شماره چهارم اصلی نشریه هفت

Page 1

‫ان‬ ‫سپی‬ ‫رو‬ ‫اله‬ ‫هس‬ ‫زد‬ ‫دوا‬

‫ه ای‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫نی‬ ‫ر‬ ‫ک‬ ‫ی‬ ‫تل‬ ‫ز‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫ی‬ ‫دگ‬ ‫ون‬

‫ی‬

‫ران‬ ‫ای‬

‫ب‬

‫ا‬ ‫ب‬ ‫ا‬ ‫ذر زا‬

‫ف‬ ‫ت‬

‫خ‬ ‫و‬ ‫ب‬ ‫بد‬ ‫ه‬ ‫ی‬ ‫د‬

‫نشریه ایرانیان و پارسی زبانان مقیم آمریکا و کانادا‬ ‫شماره چهارم جدید ‪ /‬پانزده ام تا سی ام دسامبر ‪۲۰۱۱‬‬

‫را ازواشینگتنمیشنوید‬ ‫شبکهخبر‪،‬صدایما‬

‫خورد‬ ‫والک‬ ‫یبهک‬ ‫ری؟‬ ‫خلعتب‬ ‫ارعرب‬ ‫وشو‬ ‫به‬ ‫‪:‬گوگ‬ ‫هنیوز‬ ‫خال‬

‫بان‬ ‫ک‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ک‬ ‫ز‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫روغ گو‬

‫انساندوستی‬ ‫م‪،‬وطندوستیمیاخوددوستیم‬

‫‪16‬‬

‫صفحـه بیشـتر‬

‫شانـزده صفحـه بیشتر!‬

‫بر روی کتابخانه الکترونیکی مجله هفت پرونده شب یلدا‬ ‫نشریه هفت را به صورت الکترونیکی با شانزده صفحه بیشتر بر روی‬ ‫تبلت خود بخوانید‬


‫اول خط‬

‫هشتمین هفت با سبد سبد ستاره‬

‫اردوان روزبه ‪ /‬حرف اول‬

‫این هم ش��ماره‌ای دیگر از نش��ریه هفت در قالب شماره چهارم‬ ‫رس��می‌ منهای چهار پیش ش��ماره که ما بهش عادت کردیم و‬ ‫جزو ش��ماره‌ها می آوری ‌م که دست گرفته‌اید‪ .‬هفت هنوز کودکی‬ ‫است‪ .‬اقرار می‌کنم کم‌سن و نیازمند هم‌راهی برای بزرگ شدن‪،‬‬ ‫فهمیدن و بهتر ش��دن‪ .‬ما فراموش نمی‌کنیم هفت فقط هش��ت‬ ‫شماره منتشر شده است‪.‬‬ ‫بگذارید جریانی را به شما بگویم‪ .‬این روزها من درست در جایی‬ ‫دور از س��رزمین آمریکا و با اختالف زمانی حدود س��یزده ساعت‬ ‫هس��تم‪ .‬یعنی اگر دوس��تانی دم ظهر به وقت آمریکا می‌خواهند‬ ‫تماس مس��تقیم با سردبیر داش��ته باشند‪ ،‬در واقع نیمه‌شب با من‬ ‫تماس گرفته‌اند‪ .‬ش��ب‌ها تلفن دستی من زنگ می‌خورد و من از‬ ‫خواب می‌پرم‪.‬‬ ‫گاهی دو صبح یا س��ه و یا گاهی ه��م د‌م‌دم‌های نزدیک طلوع‬ ‫آفتاب ک��ه دیگر خواب حکم عس��ل را دارد‪ .‬چندبار خواس��ته‌ام‬ ‫گوش��ی را خاموش کنم و بعد به پیام مخاطب‌ها گوش کنم‪ .‬اما‬ ‫دس��ت و دل‌ام نرفت‪ .‬شاید چون آن‌قدر این پیام‌ها پر انرژی بود‬ ‫که حیف‌ام می‌آمد بی‌جواب بماند‪.‬‬ ‫بارها نفهمیدم چطور جواب دادم‪ ،‬اما همه‌اش انگیزه بود‪ .‬در اصل‬ ‫با همین زنگ‌ها‪ ،‬تماس‌ها‪ ،‬ایمیل‌ها و آمد و ش��دها اوضاع خوب‬ ‫اس��ت‪ .‬راه‌نمایی کنید تا کار بهتر شود‪ .‬همین راه‌حل همه جریان‬ ‫است که مراقب باشید ما درست راه برویم‪.‬‬ ‫اما بدانیم و آگاه باشیم که این پرنده بی‌خلبان ایاالت متحده که‬ ‫به فارسی «بهپاد» می‌نامنداش‪ ،‬یکی از بحث‌های داغ هفته قبل‬ ‫ب��ود و دیگر این که موضوع وضعیت س��اکنان ‪ ۳۴۰۰‬نفره کمپ‬ ‫اش��رف نگرانی کس��انی بود که هفته قبل باز خبرهایی در مورد‬ ‫وضعیت آنان شنیدند‪.‬‬ ‫اوضاع کردستان عراق با استعفای آقای صالح وارد شکل تازه‌ای‬ ‫از بحران اختالف بین گروه‌ها و احزاب کرد شد و حکم دادگاهی‬ ‫ب��رای یک متولی گروهی به نام «فرا درمانی» صادر ش��د که به‬ ‫تمیزی محمد علی طاهری را هفت سال راهی زندان کرد‪.‬‬ ‫اما ما هم بی‌کار ننشس��تیم‪ .‬در این ش��ماره س��رکی به گوشه و‬ ‫کنار‪ ،‬خبرها و گزارش‌ها زدیم‪ .‬کمی هم رصد کردیم و از اوضاع‬ ‫نوشتیم‪.‬‬ ‫هم‌راهان روزنامه‌نگار شما برای شماره چهارم نوشته‌هایی تدارک‬ ‫دیده‌اند که تقدیم به شما شده است‪.‬‬ ‫امیدواری��م در ش��ماره‌های بع��دی مقداری به موض��وع نگرانی‬ ‫ایرانیان خارج از کشور به مقوله جنگ بر علیه ایران و به بایدها‬ ‫و نبایدها از زبان شما بپردازیم‪.‬‬ ‫راس��تی امروز وظیفه ما ب��ه عنوان یک ایرانی چیس��ت؟ چه در‬ ‫داخل کش��ور و چه در خارج از آن‪ .‬این موضوعی است که برای‬

‫شماره بعد هفت بیش‌تر درگیرش خواهیم شد و از همین‌جا اشاره‬ ‫می‌کنم که اگر نظر و یا ایده‌ای در این مورد دارید با ارسال یک‬ ‫نامه الکترونیکی سهیم در این بحث بشوید‪.‬‬ ‫اما خدمت با س��عادت ش��ما بگویم که این شماره دو سه اتفاق را‬ ‫می‌خواهم عرض کنیم و بعد رفع زحمت‪.‬‬ ‫اول این‌ک��ه با توجه به اس��تقبالی که از انتش��ار نش��ریه بر روی‬ ‫کتاب‌خانه الکترونیکی آن شده است بنا داریم روال کار را عوض‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫در واقع قضیه این اس��ت که ما ب��ه دلیل محدودیت‌های مالی و‬ ‫فش��ارهای اقتصادی که به حتم خود شما نیز این روزها در پایان‬ ‫س��ال دو هزار و ی��ازده میالدی حس می‌کنی��د‪ ،‬مجبوریم تعداد‬ ‫صفحات نش��ریه را در همان ‪ ۲۴‬صفحه حف��ظ کنیم‪ ،‬اما میزان‬ ‫تولید محتوایی تیم هفت بیش از این اس��ت‪ .‬لذا آمدیم و بررسی‬ ‫کردیم و راه چاره‌ای اندیش��یدیم‪ .‬این شد که دیدیم تا زمانی که‬ ‫بودجه کافی برای افزایش صفحات‌که تابعی از افزایش آگهی‌ها‬ ‫ت نداریم بهتر است تعداد صفحات را فقط بر روی‬ ‫در نش��ریه اس ‌‬ ‫بخش الکترونیک��ی افزایش بدهیم‪ .‬لذا از این ش��ماره اگر مایل‬ ‫هس��تید‪ ،‬نش��ریه الکترونیکی ما را نیز بخوانی��د البته با صفحات‬ ‫بیشتر‪.‬‬ ‫دوم این که به زودی سایت «نشریه هفت» نیز رو به راه خواهد‬ ‫شد و دوس��تانی که خبرها و گزارش‌های هفت را دنبال می‌کنند‬ ‫می‌توانند به صورت روزانه نیز از خبرها و گزارش‌ها با خبر شوند‪.‬‬ ‫س��وم هم این که اس��تقبال از نش��ریه در کانادا قابل توجه بوده‬ ‫است و پیش‌نهاد می‌کنیم دوستان در کانادا خبرها و گزارش‌های‬ ‫محلی‌شان را به مسوول بخش کانادا که آدرس نامه الکترونیکی‬ ‫آن در همین صفحه شناسنامه آمده است ارسال کنند‪ .‬ما در کانادا‬ ‫نشریه را با ‪ ۳۲‬صفحه منتشر می‌کنیم‪.‬‬ ‫خدا بدهد‪ ،‬قرار است بریم تا ‪ ۶۴‬برای سال دو هزار و دوازده‌البته‬ ‫فقط با حمایت شم‌ا برای هر شماره‪.‬‬ ‫در نش��ریه‪ ،‬بعد از این یک پرونده را بررس��ی خواهیم کرد یعنی‬ ‫ش��ما می‌توانید به صورت مشخص پی‌گیر یک موضوع در هفت‬ ‫باش��ید‪ .‬این شماره س��راغ یلدا رفته‌ایم‪ ،‬که بخش عمده آن را در‬ ‫کتاب‌خانه الکترونیکی خواهید یافت‪.‬‬ ‫این هم ش��د پیام‌های س��ردبیر هفت که مس��تقیم و بی‌واسطه‬ ‫خدمت ش��ما تقدیم ش��د‪ .‬آخر کار هم به دست‌نوشته‌های جناب‬ ‫ابوسعید ابوالخیر تفعلی زدیم به نیت همه هفتی‌ها که فرمود‪:‬‬ ‫ای دل همه خون شوی شکیبایی چیست‬ ‫وی جان بدرآ این همه رعنایی چیست‬ ‫ای دیده چه مردمیست شرمت بادا‬ ‫نادیده به حال دوست بینایی چیست‬

‫در پی غرق شدن یک قایق‪:‬‬

‫پلیس اندونزی در جست‌وجوی غرق‌شدگان است‬

‫اندون��زی به تالش برای پیدا ک��ردن ‪ 200‬تن از پناه‌جویان که‬ ‫ن اثر هوای بد اقیانوس‪،‬‬ ‫در حادثه غرق شدن کشتی حامل‌ش��ا ‌‬ ‫ناپدید هستند ادامه می‌دهد‪ .‬گفته می‌شود این قایق حامل ‪250‬‬ ‫پناه‌جو از کشور‌های ایران‪ ،‬افغانستان‪ ،‬عراق و ترکیه بود که قصد‬ ‫داشتند به استرالیا پناهنده شوند‪ .‬برین گتیر یک عضو تیم نجات‬ ‫به آژانس خبری انتارا در اندونزی گفته است‌‪« :‬این قایق شام روز‬ ‫شنبه غرق شده است و تیم نجات و تحقیقات ملی در حال حاضر‬ ‫در اقیانوس به جست‌وجوی شان آغاز کرده است‪».‬‬ ‫‪ 30‬ت��ن از پناه‌جوی��ان م��رد‪ ،‬یک زن و دو ک��ودک نجات داده‬ ‫شده‌اند‪ ،‬اما هوای بد اقیانوس و موج‌های عظیم به بلندی ‪ 5‬متر‬ ‫سبب بروز مشکالت در عملیات نجات شده است‪.‬‬ ‫گیتر گفته اس��ت امید چندانی ب��رای نجات پناه‌جویان ناپدید‬ ‫ش��ده نیست و این مشکلی اس��ت که ما به خاطر جست‌وجو‬ ‫در داخ��ل آب برویم زی��را آب و هوای نهایت بد توانایی را از‬ ‫م��ا می‌گیرد تا افراد را در اقیانوس جس��ت‌وجو کنیم‪ ».‬پلیس‬

‫پس از ‪ 9‬سال حضور در خاک عراق‪:‬‬

‫پایان حضور نظامی ایاالت متحده در عراق‬

‫روز پنج‌ش��نبه‪ 15 ،‬دس��امبر‪ ،‬به وقت واش��ینگتن‪ ،‬در مراسمی‬ ‫در بغ��داد که لئون پانه‌تا‪ ،‬وزیر دفاع آمریکا‪ ،‬نیز در آن ش��رکت‬ ‫داش��ت‪ ،‬حضور نظامی آمریکا در عراق را پس از حدود نه سال‬ ‫به‌طور رسمی به پایان رسیده است‪ .‬به گزارش الجزیره‪ ،‬آخرین‬ ‫واحدهای عملیاتی ارتش آمریکا تابستان سال جاری خاک عراق‬ ‫را ترک کردند و نظامیان باقی مانده عمدتن مسوول جمع آوری‬ ‫تجهیزات و بستن پای‌گاه‌های نظامی آمریکایی بوده‌اند‪.‬‬ ‫لئون پانه‌تا در سخنانی در این مراسم از نظامیان آمریکایی که از‬ ‫زمان جنگ با عراق در آوریل سال ‪ ۲۰۰۳‬در این کشور خدمت‬ ‫کرده‌اند قدردانی به عمل آورد‪.‬‬ ‫لئون پانه‌تا اظه��ارات رییس جمهوری آمریکا را خاطر نش��ان‬

‫‪2‬‬

‫‪ 2‬هفت‬

‫کرد که گفته است ایاالت متحده هم‌چنان «حضور دیپلماتیک‬ ‫نیرومندی در عراق» خواهد داشت‪.‬با وجود مراسم روز پنج‌شنبه‬ ‫به مناس��بت پایان ماموریت نظامیان آمریکایی در عراق‪ ،‬خروج‬ ‫تمامی نیروهای آمریکایی از خاک عراق تا چند روز دیگر تکمیل‬ ‫نخواهد شد‪.‬در طول حدود نه سال جنگ در عراق‪ ،‬ارتش آمریکا‬ ‫چهاره��زار و پانصد تن از نفرات خود را از دس��ت داد و ش��مار‬ ‫نظامیان آمریکایی که در این س��ال‌ها در عراق زخمی شدند به‬ ‫بیش از س��ی و دو هزار نفر می‌رسد‪.‬اکثر تلفاتی که به نیروهای‬ ‫آمریکایی در عراق وارد آمد حاضل عملیات گروه های مس��لح‬ ‫شورشی در این کشور بود که پس از سقوط صدام حسین فعالیت‬ ‫خود را آغاز کرده بودند‪.‬‬

‫نشریه هفت در حوزه های خبر‪ ،‬سیاست‪ ،‬اندیشه‪ ،‬فرهنگ‬ ‫و هنر و اجتماع درگستره آمریکای شمالی‬ ‫صاحب امتیاز‪Seven Publishing Co. / Global Social Networks :‬‬ ‫سردبیر‪ :‬اردوان روزبه ‪editor@haftmagazine.com /‬‬ ‫مدیر اجرایی‪ :‬علی هریسچی‪ali.herischi@haftmagazine.com /‬‬ ‫صفحه‌آرایی و امور فنی ‪ :‬داریوس مدیا‬ ‫تلفن تماس در آمریکا‪)240(436-2535 ، )240(436-2536 :‬‬ ‫امور آگهی‌ها‪ads@haftmagazine.com :‬‬ ‫مدیر دفتر کانادا‪ :‬اردشیر زارع زاده‪Canada@haftmagazine.com/‬‬ ‫تلفن تماس در کانادا ‪ 1-647-860-8485 :‬فکس‪1-888-767-6797 :‬‬

‫توجه‪« :‬نشریه هفت» یک رسانه مستقل و آزاد است که بدون گرایش های سیاسی و حزبی و در حوزه‌های خبر‪ ،‬اطالع رسانی‪ ،‬تحلیل‪ ،‬فرهنگ‪ ،‬اقتصاد‪ ،‬هنر‪ ،‬اندیشه و آموزش‌های‬ ‫زندگی فعالیت می‌کند‪ .‬این نشریه با پرهیز از قوم گرایی به اندیشه نزدیک شدن مردم در جهان و ارایه راه کارهای ارتباط بهتر بین اقوام و ملل مختلف می‌پردازد‪ .‬اما بنابر محدویت‌ها‬ ‫فقط به زبان پارسی منتشر می‌شود ولی امکان و بستری است برای تمام اقوام ایرانی‪.‬‬ ‫مطلب های منتشر شده در «نشریه هفت» بر اساس الگوی هیت تحریریه این نشریه و با اندیشه ارتباط با جامعه میزبانی است که در آن کشور ایرانیان و سایر ملل در آن ساکن و یا‬ ‫میهمان هستند‪ .‬در الگوی نوشتاری خود در صورتی که قصد دارید همراه ما باشید امیدوار هستیم نکات باال را رعایت کنید‪ .‬در صورت ترجمه متن یک نسخه اصل آن را ضمیمه کنید‬ ‫و فراموش نکنید تا حد امکان در بخش پارسی از کلمات این زبان استفاده کنید و برگردان مناسبی از کلمات قابل تبدیل داشته باشید‪.‬‬ ‫«هفت» آماده انتشار مطلب‌ها‪ ،‬نظرها‪ ،‬پیشنهاد‌ها و انتقاد‌های شما به همراه عکس‌هایی است که می‌گیرید‪ .‬به هر روی نشریه خودتان است‪ .‬فراموش نکنید این نشریه منطبق با قوانین‬ ‫جاری کشور آمریکا منتشر می‌شود و نهایت امر مطلب‌ها با نظر شورای تحریریه انتخاب می شود و هم‌چنین سردبیری حق حک و اصالح مطلب‌های ارسالی را دارد‪ .‬در مورد آگهی‌های‬ ‫نشریه هم بررسی کنید و بعد انتخاب چرا که ما مسوولیتی در مورد محتوای آن نمی پذیریم‪ .‬فراموش نکنید مطلب های نوشته شده در «هفت» به الزام نظر صاحبان آن نیست و هر‬ ‫مطلبی در این نشریه قابل نقد و بررسی است‪.‬‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫اندون��زی دلیل غرق ش��دن این قایق را ش��مار بیش از حد‬ ‫سرنش��ینان آن خوانده و به آژانس خبری انتارا گفته اس��ت‪،‬‬ ‫قایق یاد ش��ده بیش‌ت��ر از دو برابر ظرفیت��ش پناه‌جویان را‬ ‫حمل می‌کرده اس��ت‪ .‬کش��ور اندونزی دارای ‪ 18000‬جزیره‬ ‫ب��وده و هم‌چنان صدها هزار مایل س��واحل ب��دون عملیات‬ ‫گش��ت‌زنی که زمینه عبور قاچاق‌چیان را فراهم کرده است‪.‬‬ ‫نج��ات یافت��ه‌گان گفته‌اند آن‌ها و پناه‌جوی��ان دیگر از ایران‬ ‫و افغانس��تان آمده‌ان��د و هر نفر مبل��غ ‪ 2500‬دالر آمریکایی‬ ‫ت��ا ‪ 5000‬به قاچاق‌چیان داده بودند تا آن‌ها را توس��ط قایق‬ ‫به‌خاطر جست‌وجوی یک زنده‌گی جدید به استرالیا برساند‪.‬‬ ‫پیش از این دولت اس��ترالیا به پناه‌جویان و پناهنده‌گان هشدار‬ ‫داده بود توسط قایق به آن کشور نیایند زیرا خطرناک می‌باشد‪.‬‬ ‫ماه گذش��ته یک کش��تی حامل ‪ 70‬پناه‌جو از کشور‌های ایران‪،‬‬ ‫افغانس��تان و پاکس��تان در س��واحل اندونزی غ��رق گردید که‬ ‫دست‌کم هشت تن جان باختند‪.‬‬

