگ‪ -‬با رسود خوانی و نواخنت س��از‌ها‪،‬‬

‫‪14‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫محصولی را که فراهم آمده بود برمی داشتند‪.‬‬ ‫آنگاه این ستون‌ها‪ ،‬همچنان تا روز مهر از فروردین‪،‬‬ ‫یعنی روز ش��انزدهم برپا بود ک��ه در چنان روزی‪،‬‬ ‫ستون‌ها خراب و برداشته می‌شد‪ .‬به رشد و منو این‬ ‫دانه‌ها نگریس��ته و به هر یک ک��ه بهرت‪ ،‬برآمده‌تر‬ ‫بود تفأل می‌زدند که آن محصول در سال بیشرت‬ ‫خواهد شد‪« .‬شاه» به ویژه‪،‬‬ ‫به جو می‌نگریس��ت و آن‬ ‫را خوش یمن می‌دانست‪.‬‬ ‫کش��ت ج��و‪،‬‬

‫منس��و ب‬ ‫اس��ت ب��ه عهد‬ ‫جمشید‪ ،‬و ابوریحان هم به این مسئله اشاره‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫این سبزه ها‌گاه به گونه هفت نیز که اعداد مقدس‬ ‫است‪ ،‬س��بز می‌شد به عنوان هفت «امشاسپند» و‬ ‫دوازده‪ ،‬که شامرش مقدس برج هاست‪ .‬در خانه‌ها‬ ‫در ظروف ویژه‪ ،‬س��بزه به عمل می‌آوردند‪ .‬اقالمی‬ ‫از دانه‌ها که س��بز می‌کردند‪ ،‬عبارت بود از‪ :‬گندم‪،‬‬


‫جو‪ ،‬برنج‪ ،‬لوبیا‪ ،‬ع��دس‪ ،‬ارزن‪ ،‬نخود‪ ،‬کنجد‪ ،‬باقال‪،‬‬ ‫کاجیله‪ ،‬ذرت و ماش‪ .‬در س��فره‌های هفت س��ین‪،‬‬ ‫معموال س��ه ظرف سبزه به عنوان کنایه از سه اصل‬ ‫دینی‪ :‬هومت (اندیشه نیک)‪ ،‬هوخت (گفتار نیک)‬ ‫و هورش��ت (کردار نیک) ق��رار می‌دادند که اغلب‬ ‫گندم‪ ،‬جو و ارزن بود‪.‬‬ ‫بس��یاری از آیین‌ها و رسوم که در‬ ‫این گونه جش��ن‌ها رواج‬ ‫داش��ت‪ ،‬ام��روزه‬ ‫هنوز در رسوم‬ ‫ن��ورو زی‬ ‫زن��ده‬

‫یکی دیگر از لوازم خ��وان نوروزی‪ ،‬کتاب مقدس‬ ‫بود و چون این جش��ن ملی اس��ت‪ ،‬ه��ر خانواده‬ ‫می‌توانست کتاب مذهبی خود را بر خوان نوروزی‬ ‫بگذارد‪ .‬در دوران ساس��انیان‪ ،‬کتاب «اوس��تا» را بر‬ ‫خوان می‌نهادند و امروز‪ ،‬ایرانیان در خوان نوروزی‬ ‫«قرآن» می‌گذارند‪.‬‬ ‫نان؛ منادی از برکت‬ ‫«نان» منادی از برکت است‪ .‬در دوران ساسانیان‪،‬‬ ‫نان‌ه��ای کوچکی به اندازه کف دس��ت می‌پختند‬ ‫و آن‌ه��ا را که «‪ -Dron‬درون» نامیده می‌ش��د‪ ،‬بر‬ ‫رس خوان نوروزی می‌نهادن��د‪ .‬امروز ظرفی از نان‬ ‫سنگک بر خوان می‌نهند‪.‬‬ ‫شیر و پنیر‬ ‫«ش��یر ت��ازه دوش��یده» در خوان ن��وروزی‪،‬‬ ‫من��ادی از غذای نوزادان کیهان��ی و «پنیر» که‬ ‫فرآورده‌ای از شیر است‪ ،‬مناد مایه و باروری به‬ ‫شامر میرفتند و بر رس خوان نوروزی‪ ،‬جایگاه‬ ‫ویژه‌ای داشتند‪.‬‬

‫ا س��ت‬ ‫و یک��ی از‬ ‫آیین‌ه��ای نوروزی‪ ،‬س��بز ک��ردن دانه‌ها و‬ ‫حبوبی است که به ویژه زنان در ظروف گوناگونی‬ ‫ب��ه عم��ل آورده و روز س��یزدهم نوروز و جش��ن‬ ‫بهاری‪ ،‬دسته جمعی به بیرون شهر رفته و آن را به‬ ‫آب روان‪ ،‬می‌افکنند‪.‬‬ ‫کتاب مقدس؛ مناد دانایی‬

‫تخم مرغ رنگ کرده؛ متثیلی از باروری‬ ‫«تخم مرغ» بُن مایۀ خوان نوروزی است چون‬ ‫ک��ه تخم و تخمه‪ ،‬من��ادی از نطفه و‌نژاد اس��ت و‬ ‫در روز جش��ن زایش آدمیان‪ ،‬تخمه و نطفه پدیدار‬ ‫می‌ش��ود‪ .‬تخم مرغ متثیلی از نطفه باروری اس��ت‬ ‫که ب��ه زودی باید جان گیرد و زندگی یابد و زایش‬ ‫کیهانی صورت گیرد‪.‬‬ ‫در گذش��ته ک��ه رنگ‌های ام��روزی ب��رای تزئین‬ ‫تخ��م مرغ نبود‪ ،‬آن را با میوه‌ه��ای طبیعی‪ ،‬مانند‬ ‫پوست پیاز یا گردو رنگ می‌کردند‪ .‬حتی بعضی‌ها‬ ‫معتقدند که م��ادر هر خانواده در روز نوروز باید‬ ‫به تعداد فرزندانش تخم مرغ پخته و رنگی بخورد!‬ ‫پوست تخم مرغ هم منادی از آسامن و تاق کیهان‬ ‫است‪.‬‬ ‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪15‬‬