‫هم راهان این شماره به ترتیب الف با‪:‬‬

‫اردوان روزبه‪ ،‬اکبر ترشیزاد‪ ،‬افشان برزگر‪ ،‬الهام سعیدی‪ ،‬امیر حسین آهویی‪،‬‬ ‫بهنام فروهر‪ ،‬حسن‌ماسالی‪ ،‬دکتر آویده مطمئن‌فر‪ ،‬رضا مرادی غیاث آبادی‪،‬‬ ‫رضا محدث‪ ،‬روزبه میر ابراهیمی‪ ،‬سایه کوثری‪ ،‬شراره سعیدی‪ ،‬علی فرح‬ ‫بخش‪ ،‬فرورتیش رضوانیه‪ ،‬کیان امانی‪ ،‬مزدک علی‌نظری‪ ،‬محبوبه شعاع‪،‬‬ ‫مهدی خلجی‪ ،‬مه شب تاجیک‪ ،‬نیر ماال‪.‬‬ ‫همراهان در کانادا‪:‬‬ ‫آزاده شه نواز‪ ،‬حسن زارع زاده اردشیر‪ ،‬سلمان سیما‪ ،‬فرشته مولوی‪ ،‬مصطفا عزیزی‬

‫ی رادیو کوچه است‪.‬‬ ‫هم‌چنین تهیه بخش خبرهای این نشریه به هم‌راه ‌‬ ‫آثارتان را به آدرس ‪ contact@haftmagazine.com‬ارسال کنید‬


‫یادآوری‬

‫ايدیولوژی‪:‬آری يا خير؟‬ ‫کامران موسوی‪ /‬دی شيخ با چراغ همی گشت گرد شهر‬ ‫كز ديو و دد ملول‌ام و انسان‌ام آرزوست‬ ‫موالنا‬ ‫شيخ اگر دی با چراغی گرد شهر‬ ‫دربه در دنبال آدم گشت‪ ،‬من‬ ‫با چراغ معرفت می‌جويم‌اش‬ ‫در وجود و در نهاد خويش‌تن‬ ‫من‬ ‫«راديكال بودن يعنی دس��ت به ريشه بردن ريشه انسان ليكن‪ ،‬خود‬ ‫انسان است»‬ ‫ماركس‬ ‫همان‌طوری كه در س��ری مقاالت «جبنش دانش‌جويی در ايران‬ ‫پي��ش از انق�لاب» آمد‪ ،‬به اعتق��اد نگارنده تنه��ا بينش تقريبن‬ ‫علمی به مس��ایل مادی جهان توس��ط روشن‌فكر ايرانی و صنف‬ ‫پيش‌‌گام‌اش دانش‌ج��وی ايرانی از منظر چپ بود‪ .‬اين بينش كه‬ ‫به شدت سمت و س��ودار و ايدیولوژیک بود‪ ،‬آبش‌خوراش اكثرن‬ ‫لنينيسم ارتدوكس روس��ی بود كه خود از ماركسيسم اواخر قرن‬ ‫نوزدهم اروپا منشا می‌گرفت‪.‬‬

‫حتا تیوريس��ين‌های نو‌انديش مذهبی مانند شريعتی و حنيف‌نژاد و‬ ‫هم‌فكران‌ش��ان مفاهيمی مثل امپرياليسم‪ ،‬سكوالريسم‪ ،‬پوپوليسم‪،‬‬ ‫پلوراليس��م‪ ،‬ليبراليس��م و غيره را از ماركسيس��م به عاريت گرفته و‬ ‫استفاده‪ ،‬و گاهی هم تحريف می‌كردند‪ .‬اين نوشته‪ ،‬بنابراين‪ ،‬بهايی به‬ ‫ديگر بينش‌های ذهنی از قبيل ملی‪ ،‬مذهبی‪ ،‬ملی‌‌مذهبی‪ ،‬التقاطی‪،‬‬ ‫فيمابينی «هم ش��ما راس می‌گی هم ايش��ون» و غيره نداده و تنها‬ ‫از زاويه ماترياليس��تی به مقوله ايدیولوژی می‌پردازد‪ .‬با اين اميد كه‬ ‫ش��ايد بحث ايجاد شده و برخورد انديشه شود‪ .‬به‌عالوه و باز به نظر‬ ‫نگارنده در اين روزگار وانفس��ا و در بستر معضالتی كه اين‌روزها در‬ ‫پيش اس��ت دگرديسی انديش��ه‌ی انديش‌مند ايرانی بدون شناختن‬ ‫مفهوم ايدیولوژی برای‌اش امكان‌‌پذير نيس��ت‪ .‬تعاريف متعددی از‬ ‫ايدیولوژی وجود دارد كه دو نوع عمده آن عبارتند‌ا‌ز‪:‬‬ ‫‪Epiphenomenalism‬‬ ‫ايدیولوژی به عنوان عامل ثانوی‬ ‫‪Class Reductionism‬‬ ‫تقليل‌گرايیطبقاتی‬ ‫تفكر اول معتقد اس��ت كه روبن��ای ايدیولوژيک به‌طور مكانيكی از‬ ‫زيربنای اقتصادی سرچشمه می‌گيرد و اين‌كه ايدیولوژی به خودی‬

‫خود تنها يک توهم ‪ Illusion‬بوده كه به هيچ طريقی در زندگی‬ ‫مادی جامعه يا تحوالت انقالبی درون آن جامعه نقشی ندارد‪ .‬بنابراين‬ ‫تغييرات انقالبی نتيجه ديناميسم و فشارهای اقتصادی كه ريشه در‬ ‫شيوه توليد دارند می‌باشند‪ .‬به‌عبارت ديگر‪ ،‬تضادهای روابط توليدی‬ ‫و نيروهای مولد به هم‌راه تضادهای اقتصادی طبقات آش��تی‌ناپذير‬ ‫در عرص��ه‌ی توليد‪ ،‬تعيين‌كننده تحوالت كيفی نهادهای حقوقی و‬ ‫ايدیولوژيک يک سيستم اجتماعی در يک دوره بحرانی هستند‪ .‬بر‬ ‫مبنای اين برداشت بود كه تعبير تحول شگرف ‪Cataclysmic‬‬ ‫در اثر بحران س��رمايه‌داری در ماركسيس��م ارتدكس اشاعه يافت‬ ‫«جالب اين‌است كه اكثرن اين تعبير را منطبق بر كاپيتال ماركس‬ ‫می‌دانند»‪ .‬اين نظريه معتقد است كه جامعه سرمايه‌داری در نتيجه‌ی‬

‫قوانين خاص اقتصادی خود‪ ،‬تضادهای آشتی‌ناپذير‪ ،‬پرولتاريزه شدن‬ ‫و فقر بخش عظيمی از توده‌های اين جامعه محكوم به سقوط است‪.‬‬ ‫و اين بحران تنها با كسب قدرت سياسی و در هم شكستن قدرت‬ ‫دولتی توسط پرولتاريا «طبقه انقالبی» قابل حل است‪.‬‬ ‫در اين‌ب��اره اما خود انگلس در نامه‌ای ب��ه تاريخ ‪ ٨‬اوريل ‪ ١٨٦٣‬به‬ ‫ماركس می‌گويد‪« :‬انرژی انقالبی عملن تمام و كمال از پرولتاريای‬ ‫انگلستان رخت بسته و پرولتاريای انگلستان توافق كامل خود را با‬ ‫حكومت بورژوازی اعالم كرده است (همان پرولتاريايی كه كانديدای‬ ‫شماره يک برای نخستين انقالب كارگری در جهان بود‌)»‪.‬‬ ‫بر اس��اس ط��رز تفک��ر دوم _‌درک تقليل‌گرايان��ه طبقاتی _ هر‬ ‫ايدیولوژی دارای خاصيت طبقاتی اس��ت‪ .‬يعن��ی ايدیولوژی طبقه‬ ‫سرمايه‌دار و ايدیولوژی طبقه كارگر در عين آنتاگونيستی بودن‪ ،‬رابطه‬ ‫دوجانبه نيز دارند‪ .‬اس��تنتاج نهایی از اين تفکر اين‌است كه طبقات‬ ‫در س��طح اقتصادی و توليدی به هن��گام بحران از طريق مباحثات‬ ‫ايدیولوژیک خاص خود به هم‌آميزی ‪ Articulation‬می‌‌رسند‪.‬‬ ‫عمل‌كرد انترناسيونال دوم در سطح جهان و كشف حلقه مفقوده‌ی‬ ‫«هم‌گونی ماركسيسم و اسالم انقالبی» توسط حزب توده ايران‪ ،‬از‬ ‫دست‌آورد‌های اين طرز تفکر است‪.‬‬ ‫ايدیولوژی از ديدگاه ماركس‪ ،‬اما عبارت‌اس��ت از ادراک انس��انی از‬ ‫تجربه‌ی زنده خود هر انس��ان‪ .‬اداراک خودبخودی از اين«تجربه‌ی‬ ‫زن��ده» رابط ِه خاصی با جهان واقعی دارد‪ .‬بنابراين ايدیولوژی نه به‬ ‫مثابه شرايط واقعی زيست‪ ،‬بلكه رابطه‌ای است كه انسان‌ها توسط‬ ‫آن شرايط واقعی زيست خود را درك می‌كنند‪.‬‬

‫ادامه درصفحه بعد‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪3‬‬

‫‪3‬‬


‫ذره بین‬ ‫مهدی خلجی از واشینگتن دی سی‬ ‫برگردان از انگلیسی توسط آویده مطمئن فر‬

‫سرویس فارسی ‪ VOA‬به شکل کنونی آن‪ ،‬هدر کردن دالر مالیات‬ ‫آمریکا می‌باشد‪ .‬رسانه‌ها‪ ،‬هر سیاست‌ای که ایاالت متحده در قبال‬ ‫ایران تصویب کند‪ ،‬نیاز دارد که آن را به مردم ایران نشان دهد‪ .‬و این‬ ‫امر آسانی نیست‪ .‬ایرانی‌ها در معرض تبلیغات سنگین ضد آمریکایی‬ ‫ا‌ز طرف حکومت‌اسالمی قرار دارند‪ .‬نه تنها روابط دیپلماتیک وجود‬ ‫ندارد‪ ،‬بل‌که تهران حتا مش��کالت زیادی را برای مبادالت مردم با‬ ‫مردم مانند برنامه‌های کمک هزینه تحصیلی دانش‌جویان نیز ایجاد‬ ‫می‌کند‪ .‬ابزار اصلی دیپلماسی عمومی ایاالت متحده در قبال ایران‬ ‫کمک‌های مالی س��خاوت‌مندانه دولت آمریکا ب��ه صدای آمریکا‪،‬‬ ‫تلویزیون فارس��ی «شبکه خبری فارس��ی‪ ،‬و یا ‪ PNN‬و رادیو آزاد‬ ‫اروپا برنامه‌های فارس��ی رادیو آزادی « رادیو فردا » است‪ .‬با این‌که‬ ‫رادیو یک مکمل مفید است‪ ،‬تلویزیون به‌ترین رسانه برای رسیدن به‬ ‫مردم عادی در ایران است‪ ،‬بنابراین ‪ PNN‬مهم‌تر از این دو است‪.‬‬ ‫ن متخصص ایران که پیش زمینه روزنامه‌نگاری‬ ‫هم‌راه با کارشناسا ‌‬ ‫داشته‌اند‪ ،‬من ‪ PNN‬را برای یک‌سال تحت نظرداشتم‪ .‬ما دریافتیم‬ ‫ک��ه ‪ PNN‬ه��م‌واره قوانین حرف��ه‌ای تولید تلویزیون��ی را نادیده‬ ‫می‌گرفت و برنامه‌های آن به طور کلی فقیر بود‪ ،‬هم در قالب و هم‬ ‫در محتوا‪ .‬مشکل این اس��ت که ‪ PNN‬مانند یک سازمان دولتی‬ ‫مدیریت می‌شود به عنوان یک سازمان خبری‪.‬‬ ‫در امری��کا مدل‌ه��ای موفقی ب��رای چگونه‌گ��ی اج��رای رادیو و‬ ‫تلویزیون‌های عمومی وجود دارد‪ :‬شرکت عمومی رادیو و تلویزیون‪،‬‬ ‫رادیو عمومی ملی‪ ،‬و بس��یاری از ایس��تگاه‌های تلویزیونی عمومی‪.‬‬ ‫این‌ها مانند یک سازمان دولتی اداره نمی‌شوند‪.‬‬ ‫این تصادفی نیست که موفق‌ترین برنامه‌های پخش اخبار تلویزیونی‬

‫به ایـران یک‬ ‫تلویـزیـونخوب بدهید‬

‫خارجی به ایران توسط یک نهاد مستقل حمایت شده از طرف دولت‪،‬‬ ‫یعنی بی‌بی‌س��ی است‪ .‬با این که سرویس‌های خارجی بی‌بی‌سی ا‌ز‬ ‫دولت انگلیس بودجه دریافت می‌کنند‪ ،‬بی‌بی‌سی‪ ،‬یک سازمان دولتی‬ ‫نیس��ت‪ .‬اکثر کس��انی که در ایران ماهواره دارند‪ ،‬مسلمن تلویزیون‬ ‫فارسی بی‌بی‌سی را تماشا می‌کنند‪ .‬بنابر بررسی‌های اخیر‪ ،‬بی‌بی‌سی‬ ‫فارس��ی حداقل دو برابر ‪ PNN‬بیننده دارد‪ .‬بی‌بی‌س��ی فارسی در‬ ‫سال ‪ 2008‬شروع به کار کرد‪ ،‬سال‌ها پس از این‌که ‪ PNN‬شروع‬ ‫به پخش به ایران کرد‪ .‬بی‌بی‌سی فارسی تقریبن همان بودجه ساالنه‬ ‫‪« PNN‬بیش از ‪ 20‬میلیون دالر » را دارد‪ .‬بی‌بی‌س��ی از این پول‪،‬‬ ‫با تعداد خبرنگاران بیش��تری در سراس��ر جهان نس��بت به ‪PNN‬‬ ‫برای جمع‌‌آوری اخبار اس��تفاده می‌کند‪ .‬در مقابل‪ PNN ،‬کارکنان‬ ‫بیش��تری نسبت به بی‌بی‌سی فارسی دارد‪ ،‬یعنی دقیقن آن‌چه که از‬ ‫یک سازمان دولتی انتظار می‌رود‪.‬‬ ‫‪ PNN‬قالب‌های دموده و خس��ته‌کننده‌ای دارد‪ .‬به‌ندرت گزارش‬ ‫خبرنگاران را از یک محل می‌بینیم‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در مقابل کنگره‬ ‫یا کاخ س��فید‪ .‬و همین‌طور کمتر گزارشی توسط خبرنگاران خارجی‬ ‫‪ .PNN‬حتا هنگام اجرای استودیو‌‌ای به تنهایی‪ PNN ،‬در جلب‬ ‫توجه جوانان ایرانی موفق نیس��ت‪ .‬محتوای مقاالت نیز نامنس��جم‬ ‫است‪ .‬انتخاب موضوعات تحت پوشش ضعیف است‪ .‬و‌لی بی‌بی‌سی‬ ‫فارس��ی‪ PNN ،‬نیست‪ ،‬و اغلب گزارش‌‌های ویژه‌ای از موضوعات‬

‫‪www.haftmagazine.com‬‬

‫ه زودی‬ ‫ب‬

‫سـایتمجلههفـت‬

‫آرشیونشریهبهصورتموضوعی‬ ‫خبرهای روزانه ‬ ‫بانک اطالعات مشاغل‬ ‫ ‬ ‫نیازمندی ها‬ ‫گزارش های محلی از آمریکا و کانادا‬ ‫ویدیو و عکس در سایت مجله هفت‬

‫به زودی‬ ‫می توانید هفت‬ ‫را به صورت روزانه‬ ‫هم دنبال کنید‬

‫‪4‬‬

‫‪ 4‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫داغ از سوی ایاالت متحده‪ ،‬مانند‪ :‬مراسم تحلیف اوباما‪ ،‬دارد‪PNN .‬‬ ‫به‌ندرت با کارشناسان متخصص ایران که در شبکه‌های تلویزیونی‬ ‫آمریکایی ظاهر می‌ش��وند مصاحبه می‌کن��د‪ .‬رهنمود ادیتوریال اگر‬ ‫وجود داشته باشد‪ ،‬بسیار کم است‪.‬‬ ‫‪ PNN‬باید با ده‌ه��ا کانال تلویزیونی رژیم ایران رقابت کند‪ .‬اگر‬ ‫چه رسانه‌های دولتی ایران به شدت ایدیولوژیک هستند و بی‌شرمانه‬ ‫دروغ می‌گویند‪ ،‬ولی ماش��ین تبلیغاتی آن‌ها شدیدن حرفه‌ای است‪.‬‬ ‫تماش��ای آن هیجان‌‌انگیز اس��ت‪ PNN .‬نه‪ .‬کانال‌های تلویزیونی‬ ‫رژیم بر بخش بزرگی از جامعه ایران تاثیر می‌گزارد‪.‬‬ ‫برای س��رگرمی‪ ،‬میلیون‌ها ایرانی که ب��ه تلویزیون‌های ماهواره‌ای‬ ‫دسترس��ی دارند‪ ،‬پخش خصوصی خارج از کش��ور‪ ،‬به ویژه « من و‬ ‫تو» و «فارس��ی یک » را تماش��ا می‌کنند‪ .‬اما این‌ها تا حد زیادی‪،‬‬ ‫یا به طورکل شبکه‌های س��رگرمی هستند‪ ،‬با کمی هم خبر‪ .‬آن‌ها‬ ‫از س��رگرمی‌های اجتماعی و سیاسی دور هستند‪ .‬به قول خودشان‪،‬‬ ‫‪ PNN‬ی��ک برنامه طنز عال��ی‪ ،Parazit ،‬رابرگ��زار می‌کند که‬ ‫بینندگان بیش��تری نس��بت ب��ه دیگربرنامه ه��ای ‪ PNN‬دارد‪.‬‬ ‫همان‌طور که از یک س��ازمان دولتی انتظار می‌رود‪ ،‬به جای استفاده‬ ‫از موفقیت ‪ Parazit‬و توسعه دادن برنامه‌های سرگرم کننده دیگر‪،‬‬ ‫‪ PNN‬به ‪ Parazit‬منابع الزم برای استخدام نویسندگان خوب‪،‬‬ ‫توس��عه تیم پشتیبانی قوی‪ ،‬و یا تشویق به نوآوری را نداده است‪ .‬به‬ ‫عبارت دیگر‪ ،‬هر بودجه اضافی که به ‪ Parazit‬اختصاص داده شده‬ ‫بود‪ ،‬در هدف حرفه‌ای کردن آن قرا‌ر داده نشد و در نتیجه‪ ،‬بینندگان‬ ‫‪ Parazit‬به‌طور قابل توجه‌ای کاهش یافت‪.‬‬ ‫‪ PNN‬مانند یک س��ازمان دولتی اداره می‌ش��ود‪ PNN .‬مدیری‬ ‫الزم دارد که از نظر امنیتی پاک باشد‪ ،‬بنابراین انتخاب کارگردان به‬ ‫شدت تحت تاثیر عوامل دیگری غیر از تجربه روزنامه‌نگاری است‪.‬‬ ‫تولید کننده گان تلویزیونی بی‌تجربه با حقوق‌های باال استخدام شدند‬ ‫و در حال حاضر در عمل نمی‌توان آن‌ها را از کار برداشت‪ .‬در حالی‬ ‫که متوسط س��ن کارکنان ‪ VOA‬شصت و چهار سال است‪ ،‬سن‬ ‫متوسط ایرانیان ‪ ۳۲‬سال است‪.‬‬ ‫به منظور حل این مش��کل‪ ،‬به نظر می‌رس��د که تنها گزینه تبدیل‬ ‫‪ PNN‬از ی��ک آژان��س دولتی به یک رس��انه عمومی اس��ت که‬ ‫موفق‌تری��ن نمونه‌ها را در رادیو و تلویزی��ون عمومی آمریکا‪ ،‬مانند‬ ‫رادی��و عمومی ملی‪ ،‬دنب��ال کند‪ .‬یک ‪ PNN‬عموم��ی از دولت و‬ ‫هم‌چنین از منابع غیردولتی و تبلیغاتی‪ ،‬به دریافت بودجه قادر خواهد‬ ‫بود‪ .‬بدون موانع بوروکراتیک دولتی‪ ،‬تلویزیون‌های عمومی مستقل‬ ‫و یا ایس��تگاه‌های رادیویی در یک موقعیت بسیار قوی‌تری قادر به‬ ‫اس��تخدام روزنامه‌نگاران و تولید کنندگان و سردبیران واجد شرایط‬ ‫خواهند بود‪ .‬در ساختار کنونی ‪ PNN،‬قادر به برقراری ارتباط موثر‬ ‫با ایرانیان نیست و پول مالیات دهندگان آمریکایی را تلف می‌کند‪.‬‬ ‫در س��پتامبر ‪ ،2010‬زمانی که رییس جمهوری آمریکا‪ ،‬باراک اوباما‪،‬‬ ‫می‌خواست با ایرانی‌ها صحبت کند‪ ،‬او بی‌‌بی‌سی فارسی را به جای‬ ‫ایستگاه صدای امریکای فارسی انتخاب کرد‪ .‬سیاست‌گذاران باید در‬ ‫مورد آن‌چه که باعث می‌شود که صدای آمریکا آن‌قدر معتبر و قابل‬ ‫اعتماد نباشد که زمانی که مقامات آمریکایی می‌خواهند با کشورهای‬ ‫دیگر ارتباط برقرار کنند مجبور به توسل به رسانه‌های کشور دیگری‬ ‫باشند‪ ،‬فکر کنند‪.‬‬ ‫مهدی خلجی‪ ،‬محقق ارشد در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور‬ ‫نزدیک است‪ .‬او قبال به عنوان تهیه کننده و گوینده در بی‌بی‌سی و‬ ‫رادیو اروپای آزاد کار می‌کرده است‪.‬‬

‫ادامه ازصفحه قبل ايدیولوژی‪:‬آری يا خير؟‬

‫به‌نظر آلتوس��ر ايدیولوژی اش��باع كننده روابط روزمره انس��انی از طريق‬ ‫ش��عور انسانی اس��ت‪ ٠‬عملكرد مادی ايدیولوژی در جامعه بازتوليد روابط‬ ‫بين انس��ان‌ها و وس��ايل توليد و زندگی روزانه است‪ .‬در سطح جامعه نيز‪،‬‬ ‫ايدیول��وژی حاكمان جامعه به مثابه ايدیولوژی غالب بر آن جامعه خانواده‬ ‫مقدس ماركس اس��ت كه در يک جهت عمومی مش��خص سازماندهی‬ ‫زندگی روزمره انسانی را هدايت می‌كند‪ .‬تعدادی از ماركسيست‌های معاصر‬ ‫مانند آلتوسر‪ ،‬باليبار و گرامشی به ايدیولوژی به‌عنوان يک مفهوم متشكل‬ ‫از عنصر‪ ،‬عمل و تبادل می‌نگرند‪ .‬دراين ديدگاه‪ ،‬مبارزه طبقاتی در س��طح‬ ‫ايدیولوژی ماديت می‌پذيرد و در حيطه طبقاتی‪ ،‬پروسه برخورد بين طبقات‬ ‫مختلف دارای عناصر و روندهای ايدیولوژیک متفاوت‪ ،‬متفاوت است‪.‬‬ ‫ب��ه اعتقاد من‪ ،‬اين ديدگاه توضيح و تفهيم جامع‌تری از مقوله ايدیولوژی‬ ‫عرضه كرده و تنها راه مقابله با دو نوع تفکر سنتی فوق می‌باشد‪.‬‬ ‫در قلم��روی اين انديش��ه‪ ،‬ايدیولوژی عبارت‌اس��ت از زمينه‌ای از اعمال‪،‬‬ ‫اصول و دگم‌های دارای سازمان و پايه مادی در زندگی انسانی جامعه در‬ ‫كلیت خود نظر به اين‌كه ايدیولوژی از سوژه‌ها و عوامل اجتماعی كه نقش‬ ‫انقالبی در حيطه توليد دارند به وجود آمده‪ ،‬بنابراين خود دارای نقش موثر‬ ‫نه تنها در پهنه توليد اجتماعی‪ ،‬بلكه در سراسر ساخت جامعه است‪.‬‬ ‫به‌همي��ن دليل‪ ،‬در هنگام بحران‌های اجتماعی كه گرامش��ی آن‌ها را‬ ‫بحران‌های ارگاني��ک می‌‌خواند‪ ،‬ايدیولوژی به‌طور مس��تقيم با مبارزه‬ ‫برای كس��ب قدرت در لحظات حس��اس مرتبط می‌ش��ود‪ .‬اين دقيقن‬ ‫همان مس��اله هژمونی اس��ت كه عدم درک صحي��ح از مفهوم آن در‬ ‫چپ س��نتی ايران ريشه ديرينه دارد‪ .‬الكن از ديدگاه ماتريالسم علمی‪،‬‬ ‫در كلي��ت يک جامعه ام��كان هم‌آميزی ايدیولوژیک ب��ه هنگام عدم‬ ‫تعادل اجتماعی امری‌اس��ت محتمل و بديهی‪ .‬زيرا از آن‌جا كه عناصر‬ ‫ايدیولوژیک تعلق طبقاتی الزم را دارا هس��تند‪ ،‬سيس��تم ايدیولوژیک‬ ‫جامعه تنها از طريق تبادالت ايدیولوژیک و خود اين تبادالت توس��ط‬ ‫عناصر ايدیولوژیک‪ ،‬قابل تشريح است‪.‬‬ ‫به عبارت ديگر‪ ،‬عناصر ايدیولوژیک به وسيله تبادالت ايدیولوژیک مختلف‬ ‫طبقاتی كه برای كسب هژمونی مبارزه می‌كنند‪ ،‬قابل هم‌آميزی هستند‪.‬‬ ‫در شرايط خاص ايران اين مبارزه از حالت مانورهای طبقاتی خارج شده و‬ ‫به س��وی مبارزه برای موقعيت پيش می‌رود‪ .‬دوران‌های بحرانی چند دهه‬ ‫اخير و به‌خصوص پس از انتخابات رياس��ت جمه��وری ‪ ۱۳۸۸‬به‌وضوح‬ ‫نشان‌دهنده اين مبارزه برای كسب هژمونی سكتاريستی هستند‪.‬‬ ‫اين مبارزه اما‪ ،‬بايد به مبارزه در س��طح جامع��ه مدنی ارتقا يافته و از يک‬ ‫برخورد س��اده آنتاگونيستی قشری به يک رابطه بين نيروهای سياسی به‬ ‫راس��تی مخالف با رژیم تبديل ش��ود‪ .‬رهبری‌اش نيز بايد فقط و فقط در‬ ‫خدمت و راستای مبارزه با سيستم هژمونیک فعلی حكومت مذهبی باشد و‬ ‫نه در پس مماشات و تالش برای اصالح از درون رژیم‪.‬‬ ‫چنين رابطه‌ای می‌بايد از مراحل مختلف زير گذر كند‪:‬‬ ‫دوران رابط��ه مابين نيروه��ای اجتماعی كه از لحاظ س��اختمان و درجه‬ ‫پيش‌رفته‌گی توان توليدی مشاب ‌ها‌ند‪.‬‬ ‫دوران رابط��ه مابين نيروهای مختلف سياس��ی با توج��ه به درجه آگاهی‬ ‫سياس��ی و توانايی س��ازمانی «يابی و دهندگی» آنان‪ ،‬دوران سازمان‌يابی‬ ‫نظامی همگانی برای آمادگی در لحظه سرنوشت‌ساز‪.‬‬ ‫ايجاد رابطه با نيروهای سياسی ليكن پاشنه آشيل اپوزيسيون فعلی ايران‬ ‫است‪ .‬رابطه كنونی مابين اين مدعيان اپوزيسيون با ساير نيروهای سياسی‬ ‫بيشتر شبيه به‌دنبال‌روندگی است تا رابطه علت اين امر هم چيزی نيست‬ ‫مگر آاليش ايدیولوژیک و تیوریک آن‪.‬‬ ‫عالوه بر اين‪ ،‬اكثريت طيف مخالفين كنونی جمهوری مذهبی خود تحت‬ ‫تاثير يک بينش متافيزيكی و جبرگرايانه بوده و ناخودآگاهانه به‌دنبال ظهور‬ ‫يک معجزه يا راه‌حل و يا خالصه چيزی خارج از خود می‌گردد‪ .‬حال آن‌كه‬ ‫عل��ت‪ ،‬عارضه و معلول هيچ‌گاه جدا از يک‌ديگر نب��وده و نخواهند بود و‬ ‫معمای چه‌گونه‌گی برون رفتن از بحران حل نخواهد ش��د مگر با مراجعه‬ ‫به درون خود‪.‬‬ ‫به قول ماركس‪« :‬ريشه انسان ليكن‪ ،‬خود انسان است»‪.‬‬ ‫نوامبر ‪٢٠١١‬‬ ‫فی بالد‌الكفار‬


‫بازارچه‬

‫تحریم نفت ایران رونق بازارآمریـکا‬ ‫س�ایه کوثری‪ /‬پنجم دسامبری که گذش��ت خبرگزاری رویترز بر این اساس تحریم نفت ایران از سوی‬ ‫گزارش��ی نوش��ت و در آن خبر از افزایش دو برابری قیمت نفت اروپا می‌توان��د به نفع رقبای آس��یایی و‬ ‫در ماه‌های آینده داد‪ .‬این خبرگزاری در گزارش خود نوش��ت که آمریکایی باشد و این شرکت‌ها می‌توانند‬ ‫تش��دید بحران هس��ته‌ای ایران قیمت نفت را به مرز ‪ ۱۱۱‬دالر سوخت بیش‌تری را به اروپا صادر کنند‪.‬‬ ‫رس��انده و در صورت ادامه‌ی بحران هس��ته‌ای ایران قیمت هر از س��وی دیگ��ر خیلی‌ه��ا معتقدن��د که‬ ‫بش��که نفت می‌تواند به ‪ ۲۰۰‬دالر هم برسد‪ .‬در زمان انتشار این تحریم نفت ایران از س��وی اروپا خسارت‬ ‫گزارش قیمت هر بش��که نفت آمریکایی دبلیو تی آی «‪ »WTI‬چندانی را به ته��ران وارد نخواهد کرد و‬ ‫ه��م باال رفته و به ‪ ۱۰۱‬دالر و ‪ ۴۰‬س��نت رس��یده ب��ود‪ .‬در این ایران می‌تواند نفت بیش‌تری را به س��ایر‬ ‫گزارش هم‌چنین آمده است که «دالالن نفت احتمال بروز جنگ مشتریان خود صادر کند‪.‬‬ ‫این در حالی اس��ت که عربستان‪ ،‬روسیه‬ ‫با ایران را ‪۲۰‬درصد تخمین می‌زنند»‪.‬‬ ‫اکن��ون جه��ان در روزهایی به س��ر می‌برد که قیم��ت نفت در و کش��ورهای غ��رب آفریق��ا ب��ه عنوان‬ ‫بازار‌ه��ای بین‌الملل��ی افزایش یافته و از مرز ‪ ۱۱۰‬دالر گذش��ته جای‌گزین نفت ایران ب��ه بازار اروپا نظر‬ ‫اس��ت‪ .‬عربس��تان اعالم کرده که برای ایجاد ثبات در بازار نفت‪ ،‬دارند‪.‬‬ ‫ای��ران در س��ه م��اه دوم ‪ 2011‬روزان��ه ‪ 870‬هزار بش��که نفت‬ ‫تولی��د خود را باال خواهد ب��رد و در چنین وضعی‪ ،‬برخی دالالن‬ ‫نفت گفته‌اند که احتمال حمله‌ی نظامی به ایران ‪ ۲۰‬درصد است‪ .‬ب��ه بازارهای اروپایی صادر کرده اس��ت که بخ��ش عمده آن به‬ ‫از س��ویی بس��یاری از فعاالن اقتصادی افزایش قیمت نفت را در کشورهای اسپانیا‪ ،‬ایتالیا و یونان بوده است ‪.‬‬ ‫کل به ضرر جهان می‌دانند‪ .‬رییس شرکت نفتی بی‌پی به تازگی رش��د تقاضا از سوی آسیا و بی‌ثباتی در کش��ورهای تولیدکننده‌‬ ‫در اظهارنظری گفته اس��ت که افزایش قیمت نفت به ضرر رشد نفت‪ ،‬تاثیر زیادی در افزایش قیمت نفت در س��ال ‪ 2011‬داش��ته‬ ‫اقتصادی جهان اس��ت‪ .‬به گفته باب دادلی شرایط شکننده رشد اس��ت‪ .‬به گفته رییس شرکت بی‌پی افزایش قیمت نفت می‌تواند‬ ‫تاثیر منفی زیادی بر رشد اقتصادی‬ ‫و رونق اقتص��ادی جهان موجب‬ ‫و تقاضای نفت داشته باشد‪.‬‬ ‫خواهد ش��د تا در ش��رایط کنونی‬ ‫وی در حاش��یه اجالس بین‌المللی‬ ‫افزایش قیمت نف��ت تاثیر منفی‬ ‫کارشناسان انرژی معتقداند تحریم‬ ‫قط��ر گفته اس��ت که در ش��رایط‬ ‫زیادی بر س��اختارهای اقتصادی‬ ‫نفت ایران به معنای کاهش سود‬ ‫حس��اس کنونی که رش��د و رونق‬ ‫جهان داشته باش��د و این مساله‬ ‫پاالیش گاه های اروپایی رشد قیمت‬ ‫اقتصادی جهان به ش��دت بی‌ثبات‬ ‫تاثیر زیادی ب��ر اقتصاد آمریکا و‬ ‫سوخت برای مصرف کنندگان و حتا‬ ‫و ش��کننده اس��ت‪ ،‬باید از افزایش‬ ‫اروپا خواهد داشت‪.‬‬ ‫تعطیل شدن برخی پاالیش گاه های‬ ‫بیش‌تر قیمت نفت جلوگیری کنیم‪.‬‬ ‫بح��ران‬ ‫ک��ه‬ ‫حال��ی‬ ‫اکن��ون در‬ ‫اروپایی خواهد بود‬ ‫از س��ویی دور جدید تنش در روابط‬ ‫منطقه ی��ورو به ش��دت در حال‬ ‫ای��ران و غرب به تازگی باال گرفته‬ ‫گسترش است قیمت نفت از مرز‬ ‫است‪ .‬سنای آمریکا روز دوم دسامبر‬ ‫‪ 100‬دالر گذش��ته و تا ‪ 110‬دالر‬ ‫رس��یده اس��ت‪ .‬قیمت نفت در اکثر روزهای سال ‪ 2011‬باالی در مصوبه‌ای مبادالت مالی با بانک مرکزی ایران را تحریم کرد‪.‬‬ ‫خبرگزاری‌ها هدف س��نای آمریکا از تحریم بانک مرکزی ایران‬ ‫‪ 100‬دالر بوده است ‪.‬‬ ‫تاثیر افزایش قیمت نفت بر وضعیت اقتصادی اروپا مدیران نفتی را ضربه‌زدن به فروش نفت این کش��ور اعالم کرده‌اند‪ .‬اگر بانک‬ ‫مرک��زی ایران از مناس��بات مالی با دیگر بانک‌ه��ای بین‌امللی‬ ‫اروپایی را نگران کرده است‪.‬‬ ‫روزنامه وال استریت ژورنال در مقاله‌ای با اشاره به طرح اتحادیه محروم ش��ود‪ ،‬قادر به دریافت پ��ول حاصل از فروش نفت ایران‬ ‫اروپا برای تحریم نفت ایران گفته است که پاالیش‌گاه‌های اروپا نخواهد بود‪.‬‬ ‫ب��ه دقت تحوالت مربوط به احتمال تحریم واردات نفت از ایران در عین‌حال تالش‌هایی در آمریکا و اروپا آغاز ش��ده که تحریم‬ ‫را زیر نظر دارند و مدیران پاالیش‌گاه‌های اروپایی و کارشناسان خرید نفت در مرکز آن قرار دارد‪ .‬وزیران خارج ‌ه اتحادیه اروپا در‬ ‫انرژی بر این باورند که تحریم نفت ایران از سوی اروپا می‌تواند نشست روز اول دسامبر خود در بروکسل درباره تحریم خرید نفت‬ ‫موجب افزایش قیمت جهانی نفت شود و این مساله به ضرر رشد ایران به توافق نرس��یدند‪ ،‬اما گفته شده تالش‌ها در این‌باره ادامه‬ ‫خواهد یافت‪ .‬این تحوالت که در چند هفته‌ی اخیر روی داده‪ ،‬بر‬ ‫و رونق اقتصادی جهان خواهد بود‪.‬‬ ‫بر اس��اس این گزارش پاالیش‌گاه‌های اروپایی ن��ه تنها باید به روی بازارهای جهانی نفت تاثیر گذاش��ته و ترس از تحریم نفت‬ ‫دنبال جای‌گزین نفت ایران باشند بلکه پیدا کردن نفتی با کیفیت ایران‪ ،‬موجب افزایش بهای نفت ش��ده اس��ت‪ .‬هرچند عربستان‬ ‫نفت ایران نیز برای پاالیش‌گاه‌های اروپایی بسیار مشکل خواهد اعالم کرده در تالش اس��ت که با افزایش تولید‪ ،‬نگرانی‌ها بازار‬ ‫نفت را برطرف سازد‪.‬‬ ‫بود‪.‬‬ ‫کارشناس��ان ان��رژی معتقدن��د تحری��م نف��ت ایران ب��ه معنای رامین مهمان‌پرست‪ ،‬سخن‌گوی وزارت خارجه جمهوری اسالمی‬ ‫کاهش س��ود پاالیش‌گاه‌های اروپایی رش��د قیمت سوخت برای ایران در گفت‌وگو با روزنامه ش��رق گفته اس��ت که‪ ،،‬در صورت‬ ‫مصرف‌کنن��دگان و حت��ا تعطیل ش��دن برخ��ی پاالیش‌گاه‌های تحری��م نفت و گاز ای��ران قیمت نفت به باالی ‪ ۲۵۰‬دالر خواهد‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫اروپایی خواهد بود‪.‬‬

‫مهمان‌پرس��ت تاکید کرد‪« :‬تحريم نفت و گاز هم در اين دوره و‬ ‫زمانه از آن دس��ت تحريم‌هایی اس��ت كه اگر فردی بخواهد اين‬ ‫كار را بكن��د‪ ،‬بايد تا انتها همه فكرهای‌اش را كرده باش��د و بعد‬ ‫وارد ميدان شود»‪.‬‬ ‫ب��ه گفته‌ی س��خن‌گوی وزارت خارجه ایران ب��ه محض اين‌كه‬ ‫چنين طرحی به ش��كل جدی مطرح ش��ود‪ ،‬قيمت نفت به باالی‬ ‫‪ ۲۵۰‬دالر در هر بشكه خواهد رسيد‪ .‬این گفته سخن‌گوی وزارت‬

‫امور خارجه ایران‪ ،‬اعالم آمادگی عربستان برای تولید نفت بیشتر‬ ‫را در پی داشت‪.‬‬ ‫علی النعیمی‪ ،‬وزیر نفت عربس��تان سعودی وعده داده است که‬ ‫کشورش تولید نفت خود را باال خواهد برد تا کمبود احتمالی نفت‬ ‫در آین��ده را تامین نماید و به ثب��ات در بازار نفت کمک کند‪ .‬به‬ ‫گفته‌ی النعیمی‪ ،‬عربس��تان تولید روزانه‌ی خود را از ‪ ۸‬میلیون و‬ ‫‪ ۸۰۰‬هزار بشکه‪ ،‬به بیش از ‪ ۱۰‬میلیون بشکه خواهد رساند‪.‬‬ ‫هم‌چنین اخیرن وزارت نفت عراق نیز اعالم کرده بود که با توجه‬ ‫ب��ه قراردادهای بزرگی که میان عراق و ش��رکت‌های نفتی مهم‬ ‫جهان به امضا رس��یده‪ ،‬تولید نفت این کشور در ‪ ۳‬سال آینده به‬ ‫روزانه ‪ ۱۱‬میلیون و ‪ ۵۰۰‬هزار بشکه خواهد رسید‪.‬‬ ‫ای��ران با روزانه ‪۲‬میلیون و ‪ ۲۰۰‬هزار بش��که نفت در حال حاضر‬ ‫سومین کشور صادرکنند ‌ه نفت است‪.‬‬ ‫ب��ه گفته کارشناس��ان‪ ،‬افزای��ش قیمت نفت تاثی��ر منفی زیادی‬ ‫بر کش��ورهای مختلف خواهد داش��ت ولی‪ ،‬ای��ن تاثیر منفی بر‬ ‫کشورهای آمریکایی و اروپایی خواهد بود‪.‬‬ ‫کاهش رش��د اقتصادی آمریکا و اروپا نیز بی‌ش��ک‪ ،‬کل اقتصاد‬ ‫جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫مدی��ران پاالیش‌گاه‌های اروپایی و کارشناس��ان ان��رژی بر این‬ ‫باورن��د که تحریم نفت ایران از س��وی اروپ��ا می‪-‬تواند موجب‬ ‫افزایش قیمت جهانی نفت ش��ود و این مس��اله به ضرر رش��د و‬ ‫رونق اقتصادی جهان خواهد بود ‪.‬‬ ‫به نوش��ته یک روزنامه آمریکایی پاالیش‌گاه‌های اروپایی نسبت‬ ‫به طرح تحریم نفت ایران موضعی بسیار محتاطانه دارند‪.‬‬