‫سمنو؛ مناد زایش‬ ‫«س��منو» که از شیره جوانه‌های تازه رسیدۀ گندم‬ ‫درس��ت می‌ش��ود‪ ،‬مناد خوبی برای زای��ش گیاهی‬ ‫اس��ت‪ .‬ایرانیان قدیم عقیده داشتند که سمنو مناد‬ ‫خوبی برای بارور شدن گیاهان توسط ارواح است‪.‬‬ ‫قبل از رشوع نوروز و در هر شهری از ایران‪ ،‬مراسم‬ ‫«س��منوپزان» ب��ا آداب خاصی انجام می‌ش��ود‪ .‬در‬ ‫این مراسم معمول اس��ت که برای دور نگه داشنت‬ ‫چشم بد‪ ،‬تکه پارچه رسخی را به دیگ می‌بندند تا‬ ‫دیگ از چشم بد‪ ،‬در امان باشد‪ .‬بر روی دیگ هم‪،‬‬ ‫دو ش��مع روشن می‌کنند و بس��یاری برای برآورده‬ ‫شدن حاجاتش��ان دور دیگ‪ ،‬شمع روشن می‌کنند‪.‬‬ ‫همس��ایه‌ها و فامیل دورهم جمع می‌شوند‪ ،‬سمنو‬ ‫را ه��م می‌زنند‪ ،‬دعای توس��ل می‌خوانند و حاجت‬ ‫خود را از حرضت فاطمه (س) طلب می‌کنند‪ .‬بعد‬ ‫از مدت��ی د ِر دی��گ را برمی دارن��د و دنبال پنجه‬ ‫می‌گردند‪ ،‬چ��ون اعتقاد بر این اس��ت که حرضت‬ ‫فاطمه (س) روی س��منو را با آثار انگش��تان خود‪،‬‬ ‫مزین کرده و صاحب نذر‪ ،‬با دیدن اثر حتام به مراد‬ ‫خود میرسد‪.‬‬ ‫ماهی؛ نشانه باروری‬ ‫اس��فندماه در ب��رج «حوت» اس��ت و ب��ه معنی‬ ‫«ماهی»‪ .‬به هنگام نوروز‪ ،‬برج حوت به برج حمل‪،‬‬ ‫تحویل می‌ش��ود و از ای��ن رو‪ ،‬منادی از آخرین ماه‬ ‫س��ال در خوان نوروزی گذاش��ته می‌ش��ود‪ .‬افزون‬ ‫برای��ن ماهی‪ ،‬یک��ی از منادهای آناهیت��ا و باروری‬ ‫اس��ت و س��بب برکت خ��وان نوروزی در س��ال نو‬ ‫می‌ش��ود‪ .‬خوردن س��بزی پلو و ماهی در شب عید‬ ‫نیز به همین علت است‪.‬‬ ‫سیب؛ مناد باروری‬ ‫«س��یب» یکی دیگر از منادهای ب��اروری و زایش‬ ‫است‪ .‬در گذشته‪ ،‬روستاییان سیب‌ها را در ُخم‌های‬ ‫ویژه نگاه می‌داشتند و پیش از نوروز به رسم هدیه‬ ‫به دوستان و آشنایان می‌دادند تا بر رس سفره هفت‬ ‫‪16‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫سینش��ان بگذارند‪ .‬در داس��تان‌های که��ن ایرانی‪،‬‬ ‫س��یب با زایش نسبت مس��تقیم دارد‪ .‬در آن زمان‪،‬‬ ‫درویش��ی سیب را به دو قس��مت تقسیم می‌کرد‪.‬‬ ‫نیم��ی را به زن و نیمی را به م��رد می‌خوراندند و‬ ‫بدین ترتیب‪ ،‬مرد از عقیم بودن و زن از نازایی‌‌ رها‬ ‫می‌شدند‪.‬‬

‫انار؛ نشانه برکت‬ ‫و باروری‬ ‫«ان��ار» از‬ ‫مقد س ‌تر ی��ن‬ ‫درخت��ان اس��ت‬ ‫و ت��ا به امروز‬ ‫تقدیس خود‬ ‫را در می��ان‬ ‫ا یر ا نی��ا ن‬ ‫حف��ظ کرده‬ ‫ا س��ت ‪.‬‬ ‫پُردانگی انار‪،‬‬ ‫مناین��ده برکت‬ ‫و باروری است‪.‬‬ ‫تک درخ��ت انار‬ ‫نزدیک امامزاده‌ها‬ ‫و بر ب��االی تپه‌ها و‬ ‫بس�تن دخیل ب��ه آن‪،‬‬ ‫نشان تقدس آن است‪.‬‬ ‫سنجد؛ مقدمه زایش‬ ‫یک��ی از ل��وازم خوان ن��وروزی‬ ‫«س��نجد» اس��ت‪ .‬زی��را ب��وی برگ و‬ ‫شکوفه درخت آن محرک عشق است که مقدمات‬ ‫اصلی زایش است‪.‬‬ ‫گل نرگس؛ نشانی از بهار‬


‫گذاش�تن «گل نرگس» به خاطر این اس��ت که گل‬ ‫فقط در بهار میروید و برای اینکه نشانی از طبیعت‬ ‫بهار بر روی س��فره باش��د‪ ،‬آن را بر خوان نوروزی‬ ‫می‌گذارند‪ .‬به طورکلی قرار دادن انواع گل‌های زیبا‬ ‫بر روی سفره هفت سین منادی از دوستی است‪.‬‬ ‫نارنج؛ منا ِد گویِ زمین در کیهان‬ ‫«نارنج» منادی اس��ت از گوی زمین و‬ ‫هنگامی که در ِ‬ ‫ظرف آبی نهاده شود‪،‬‬ ‫نش��انه گوی زمین در کیهان است و‬ ‫گ��ردش آن بر روی آب‪ ،‬منودار‬ ‫گش�تن برج‌های دوازده‬ ‫گانه و تحویل س��ال‬ ‫است‪.‬‬ ‫اس��پند؛ نشانه‬ ‫پاکی‬ ‫دانه «اسپند»‬ ‫از واژه که��ن‬ ‫ا و س��تا یی‬ ‫«س��پنت» ب��ه‬ ‫معن��ی پ��اک و‬ ‫رجاون��د‪ ،‬گرفت��ه‬ ‫شده اس��ت و در‬ ‫رس��م‌های نیایشی‬ ‫ب��ه کار میرفت��ه‬ ‫است‪ .‬تا امروز هم در‬ ‫خانواده‌ه��ا آن را ب��رای‬ ‫دفع چش��م زخ��م بر روی‬ ‫آت��ش میریزند و دانه‌های به‬ ‫رشته کش��یده آن‪ ،‬زینت بخش‬ ‫خانه‌ها اس��ت‪ .‬گاهی به جای اسپند‬ ‫از «عود» هم اس��تفاده می‌ش��ود‪ .‬عود‪،‬‬ ‫من��ادی از ثروت خانواده اس��ت ک��ه از هند آورده‬ ‫شده است‪.‬‬