‫رادیو‬ ‫کوچه‬

‫خبر‪ ،‬گزارش‪ ،‬تصویر‬ ‫بر روی آی فون‪ ،‬آی پد‪ ،‬رادیو نوکیا‪ ،‬سرویس های‬ ‫آندروید و رادیو ووندر بیست و چهار ساعت شبانه روز‬

‫‪www.radiokoocheh.com‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪5‬‬

‫‪5‬‬


‫خط قرمز این طرف تر‬

‫شیطان بالقـوه‬

‫مه‌شب‌تاجیک‪ /‬در طول زندگی‪ ،‬از تولد تا مرگ‪ ،‬زنان در کشف و مبنای عقیده‌ی رایج مذهبی هستند‪ ،‬زندگی می‌کند‪ .‬زن حضور دارد‬ ‫ابراز خود توان‌مند باقی می‌مانند‪ ،‬فانتزی‌های خود را کشف می‌کنند‪ ،‬تا نیازهای مرد را از هر لحاظ برآورده کند‪ .‬نیاز جنس��ی او را ارضا‬ ‫خود را می‌شناسند از جزییات تا بدن‪ ،‬و به خودشان به عنوان منبعی کند‪ ،‬او را شاد و راضی کند‪ ،‬برای او فرزند به دنیا بیاورد و این‏گونه‬ ‫ن خود که همان خود ش��یطانی‬ ‫برای زندگی بها می‌دهند‪ .‬بسیاری از ما به خاطر آموزه‌های دوران اس��ت که زن با گ��م و محو کرد ‏‬ ‫ت ک��ردن مفید واقع می‏ش��ود‪ .‬و این‌گونه همه‬ ‫کودکی و نوجوانی از داشتن نیازهای خود احساس شرم‌گینی و گناه او اس��ت و با خدم ‏‬ ‫می‌کنیم و چه انرژی عظیمی را که صرف س��رکوب نیازهای‌مان خوش‌بخ��ت و خوش‌حال به زندگی ادامه می‌دهند و این چرخه‌ی‬ ‫نکرده‌ایم‪ .‬اکنون و امروز اگر یک زن بخواهد جنسیت را به عنوان زیستی تا سال‌ها ادامه می‌یابد‪ .‬مهم‌ترین نکته در این داستان‌های‬ ‫ن اس��ت‪ .‬ک��ه این خدمت‪ ،‬بدنی و‬ ‫بخشی اصیل و طبیعی از وجودش بپذیرد‪ ،‬باید بسیاری از موانع و عامیانه «خدمت یک طرفه» ز ‏‬ ‫ی‬ ‫فیزیکی است‪ .‬فکر‪ ،‬اندیشه‪ ،‬درایت‪ ،‬مدیریت و قوای عقلی‪ ،‬دماغ ‏‬ ‫بندهای اجتماعی را به چالش بکشد‪.‬‬ ‫بر صحت و قدرت نیازها و خواس��ت‌های خود پافش��اری بنماید‪ .‬و تجربی در زن وجود ندارد چه برسد به این ک ‏ه مورد استفاده قرار‬ ‫باید به مبارزه علیه فش��ارها‪ ،‬سرکوب‌ها‪ ،‬و ستم‌ه‌ا بپاخیزد و برای بگیرد‪ .‬آن‌چه از زن برمی‏آید بعد از اس��تفاده‌ی جنس��ی و زایمان‪،‬‬ ‫کسب برابری دایم جدل نماید‪ .‬این سرکوب‌ها و ستم‌ها نه تنها در همان نیروی بدنی و کارگری اوس��ت‪ .‬در این داستان‌ها نشان داده‬ ‫جامعه و به دست چارچوب‌های اجتماعی بلکه به وسیله‌ی فرهنگ ش��د ‏ه که یک زن ایده‏آل زنی است که جای‌گاه خود را می‏شناسد‬ ‫نوشتاری به خصوص در داستان‌های عامیانه هم به شدت به چشم و بدون داش��تن توقع پاداش یا تقدیر‪ ،‬ب ‏ه طور یک طرفه داوطلب‬ ‫می‌خورد‪ .‬و این‌که زمانی که یک زن از بلوغ دخترانگی خویش به انجام این کارها است‪ .‬س��یندرال به مادر و خواهرخوانده‏های خود‬ ‫ت می‏کند‪ .‬برای یک زن تا قبل از بلوغ جنس��ی دوس��ت و‬ ‫زنانگی گذر کرد‪ ،‬می‌تواند و توانایی تبدیل به یک انسان دیگر یا با خدم�� ‏‬ ‫دشمن معن‏ا ندارد‪ .‬او همان است و همان می‏کند که با آن کار‪ ،‬در‬ ‫حضوری منفعل و یا با چهره‌ای شیطانی را دارد‪.‬‬ ‫ن زن و یا دختری اس��ت خدمت کسی است که باید باشد‪ .‬اگر هم بنا باشد که معیاری باشد‪،‬‬ ‫در داس��تان‌های عامیانه زن خوب‪ ،‬عنوا ‏‬ ‫معیار هم��ان خواس��ت و دل مرد‬ ‫که بازتاب اخالقیات پس��ندیده‌ی‬ ‫است که باید ش��اد و راضی باشد‪.‬‬ ‫او را در چه��ره‌ی خ��وب‌اش‬ ‫در بس��یاری از این داس��تان‌ها اگر‬ ‫می‏توان دید‪ .‬زنانی زیبا و نمونه‌ی‬ ‫پس‬ ‫دارد‪،‬‬ ‫جنسی‬ ‫توانایی‬ ‫زن‬ ‫چون‬ ‫پدر باش��د‪ ،‬برای دختری ک ‏ه هنوز‬ ‫ن‬ ‫زیبایی‌ه��ای سیس��تمی که زنا ‏‬ ‫ن است‪ .‬از این رو است‬ ‫یک شیطا ‏‬ ‫شوهرش مشخص نشده‪ ،‬این پدر‬ ‫ایده‏آل هس��تند‪ .‬آن‌ه��ا از دامان‬ ‫است ک ‏ه محور همه‌ی تالش‌های‬ ‫مادران خوبی به وج��ود آمده‌اند‪.‬‬ ‫ن او‬ ‫که فقط تا قبل از بلوغ می‏توا ‏‬ ‫او است‪ .‬پدر در اولین درج ‏ه و مقام‬ ‫حضور این زن��ان را تا زمانی که‬ ‫را پاک نشان داد‪.‬‬ ‫عزی��ز بودن اس��ت‪ ،‬و پ��س از آن‬ ‫هن��وز باکر ‏ه هس��تند می‏توان به‬ ‫مرد ایده‌آل که در جای‌گاه همس��ر‬ ‫ت‬ ‫عنوان موج��ودات قاب��ل هوی ‏‬ ‫او واقع می‌ش��ود و در نهایت از او‬ ‫دید‪ .‬بع��د از ازدواج‪ ،‬با این‌که این‬ ‫دخترها هنوز در داس��تان در ظاهر وجود دارن��د ولی دیگر محو و مانند یک ش��ی که نیروی کار است در جهت برآوردن امیال خود‬ ‫گ هس��تند‪ .‬در نهایت ایده‌آل داس��تان و پایان خوش‪ ،‬ازدواج نگه‌داری می‌کند‪.‬‬ ‫بی‏رن ‏‬ ‫این خوب‌رویان اس��ت‪ .‬آن‌ها در اوج بخش��ندگی هستند‪ .‬تا قبل از در داس��تان‌های عامیانه ه��م این نکته‌ی پدرش��اهی به نمایش‏‬ ‫ل بدی‌های بی‏شمار نامادری‌ها و افراد بد داستان جز گذاش��ته می‌ش��ود‪ .‬زنان چه وقتی که در خانه‌ی پدر هستن ‏د و چه‬ ‫ازدواج در مقاب ‏‬ ‫ی خواهشی بر بخشش وقتی مانند داس��تان «زیبا و هیوال» به قصد نجات پدر به خانه‌ی‬ ‫خوبی نمی‏کنند‪ .‬این زنان بدون این‌که کس ‏‬ ‫از آن‌ها داشته باشد بدی‌ها را می‌بخشند‪ .‬در پایان هر داستانی بعد هی��وال می‌روند باید در خدمت مرد آن خانه باش��ند‪ ،‬هر گونه ک ‏ه‬ ‫از ازدوا ‏ج این دختران‪ ،‬زنانی خوش‌بخت هس��تند که در لباس‌های او بخواهد‪ ،‬مردی که س��رور زنان خواهد بود‪ .‬بعد از خدمت کردن‬ ‫فاخر روش��ن به زنانی منفعل‌تر از قبل تبدیل می‌شوند‪ .‬به داستان به این دو مرد اس��ت که اگر جایی باقی بماند‪ ،‬نوبت به مادر دختر‬ ‫ن داس��تان‌ها او‬ ‫س��یندرال نگاه کنیم‪ .‬س��یندرال در پایان خوش‌بخت می‌شود و به می‏رس��د‪ ،‬که البته به ای��ن دلیل که در بیش‌تر ای ‏‬ ‫ی می‏ماند‪ ،‬جز فقدان او‪ .‬دختر‬ ‫مرده اس��ت جای توجه به او کم باق ‏‬ ‫جای‌گاهی که حق واقعی اوست می‌رسد‪.‬‬ ‫اما وقتی به این جای‌گاه رس��ید تبدیل به زنی منفعل و بی‌گذشت وارد خانه می‌ش��ود و با حض��ورش تمام فاکتورهایی که برای یک‬ ‫می‌ش��ود‪ .‬زن��ی که قابلی��ت س��کوت در مقابل سرنوش��ت تلخ و مرد و آس��ایش و آرامش‌اش الزم است وارد زندگی می‌شود‪ .‬گرما‪،‬‬ ‫دردناک خواهران بد و نامادری بدطینت‌اش را دارد‪ .‬دیگر نش��انی تمیزی‪ ،‬خوراک خوب و در مواقعی که داستان‌ها گره می‌خورد‪ ،‬زن‬ ‫از سیندرالی مهربان نیس��ت‪ .‬دیگر نشانی از هویت مهربان دیده با چهره‌‌ای نگران و عاشق مرد را هم‌راهی می‌کند‪ .‬زنان از نیروی‬ ‫نمی‏شود‪ .‬بعد از ازدواج فقط سکوت است ک ‏ه از این دختر قهرمان فکر و اندیشه‌ش��ان بهره‌ای نمی‌گیرند و ب��ا کمک مردان به حل‬ ‫ن مشکالت به پا نمی‌خیزند‪.‬‬ ‫به جا می‏ماند‪ .‬گویی از دید این داستان‌ها توانایی جنسی زن هما ‏‬ ‫ش��یطانیت اوست که به مرحله‌ی ظهور می‏رسد‪ .‬چون زن توانایی داس��تان‌های عامیانه که به خصوص با مخاطب عام سروکار دارد‪،‬‬ ‫ن است‪ .‬از این رو است که فقط تا قبل زن را در نهایت موجودی زیبا‪ ،‬لطیف و عروس��کی نشان می‌دهد‬ ‫جنسی دارد‪ ،‬پس یک شیطا ‏‬ ‫که برای رفع نیازهای غریزی آفریده ش��ده اس��ت‪ .‬زنی که زمانی‬ ‫ن او را پاک نشان داد‪.‬‬ ‫از بلوغ می‏توا ‏‬ ‫ت خود توانایی که بالغ می‌‌ش��ود‪ ،‬باید مراقب طینت‌های او بود‪ .‬نیروهای جنس��ی‬ ‫بعد از بلوغ‪ ،‬یک انس��ان مونث با فعال شدن جنسی ‏‬ ‫شیطان شدن را دارد حتا اگر خود مستقیم وارد بازی نشود‪ .‬او یک او به مثابه افکاری ش��یطانی عمل می‌کنند‪ ،‬که نباید به سادگی از‬ ‫ن بالقوه است که در میان مردان که تصویر خدا بر زمین بر آن‌ها گذشت‪.‬‬ ‫ش��یطا ‏‬ ‫‪6‬‬

‫‪ 6‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫بازارچه‬

‫دروغ‌های پی درپی بانک مرکزی‬ ‫برای پرکردن جیب دولت‬

‫سایه کوثری‪ /‬قیمت سکه مدت‌هاست در ایران از مرز نیم میلیون‬ ‫تومان گذش��ته و در ابتدای هفته س��وم آذرماه به ‪ 585‬هزار تومان‬ ‫رسیده اس��ت‪ .‬با وجود کاهش قیمت طال در بازارهای جهانی‪ ،‬رشد‬ ‫قیمت دالر موجب شده است تا بهای سکه در بازار داخلی تنها ‪ ۴‬هزار‬ ‫تومان کاهش یابد‪ .‬با بازگشایی بازا‌رهای جهانی‪ ،‬روز دوشنبه دوازدهم‬ ‫دسامبر هر اونس طال حدود ‪ ۱۶۷۸‬دالر معامله شد که حدود ‪ ۳۲‬دالر‬ ‫پایین‌تر از بهای خاتمه داد و ستدهای هفته کاری گذشته بود‪.‬‬ ‫محمود بهمنی‪ ،‬رییس کل بانک مرکزی در این‌باره گفته است که‬ ‫بازار س��که هم‌اکنون روال عادی و طبیعی خود را طی می‌کند ‪ .‬به‬ ‫زودی با کاهش بیشتر قیمت در این بازار روبرو خواهیم شد‪.‬‬ ‫از سویی بانک مرکزی به منظور تعدیل نر ‌خ سکه در بخش‌نامه‌ای به‬ ‫شعب بانک‌های عرضه کننده سکه‪ ،‬فروش سفارشی سکه را ممنوع‬ ‫اعالم کرده اس��ت‪ .‬بانک مرکزی به منظور تعدیل نرخ سکه ها در‬ ‫بخش‌نامه ای خطاب به روسای شعب بانک‌های عرضه کننده سکه‬ ‫بانکی‪ ،‬فروش هرگونه س��که به صورت سفارش��ی را ممنوع اعالم‬ ‫کرده و عنوان کرده است که شعب سفارش نپذیرند‪.‬‬ ‫سیاست کاهش قیمت سکه بانکی به تازگی از سوی بانک مرکزی‬ ‫ایران اعمال شده است وگرنه تا پیش از این بانک مرکزی هم‌زمان‬ ‫با افزایش قیمت سکه در بانک‪ ،‬نرخ سکه بانکی را هم باال می‌برد‪.‬‬ ‫محمود بهمنی هم در توضیح این مساله با اشاره به افزایش قیمت‬ ‫طال در بازارهای جهانی گفته بود که بانک مرکزی ناگزیر از افزایش‬ ‫قیمت س��که است‪ .‬وی هم‌چنین با بیان این‌که با توجه به تحوالت‬ ‫جهانی‪ ،‬بانک مرکزی نمی‌تواند نرخ س��که را باال نبرد‪ ،‬گفته بود‪« :‬‬ ‫هر چهار قطعه سکه برابر با یک اونس است‪ ،‬چرا که هر اونس طال‬ ‫برابر با ‪ ۳۲‬گرم است و هر قطعه سکه هشت گرمی‪ ،‬یک اونس طال‬ ‫را تش��کیل می‌دهد‪ ،‬بنابراین با باال رفتن قیمت هر اونس طال این‬ ‫نرخ برای محاسبه قیمت سکه باید به چهار بخش تقسیم شود که در‬ ‫نهایت با ضرب رقم حاصله در قیمت دالر در عمل قیمت س��که به‬ ‫دست می‌آید »‪ .‬رییس کل بانک مرکزی هم‌واره گران شدن سکه را‬ ‫به بازار‌های جهانی ربط داده است و دلیل آن را افزایش قیمت جهانی‬ ‫اعالم‌کرده‪ ،‬هرچند وی هیچ‌گاه به ناتوانی بانک مرکزی در کنترل‬ ‫قیمت ارز اشاره‌ای نکرده است‪ .‬نزدیک به دو ماه پیش بانک مرکزی‬ ‫در پی تبلیغات بسیار شدید اعالم کرد که قیمت دالر را کنترل کرده‬ ‫و تک نرخی می‌کند اما در این کار نه تنها موفق نشد بل‌که دالر‬ ‫دو نرخی را س��ه نرخی کرد و با افزایش قیمت‬ ‫ارز مسافرتی به قمیت فروش ارز در مناطق‬ ‫آزاد‪ ،‬قیمت آن را افزایش داد‪.‬‬ ‫پ��س از آن که بان��ک مرکزی‬ ‫در تعدی��ل ن��رخ دالر هم مثل‬ ‫سکه شکس��ت خورد‪ ،‬رئیس‬ ‫بان��ک مرک��زی در پ��ی‬

‫بهانه‌تراشی‌های همیش��گی‌اش این بار گفته است که افزایش نرخ‬ ‫ارز هیچ ربطی به سیاست‌های بانک مرکزی ندارد و فقط مربوط به‬ ‫مسایل سیاسی‌ست‪.‬‬ ‫وی به تازگی در جمع فعاالت اقتصادی گفته است‪« :‬ما برنامه‌ریزی‬ ‫داش��تیم که قیمت ارز را تک نرخی کنیم و داشتیم به ثبات نزدیک‬ ‫می‌شدیم که مساله سفارت پیش آمد و دوباره بازار به‌هم ریخت‪ .‬ما‬ ‫اصلن سیاسی نیستیم اما مسایل ارزی وابسته به تحریم‌هاست»‪.‬‬ ‫هرچند بانک مرکزی ماه‌هاست که سعی دارد نرخ ارز را تعدیل کند‬ ‫و تاکنون با وجود وعده‌های فراوان نه تنها هم‌واره بدقول شده بل‌که‬ ‫تاکنون یکی از ملتهب‌کنندگان اصلی بازار ارز و سکه بوده است‪.‬‬ ‫کارشناسان اقتصادی هم‌واره مسایل سیاسی و بازار ارز را به هم مرتبط‬ ‫دانسته‌اند اما همیشه هم بر سیاست‌های غلط بانک مرکزی انگشت‬ ‫گذاشته‌اند‪ .‬در یک‌سال گذشته بازار ایران شاهد رشد دو برابری قیمت‬ ‫س��که و پس از آن ارز و دالر بود‪ .‬در پاییز و زمس��تان سال گذشته‬ ‫ناگهان قیمت س��که دچار حبابی ش��د که روبروز بزرگتر می‌شد و با‬ ‫افزایش قیمت آن‪ ،‬از قدرت خرید مردم کاس��ته شده و سفره دالالن‬ ‫مدام رنگین‌تر و ثروتمندتر می‌ش��د‪ .‬هم‌چنان که قیمت س��که و ارز‬ ‫در طی یک‌س��ال گذشته به طرزی غیر عادی باال رفته است‪ ،‬شاهد‬ ‫وعده‌های بانک مرکزی هم برای شکستن این قیمت‌ها بوده‌ایم‪ .‬اما‬ ‫هیچ‌کدام از وعده‌های مس��ووالن این بانک محقق نش��د‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال با وجود هش��دار فعاالن اقتصادی بر لزوم تالش بانک مرکزی‬ ‫ب��رای تک نرخی ک��ردن ارز‪ ،‬این بانک در اقدامی ش��گفت‌آور ارز را‬ ‫از دو نرخ به س��ه نرخ رس��اند‪ .‬امیر رحیمی ‪ ،‬مدیر اداره سیاس��ت‌ها‬ ‫و مق��ررات ارزی درمورد دالیل بانک مرک��زی برای تغییر در نحوه‬ ‫پرداخت ارز مسافرتی گفته بود‪« :‬براساس اطالعات واصله در ماه‌های‬ ‫گذشته و پس از آن که اختالف بین نرخ رسمی ارز با بازار غیررسمی‬ ‫زیاد شد ‪ ،‬بانک مرکزی تصمیم گرفت با پیش بینی مکانیزم‌هایی ‪،‬‬ ‫از سواس��تفاده برخی افراد سودجو و فرصت طلب جلوگیری نماید ‪.‬‬ ‫به‌همین منظور ارایه ویزای کشور مقصد‪ ،‬بلیت مسافرت‪ ،‬اصل فیش‬ ‫پرداخت عوارض خروج از کش��ور ‪ ،‬تعهد کتبی مسافر مبنی بر خرید‬ ‫ارز مس��افرتی فقط از یک منبع را الزامی و به بانک‌ها اعالم نمود تا‬ ‫صفح��ه آخر گذرنامه و هم‌چنین فیش پرداخت عوارض را به مهر «‬ ‫ارز مسافرتی پرداخت گردید» ممهور نمایند ‪ .‬ولی متاسفانه علیرغم‬ ‫تمامی ای��ن پیش‌بینی‌ها از مب��ادی مختلف خصوصن‬ ‫بانک‌ها مطلع شدیم که این افراد از طریق جعل ‪ ،‬تقلب‬ ‫و هم‌چنین انجام مسافرت‌های صوری حتا چند ساعته‬ ‫نسبت به دریافت ارز مسافرتی اقدام می‌‌نمودند و‬ ‫حتا در این رابطه با توافقات قبلی درخصوص‬ ‫انتفاع طرفین از ارز مسافرتی دریافتی‪،‬‬ ‫از افرادی به صورت گروهی استفاده‬ ‫می‌نمودند »‪.‬‬ ‫ادامه درصفحه ‪10‬‬