‫سکه زرد و سپید؛ نشانه قومیت و آزادگی‬ ‫«پول زرد و س��پید» منادی اس��ت از ش��هریور که‬ ‫موکّـل است بر فلزات و بودن آن بر سفره‪ ،‬موجب‬ ‫برک��ت و افزایش رزق و روزی اس��ت‪ .‬اما در متون‬ ‫کهن‪ ،‬س��که به طور کل‪ ،‬نش��ان قومی��ت و آزادگی‬ ‫اس��ت‪ .‬ولی اصوال سکه برای داشنت برکت‪ ،‬بر خوان‬ ‫نوروزی گذاشته می‌شود‪.‬‬ ‫شمع؛ نشانه آتش‬ ‫ش��مع یا آتشدان در خوان نوروزی‪ ،‬سمبل فروغی‬ ‫بر دل‌های مردم است‪.‬‬ ‫آیینه؛ نشانی از نور‬ ‫«آیینه» مناد روشنایی است و باید در باالی سفره‬ ‫قرار گیرد‪ .‬آز آیینه به عنوان نش��انه راستی هم یاد‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫سیر؛ مناد نگهبان سفره‬ ‫در اک�ثر فرهنگ‌های آریایی‪ ،‬برای «س��یر» نقش‬ ‫محافظت کننده از شرّ قائل بودند‪.‬‬ ‫سامق؛ نشان مزه زندگی‬ ‫ایرانیان‪« ،‬س�ماق» را چاش��نی زندگ��ی و محرک‬ ‫شادی می‌دانند‪.‬‬ ‫رسکه؛ مناد شادی‬ ‫«رسکه» منادی از شادی است‪ .‬زیرا در دوران باستان‪،‬‬ ‫میوه درخت تاک را میوه شادی می‌پنداشتند‪ .‬برخی‬ ‫براین باورند که بهرت اس��ت آب و رسکه در کنار هم‬ ‫قرار گیرند‪.‬‬ ‫ایرانیان سبزی خوردن‪ ،‬نقل‪ ،‬شیرینی‪ ،‬آجیل و‪ ...‬را‬ ‫هم بر خوان نوروزی می‌گذارند که همگی منادی از‬ ‫داده‌های اهورایی است‪.‬‬ ‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪17‬‬


‫د و بازدیدهای نوروزی‬ ‫دی‬

‫مرسوم بوده و هست‪ .‬یکی از‬ ‫ن‬ ‫دید و بازدید نوروز‪ ،‬س��نتی اس��ت که از دیرباز در ایرا ت که عزیزان خود را از دست‬ ‫تهای حسنه مردم طالقان‪ ،‬دیدار از خانواده‌هایی اس تعلق دارد که به آن «نوعید»‬ ‫سن ‌‬ ‫اد‬ ‫داده‌ان��د و این دید و بازدی��د در اولویت اول به این افر رسم قدیمی‪ ،‬دیدار از بستگانی‬ ‫یکی از جوانب پس��ندیده این‬ ‫می‌گویند‪ .‬در هر صورت‪،‬‬ ‫بوده و رفع کدورت هاست‪.‬‬ ‫خرب‬ ‫بیامران و ساملندان میروند و‬ ‫است که مدت‌ها از آن بی‌ حویل س��ال به دیدار بزرگان‪،‬‬ ‫ت‬ ‫عیدی می‌گیرند‪ .‬در بعضی از‬ ‫خانواده‌های ایرانی پس از ند و کوچکرت‌ها از بزرگ تر‌ه��ا‬ ‫بر رس مزار عزیزان خود حارض‬ ‫ور‬ ‫صل��ه رح��م را به جا می‌آ ت داده‌اند‪ ،‬پس از تحویل سال‬ ‫شه ‌رها که عزیزی را از دس‬ ‫م ‌یشوند و فاتحه م ‌یخوانند‪.‬‬ ‫دم‬ ‫ی��د و بازدیدهای نوروزی مر ِ‬ ‫د‬ ‫ره‬ ‫ربا‬ ‫د‬ ‫ن»‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ته‬ ‫«دارالخالفه‬ ‫به دید و بازدید هم میرفتند‪،‬‬ ‫«ن��ارص نجمی» در کتاب ام نوروز متام مردم بالاس��تثنا‬ ‫تهران نش��ین‪ ،‬می‌گوید‪ :‬در ای‬ ‫ف را م ّعین می‌کرد‪ .‬محرتمین و‬ ‫لی‬ ‫تک‬ ‫ص‪،‬‬ ‫خا‬ ‫ش��‬ ‫مقام اجتامعی ا‬ ‫وز به بازدید میرفتند‪ .‬برعکس‪،‬‬ ‫البت��ه در این کار‪ ،‬موقع و می‌نشس��تند و بعد از س��ه ر‬ ‫یدن می‌کردند و بعد از آن برای‬ ‫بزرگان تا س��ه روز در خانه‬ ‫د‬ ‫ل‪،‬‬ ‫او‬ ‫وز‬ ‫ر‬ ‫س��به متوس��ط یا پایین در س��ه‬ ‫ش��خصی برحس��ب تصادف به‬ ‫اش��خاص بالن‬ ‫اه‬ ‫رگ‬ ‫بازدید در خانه می‌نشس��تند‪ .‬باید گفته ش��ود که ه گونه موارد‪ ،‬یک نفر از طرف او‬ ‫خانه‌ای وارد می‌شد و صاحبخانه حضور نداشت‪ ،‬در این و بازدید عید نوروز تا سیزده‬ ‫پذیرایی م ‌یمنود‪ .‬مراسم دید‬ ‫در خانه نشس��ته و از واردین‬ ‫عید‪ ،‬ادامه می‌یافت‪.‬‬