‫دکت�ر آوی�ده مطمئن فر ‪ /‬در ای��ران‪ ،‬مصرف و س��ومصرف مواد‬ ‫مخدر س��ابقه طوالن��ی دارد‪ .‬گیاهانی که افیون و حش��یش از آن‌ها‬ ‫تولید می‌ش��ود از گیاهان بومی فالت ایران ب��وده و خواص دارویی‬ ‫و روان‌گ��ردان آن‌ها از چند هزار س��ال قبل توس��ط س��اکنان این‬ ‫منطقه شناخته شده بوده اس��ت‪ .‬بنابر نوشته‌ای از هرودوت‪ ،‬خواص‬ ‫روان‌گردان حش��یش برای اقوام آریایی ش��ناخته ش��ده بود و از این‬ ‫ماده در مراس��م عزاداری برای تسکین روح استفاده می‌شده‪ .‬خواص‬ ‫تریاک‪ ،‬توس��ط محمد زکریای رازی و ابوعلی س��ینا توصیف ش��ده‬ ‫است‪ .‬اما شواهد س��ومصرف مواد مخدر در موارد غیرپزشکی بسیار‬ ‫نادر اس��ت‪ .‬خواص اعتیادآور افیون و پدیده «تحمل» برای اولین‌بار‪،‬‬ ‫توسط ابوریحان بیرونی توصیف و تشریح شده است‪.‬‬ ‫آمارهای رسمی ایران که متاسفانه هیچ‌گاه به واقعیت نزدیک نیست‪،‬‬ ‫حکای��ت از آن دارد ک��ه در ای��ران دو میلیون نفر ب��ه طور حرفه‌ای‬ ‫موادمخدر مصرف می‌کنند و حدود ‪ ۸۰۰‬هزار نفر نیز مصرف‌کنندگان‬ ‫تفننی موادمخدر هستند‪ .‬ولی گفته می‌شود که ‪ ۹۰‬هزار نفر هر سال‬ ‫به تعداد معتادان در ایران اضافه می‌ش��ود و از آن جایی که نهایتن‪،‬‬ ‫پای��ان راه تمام معتادان تفننی به اعتیاد حرفه‌ای ختم می‌ش��ود‪ ،‬من‬ ‫فکر می‌کنم که حتا بنابر این آمار رس��می‪ ،‬مش��کل اعتیاد و استفاده‬ ‫از موادمخدر مشکل بسیار بزرگی برای نسل‌های آینده ایران خواهد‬ ‫بود‪.‬‬ ‫اعتیاد به عنوان وابستگی جسمی و روانی به مواد روان‌گردانی مانند‬ ‫الکل‪ ،‬تنباکو‪ ،‬هرویین و دیگر موادمخدر که از سد خونی مغز عبور و‬ ‫محیط شیمیایی مغز را به طور موقت تغییر می‌دهند تعریف می‌شود‪.‬‬ ‫اعتی��اد می‌تواند ب��ه عنوان درگیری مداوم با یک م��اده و یا فعالیت‬ ‫عالرغ��م پیامدهای منف��ی آن نیز تعریف ش��ود‪ .‬اگراین لذت بردن‬ ‫اس��ت که در ابتدا دنبال می‌ش��ود ولی بعد از ی��ک دوره‪ ،‬درگیری با‬ ‫مواد و یا فعالیت مخدر برای داش��تن یک احساس طبیعی مورد نیاز‬ ‫می‌ش��ود‪ .‬در حال حاضر برخی از متخصصان روان‌شناسی «اعتیاد»‬ ‫را شامل وابستگی‌های روانی غیرطبیعی به چیزهایی مانند قمار‪ ،‬غذا‪،‬‬ ‫پورنوگراف��ی‪ ،‬کامپیوتر‪ ،‬اینترنت‪ ،‬کار‪ ،‬ورزش‪ ،‬تماش��ای تلویزیون و‬ ‫یا انواع خاصی از فیلم‌های غیر پورنوگرافی‪ ،‬وس��واس‌های معنوی‪،‬‬ ‫آسیب به خود و حتا خرید در نظر می‌گیرند‪.‬‬

‫برگردان‪ :‬امیر حسین آهویی‪ /‬آرو‌پرت بی‌شک از تاثیرگذار‌ترین‬ ‫موس��یقی‌دانان کالس��یک معاصر در س��بک مینیمالیسم است‪.‬‬ ‫موس��یقی دانی به دور از جنجال اما سرش��ار از نفوذ‪ .‬هم شناخته‬ ‫ش��ده در بین مردم عالقه‌مند به موس��یقی است و هم پرطرفدار‬ ‫در بین آهنگ‌سازان‪ .‬موسیقی پرت تحت‌تاثیر موسیقی مذهبی و‬ ‫کرال قرون وسطی است که با مینیمالیسم معاصر در هم‌آمیخته‬ ‫است‪ .‬خودش هم بزرگ‌ترین منبع الهام موسیقی‌اش را آوازهای‬ ‫مذهبی انجیل می‌داند‪.‬‬ ‫او در ‪ 11‬س��پتامبر ‪ 1935‬در ش��هر پید کشور استونی متولد شد‪.‬‬ ‫تحصیالت خود را در کنس��رواتوار تالین و نزد هاینو الر به پایان‬ ‫رساند‪ .‬پس از آن به شهر وین در اتریش رفت و سال‌ها در آن‌جا‬ ‫ماند‪ .‬پس از این که ش��هروند اتریش ش��د ب��ه برلین نقل مکان‬ ‫کرد و در اوایل ‪ 2000‬به ش��هری ک��ه در آن تحصیل کرده بود‬ ‫یعنی تالین استونی بازگشت‪ .‬کارهای آرو‌پرت معمولن در مکتب‬ ‫مینیمالیس��م و اختصاصن «مینیمالیس��م مقدس» جای می‌گیرد‬ ‫او ب��ه هم‌راه هم عص��ران‌اش هنریک گورکی و ج��ان تاونر از‬ ‫پیشروان این سبک به شمار می‌رود‪.‬‬ ‫او چهار دکتری افتخاری را از دانش‌گاه‌های معتبر دریافت کرده‬ ‫و جوایز بین‌المللی زیادی را به خود اختصاص داده است‪.‬‬ ‫استیو رایچ « از موسیقیدانان مینیمال نیویورک» درباره آرو‌پرت‬ ‫می‌گوید‪« :‬آرو با این‌که در استونی است‪ ،‬هم‌آن احساسی را دارد‬ ‫که ما داریم‪ .‬من به موس��یقی‌اش عش��ق می‌ورزم و شجاعت و‬ ‫اس��تعدادش را می‌ستایم ‪ .‬او از زمان خیلی جلوتر است و در عین‬ ‫حال ش��هرت هم دارد‪ ،‬که بس��یار امیدوار کننده است‪ .‬موسیقی‬

‫بدن سالم ‪،‬عقل سالم‬

‫جــرم یا بیماری‬ ‫بنابر تعریف انجمن پزشکی آمریکا‪ ،‬اعتیاد‪ ،‬بیماری اولیه‪ ،‬و مزمن مغز‬ ‫از پاداش‪ ،‬انگیزه‪ ،‬حافظه و مدارات مربوط است‪ .‬اختالل عمل‌کرد این‬ ‫مدارات به نشانه‌های بیولوژیک‪ ،‬روانی‪ ،‬اجتماعی و معنوی مشخصی‬ ‫منجر می‌شود و در دنبال کردن پاداش فردی و یا رفع درد با استفاده از‬ ‫موادمخدر و رفتارهای دیگر منعکس می‌شود‪ .‬اعتیاد توسط اختالل در‬ ‫کنترل رفتاری‪ ،‬ولع مصرف‪ ،‬ناتوانی مداوم از خودداری‪ ،‬کاهش توجه به‬ ‫مشکالت مهم رفتار و روابط میان افراد مشخص می‌شود‪ .‬مانند سایر‬ ‫بیماری‌های مزمن‪ ،‬اعتیاد می‌تواند شامل دوره‌هایی از عود و بهبودی‬ ‫باشد‪ .‬بدون درمان و یا فعالیت‌های بهبوددهنده‪ ،‬اعتیاد پیش رونده است‬ ‫و می‌تواند به معلولیت و یا مرگ زودرس منجر شود‪.‬‬ ‫اصط�لاح اعتیاد گاهی اوقات به وس��واس‌های جبری که وابس��ته‬ ‫به مصرف مواد نیس��تند‪ ،‬مانند خرید اضطراری‪ ،‬س��کس اضطراری‪،‬‬ ‫پرخوری‪ ،‬مش��کل قمار و اعتیاد به کامپیوتر نیز استفاده می‌شود‪ .‬در‬ ‫این نوع کاربرد مش��ترک‪ ،‬اعتیاد رفتاری که اعتیاد به یک روند و یا‬ ‫اعتیاد به چیزهای غیرمادی نیز نامیده می‌شود یک اضطرار یا اجبار‬ ‫است که شخص را در فعالیت‌های خاصی درگیر می‌کند که عواقب‬ ‫مضری برای س�لامت فرد‪ ،‬وضعیت روانی‪ ،‬و ی��ا اجتماعی او دارد‪.‬‬ ‫اعتیاد رفتاری مضر یا منحرف در نظر گرفته می‌شود اگر عواقب آن‬ ‫برای فرد معتاد و کسانی که با آن‌ها مرتبط است منفی باشد‪.‬‬ ‫اعتیاد یک بیماری مزمن عصبی بیولوژیک است که عوامل ژنتیک‪،‬‬ ‫روانی‪ ،‬و محیط زیس��تی در به وجود آمدن و توس��عه آن موثر است‪.‬‬ ‫وابس��تگی فیزیکی حالتی است که س��ندرم خاصی با قطع ناگهانی‬ ‫مصرف یک دارو‪ ،‬کاهش دوز س��ریع‪ ،‬کاهش سطح دارو در خون‪ ،‬و‬ ‫یا تجویز آنتاگونیس��ت آشکار شود‪ .‬پدیده «تحمل»‪ ،‬انطباق فیزیکی‬

‫بدن به موادمخدر اس��ت‪ .‬و مقادیر بیش‌ت��ری از دارو در طول زمان‬ ‫برای دست‌یابی به اثر اولیه آن در بدن مورد نیاز است‪‌« .‬شبه اعتیاد»‬ ‫‪ ،Pseudoaddiction‬واژه‌ای است که برای توصیف رفتارهای‬ ‫بیماران هنگامی که درد باقی مانده است استفاده می‌شود‪ .‬وقتی که‬ ‫درد درمان نشده باشد‪ ،‬بیمار ممکن است که فقط به پیدا کردن دارو‬ ‫تمرکز داشته باشد و به دنبال موادمخدر باشد‪ .‬حتا بیماران می‌توانند‬ ‫به رفتارهایی مانند استفاده غیرقانونی از موادمخدر و فریب در تالش‬ ‫برای به دس��ت آوردن شکلی از تسکین متوس��ل شوند‪ .‬چیزی که‬ ‫«‌شبه اعتیاد» را از اعتیاد واقعی متمایز می‌کند این است که این‌گونه‬ ‫رفتارها زمانی که درد به طور موثر درمان شود‪ ،‬فرو می‌نشیند‪.‬‬ ‫توس��عه اجتماعی نیز نق��ش مهمی در مصرف موادمخ��در و اعتیاد‬ ‫ب��ازی می‌کن��د‪ .‬فرضیه چش��م‌انداز توس��عه‪ ،‬که توس��ط تورنبری‬ ‫‪ Thornberry‬در س��ال ‪ ۱۹۸۷‬مطرح ش��د‪ ،‬این اس��ت که دوره‬ ‫زندگی یک فرد فرایندی اس��ت که در آن شرایط زندگی تغییر‪ ،‬نقاط‬ ‫عطفی برآورده می‌شوند و یا از دست می‌روند‪ ،‬قوانین جدید اجتماعی‬ ‫ایجاد ش��ده در حال��ی که قوانین قدیمی رها می‌ش��وند‪ .‬هنجارهای‬ ‫شناخته شده‌ای که به طور گسترده پذیرفته شده است در مورد زمانی‬ ‫که برخ��ی از وقایع باید در زندگی یک فرد اتفاق بیافتد وجود دارند‪.‬‬ ‫مطالعه عوامل اجتماعی دخیل در اس��تفاده از مواد مخدر عمدتن بر‬ ‫دوران نوجوانی یا بزرگ‌سالی متمرکز شده‌اند‪ ،‬اما جای تعجب است‬ ‫که مقدار قابل توجهی از کاربران کوکایین تا زمان اواسط بزرگ‌‌سالی‬ ‫استفاده از کوکایین را شروع نمی‌کنند‪.‬‬ ‫حاد یا تفریحی‪ ،‬استفاده از بیش‌تر داروهای روان‌گردان باعث انتشار‬ ‫و عمل‌ک��رد طوالنی مدت دوپامین و س��روتونین در م��دار پاداش‬

‫آرو پرت‪ :‬تصویرساز موسیقی در ذهن‬

‫ا‌‌و نیاز عمیقی از انس��ان را بر آورده می کند که به مد و س��بک‬ ‫کاری ندارد»‪.‬‬ ‫پرت موس��یقی را در سن ‪ 7‬س��الگی با رفتن به مدرسه موسیقی‬ ‫راکو « شهر محل سکونت کودکی‌اش » آغاز کرد‪ .‬در سن ‪ 14‬یا‬ ‫‪ 15‬س��الگی آهنگ‌سازی را شروع کرد‪ .‬زمانی که در کنسرواتوار‬ ‫تالی��ن درس می‌خواند‪ ،‬در م��وردش می‌گفتند‪« :‬ان‌گار که پرت‬ ‫آستین‌هایش را می‌تکاند و از آن نت می ریزد»‪.‬‬ ‫در آن زمان رابطه فرهنگی اتحاد جماهیر ش��وروی با خارج بس��یار‬ ‫محدود بود و فقط نوارهای غیر مجاز محدودی وجود داش��ت‪ .‬البته‬ ‫زمان تولد آروپارت اس��تونی کشور مستقلی بود ولی اتحاد جماهیر‬ ‫ش��وروی در س��ال ‪ 1940‬در جریان معاهده مو لوتوف ریبن که بین‬ ‫آن‌ها و نازی‌ها بس��ته شد‪ ،‬اس��تونی را اشغال کرد و غیر از سه سال‬ ‫اش��غال آلمان‪ ،‬به مدت ‪ 51‬سال تحت کنترل شوروی بود‪ .‬کارهای‬ ‫پارت را به‌طور کلی می‌تو‌ان به دو دوره تقسیم کرد‪ :‬کارهای اولیه‌اش‬ ‫که در رده س��بک نیو‌کالسیک تحت تاثیر شوستاکویچ‪ ،‬پروکوفیف‬ ‫و بارتوک قرار می‌گیرد‪ .‬س��پس به آهنگ‌سازی با تکنیک ‪ 12‬تون‬ ‫شوینبرگ و سریالیسم پرداخت‪ .‬این کار وی را مغضوب دولت گرداند‬ ‫و به نوعی به بن بست خالقانه رساند‪ .‬نویسنده زندگی‌نامه پرت‪ ،‬پال‬ ‫هیلیر می‌گوید‪« :‬او در ناامیدی کامل به سر می برد و وضعی داشت‬ ‫که به نظرش آهنگ‌سازی احمقانه‌ترین کار ممکن می‌رسید‪ .‬قدرت‬ ‫و احساس نوشتن یک نت را هم نداشت»‪.‬‬

‫البته این گفته تا حد اغراق‌آمیز به‌نظر می‌رس��د چرا که سمفونی‬ ‫انتقالی سوم پارت در هم‌این دوره (‪ )1971‬نوشته شده ست‪ .‬با این‬ ‫حال مش��خص است در آن زمان بحران روحی عمیقی را تجربه‬ ‫میکند‪ .‬پاس��خ پرت به این بن‌بست غرق شدن در موسیقی اولیه‬ ‫بود‪ .‬او به بررس��ی ریشه‌های موس��یقی غربی پرداخت‪ ،‬آوازهای‬ ‫کلیس��ایی‪ ،‬گرگوری و ورود پلی فونی را به موسیقی در رنسانس‬ ‫را مطالعه کرد‪ .‬در هم‌آن زمان به جس��تجو در مذهب پرداخت و‬ ‫به کلیس��ای ارتودکس روسیه پیوست‪ .‬شاید چنین حرکتی بیانگر‬ ‫این مطلب باش��د که بحران ا‌و تا حدی روحانی بود تا اختصاصن‬ ‫موسیقایی‪.‬‬ ‫موس��یقی که پس از این دوره ساخت‪ ،‬بسیار متقاوت است‪ .‬پارت‬ ‫خ��ودش آن را «تین تینابولی» همانند صدای زنگ می‌نامد‪ .‬این‬ ‫موسیقی هارمونی س��اده‌ای دارد و اغلب دارای نت‌های ساده یا‬ ‫آکوردهای س��ه‌تایی است که پایه اصلی هارمونی غربی به شمار‬ ‫می‌رود‪ .‬این ویژگی یادآور صدای زنگ اس��ت‪ ،‬نام یاد شده نیز به‬ ‫هم‌این دلیل انتخاب ش��ده‪ .‬کارهای تین تینابولی ریتم‌های ساده‬ ‫و تمپ��وی ثابتی دارند‪ ،‬تاثیر موس��یقی اولیه نیز بر آن مش��خص‬ ‫است‪ .‬از دیگر خصوصیات کارهای دوره مذکور پرت این است که‬ ‫همه‌گی برای متون مقدس س��اخته شده‌اند‪ .‬البته او متون التین‬ ‫یا زبان کلیس��ایی اسلوونی که در مراسم ارتودکس کاربرد دارد را‬ ‫به زبان مادریش استونیایی ترجیح می‌دهد‪.‬‬

‫می‌ش��وند‪ .‬انواع مختلف موادمخدر نیز همین اثرات را با روش‌های‬ ‫مختلف تولید می‌کنند‪ .‬دوپامین به نظر می‌رسد که بزرگ‌ترین اثر را‬ ‫دارد و عمل‌کرد آن مشخص است‪ .‬هنگام بررسی اساس بیولوژیک‬ ‫اعتیاد به موادمخدر‪ ،‬نخس��ت باید مس��یرهایی که در آن موادمخدر‬ ‫عم��ل می‌کنند و چگون��ه موادمخدر می‌تواند این مس��یرها را تغییر‬ ‫ده��د را درک ک��رد‪ .‬مدار پاداش‪ ،‬که به عنوان سیس��تم مزولمبیک‬ ‫‪ mesolimbic‬نیز ش��ناخته شده است‪ ،‬تعامل مناطق مختلفی از‬ ‫مغز را مشخص می‌کند‪.‬‬ ‫تقریبن تمام داروهای اعتیادآور‪ ،‬به طور مستقیم یا غیرمستقیم‪ ،‬سیستم‬ ‫پاداش را در مغز با جاری ش��دن سیل دوپامین در این مدار هدف قرار‬ ‫می‌دهند‪ .‬وقتی یک فرد هم چنان «مدار پاداش» را تحریک می‌کند‪،‬‬ ‫مغز با تولید کم‌تر هورمون و یا با کاهش تعداد گیرنده‌ها در مدار پاداش‬ ‫با موج دوپامین سازگار می‌شود‪ .‬در نتیجه‪ ،‬تاثیر مواد شیمیایی بر روی‬ ‫مدار پاداش کاهش می‌یابد و توانایی فرد از لذت بردن از چیزهایی که‬ ‫قبلن لذت‌آور بوده اس��ت کاهش می‌یابد‪ .‬این کاهش باعث می‌ش��ود‬ ‫که کس��انی که به دوپامین معتاد هس��تند‪ ،‬مصرف موادمخدر خود را‬ ‫به منظور تالش برای برگرداندن سطح «هورمون احساس خوب»به‬ ‫سطح نورمال‪ ،‬افزایش دهند‪ .‬توسعه تحمل دوپامین در نهایت می‌تواند‬ ‫به تغییرات عمیقی در نورون‌ها و مدارهای مغز‪ ،‬با خدشه‌دار کردن شدید‬ ‫سالمت طوالنی‌مدت مغز بیانجامد‪ .‬آنتی سایکوتیک‌های مدرن برای‬ ‫جلوگیری از عمل کرد دوپامین طراحی ش��ده‌اند‪ .‬ولی متاس��فانه‪ ،‬این‬ ‫مقابله با مسدود کردن عمل کرد دوپامین می‌تواند باعث عود بیماری‬ ‫افسردگی‪ ،‬و در نتیجه افزایش رفتارهای اعتیادآور شود‪.‬‬ ‫عالوه بر مدار پاداش‪ ،‬فرض بر این است که مکانیسم‌های استرس نیز‬ ‫نقش مهمی در اعتیاد دارند‪ .‬کریک ‪ Kreek‬وکب ‪ Koob‬فرض‬ ‫کرده‌اند که اس��تفاده از موادمخدر‪ ،‬عوامل آزادکننده کورتیکوتروپین‬ ‫(‪ ،)CRF‬مح��ور هیپوتاالموس هیپوفیز آدرن��ال (‪ )HPA‬و دیگر‬ ‫سیستم‌های اس��ترس در آمیگدال را فعال می‌کند‪ .‬این فعال‌سازی‪،‬‬ ‫بی‌نظمی عاطفی در ارتباط با اعتیاد به مواد مخدر را تحت تاثیر قرار‬ ‫می‌دهد‪ .‬آن‌ها دریافته‌اند که با باال گرفتن استفاده موادمخدر‪ ،‬حضور‬ ‫عوام��ل آزادکنن��ده کورتیکوتروپین ‪ CRF‬در مای��ع مغزی نخاعی‬ ‫(‪ )CSF‬انسان نیز افزایش پیدا می‌کند‪.‬‬

‫فس��تیوال آرت��ی ای دوبلی��ن در س��ال ‪ 2008‬او را ب��ه عن��وان‬ ‫موس��یقی‌دان س��ال برگزید‪ .‬هم‌چنین از طرف جامعه موسیقایی‬ ‫ل��وث برای س��اخت کاری کرال روی یک��ی از آوازهای قدیمی‬ ‫ایرلندی انتخاب شد که در همان سال در ایرلند اجرا شد‪.‬‬ ‫س��مفونی شماره چهار او «لس انجلس» نام دارد که به میخاییل‬ ‫خودورکوفسکی زندانی سیاس��ی روس که زمانی ثروت‌مندترین‬ ‫مرد روسیه به شمار می‌رفت تقدیم شده است‪« .‬لس انجلس» که‬ ‫در ژانویه ‪ 2009‬در تاالر والت‌دیزنی هم‌آن ش��هر اجرا شد‪ ،‬اولین‬ ‫سمفونی است که پرت در فاصله ‪ 37‬سال پس از سمفونی شماره‬ ‫‪ 3‬نوش��ت‪ .‬هم‌چنین دسامبر امس��ال پاپ بندیکت شانزدهم او را‬ ‫برای ‪ 5‬س��ال به عنوان عضو انجمن فرهنگی کاتولیک انتخاب‬ ‫کرد‪ .‬علت عمده شهرت پرت نیز به دلیل هم‌این کارهایش است‬ ‫و برای یک موزیس��ین مدرن عجیب اس��ت ک��ه هم چون پرت‬ ‫در دوران زندگی‌اش این چنین مش��هور باش��د‪ .‬توجه عمومی به‬ ‫موسیقی آرو پرت در غرب در سال ‪ 1984‬آغاز شد‪ .‬پارت می‌گوید‬ ‫ک��ه موس��یقی‌اش همانند نوری اس��ت که از منش��ور می‌گذرد‪:‬‬ ‫موس��یقی برای هر ش��نونده معنای متفاوتی دارد‪ ،‬پس طیفی از‬ ‫تجربه موسیقایی بر جای می‌گذارد‪ ،‬همانند رنگین کمانی از نور‪.‬‬ ‫آثار پرت همیش��ه قابل توجه فیلم‌س��ازان بوده است‪ .‬از آثار او در‬ ‫بیش از پنجاه فیلم استفاده شده است‪ .‬همیشه در هنگام شنیدن‬ ‫آث��ارش تصاویر زیادی از ذهن آدم می‌گذرد‪ ،‬مخصوصن قطعاتی‬ ‫که دارای سازبندی کمتری است‪ .‬پرت را می‌توان به جرات استاد‬ ‫تصویر‌سازی موسیقی در ذهن خواند‪.‬‬ ‫منابع‪ :‬آروپرت دات نت‪ ،‬وی کی پدیا‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪7‬‬

‫‪7‬‬


‫بهارعربی درکوالک زمستانی‬

‫روزبه میرابراهیمی‪ /‬زمستان گذشته بود که اولین نسیم‌های‬ ‫به��ار عربی وزی��دن گرفت و ابت��دا «تونس» و «ب��ن علی» را‬ ‫درنوردی��د و کمی بعدتر گریبان‌گیر «مصر» و«حس��نی مبارک»‬ ‫ش��د‪ .‬آن آغاز هنوز پایانی به ندیده و هم‌چنان کشورهای منطقه‬ ‫درگیر تحوالتی ش��گرف هستند‪ .‬از پادش��اهی سعودی گرفته تا‬ ‫خاندان هاش��می اردنی‪ .‬از س��نی‌های س��وری گرفته تا شیعیان‬ ‫بحرین��ی‪ .‬و ایرانیانی که پیش از همه آغ��از کردند‪ ،‬اما هم‌چنان‬ ‫درگیرش هستند‪.‬‬ ‫طعنه‌زدن‌های «تونس تونس��ت‪ ،‬اما ایران نتونس��ت» تا مدت‌ها‬ ‫نق��ل مباحث مجازی و واقعی ایرانیان بود‪ .‬س��رعت تحوالت در‬ ‫کش��ورهای عربی و س��رنگونی«دومینووار» حاکم��ان خودکامه‬

‫‪8‬‬

‫‪ 8‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫منطق��ه هم برای ایرانیان امیدوارکننده بود و هم اندوه‌زا‪ .‬امید به‬ ‫سیر پایان حکومت‌های فردی و دیکتاتورمنش در منطقه و اندوه‬ ‫از کم‌رنگ‌شدن چشم‌انداز تحوالت بنیادی در ایران‪.‬‬ ‫اما تحوالت منطقه‌ای و تجربه‌های س��رنگونی و گذارهای عربی‬ ‫در یک سال گذشته برای برخی این پرسش را جدی کرده است‬ ‫که آیا «س��رعت» در رس��یدن‪ ،‬لزومن حاصل «مطلوبی» هم به‬ ‫هم‌راه خواهد داشت یا نه؟‬ ‫اصولن آی��ا آن‌چه در دنیای عرب حادث ش��د «بهار عربی» بود‬ ‫ی��ا «زمس��تان عربی»؟ آیا حاص��ل این خیزش رفتن به س��وی‬ ‫سیس��تم‌های متمدن و پیش‌رفته‌تر و شکل‌گیری حاکمیت مردم‬ ‫بود یا نه بازگش��ت به سنت‌ها و قوانین عقب‌افتاده؟ البته در این‬

‫بین این نکته هم موضوع مشروعی است که وقتی فرهنگ یک‬ ‫جامعه‌ای باورهای س��نتی و مذهبی دارد حاکمیت مردم می‌تواند‬ ‫همان حاکمیت «س��نت‌ها و قوانین مذهبی» تعبیر شود‪ .‬حربه‌ای‬ ‫که در بسیاری از اس��تدالل‌های گروه‌های افراطی مذهبی مورد‬ ‫اس��تناد قرار می‌گیرد‪ .‬ایران نیز همیشه از تحوالت منطقه‌ای جدا‬ ‫نبوده و تاثیرات متقابلی داش��ته است‪ .‬تحوالت در ایران تاثیرات‬ ‫برون‌مرزی داش��ته و تحوالت منطقه نی��ز تاثیر خود را در داخل‬ ‫گذاشته است‪ .‬این موضوع همیشه برقرار بوده است چه در دوران‬ ‫پیش از انقالب اس�لامی و چه در حین انقالب و چه در تحوالت‬ ‫پس از آن‪ .‬به همین دلیل ایرانی‌ها نیز در س��ال گذش��ته با دقت‬ ‫تحوالت کشورهای عربی را دنبال کرده و می‌کنند‪.‬‬

‫م��اه پیش «‪ ۱۶‬نوامب��ر ‪ »۲۰۱۱‬در مرک��ز گفت‌و‌گوی دانش‌گاه‬ ‫نیویورک نشس��تی ب��ا حضور تعدادی از کارشناس��ان و محققین‬ ‫آمریکایی و عرب برگزار ش��د تا به این پرس��ش پاس��خ دهد که‬ ‫ای��ن تحوالت «بهار عربی» بود یا «زمس��تان»؟ موضوع جذابی‬ ‫بود و با توجه به خبرهای ریز و درشتی که از پروسه فعالیت‌های‬ ‫سیاس��ی و انتخاباتی و انتقالی در کش��ورهای درگیر انقالب هر‬ ‫روزه می‌شنویم وسوسه‌کننده!‬ ‫من نیز اس��یر این وسوس��ه ش��دم و در یک غروب سرد و بارانی‬ ‫نیویورک به محل برگزاری نشس��ت رفتم‪ .‬این نشست دو ساعته‬ ‫با حضور ترکیبی از کارشناس��ان دنیای عرب و امریکایی‌ها بود‪.‬‬ ‫مصطفی طلیلی مدیر «مرکز گفت‌و‌گو‪ :‬جهان اس�لام و آمریکا»‬


‫گرداننده نشست بود‪ .‬محمد ردیسی استاد علوم سیاسی دانش‌گاه‬ ‫تونس که از تونس آمده بود به تش��ریح آخرین وضعیت سیستم‬ ‫انتخاباتی و نتایج انتخابات ‪ ۲۳‬اکتبر و ترکیب گروه‌های سیاسی‬ ‫فعال پرداخت‪ .‬از نکات جالب توجهی که وی اش��اره کرد حضور‬ ‫پررنگ نامزدهای زن در عرصه انتخابات بود‪ .‬ردیس��ی یادآور شد‬ ‫که نزدیک به نیمی از نامزدهای مبارزات انتخاباتی را زنان تشکیل‬ ‫می‌دادند‪ .‬وی یکی از چالش‌ه��ای پیش روی پارلمان در تدوین‬ ‫قانون‌اساس��ی را اصل یکم آن دانست جایی که «مذهب رسمی‬ ‫کشور را اسالم می‌داند»‪ .‬تعیین «ریاستی» بودن یا «پارلمانی»‬ ‫ش��دن سیس��تم حکومتی تونس نیز یک��ی از دغدغه‌های مطرح‬ ‫بود‪ .‬این اس��تاد دانش‌گاه تون��س وضعیت اقتصادی تونس و باال‬ ‫ب��ودن نرخ تورم و نرخ ب��ی‌کاری را اصلی‌ترین موضوع حکومت‬ ‫تونس برای توجه می‌دانس��ت و برای عبور از آن نقش غرب در‬ ‫کمک‌های اقتصادی را پررنگ می‌شمرد‪.‬‬ ‫مانار الشورباغی استاد دیگری بود که از مصر آمده بود‪ .‬وی استاد‬ ‫علوم سیاسی در دانش‌گاه آمریکا در قاهره بود‪ .‬وی در سخن‌رانی‬

‫خود به تش��ریح موقعیت گروه‌های اس�لام‌گرا در پهنه سیاس��ی‬ ‫مصر پس از مبارک پرداخت‪ .‬وی اخوان‌المسلمین سرشناس‌ترین‬ ‫گروه اس�لام‌گرای مصری را گروه��ی «انعطاف‌پذیر» در دوران‬ ‫انقالب دانس��ت و نس��بت به تداوم این مشی خوش‌بین بود‪ .‬این‬ ‫زن مص��ری تاکی��د زیادی بر نق��ش و تاثیر نس��ل‌های جوان‌تر‬ ‫اخوان‌المسلمین بر تصمیم‌های کادر رهبری این گروه قایل بود‪.‬‬ ‫وی این تاثیر را در هم‌راه کردن این گروه با خواسته‌های جوانان‬ ‫انقالبی اما دموکراسی‌خواه در تحوالت مصر می‌دید‪ .‬الشورباغی‬ ‫باور داش��ت انعطاف‌پذیری این گروه اسالم‌گرا و نرمش از برخی‬ ‫خواسته‌های افراطی گذشته ناشی از حضور همین نسل جوان در‬ ‫بدنه این گروه بوده است‪.‬‬ ‫وی هم‌چنی��ن از راه‌اندازی حزب «س��لفی‌ها» و هم‌چنین گروه‬ ‫اسالم‌گرای دیگری با نام «الوسط» سخن گفت که عملن باعث‬ ‫تکه تکه ش��دن آرای سابقن یک‌پارچه «اخوان المسلمین» شده‬ ‫اس��ت‪ .‬وی «س��لفی‌ها» را بخش بنیادگرای اسالم‌گراها و گروه‬ ‫«الوسط» را بخش مدرن‌تر اسالم‌گراها که با مدل ترکیه نزدیکی‬ ‫بیش‌تری دارند توصیف کرد‪.‬‬ ‫رییس موسس��ه تحقیقاتی «چارنی»‌ «کریگ چارنی» سخن‌ران‬ ‫دیگ��ر این نشس��ت بود که به تش��ریح آخرین نظرس��نجی‌های‬ ‫مرتب��ط با تحوالت منطقه خاورمیانه پرداخت‪ .‬وی تمرکز بیش‌تر‬ ‫را بر روی مصر قرار داده بود‪ .‬از جمله نکات ارایه ش��ده وی سیر‬ ‫نزول��ی امیدها در مصر از ف��ردای ثمردهی انق�لاب تا به امروز‬ ‫بود‪ .‬نظرس��نجی‌ها نش��ان می‌داد که مردم مصر در ماه‌های اخیر‬ ‫به نس��بت قبل «احس��اس امنی��ت» کم‌تری می‌کنن��د‪ .‬گرایش‬ ‫اکثریت برای مش��ارکت در اعتراضات نیز «منفی» ش��ده است‪.‬‬ ‫س��قوط محبوبیت اوباما و احمدی‌ن��ژاد در بین مردم مصر هم از‬ ‫نکات جالب توجه این نظرس��نجی بود‪ .‬با ای��ن تفاوت که نزول‬ ‫محبوبی��ت اوباما از ‪ ۲۵‬درصد در س��ال ‪ ۲۰۰۹‬ت��ا ‪ ۱۲‬درصد در‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۱‬شیب مالیمی داشته اما محبوبیت احمدی‌نژاد از ‪۲۸‬‬ ‫درصد در س��ال ‪ ۲۰۰۹‬تا ‪ ۵‬درصد در سال ‪ ۲۰۱۱‬چیزی شبیه به‬ ‫سقوط آزاد بوده اس��ت‪ .‬بررسی‌های همین تحقیق نشان می‌داد‬ ‫که حمایت‌های مالی و نظامی و سیاس��ی جمهوری‌اس�لامی از‬ ‫حزب‌اهلل لبنان و حماس و به خصوص پشتی‌بانی حکومت ایران‬ ‫از رژیم اس��د تاثیر به سزایی در این نزول محبوبیت داشته است‪.‬‬ ‫البته سرکوب‌های جمهوری‌اسالمی پس از جنبش سبز نیز چهره‬ ‫جمهوری‌اس�لامی در افکار عمومی این بخش‌های جهان عرب‬ ‫را منفی کرده است‪.‬‬ ‫اس��تاد تاریخ و مطالعات اسالمی در دانش‌گاه نیویورک‌ زاچاری‬ ‫لوکمن‌ دیگر س��خن‌ران این نشس��ت بود که در سخن‌رانی خود‬ ‫انتقادات��ی از سیاس��ت‌های آمریکا در منطق��ه را مطرح کرد‪ .‬وی‬ ‫حمایت ش��صت س��اله آمریکا از دیکتاتورهای منطقه تاخت و از‬ ‫سیاس��ت‌های دوگانه امری��کا نیز انتقاد کرد‪ .‬وی دموکراس��ی را‬ ‫پی��ش زمینه عدالت اجتماعی دانس��ت و از بی‌اعتمادی به نقش‬ ‫نظامیان در تحوالت مصر س��خن راند‪ .‬لوکمن در بخش‌هایی از‬ ‫س��خنان خود عدم موضع‌گیری یک‌سان آمریکا در نمونه بحرین‬ ‫را نادرس��ت دانس��ت و گفت « خوش‌حال می‌شدم اگر آمریکا در‬ ‫ماجرای بحرین هم همان‌گونه که در مورد چند نمونه دیگر حرف‬ ‫زد موضع‌گیری می‌کرد‪ ».‬وی هم‌چنین به صدور احکام س��نگین‬