‫‪18‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


‫س‬ ‫ی‬ ‫ز‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫روز س�‬ ‫�‬ ‫ی‬ ‫ز‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫ف‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫مرد‬ ‫دین م��اه‪،‬‬

‫ر‬ ‫مب‬ ‫طبیع ه موهبت‌های الهی همچو وز روی آوردن‬ ‫روز ست پاک و زیباس��ت‪ .‬بیرون ر ن آب‪ ،‬سبزه و‬ ‫آلودگ یزدهم فروردین‪ ،‬با انگیزه فنت از خانه در‬ ‫د‬ ‫طراو ی‌ه��ا‪ ،‬پلیدی‌ها و طلبی��دن وری جسنت از‬ ‫نو با ت‪ ،‬از رسوم دیرین ایرانی اس پاکی و صلح و‬ ‫م‬ ‫«خن راسم روز سیزده‪ ،‬پایان می‌ت‪ .‬مراسم سال‬ ‫یابد‪.‬‬ ‫ف ده و ش��ا‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫»‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫��رو‬ ‫رو ‌زها‬ ‫خنده ریخ�تن اندیش�� ‌ههای تیره و معنای متثیلی‬ ‫ملل د و ش��ادی‪ ،‬در جش��ن‌های پلی��د را دارد‪.‬‬ ‫ب‬ ‫یکی ا یگرهم‪ ،‬جزو مراس��م دینی هاری در میان‬ ‫ا‬ ‫در ج ز اهداف این مراس��م‪ ،‬کارنا س��ت و حتی‬ ‫در نهاشن‌های بهاری انجام م ‌یشووالی اس��ت که‬ ‫آن در د مردم است و در کشور م د‪ .‬ایجاد شادی‬ ‫ا‪،‬‬ ‫کهن مراس��م میرنوروزی و حاج آثار و بقایای‬ ‫چندین هزارساله دارد‪ .‬ی فیروز‪ ،‬ریشه‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪19‬‬


‫این چهارش��نبه س��وری هم حکایت عجیبی دارد‪.‬‬ ‫قرن‌ها این جش��ن در آخرین چهارشنبه سال برگزار‬ ‫می‌ش��ده و در واقع پیش درآم��دی برای بهار بوده‬ ‫اس��ت‪ .‬در این روز آیین‌های ویژه‌ای برگزار‬ ‫می‌ش��د که امروزه در بس��یاری از‬ ‫شهر‌ها دیگر خربی از آن نیست‪.‬‬ ‫قاش��ق زن��ی یک��ی از ای��ن‬ ‫آیین هاس��ت‪ .‬در این رسم‬ ‫دخ�تران و پ�سران جوان‪،‬‬ ‫در حال��ی ک��ه چهره خود‬ ‫را ب��ا چی��زی مث��ل چادر‬ ‫پوش��انده‌اند ب��ه در خان ٔه‬ ‫همسایه‌ها میروند‪ .‬آن‌ها‬ ‫با خود قاش��ق و کاسه‬ ‫ه��م می‌برند‪ .‬صاحب‬ ‫خان��ه ب��ا ش��نیدن‬ ‫صدای قاش��قی که‬ ‫به کاس��ه می‌خورد‪،‬‬ ‫در را ب��از می‌کن��د‬ ‫و در کاس��ه آجی��ل‬ ‫چارش��نبه س��وری‪،‬‬ ‫ش��یرینی‪ ،‬شکالت یا‬ ‫پول میری��زد‪ .‬یکی دیگر‬ ‫از ای��ن رس��م‌ها ف��ال‬ ‫گوش ایس��تادن و گره‬ ‫گشایی است‪ .‬در این‬ ‫آیی��ن دخ�تران دم‬ ‫بخت‪ ،‬ی��ا به طور‬ ‫‪20‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫ع��ام هر ک��س حاجتی دارد نیت می‌کند و پش��ت‬ ‫دیواری می‌ایس��تد و حرف‌ه��ای رهگذران را گوش‬ ‫می‌کند‪ .‬سپس آنچه را که شنیده با مشابه سازی و‬ ‫اس��تنتاج به نیت خودش ربط می‌دهد و بنوعی‬ ‫فال می‌گیرد‪ .‬البت��ه از روی آتش پریدن و‬ ‫«زردی م��ن از تو‪ ،‬رسخی تو از من»‬ ‫جزئ الینفک این مراس��م اس��ت‪.‬‬ ‫اما‪...‬‬ ‫به زع��م بس��یاری از جوانان ِ‬ ‫ام��روزی این‌ها دیگ��ر قدیمی‬ ‫ش��ده و حال منی‌دهد‪ .‬یعنی‬ ‫چارش��نبه س��وری امس��ال‬ ‫دینامیت��ی ت��وی کوچ��ه‬ ‫ترکاندند که در صورت به‬ ‫جا آوردن رسوم قدیمی‬ ‫هم عمرا صدای قاش��ق‬ ‫زن��ی جوان��ان ب��ه گوش‬ ‫صاح��ب خان��ه میرس��ید!‬ ‫منی‌دانم این افراطی ش��دن‬ ‫ب��ه ممنوعیت‌ها بر می‌گردد‬ ‫یا ریش��ه دیگ��ری می‌تواند‬ ‫داش��ته باش��د‪ .‬ام��ا هر چه‬ ‫باشد بچه‌های محل خوب از‬ ‫تحریم پلیس برای فروش مواد‬ ‫محرتقه فرصت س��اخته‌اند و‬ ‫خودشان یک پا سازنده انواع‬ ‫مبب‌ه��ای کوچ��ک و خنثی‬ ‫کنن��ده دینامیت ش��ده‌اند‪.‬‬