‫ب��رای چند فع��ال دانش‌گاهی در امارات متح��ده عربی به دلیل‬ ‫«توهی��ن به مقامات» اش��اره و ضمن محکوم ک��ردن این اقدام‬ ‫حکوم��ت امارات به طعنه گفت‪« :‬اگر ق��رار بود به خاطر توهین‬ ‫ب��ه مقامات در آمریکا کس��ی را به زندان بیاندازند‪ ،‬می‌ش��د تمام‬ ‫جمعی��ت آمریکا را زندانی کرد!» و در بخش دیگری از س��خنان‬ ‫خود در این نشست به مواضع آمریکا در مورد تحوالت بحرین و‬ ‫س��وریه اشاره کرد و گفت‪« :‬در جایی که در حکومت نفوذ داریم‬ ‫و می‌توانی��م برای تغییرات به معترضان کمک کنیم س��اکت‌‌ایم‪،‬‬ ‫اما در جای مثل سوریه که نفوذی نداریم خیلی حرف می‌زنیم!»‬ ‫فرانک ویس��نر س��فیر اس��بق آمریکا در قاهره طی س��ال‌های‬ ‫‪ ۱۹۸۶‬تا ‪ ۱۹۹۱‬دیگر س��خن‌ران مراسم بود که به تشریح پروسه‬ ‫تصمیم‌گیری کاخ سفید در ماجرای تحوالت مصر پرداخت‪ .‬وی‬ ‫«بهار عربی» را برای دولت مردان آمریکا روی‌دادی غیرمنتظره‬ ‫دانس��ت و یادآور ش��د که دولت آمریکا تالش کرد در اولین‬ ‫فرصت با جمع‌آوری اطالع��ات از منطقه خود‬ ‫را با تغییرات هم‌آهنگ کند‪ .‬ویس��نر «بهار‬ ‫عرب��ی» را ب��ا وام گرفت��ن جمله‌ای از‬ ‫هنری کسینجر روی‌دادی مشابه «فرو‬ ‫ریخته ش��دن دیوار برلین» دانست و از‬ ‫ب��روز تغییرات عمیق در منطقه در پی آن‬ ‫خبر داد‪ .‬این دیپلمات ارشد آمریکایی تاکید‬ ‫ک��رد که آمری��کا تالش دارد ب��ا گوش دادن‬ ‫و دی��دن و بدون هی��چ «زوری» با تغییرات‬ ‫هم‌راه شود‪.‬‬ ‫حس��ین حس��ونا س��فیر س��ابق «اتحادی��ه‬ ‫کشورهای عرب» در سازمان ملل که اصالتن‬ ‫مصری بود س��خن‌ران دیگر این نشس��ت بود‬ ‫که ب��ه ارایه تحلیل خ��ود از انقالب‌های عربی‬ ‫و تغیی��رات تاریخی آن پرداخت‪ .‬وی با یادآوری‬ ‫نشست دیگر که ده سال پیش در همین نیویورک‬ ‫برگزار ش��ده بود گفت‪« :‬آن زمان (ده سال پیش)‬

‫در آن نشست من تنها کسی بودم که آینده‌نگری خوش‌بینانه‌ای‬ ‫داش��تم‪ ».‬حس��ونا تاکید کرد که وی تحوالت منطق��ه را «بهار‬ ‫عربی» نمی‌داند و از آن با عنوان «رنس��انس عرب» یاد می‌کرد‪.‬‬ ‫وی تحوالت دنیای عرب را تمام نش��ده دانس��ت و از «پروس��ه‬ ‫تغییرات» س��خن راند‪ .‬حسونا گفت‪« :‬دموکراسی فقط انتخابات‬ ‫نیس��ت بلکه یک فرهنگ اس��ت و یک پروسه»‪ .‬وی هم‌چین از‬ ‫غرب انتقاد داش��ت که در طول این م��دت «تنها کلمه از آن‌ها‬ ‫شنیده‌ایم نه هیچ کاری»‪.‬‬ ‫وی یادآور شد که انتظار از غرب این است که با «انقالب‌ها خود‬ ‫را هم‌راه کند»‪.‬‬ ‫تبادل‌نظرها در این نشست به خصوص وقتی تقابلی در روی‌کرد‬ ‫کارشناس��ان منطقه‌ای روی می‌داد جالب بود و نشانی از تنوع و‬ ‫گس��تردگی دیدگاه‌ها‪ .‬آن‌چه در این نشس��ت برای‌ام جالب توجه‬ ‫بود اعتمادبه‌نفس باالی کارشناسان عرب‬ ‫ب��ود‪ .‬آن‌ه��ا از تح��والت روی داده در‬ ‫منطقه احس��اس غ��رور می‌کنند و این‬ ‫غرور را در روبه‌رو ش��دن با طرف‌های‬ ‫غربی خود ب ‌ه ش��دت ب��روز می‌دهند‪.‬‬ ‫س��فیر اس��بق آمریکا در قاهره که به‬ ‫نوعی در این نشست «دولتی‌ترین»‬ ‫عض��و ب��ود کامل��ن باره��ا مانن��د‬ ‫بوکس��وری که گوش��ه رینگ مانده‬ ‫ب��ود گرفتار می‌ش��د و گاهی نی��ز تنها‬ ‫لب‌خندهای تلخی را بر لب نشان می‌داد‪.‬‬ ‫برای من که آمده ب��ودم تا ببینم این «بهار عربی»‬ ‫اس��ت یا «زمس��تان» پاسخ قاطعی نداش��ت‪ ،‬اما این‬ ‫واقعیت را نش��ان می‌داد که برای قض��اوت در مورد‬ ‫آن‌چه برخی «بهار عربی» و برخی «رنس��انس عرب»‬ ‫و تع��دادی هم «بیداری اس�لامی» می‌خوانندش‪ ،‬باید‬ ‫منتظ��ر ماند‪ .‬انتظاری که ش��اید ت��ا «اطالع ثانوی»‬ ‫ادامه داشته باشد‪.‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪9‬‬

‫‪9‬‬


‫نگاهی به حاشیه های کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی ایران‬

‫آرام امـا خطرنـاک‬

‫ادامه ازصفحه ‪6‬‬

‫به گفته مدیر اداره سیاس��ت‌ها و مقررات ارزی هم‌چنین ازدحام مس��افرین غیرواقعی‬ ‫در بانک‌ها و کمیاب‌‌ش��دن بلیت مسافرتی برای مس��افرین واقعی‪ ،‬بانک مرکزی را بر‬ ‫آن داش��ت تا در راس��تای یکی از وظایف مهم این بانک یعنی صیانت از منابع ارزی و‬ ‫جلوگیری از به هدررفتن آن ‪ ،‬بخش‌نامه اخیر مبنی بر ارایه ارز مسافرتی بر پایه نرخ بازار‬ ‫فرعی ارز را صادر نماید ‪.‬‬ ‫هرچند کارشناس��ان اقتصادی در همان زمان اعالم ک��رده بودند که اگر دولت و بانک‬ ‫مرک��زی به س��رعت بازار ارز و افزایش قیمت ارزه��ای خارجی را کنترل نکنند فرضیه‬ ‫گ خواهد شد‪.‬‬ ‫استفاده دولت از دو نرخی شدن ارز برای جبران کسری بودجه پررن ‌‬ ‫پس از آن محمود بهمنی در واکنش به خبرنگارانی که خواس��تار پاس��خی برای شرح‬ ‫اقدامات بانک مرکزی برای کاهش نرخ ارز و محقق نش��دن وعده این بانک در مورد‬ ‫افزایش تعداد ارز در بازار برای کاهش قیمت آن بودند‪ ،‬تنها به گفتن این بسنده کرد که‬ ‫نمی‌توان برای قاچاق‌چیان ارز وارد بازار کرد‪ .‬این گفته وی درحالی بود که پیش از آن‬ ‫بارها بانک مرکزی و حتا محمود احمدی‌نژاد قول افزایش تعداد ارز در بازار را داده بودند‪.‬‬ ‫هرچند در اوایل آذرماه امسال رییس کل بانک مرکزی باز در میان خبرنگاران ظاهر شد‬ ‫و از اقدام ضربتی این بانک برای شکستن حباب سکه و ارز خبر داد‪.‬‬ ‫در پی این سخنان قیمت سکه و ارز اندکی کاهش یافت اما بعد از چند روز دوباره روند‬ ‫صعودی خود را در پی گرفت‪ .‬کارشناسان اقتصادی بسیاری در مورد سود دولت و بانک‬ ‫مرکزی از بازار آشفته ارز و سکه گفته‌اند‪.‬‬ ‫‪10‬‬

‫‪ 10‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫آخرین مدهای‬ ‫عاشورایی رسید‬

‫اردوان روزبه‪ /‬لباس مخصوص ایام عزاداری‪ ،‬زنگ موبایل ویژه محرم‪.‬‬ ‫رنگ آمیزی اتومبیل برای عاشورا‪ .‬اگر در ایران ساکن باشید این روزها کم‬ ‫از این اعالمیه ها و آگهی ها نخواهید دید‪ .‬یکی می گفت خانم ها برای‬ ‫مراسم شب عاشورا و روضه های این روزها برخی لباس «شب عاشورا»‬ ‫سفارش می دهند‪.‬‬ ‫از یک خانم آرایش گر در تهران پرس��یدم که آیا در روزهای س��وگواری‬ ‫عاش��ورا کارش��ان کساد می شود؟ او در جواب اش��اره می کرد که برخی‬ ‫ش��ب ها مجبورند مشتری هایش��ان را رد کنند‪ ،‬چرا که فرصت آرایش‬ ‫همه را ندارند‪.‬‬ ‫او به مدل های مخصوص س��وگواری‪ ،‬الک مش��کی و تغییر رنگ مو و‬ ‫آرایش های «سنگین» مخصوص محرم اشاره می کرد که برای میهمانی‬ ‫های روضه «امام حس��ین» تدارک دیده می ش��ود‪ .‬ای��ن روزها به قول‬ ‫ظریفی این روز ها در محرم و صفر بیشتر «محرم پارتی» برگزار می شود‪.‬‬


‫استادیوم‬

‫نگرانی های آدم های مرده‬

‫مروری بر کتاب دو ازدواج‬

‫به دنبال مربی می‌گش��تند‪ .‬البته حاش��یه‌های خارجی‌آقای کیروش‬ ‫همین‌جا تمام نمی‌ش��ود و ش��اید خالی‌از لطف نباشد که از حمله او‬ ‫به یک خبرنگار پرتغالی هم یادی بکنیم‪ .‬خبرنگاری که زیاد از نحوه‬ ‫بازی تیم ملی‌پرتغال راضی‌نبود و مدام ایراد می‌گرفت‪ ،‬چیزی نمانده‬ ‫بود که کارش با آقای مربی‌به رینگ بوکس کشیده شود‪.‬‬

‫داستان کیروش و ایران‬

‫رضا محدث ‪ /‬دس��ت‌یار فرگوسن بود‪ ،‬همین هم سببی شد تا زیاد‬ ‫درگیر حواشی منچستر نباشد‪ .‬حضور کوتاه مدت‌‌اش در مادرید هم‬ ‫چندان برای او پر حاش��یه نبود‪ .‬حواشی او زمانی‌آغاز شد که به تیم‬ ‫ملی‌پرتغ��ال رفت و البته به تیم ملی‌ایران آمد‪ .‬این‌جا نگاهی‌میکنیم‬ ‫به حواشی سرمربی پرتغالی تیم ملی‌ایران کارلوس کیروش‪ ،‬قبل و‬ ‫بعد از حضور در ایران‪.‬‬

‫بسیار تیره توصیف کرد‪ .‬کیروش جواب این انتقادات را نداد و بعد از‬ ‫مدت��ی‪ ،‬آقای دکو هم اختالفات خود با کیروش را تکذیب کرد و به‬ ‫تیم بازگشت‪ .‬شاید در ایران و با وجود مجتبی‌جباری و دو سه بازیکن‬ ‫دیگر هم شاهد اتفاقاتی مشابه باشیم‪.‬‬

‫جدایی کی روش از پرتغال‬

‫در حالیکه او مش��غول تمرین دادن تیم ملی بود‪ ،‬ماموران س��ازمان‬ ‫کنترل دوپینگ وارد تمرین تیم ش��دند‪ .‬اتفاقی‌که پیش از این بارها‬ ‫اختالف با رونالدو و دکو‬ ‫رابطه رونالدو و کیروش از آن روابط عجیب فوتبال اس��ت‪ .‬خیلی‌ها در تمرین تیم ملی‌افتاده بود‪ .‬کیروش از مسووالن فدراسیون خواسته‬ ‫اصلی موفقیت و حضور رونالدو در منچستر را کیروش میدانند‪ ،‬بود تا از مقامات ارشد سازمان مبارزه با دوپینگ بخواهد مانع از حضور‬ ‫عامل ‌‌‬ ‫اما رابطه این دو مربی چندان خوب به نظر نمی‌رسد‪ .‬رونالدو در طول آنها در تمرین تیم ش��وند‪ .‬کیروش اصلن توقع نداشت تا درست بعد‬ ‫از مذاکره با فدراسیون‪ ،‬مسووالن‬ ‫جام‌جهانی‌باره��ا و باره��ا با طعنه‬ ‫دوپینگ را در تمرین ببیند‪ .‬همین‬ ‫نارضایتی خود را از کیروش اعالم‬ ‫موجب ش��د تا او آنها را به تمرین‬ ‫کرده ب��ود‪ .‬او پس از حذف پرتغال‬ ‫راه نده��د‪ .‬درگی��ری لفظی بین‬ ‫از جام‌جهانی‌گفت‪« :‬بروید و علت‬ ‫آنها رخ داد و مس��ووالن سازمان‬ ‫ح��ذف را از آقای مربی‌بپرس��ید‪».‬‬ ‫کنترل دوپین��گ تمرین را ترک‬ ‫کیروش هم در حالیکه به مس��ی‬ ‫کردند‪ .‬آنه��ا در کوتاه‌ترین زمان‬ ‫به عنوان بهترین بازیکن سال رای‬ ‫ممکن شکایت‌ش��ان از کیروش‬ ‫داده بود‪ ،‬در ی��ک گفت‌وگو اعالم‬ ‫را ب��ه فیفا تس��لیم کردند‪ .‬همین‬ ‫ک��رده بود که‪« :‬نه م��ن به رونالدو‬ ‫گزارش باعث ش��د تا او شش ماه‬ ‫مدیون‌ام و نه او به من‪»..‬‬ ‫از هم‌راهی تیم‌اش محروم شود و‬ ‫در جام‌جهان��ی‪ ۲۰۱۰‬وقتی‌دک��و در‬ ‫خبرنگاری که زیاد از نحوه بازی‬ ‫جای خود در تیم ملی‌را به بنتو داد‪.‬‬ ‫بازی مقابل س��احل ع��اج تعویض‬ ‫تیم ملی پرتغال راضی نبود و مدام‬ ‫بدون تردید اگ��ر بداخالقی آقای‬ ‫شد‪ ،‬سبب ش��د تا او جمالت تندی‬ ‫ایراد میگرفت‪ ،‬چیزی نمانده بود‬ ‫مربیبا مس��ووالن سازمان کنترل‬ ‫را علیه کیروش بیان کند‪ .‬دکو گفته‬ ‫دوپین��گ در آن روز نب��ود‪ ،‬االن‬ ‫بود که ش��رایط تیم بسیار نامساعد‬ ‫که کارش با آقای مربی به رینگ‬ ‫کیروش هم‌چنان سمت سرمربی‬ ‫و تعویض‌های آق��ای مربی‌افتضاح‬ ‫بوکس کشیده شود‬ ‫پرتغال را یدک می‌کش��ید و شاید‬ ‫است‪ .‬او هم‌چنین گفت بود که آینده‬ ‫آقای��ان در فدراس��یون هم‌چنان‬ ‫تی��م ملی‌پرتغال با وج��ود کیروش‬

‫ماجرای پذیرفتن س��مت مربی‌گری تیم ایران از سوی کیروش هم‬ ‫داس��تان جالبی‌بود‪ .‬داس��تان از روزی شروع شد که او به تهران آمد‪.‬‬ ‫وقت��ی از تهران رفت یک ایمیل رمانتیک برای فدراس��یون فوتبال‬ ‫ارس��ال کرد و ب��ا عذرخواهی از مردم و فدراس��یون‪ ،‬اعالم کرد که‬ ‫سرمربی ایران نخواهد شد‪ .‬تغییراتی در بندهای قرارداد او باعث شد‬ ‫تا باالخره مرد پرتقالی با چمدانهایش به تهران بیاید و رسمن بعد از‬ ‫چند سال یک مربی‌بزرگ‪ ،‬سکان هدایت تیم ایران را به دست بگیرد‪.‬‬ ‫در این قرارداد نباید نقش ترابیان را از قلم انداخت‪ .‬به همین دلیل هم‬ ‫بود که وقتی‌او به عنوان سرپرست انتخاب شد‪ ،‬همه این انتخاب را‬ ‫انتخابی خوب می‌دانستند‪ .‬چراکه رابطه آن دو رابطه بسیار خوبی‌بود‪.‬‬ ‫اما چندش��غله بودن جناب ترابیان و حضور او در بخش‌های مختلف‬ ‫فدراس��یون چیزی نبود که کیروش به س��ادگی‌از کن��ارش بگذرد‪.‬‬ ‫س��رانجام هم کیفیت بد هتل تیم ملی‌در اندونزی و نبود کفش‌های‬ ‫شش استوک برای مسابقه با تیم ملی این کشور در مقدماتی موجب‬ ‫شد که کیروش پس از این مسابقه سفرش به دبی و اروپا را کنسل‬ ‫کرده‪ ،‬به تهران بیاید و از فدراسیون درخواست یک سرپرست جدید‬ ‫را بکند‪.‬‬

‫ماجرای خداحافظی مجیدی‬

‫جدایی ترابیان باعث شد که او هم دست به مصاحبه بر علیه کیروش‬ ‫بزند‪ .‬او در اولین مصاحبه بالفاصله پس از جدایی از تیم ملیگفت که‬ ‫کنار گذاشتن مجیدی تصمیم مستقیم خود کیروش بوده‪ .‬ترابیان در‬ ‫مصاحبه دوم‌اش گفت که کیروش نسبت به دوپینگی بودن بعضی‌از‬ ‫بازیکنان مشکوک اس��ت‪ .‬وقتی‌توجه همه جلب شد‪ ،‬ترابیان‌همان‬ ‫کاری را ک��رد که همه می‌کنند‪« :‬تکذیب»‪ .‬او همه چیز را به گردن‬ ‫رس��انه‌ها انداخت‪ .‬اما آقای ترابیان به اندازه‌دکو خوش شانس نبود و‬ ‫فعلن به تیم ملی‌برنگشته‪ .‬البته فعلن‪.‬‬

‫جزیره آقای مربی‬

‫حتمن شنیدیید که کیروش سفرهای زیادی به موزامبیک میکند؟‬ ‫ابت��دا همه تصور میکردند که او به خاطر اصالت موزامبیکی خود‬ ‫زیاد به این کشور میرود‪ .‬اما حاال میگویند که کیروش جزیرهای‬ ‫در این کش��ور دارد و برای تفریح و فرار از هوای آلوده تهران به‬ ‫آن‌جا سفر میکند‪ .‬این‌که چقدر این موضوع صحت دارد در آینده‬ ‫مش��خص میش��ود‪ .‬بدون تردید این پایان حواشی مرد اول تیم‬ ‫ملی‌فوتبال ایران نیست‪ .‬فقط آرزو می‌کنیم حاشیه‌های او آن‌‌طور‬ ‫که به حضورش در تیم ملی‌پرتغال لطمه زد به حضورش در تیم‬ ‫ملی ایران لطمه نزند‪.‬‬