‫ام��ا ای��ن اظه��ار نظره��ای تن��د و رصی��ح و‬ ‫به حول و قوه اله��ی نیاز مملکت به واردات مواد‬ ‫ممنوعیت‌ه��ای حکومت��ی‬ ‫محرتق��ه و منفج��ره چن��د‬ ‫تا ح��اال که نه تنه��ا باعث‬ ‫س��الی اس��ت که به همت‬ ‫همین عزیزان مرتفع گشته به حول و قوه الهی نیاز مملکت به تعطیلی این آیین باس��تانی‬ ‫نش��ده‪ ،‬بلکه تنها ش��کل و‬ ‫و مث��ل‌‌‌ ه�مان نوجوان��ی‬ ‫چند‬ ‫منفجره‬ ‫و‬ ‫محرتقه‬ ‫مواد‬ ‫واردات‬ ‫ه��وای آن را ع��وض کرده‬ ‫که در آش��پزخان ٔه خانه‌اش‬ ‫ان��رژی هس��ته‌ای تولی��د سالی است که به همت همین عزیزان اس��ت‪ .‬در حقیق��ت فضای‬ ‫می‌کرد‪ ،‬از ای��ن نظر کامال مرتفع گشته و مثل‌‌‌ هامن نوجوانی که مالیم و تا حدی رمانتیک و‬ ‫آرزومندانه آن را به جوی پر‬ ‫خودکفا شده‌ایم‪ .‬از شوخی‬ ‫‌ای‬ ‫ه‬ ‫هست‬ ‫انرژی‬ ‫‌اش‬ ‫ه‬ ‫خان‬ ‫آشپزخانه‬ ‫در‬ ‫ٔ‬ ‫هیجان و تا حدی ترس��ناک‬ ‫بگذریم موض��وع جدی‌تر‬ ‫از ای��ن حرف هاس��ت‪ .‬به تولید می‌کرد‪ ،‬از این نظر کامال خودکفا تبدیل کرده اس��ت‪ .‬به هر‬ ‫ح��ال به نظ��ر میرس��د در‬ ‫نظر میرس��د ضم��ن اینکه‬ ‫شده‌ایم‬ ‫یک محیط متش��نج انتظار‬ ‫صدای مهی��ب انفجار مثل‬ ‫برگزاری مراس��می آرام‬ ‫صدای دوپیس دوپیس‬ ‫ک��ه بالق��وه می‌تواند‬ ‫موزی��ک ماش��ین‌های‬ ‫خطرناک باشد‪ ،‬توقعی‬ ‫بچ��ه باحال‌ه��ا ف��از‬ ‫نابجاست‪.‬‬ ‫می‌دهد‪ ،‬انگار این روز‬ ‫اما واقعابرگزاری این‬ ‫ب��ه فرصتی برای انجام‬ ‫مراس��م به کدام شیوه‬ ‫اعرتاضات مردمی هم‬ ‫بای��د ص��ورت پذیرد؟‬ ‫تبدیل شده است‪.‬‬ ‫پاس��خ ای��ن پرس��ش‬ ‫عل�مای اع�لام ه��م‬ ‫بسیار دش��وار است و‬ ‫دل خوش��ی از ای��ن‬ ‫بیش از آنکه در اختیار‬ ‫جش��ن باس��تانی‬ ‫تحلیل گران باش��د به‬ ‫ندارن��د‪ .‬مث�لا مرتضی‬ ‫اقتضائ��ات جامع��ه‪،‬‬ ‫مطهری این جش��ن را‬ ‫حکومت و م��ردم باز‬ ‫متعلق به «احمق‌ها»‬ ‫می‌گردد‪ .‬آنچه به طور‬ ‫می‌دانس��ت‪ .‬ن��ارص‬ ‫قط��ع می‌ت��وان گفت‬ ‫م��کارم ش��یرازی نی��ز‬ ‫این اس��ت که مادامی‬ ‫چارشنبه سوری را حرام‬ ‫ک��ه برگ��زاری ش��ادی‬ ‫می‌دان��د و می‌گوی��د‪:‬‬ ‫عمومی بدون دخالت‬ ‫«چهارشنبه سوری یک‬ ‫و نظ��ارت دولت��ی –‬ ‫س��نت خرافی اس��ت‪،‬‬ ‫امنیتی ب��ه عنوان یک‬ ‫نباید س��نت خرافی را‬ ‫جرم تلقی ش��ود‪ ،‬حتام‬ ‫احی��ا کنی��م و از همه‬ ‫افراط و تفریط جامعه‬ ‫این‌ها گذش��ته ارساف‬ ‫و آیین‌های آن را تحت‬ ‫در مال اس��ت و نباید‬ ‫تاثیر قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫ارساف در مال کرد‪».‬‬ ‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪21‬‬


‫گ��زارش اختصاصی مجله تابلو از جش��ن ن��وروزی ایرانیان‬ ‫همزمان با نوروز ‪ ۱۳۹۲‬در اسلو نروژ در مدرسه پارسی زبان‬ ‫ویدئو از جواد پارسا‬

‫‪22‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


‫تربیک‌ه��ای نوروزی هم مثل ه��ر اتفاقی در دنیا‬ ‫پیشینه‌ای تاریخی دارد‪ .‬از دوران باستان روز نوروز‪،‬‬ ‫رسان لش��گری و کشوری و روحانیون به بارگاه شاه‬ ‫برای عرض تربیک س��ال نو حارض می‌ش��دند‪ .‬شاه‬ ‫ضمن تربیک سال نو‪ ،‬کار‌ها و اقدامات حکومت در‬ ‫سال گذشته را رشح می‌داد و از برنامه‌ها ی کشور‬ ‫در سال جدید س��خن می‌گفت‪ .‬بعد از این مراسم‬ ‫ش��اه پیش کش‌های خود را دریافت می‌کرد‪ .‬کنده‬ ‫کاری این مراسم که در دوره هخامنشیان با شکوه‬ ‫بسیاری برگزار می‌شد هنوز در تخت جمشید دیده‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫این رسومات‬ ‫دولت��ی در‬ ‫کن��ار فرهنگ‬ ‫عامه مردم که‬ ‫از ب��زرگان و‬ ‫س��الخوردگان‬ ‫دیدار می‌کردند ش��کوه و جالل خاصی داشت‪ .‬این‬ ‫مراسم قرن‌ها ادامه داشت و چون میراثی فرهنگی‬ ‫از آن پاسداری می‌شد‪ .‬حتی با وجود پذیرش اسالم‬ ‫در ایران و س��لطه ترکان آسیای رشقی بر ایران‪ ،‬این‬ ‫رس��ومات و مراسم به دربار سالطین ترک هم نفوذ‬ ‫پیدا کرد‪ .‬ش��اه عباس صفوی در میدان نقش جهان‬ ‫در روز ن��وروز به تخت نشس��ت و اع�لام کرد که‬ ‫اصفهان را امن‌ترین و آباد‌ترین ش��هر دنیا خواهد‬ ‫کرد‪ .‬شاهان قاجار چون فتحعلی شاه و نارصالدین‬ ‫ش��اه نیز این مراس��م را پاس می‌داش��تند و س�لام‬ ‫نوروزی و دریافت پیشکش‌ها در میانشان از رسوم‬ ‫پا برجا بود‪ .‬هنوز نقاشی‌های سالم نوروزی در کاخ‬ ‫گلستان موجود است‪.‬‬ ‫بعد از انقالب ‪ ،۵۷‬مراس��م ن��وروزی با حضور در‬ ‫بیت جامران و یا مزار شهدای انقالب و جنگ شکل‬ ‫جدیدی به خود گرفت‪ .‬پیام‌های نوروزی آیت الله‬ ‫خمین��ی همیش��ه صبغه‌ای کام�لا مذهبی و دینی‬ ‫داش��ت و او هرگ��ز از نوروز و تاریخچه س��نتی و‬ ‫باس��تانی آن نامی نربد‪ .‬وی در آخرین پیام نوروزی‬ ‫خود می‌گوید‪« :‬تحویل حال الی احس��ن الحال این‬ ‫اس��ت که ان‌ش��اء اللَّه در این س��ال نو ما تغییرات‬ ‫روح��ی بدهیم‪ ،‬یعنی واقعاً تح��ول برایامن حاصل‬ ‫بش��ود‪ .‬و او به این است که هامن‌طوری که سیره‬

‫انبیا از اول تا آخر بوده است که جنگ و صلحشان‬ ‫برای خدا بوده است‪ ،‬هیچ پیغمربی جنگ نکرد الاّ‬ ‫برای خدا و صلح نکرد الاّ برای خدا‪.‬‬ ‫از س��ال ‪ ۱۳۷۳‬آیت الله خامنه‌ای هر س��ال را به‬ ‫نام��ی و عنوانی نام گذاری کرده‌اند و در س��خنان‬ ‫خود اهدافی را برای سال جدید اعالم می‌کند‪ .‬برای‬ ‫مثال س��ال ‪ ۷۶‬و ‪ ۷۷‬هر دو به سال «رصفه جویی»‬ ‫نامگذاری شدند‪ .‬رسان کشورهای بزرگ دنیا نیز سال‬ ‫نو باستانی را به مردم فارسی زبان و ایرانیان تربیک‬ ‫می‌گویند‪ .‬ب��رای مثال هیتلر یک��ی ا ز اولین رسان‬ ‫دولت��ی ب��ود‬ ‫ک��ه ن��وروز را‬ ‫ب��ه رضاش��اه‬ ‫ففی��د تربی��ک‬ ‫گف��ت‪ .‬در‬ ‫کن��ار پیام‌های‬ ‫مقا م ‌ه��ا ی‬ ‫حکومتی‪ ،‬و ریاس��ت جمهوری‪ ،‬مردم نیز پیام‌های‬ ‫خ��ود را از طریق تلفن همراه‪ ،‬ایمیل‪ ،‬فیس بوک و‬ ‫تلفن با هم رد و بدل می‌کنند‪ ‌.‬گاه افرادی پیام‌های‬ ‫خ��ود را به ص��ورت دس��ت جمعی ب��رای دیگران‬ ‫می‌فرس��تند و‌گاه پیام‌هایی با چاش��نی طنز و شعر‬ ‫بین مردم رد و بدل می‌ش��ود‪ .‬برای منونه در س��ال‬ ‫جدید پیام‌های زی��ر بیش از همه در میان مردم و‬ ‫از طریق اس‌ام اس رد و بدل شده‌اند‪:‬‬ ‫ای کاش که هر لحظه بهاری باشی‬ ‫هر روز پر از امیدواری باشی‬ ‫هر ‪ ۳۶۵‬روز امسال‬ ‫رسگرم شمردن هزاری باشی!‬ ‫مزی��ت مج��رد بودن اینکه ش��ب عید ب��ه خاطر‬ ‫بی‌پولی‪ ،‬رشمنده زن و بچه‌ات منی‌شی!‬ ‫یادت باشه‪ :‬تعطیالت بزودی متوم می‌شه و بعدش‬ ‫رسکار رفتنه که انتظار تورو می‌کشه‪.‬‬ ‫بازم ‪۱‬سال کار و خستگی!‬ ‫(ستاد کوفت کردن تعطیالت نوروزی)‬ ‫آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری‪ ،‬آغاز روزایی‬ ‫باشد که آرزو داری…‪.‬‬ ‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪23‬‬


‫‪24‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


‫در سال‌های اخیر پیام‌های ویدیویی بیشامری از افراد معروف‬ ‫و غیر معروف منترش ش��ده اس��ت که همگی س��عی کرده‌اند‬ ‫فرا رس��یدن س��ال نو را به ایرانیان تربیک بگویند‪ .‬ویدیوی باال‬ ‫گلچینی طنزواره است از پیام‌های نوروزی افرادی چون اعضای‬ ‫خاندان پهلوی‪ ،‬رهربان جمهوری اس�لامی‪ ،‬باراک اوباما‪ ،‬رهربان‬ ‫در ح�صر‪ ،‬مخالف��ان و منتق��دان رژیم‪ ،‬هرنمندان و بس��یجی‬ ‫معروف!‬ ‫اسامی کسانی که در ویدیو هستند عبارت‌اند از‪:‬‬ ‫میرحسین موسوی‬ ‫مهدی کروبی‬ ‫زهرا رهنورد‬ ‫محمدرضا پهلوی‬ ‫رضا پهلوی‬ ‫فرح دیبا‬ ‫روح الله خمینی‬ ‫علی خامنه‌ای‬ ‫محمود احمدی‌نژاد‬ ‫باراک اوباما‬ ‫محسن نامجو‬ ‫محمدرضا شجریان‬ ‫هوشنگ امیراحمدی‬ ‫ابوالحسن بنی صدر‬ ‫بسیجی معروف‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪25‬‬


‫جش��ن‌های آغاز سال جدید در کردستان با نوروز‬ ‫رشوع می‌شود‪ .‬شب آخرین روز سال‪ ،‬مردم برحسب‬ ‫س��نت‌های دیرین با برپایی آتش در داخل شهر‌ها‬ ‫و بر بلندی‌ها‪ ،‬نوروز را گرامی می‌دارند‪ .‬این رس��م‬ ‫در کردستان ترکیه و عراق به شیوه‌ای متفاوت‪ ،‬در‬ ‫مراسم یا فس��تیوال‌هایی با حضور صد‌ها هزار نفر‬ ‫در خیابان برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫کرد‌ه��ا در ای��ن دو کش��ور ب��ر خالف ای��ران که‬ ‫س��یزدهمین روز س��ال را ب��ه تبعی��ت از تقویم و‬ ‫فرهنگ رسمی در طبیعت رس می‌کنند‪ ،‬روز نوروز‬ ‫را ب��ه حض��ور در کوه و کمر اختص��اص می‌دهند‪.‬‬ ‫کردهای ایرانی همچنین در بس��یاری مناطق عالوه‬ ‫بر ش��ب س��ال نو‪ ،‬با افروخنت آتش در شهر‌ها‪ ،‬روز‬ ‫چهارشنبه سوری را هم پاس می‌دارند‪.‬‬ ‫طبق باورهای فرهنگی و اس��اطیری کرد‌ها‪ ،‬نوروز‬ ‫منادی از آیین زرتش��ت و بهانه‌ای برای زنده شدن‬

‫‪26‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫طبیعت و تشدید شادی است‪ .‬خانه تکانی‪‌،‬گردهم‬ ‫آیی نزدیکان و دید و بازدید هم بخش��ی از رس��وم‬ ‫جشن‌های سال نو است که کم و بیش در بین همه‬ ‫کرد‌ها رواج دارد‪.‬‬ ‫از آنجا که جامعه کردستان به لحاظ دینی جامعه‬ ‫متنوعی است‪ ،‬اعیاد مذهبی مانند قربان و رمضان‬ ‫که مورد توجه بس��یاری از کردهای س��نی اس��ت‪‌،‬‬ ‫نتوانس��ته‌اند به فصل مشرتکی برای شادی عمومی‬ ‫و جمعی در کردس��تان تبدیل ش��وند بدین ترتیب‬ ‫نوروز یگانه آئینی است که متام کردهای دنیا را زیر‬ ‫یک پرچم جمع می‌کند‪.‬‬ ‫اما آنچ��ه کرد‌ها را در پاسداش��ت نوروز از دیگر‬ ‫وارثان این عید جدا می‌سازد‪ ،‬اهمیت مضاعف این‬ ‫مراس��م باس��تانی به مثابه امر و بسرتی برای کنش‬ ‫سیاس��ی و نوعی هویت طلبی است که به وضوح‬ ‫می‌توان رد پایش را در تاریخ‪ ،‬ادبیات و موس��یقی‬


‫کردی دید‪.‬‬ ‫بس��یاری از اش��عار و رسوده‌هایی که در ستایش‬ ‫از ن��وروز پدی��د آمده‌اند‪ ،‬تلفیقی حامس��ی از این‬ ‫مناس��بت و هویت کردی هس��تند‪ .‬شاعرانی مانند‬ ‫نال��ی‪ ،‬کاردوخی‪ ،‬بِخود‪ ،‬پیره‌می��رد‪ ،‬حمدی‪ ،‬دیالن‪،‬‬ ‫صیدی‪ ،‬ش��یرکو بیک��س‪ ،‬کاردوخی‪ ،‬ه��ژار‪ ،‬هیمن‪،‬‬ ‫وفایی و ولی‌دیوانه از جمله ش��اعرانی هس��تند که‬ ‫در شعر‌هایشان به نوروز اهمیت ویژه‌ای داده‌اند‪.‬‬ ‫در موس��یقی‪ ،‬ادبی��ات داس��تانی‪ ،‬در بیت‌ه��ا و‬ ‫نرثهایی که به‌صورت ش��فاهی نسل به نسل منتقل‬ ‫شده از نوروز به عنوان یکی از مهم‌ترین آیین‌های‬ ‫ملت کرد یاد شده است‪.‬‬ ‫«هزار و پانصد قرص نان و هر نان پنج عدد دمله‪،‬‬ ‫‪ ۱۲‬قابلم��ه بزرگ بریانی و ‪ ۱۲‬س�ماور چایی برای‬ ‫همه اهل ش��هر س��از و دهل و خیمه و جایگاه…‬ ‫این بود همه ش��هرت نوروز در کردس��تان»‪ .‬این را‬ ‫«پیرمیرد» شاعر پر آوازه و اولین روزنامه نگار کرد‬ ‫در نامه‌ای در س��ال ‪ ۱۹۴۹‬نوشته است‪ .‬هرچند در‬ ‫ادامه گله می‌کند که عده‌ای نوروز را «حزبی» کرده‬ ‫و آتش آن را به جان ملت انداختند‪ .‬به نظر میرسد‬ ‫ازه‌مان دوران نوروز و مراسم آتش در کردستان به‬ ‫یک کنش سیاسی تبدیل شد‪.‬‬ ‫با اینکه چند س��الی است سنت «دمله و بریانی و‬ ‫چای و سامور» در «فستیوال ساالنه سلیامنیه» در‬ ‫زادگاه پیرمی��رد احیا ش��ده‪ ‌،‬اما دو س��ال پیش بود‬ ‫که ن��وروز به آئین اعرتاضی و سیاس��ی مردم علیه‬ ‫حکومت اقلیم کردستان عراق تبدیل شد‪.‬‬ ‫در کردس��تان ای��ران نیز نوروز دس��ت کم در دو‬ ‫دوره مختلف یک بار در س��ال ‪ ۱۳۵۷‬و یک بار هم‬ ‫در س��ال ‪۱۳۷۷‬هر یک به بهانه‌ای‪ ،‬به یک مناسبت‬ ‫اعرتاضی عمومی علیه حاکمیت تبدیل شد‪.‬‬ ‫در س��ال ‪ ۱۳۹۰‬نیز پلیس ترکیه برای چندمین بار‬ ‫برگزار کنندگان مراس��م نوروز اعرتاضی را به گلوله‬ ‫بس��ت و تالش کرد مانع از پاسداش��ت نوروز شود؛‬ ‫اتفاقی که مش��ابه آن در س��ال ‪ ۱۳۷۸‬در قامیشلو‪،‬‬ ‫بزرگ‌ترین ش��هر کردستان س��وریه اتفاق افتاد‪ .‬در‬ ‫نوروز امس��ال‪ ،‬در ادامه روند مذاک��رات صلح در‬ ‫ترکیه‪ ،‬حزب کارگران کردستان‪ ،‬پ ک ک بعد از سی‬ ‫سال درگیری مسلحانه‪ ،‬اعالم آتش بس کرد تا بدین‬ ‫ترتیب یکی دیگر از مهم‌ترین اتفاقات سیاسی چند‬ ‫سال گذشته باز در نوروز ثبت شده باشد‪.‬‬

‫نوروز به مثابه کارناوال‬ ‫به نظر می‌آید ویژگی کارناوالی نوروز طی دهه‌ها‬ ‫بر ویژگی‌های اس��اطیری در کردس��تان غلبه کرده‬ ‫است‪ .‬کارناوال در نظر می‌خایل باختین‪ ،‬اندیشمند‬ ‫و متخصص روسی ادبیات‪ ،‬مراسم‌ باشکوهی است‬ ‫که در آن‌ افراد عادی و فرودست اجتامعی فرصت‬ ‫می‌یابند در جایگاهی برابر سلسله مراتب‌ اجتامعی‬ ‫و دینی را به سخره بگیرند‪.‬‬ ‫منصور تیفوری‪ ‌،‬نویسنده منتقد کرد معتقد است‬ ‫کارن��اوال به مثابه لحظه یا وضعیتی اس��ت که در‬ ‫آن قانون حاکم لغو می‌ش��ود و امکان تجربه شکل‬ ‫بنیادین سیاست یعنی مردم گشودە می‌شود‪.‬‬ ‫تیفوری می‌گوید‪« :‬نوروز در کردستان نه افسانه‌ای‬ ‫ب��ا خود دارد و نه سیس��تم خاص��ی از مناد‌پردازی‪،‬‬ ‫نه یاد پادش��اهی اس��ت و نه حرستی به روزگاری‬ ‫طالیی‪ ،‬و همین آن را برای حاکم عجیب‌تر می‌کند‪،‬‬ ‫گویی همین ناوابس��تگی به تاریخ یا هویتی خاص‬ ‫می‌تواند کل حاکم را به چالش بگیرد‪».‬‬ ‫به چال��ش طلبیدن حاکمیت گرامیداش��ت نوروز‬ ‫در معنای غیر اس��اطیری از طریق تجمع‪ ‌،‬افروخنت‬ ‫آتش و شادی برغم فشارهای امنیتی و برخوردهای‬ ‫نظام��ی طی س��الهای گذش��ته همچن��ان در متام‬ ‫کشورهای محل سکونت کرد‌ها‪ ،‬ادامه داشته است‪.‬‬ ‫ج��ز در عراق که از س��ال ‪ ۱۹۹۲‬جش��ن نوروز با‬ ‫نظ��ارت حکوم��ت خودمخت��ار برگ��زار می‌ش��ود‪،‬‬ ‫برگزاری خیابانی مراس��م نوروز برای کرد‌ها ممنوع‬ ‫بوده اس��ت‪ .‬با این حال کردهای ترکیه در سالهای‬ ‫گذش��ته در س��طح گس�ترده‌ای در مت��ام مناط��ق‬ ‫کردنشین نوروز را گرامی داشته‌اند‪ .‬کردهای ایران‬ ‫نیز برغم مخالفت‌ها و سابقه برخوردهای شدید با‬ ‫تجمع‌های نوروزی‪ ،‬هنوز در برخی از شهر‌ها سنت‬ ‫برگزاری کارناوال گونه نوروز را حفظ کرده‌اند‪.‬‬ ‫نوروز امس��ال با حضور بی��ش از یک میلیون نفر‬ ‫در دیاربکر کردستان ترکیه‪ ،‬به آئین آغاز روند صلح‬ ‫میان دولت ترکیه و حزب کارگران کردس��تان تبدیل‬ ‫شد‪ .‬فس��تیوال نوروز در س��لیامنیه پس از دوسال‬ ‫از رشوع اعرتاض��ات اپوزس��یون‪ ،‬ب��ه نش��انی برای‬ ‫همبس��تگی مخالفان و موافقان حکومت اقلیم در‬ ‫رشایط بحرانی عراق بدل ش��د‪ .‬چنانچه تجمع‌های‬ ‫پراکنده در شهرهای کردستان ایران نیز در برخی از‬ ‫شهر‌ها به دلیل ماهیت سیاسی آن‪ ،‬مانند گذشته با‬ ‫برخورد و دخالت امنیتی‌ها برگزار شد‪.‬‬ ‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪27‬‬


‫گزارش اختصاصی تابلو از کنرست داریوش در ترکیه‬

‫در آغ��از بهار داریوش‪ ،‬خوانن��ده محبوب میلیون‌ها ایران��ی در آنتالیا ترکیه کنرست‬ ‫برگ��زار کرد‪ .‬ح��دود ‪ ۵٠٠٠‬نفر در این کن�سرت‪ ،‬خواننده ش��عرهای از جنتی عطایی‪،‬‬ ‫س��یمین بهبهانی و اردالن رسفراز را تشویق و گاهی همزمان با او آواز خواندند‪ .‬نکته‬ ‫جالب توجه در این کنرست رشکت رایگان پناهجو‌های ایرانی در آن بود‪ .‬پناهجو‌هایی‬ ‫که با اتوبوس خود را از شهرهای مختلف ترکیه به آنتالیا رسانده بودند تا با ترانه‌هایی‬ ‫از جنس کوچه‌های بن بست به فردایی بیندیشند که بی‌پروا در کوچه پس کوچه‌های‬ ‫ایران فریاد آزادی رس دهند‪.‬‬

‫‪28‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬

‫‪29‬‬


‫‪30‬‬

‫ویژه نامه نوروز ‪۱۳۹۲‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.