‫«دو ازدواج» ماج��رای دو روح‬ ‫اس��ت‪ ،‬م��ادری ک��ه در س��ن‬ ‫فرانسیس��کو می میرد و پدری‬ ‫که درنیویورک از دنیا می رود و‬ ‫قرار است این دو روح رخدادی‬ ‫را برای فرزندانشان رقم بزنند‪.‬‬ ‫دو ازدواج نام کتابی اس��ت که‬ ‫به تازگ��ی در فروش��گاه های‬ ‫«بارنز ان��د نوبل» و «آمازون»‬ ‫برای فروش ارایه ش��ده است و شما می توانید آن را خریداری‬ ‫کنید‪« .‬فرین پاول» نویسنده ایرانی تبار این کتاب‪ ،‬به تازه گی‬ ‫آن را به دس��ت ناشر سپرده اس��ت‪ .‬خانم پاول درباره دو ازدواج‬ ‫می گوید‪« :‬من در این کتاب می خواهم بگویم زندگی با مرگ‬ ‫تمام نمی شود‪».‬‬ ‫داس��تان از آن جایی آغاز می ش��ود که دو انس��ان در دو جای‬ ‫متفاوت می میرند اما در بهش��ت به هم می رسند‪ .‬آن ها پدر و‬ ‫مادر هس��تند‪ .‬این پدر و مادر حتا بعد مرگ نیز نگران سرنوشت‬ ‫فرزندانشان اند و در بهشت وقتی یک دیگر را مالقات می کنند‬ ‫تصمیم می گیرند با کمک یک فرشته ارتباطی بین دختر و پسر‬ ‫بازمانده شان را برقرار کنند‪.‬‬ ‫فری��ن پاول می گوید‪ ،‬این داس��تان را با الهام از مرگ مادرش‬ ‫نوشته اس��ت‪ .‬او اش��اره می کند‪« :‬من هم مانند بسیاری افراد‬ ‫وقتی مادرم مرد احس��اس سختی داشتم‪ .‬اما یک شب احساس‬ ‫کردم او در کنار من بر روی تخت نشس��ته اس��ت و انگار مرگ‬ ‫آخر راه نبود‪ .‬بعد ها او را همیش��ه احس��اس می کردم در کنارم‬ ‫بود و می دانست چه می کنم‪ ».‬او هم چنین اشاره می کند که‬ ‫«بس��یاری از آدم مانند من تصور م��ی کنند که مرگ پایان راه‬ ‫اس��ت و من در این کتاب می خواه��م بگویم که آغازی دیگر‬ ‫است‪».‬‬ ‫نویس��نده کتاب ضمن این که دو ازدواج را در فروش��گاه های‬ ‫فیزیکی ارایه کرده اس��ت‪ ،‬ب��ا قیمت بس��یار ارزان آن را برای‬ ‫عالقه مندان به نس��خه الکترونیکی ‪ -‬نزدیک به دو دالر‪ -‬نیز‬ ‫به فروش گذارده‪.‬‬ ‫این کتاب بنابر گفته نویسنده‪ ،‬پس از انتشار مورد استقبال قرار‬ ‫گرفته اس��ت‪ .‬بنابر گفته این نویس��نده با این که کتاب به زبان‬ ‫انگلیس��ی نوشته ش��ده اما مورد عالقه خواننده گان ایرانی نیز‬ ‫واقع ش��ده است و در این خصوص نظرهایی‬ ‫نیز خواننده گان ایرانی آن داده اند‪.‬‬ ‫این نویس��نده پیشتر در سال ‪ ۲۰۰۹‬نیز‬ ‫یک کتاب شعر منتشر کرده است‪.‬‬ ‫«فرین پ��اول» ی��ک وکی��ل ایرانی‬ ‫متخص��ص در دادگاه های اس��تیناف‬ ‫است که پیشتر در ایران در برخی‬ ‫نش��ریات نیز نوش��ته است‪ .‬او‬ ‫شعر می سراید و داستان می‬ ‫نویسد‪« .‬دو ازدواج» در حال‬ ‫حاض��ر در فروش��گاه های‬ ‫اینترنتی آم��ازون و «بارنز‬ ‫اند نوبل» و ه��م چنین به‬ ‫صورت نس��خه کاغذی در‬ ‫فروشگاه ها قابل تهیه است‪.‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪11‬‬

‫‪11‬‬


‫خط خطی بی خط کش‬ ‫اکبرترش�یزاد‪ /‬چندی اس��ت که به تماش��ای س��ریال تلویزیونی‬ ‫آمریکایی «‪ »Treme‬نشسته‌ام‪ .‬داستان این سریال حول و حوش‬ ‫«نیواورلی��ان»‪ ،‬موزیک «ج��از» و گرفتاری‌ها و دغدغه‌های زندگی‬ ‫مردم در این ش��هر پس از توفان سهمگین «کاترینا» می‌گذرد‪ .‬در‬ ‫طول این سریال شما قطعاتی متفاوتی از موسیقی دلنشین «جاز» را‬ ‫می‌شنوید که در کوچه و خیابان‪ ،‬بارها و کالب‌های شبانه و به دست‬ ‫نوازندگانی چیره‌دست و یا هنرآموختگانی جویای نام اجرا می‌شوند‪.‬‬ ‫آن چیزی که از همه مهم‌تر اس��ت‪ ،‬اینس��ت که در البالی جریان‬ ‫اتفاقات این سریال می‌توانید به دفعات اساتیدی را ببینید که با تواضع‬ ‫تمام در کنار خیابان و یا در یک بار محقر گوش به نوای ساز جوانانی‬ ‫س��پرده‌اند که سبک و سطح کاری‌شان یک دنیا با حد و اندازه‌های‬ ‫ن اس��اتید فاصله دارد‪ .‬در جای‌جای این س��ریال می‌توان لحظاتی‬ ‫آ‌‬ ‫را یافت که نوازنده‌گان و یا آهنگ‌س��ازان یک س��بک با اشتیاق به‬ ‫دیگر س��بک‌های موسیقی گوش می‌دهند‪ .‬در قسمت‌های مختلف‬ ‫این سریال کم نیستند صحنه‌های که بشود استاد «جاز» یا «بلوزی»‬ ‫را دید که با یک آهنگ «هیپ‌هاپ» سر تکان می‌دهد و با ترانه‌اش‬ ‫هم‌نوا شده است‪.‬‬ ‫این تصاویر نمایان‌گر حقیقت روابطی اس��ت که بر جامعه‌ی هنری‬ ‫مغرب‌زمین به طور کل و در دنیای موس��یقی به عنوان جزیی از آن‬ ‫حکم‌فرماست‪ .‬فضای سالمی که متاسفانه سال‌هاست جایی در روابط‬ ‫بیمار موسیقی کشور ما جایی ندارد‪ .‬برای درک این حقیقت تلخ‪ ،‬کار‬ ‫سختی پیش روی شما نیست‪ .‬کافی است تا با چند پرسش ساده از‬ ‫مردم عادی به همه چیز پی ببرید‪ .‬اگر در ایران از کسی بپرسید که‬ ‫به چه سبک از موسیقی گوش می‌کند‪ ،‬در بیش‌تر موارد پاسخ‌ها دو‬ ‫بخش خواهد داش��ت‪ ،‬اگر او به موس��یقی سنتی عالقه‌مند است به‬ ‫شما خواهد گفت که به گمان او موسیقی‌های دیگر اصلن موسیقی‬ ‫نیستند و یا مبتذل هستند‪ .‬اگر عاشق موسیقی «کالسیک» باشد بعید‬ ‫نیست آشکارا به شما پاسخ بدهد که از «موسیقی‌سنتی» متنفر است‬

‫مشترک‬ ‫شوید‬

‫راهیبزنکهآهیبرسازآنتوانزد‬

‫و اگر اهل موس��یقی «پاپ»‪« ،‬متال» و یا «راک» باشد‪ ،‬انواع دیگر‬ ‫موسیقی را خسته‌کننده و به اصطالح پیرمردپسند می‌داند‪.‬‬ ‫حقیقت ماجرا البته این اس��ت که این روحیه‪ ،‬از بزرگان هر سبک از‬ ‫موسیقی در ایران به طرف‌داران‌شان به ارث رسیده است‪ .‬تمام آنانی‬ ‫که فضای موسیقی پیش از انقالب را درک کرده‌اند به خوبی به یاد‬ ‫دارند که رفتار بزرگان س��بک‌های مختلف موسیقی ما با یک‌دیگر‬ ‫ت��ا چ��ه می��زان توهین‌آمی��ز‬ ‫و حذف��ی بوده اس��ت‪ .‬س��تیز‬ ‫کالمی مش��هور میان «ستار»‬ ‫و «محمدرضاشجریان» را که‬ ‫پای‌اش به مطبوعات آن زمان‬ ‫هم باز ش��د هنوز بس��یاری به‬ ‫خوب��ی به خاطر دارند‪ .‬با کمال‬ ‫تاسف شما به سختی می‌توانید‬ ‫نمونه‌ای بیابید که در آن استاد‬ ‫به نام س��بکی از موس��یقی در‬ ‫کنس��رت اس��تاد و یا پیش‌گام‬ ‫سبکی دیگر حضور یافته باشد‪.‬‬ ‫جنگ س��نتی حیدری‌‌نعمتی فقط در روستاهای ما نیست که ادامه‬ ‫دارد و هنرمندان ما هم‪ ،‬چنین ستیزی را با یک‌دیگر داشته و دارند‪.‬‬ ‫گر‌ه حل این مشکل تغییر نگاه کلی‌نگر و تمامیت‌انگاری است که بر‬ ‫این باور است که تمامی حقیقت‪ ،‬دانش‪ ،‬زیبایی و هنر در نزد اوست‬ ‫و الغی��ر‪ .‬روزی که بت��وان تنوع را پذیرفت و زیبایی را در گوناگونی‬ ‫و نه یک ش��کلی و یک‌دستی دید شاید بتوان به تدریج از این فضا‬

‫خارج ش��د‪ .‬آن روز زمانی اس��ت‬ ‫که ما بتوانیم این واقعیت س��اده‬ ‫را درک کنیم ک��ه برعکس باور‬ ‫غلط و اشتباه ما‪ ،‬موسیقی خوب‪،‬‬ ‫ارزش‌مند‪ ،‬زیبا و دل‌نشین الزامن‬ ‫موسیقی «سنتی»‪« ،‬کالسیک»‪،‬‬ ‫«ج��از»‪« ،‬پاپ» و یا هر س��بک‬ ‫دیگ��ری نیس��ت و در حقیق��ت‬ ‫آن‌چه که وجود دارد فقط موس��یقی خوب اس��ت و بد‪ ،‬همین‪ .‬بعید‬ ‫نیست که یک س��مفونی عظیم موسیقی کالسیک آن‌قدر ضعیف‬ ‫و بی‌ارزش باش��د که برای مخاطبان غیرقابل تحمل باشد اما قطعه‬ ‫کوتاهی از یک ترانه و آهنگ محلی از موسیقی‌دانی گم‌نام می‌تواند‬ ‫ب میلیون‌‌ها میلیون انسان را برای سال‌ها و بلکه قرن‌ها تسخیر‬ ‫قل ‌‬ ‫کند و این اتفاق منحصر به ایران‪ ،‬شرق و غرب نیست‪ .‬البته گرچه‬

‫درمنــــزل شمـا‬

‫مشترک‬ ‫شوید‬

‫با استقبال شما خواننده گان هفت و بنابر تقاضا از این پس شما می توانید هفت را مشترک شوید‬

‫برای اشتراک کافی است آدرس خودتان به همراه نام و مشخصات تماس تان را به آدرس الکترونیکی‬

‫‪ subscribe@haftmagazine.com‬ارسال کنید‬

‫ما نشریه را برای شما در ابتدا خواهیم فرستاد و در صورت رضایت هزینه اشتراک‬

‫را که فقط هزینه پستی نشریه است برایتان ارسال خواهیم کرد که آن را بپردازید‪.‬‬ ‫با اشتراک هفت می توانید همیشه پس از انتشار آن را دریافت کنید‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫‪ 12‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫ت شمار اما در این میان موارد استثنایی وجود داشته و دارد‬ ‫که انگش ‌‬ ‫و در کش��ور ما هم بوده‌اند موسیقی‌دانانی که نگاه‌شان به موسیقی‬ ‫و هنر‪ ،‬وس��یع و بلندنظرانه بوده است‪« .‬حسین‌علی‌‌زاده» از بهترین‬ ‫نمونه‌هایی است که باوجود استادی در موسیقی سنتی و دستگاهی‬ ‫ایرانی‪ ،‬عالوه بر آن‌که هیچ‌گاه تعصبی در سبک کاری خود نداشته و‬ ‫از نوآوری‌های جوانان استقبال کرده است‪ ،‬خود نیز دست به ابداعاتی‬ ‫زده ک��ه بدون تردید او را به یکی از قله‌های بی‌بدیل در موس��یقی‬ ‫س��نتی ما تبدیل کرده اس��ت‪ .‬اما چیزی که از همه مهم‌تر اس��ت‬ ‫احترامی است که او برای دیگر سبک‌های موسیقی قایل است و این‬ ‫موضوع را شجاعانه و در عمل به اثبات رسانده است‪ .‬سخن‌رانی زیبا‪،‬‬ ‫تاثیرگذار و فراموش‌ناشدنی او در بزرگ‌داشت «مرتضی‌احمدی» و‬ ‫در دف��اع از موس��یقی «روحوض��ی» و «ضربی‌خوانی» ش��جاعتی‬ ‫می‌خواس��ت که فقط در وجود «علی‌زاده» یافت می‌ش��د‪ .‬او یک‌بار‬ ‫دیگر رفتار مشابهی را در حمایت از «محسن‌نامجو» و شخصیت و‬ ‫توانایی‌های او در موسیقی مقامی و تلفیقی نشان داشت‪« .‬نامجو»یی‬ ‫که بزرگان موس��یقی سنتی به قول معروف به خون‌اش تشنه بودند‬ ‫چرا که با نوآوری‌های‌اش قواعد کهنه و تابوهای این اساتید را درهم‬ ‫شکسته بود و از این نظر به نوعی با راهی که روزگاری خود «حسین‬ ‫‌علی‌زاده» طی کرده بود بی‌شباهت نبود‪.‬‬ ‫در پای��ان باید گفت آن‌چه که امروز باعث امیدواری اس��ت رفتار و‬ ‫روی‌کرد رو به دیگرگون‌ش��دن جوانان ما اس��ت‪ .‬آن‌ها کم‌کم این‬ ‫پرده‌ها را می‌درن ‌د و به یک‌دیگر نزدیک‌تر می‌شوند‪ .‬حاال دیگر دیدن‬ ‫«همایون‌شجریان» در میان تماشاگران کنسرت گروه «دارکوب»‬ ‫اتفاق عجیبی نیست‪ .‬جوانان امروز خود را به شنیدن گونه‌ای خاص‬ ‫از موسیقی محدود نمی‌کنند و امروز کم نیستند سنتی‌نوازان جوانی‬ ‫که ش��یفتگی خود را ب��ه بزرگان موس��یقی «راک» و «متال» دنیا‬ ‫پنهان نمی‌کنند‪ .‬این راه‪ ،‬راه تازه‌ای اس��ت که بدون شک افق‌های‬ ‫روشن‌تری را برای موسیقی ما رقم خواهد زد‪.‬‬


‫سفر به روزگار کودکی با استیون اسپیلبرگ‬

‫پرده نقره ای‬

‫«تنتن»خبرنگاریکههرگزپیرنمی‌شود‬

‫عل�ی مقیم�ی‪ /‬ب��رای خیل��ی از‬ ‫هم‌نس�لان من «تن تن» فقط یک‬ ‫ش��خصیت انیمیشن نیس��ت‪ ،‬یک‬ ‫نوس��تالژی از دوران کودکی اس��ت‪،‬‬ ‫با نقاش��ی‌هایی که باید با مداد رنگی‬ ‫رن��گ می‌زدیم ت��ا اپیزودهای کوتاه‬ ‫کارتون��ی از داس��تان «خبرن��گاری‬ ‫ماجراج��و»‪ ،‬س��ال‌ها از آن دوران‬ ‫می‌گذرد ما بزرگ شدیم‪ ،‬بعضی‌ها پیر‬ ‫شده‌اند اما «تن تن» هنوز جوان است‬ ‫و ماجراج��و و این‌بار س��ر از هالیوود‬ ‫درآورده اس��ت‪« .‬ت��ن ت��ن»‪ ،‬جوان‬ ‫خبرنگار زبل و ماجراجویی است که‬ ‫نویسنده‌ای بلژیکی به نام «ژرژ رمی»‬ ‫با نام مستعار «هرژه» آن را خلق کرد‬ ‫و نخس��تین‌بار در سال ‪ ۱۹۲۹‬منتشر‬ ‫ک��رد و از آن پس تا ام��روز‪ ،‬نه تنها‬ ‫در میان کودکان بلکه بزرگ‌ساالن‪،‬‬ ‫محبوبیت و جذابیت زیادی داشته است‪ .‬این داستان‌ها که به ‪ ۸۰‬زبان‬ ‫زنده دنیا ترجمه شده و تاکنون ‪ ۳۵۰‬میلیون نسخه از آن به فروش‬ ‫رفته‪ ،‬ماجراهای «تن تن»‪ ،‬سگ او «میلو» و کاپیتان «هادوک» را‬ ‫در سرزمین‌های مختلف و در دوران‌های مختلف دنبال می‌کند‪« .‬تن‬ ‫تن» در این داس��تان‌ها درگیر ماجراهایی معمایی و پیچیده می‌شود‬ ‫و در نهایت به کمک «کاپیتان هادوک» و سگ باهوش‌اش موفق‬ ‫می‌شود آن معما را حل کند و خود را از مخمصه برهاند‪ .‬ماجراهای‬ ‫«تن تن»‪ ،‬ژانرهای مختلف از جنایی و گانگستری گرفته تا فانتزی‬ ‫و علمی تخیلی را دربر می‌گیرد‪ .‬که این‌بار استیون اسپیلبرگ از سه‬ ‫داس��تان «تن تن» به نام‌های «خرچنگ پنجه طالیی»‪« ،‬راز اسب‬ ‫ش��اخ‌دار» و «گنج راکهام سرخ» در اقتباس سینمایی خود‪ ،‬استفاده‬ ‫کرده و «جیمی بل»‪« ،‬اندی سرکیس» و «دانیل کریگ»‪ ،‬از جمله‬ ‫بازی‌گرانی‌اند که به جای شخصیت‌های انیمیشن آن حرف زده‌اند‪.‬‬ ‫یک روز بارانی و تعطیل در «کواالالمپور» فرصت خوبی است برای‬ ‫سفری نوستالژیک به روزگار کودکی و هم‌راه شدن با «تن تن» و‬ ‫داستانی که این‌بار بر پرده نقره‌ای به اکران درآمده است‪.‬‬ ‫سینمای «کی ال سی سی» از همه نزدیک‌ترست‪ ،‬بعد از خرید بلیط‬ ‫راه می‌افتم در راهروهای س��رد سالن سینما‪ ،‬بعد از دریافت عینکی‬ ‫که احتمالن بیننده قبلی با دست چرب‌اش حسابی نوازش‌اش کرده‬ ‫صندلی مورد نظر را می‌یابم‪ ،‬درس��ت زیر دریچه یکی از کانال‌های‬ ‫تهویه هوا‪ ،‬نمی‌دانم چه سری است در سینماهای مالزی که حتمن‬ ‫باید در آن‌ها از سرما یخ بزنی‪.‬‬ ‫آق��ای «تن ت��ن» وارد می‌ش��ود و از همان س��کانس افتتاحیه‌ی‬ ‫دوبعدی‪ -‬س��نتی فیلم که نه تنها بخوبی ج��ان کالم «هرژه» را‬ ‫در خود دارد‪ ،‬بلکه یادآور آثار «س��ایول باس» نیز هس��ت‪ ،‬تا پایان‬ ‫نفس‌گیر و تعلیق‌آمیز فیلم که به «پیتر جکس��ون» امکان ساخت‬ ‫دنباله‌ه��ای دیگر این فیل��م را می‌دهد‪ ،‬با داس��تان و صحنه‌های‬ ‫نفس‌گی��رش‪ ،‬خالصانه‌ترین مفهوم س��ینما را به نمایش می‌گذارد‪.‬‬ ‫هم‌پوش��انی‪ ،‬تداخل زمان‪ ،‬مکان‪ ،‬حقیق��ت و خاطرات در این فیلم‬ ‫تحسین‌برانگیز است‪ .‬مفهوم «دیدن» و «دیده شدن» و روشی که‬ ‫فیلم‌ساز به کار گرفته تا «گذشته» به سراغ شخصیت‌ها بیاید‪ ،‬مانند‬ ‫فالش‌بک‌های «کاپیتان هادوک» به نبرد با دزدان دریایی که بسیار‬ ‫دیدنی است‪ .‬بدون تردید «اسپیلبرگ»‪ ،‬روح و سنخیت مشترکی ما‬

‫بین حساسیت‌ها و عالیق کالسیک‬ ‫خود و آثار «هرژه» یافته اس��ت که‬ ‫او را تشویق به وارد شدن به دنیای‬ ‫پ��ر رم��ز و راز و خارق‌العاده‌ی این‬ ‫نویسنده‌ی بلژیکی کرده است‪.‬‬ ‫شاید همین گریز از گذشته به حال‪،‬‬ ‫از س��نت به مدرنیته باشد که حس‬ ‫نوستالژی فیلم را بیش‌تر و بیش‌تر‬ ‫می‌کن��د‪ ،‬فلش‌بک‌ه��ای ذهن‌ات‬ ‫س��عی دارد تو را به دورانی ببرد که‬ ‫کودکانه با «تن تن» ارتباط برقرار‬ ‫می‌کردی و روزگار حال «تن تن»‬ ‫به یادت می‌آورد زمانه عوض شده‬ ‫و تکنولوژی در س��ینمای هالیوود‬ ‫بی‌داد می‌کند‪.‬‬ ‫ت��ا جای��ی ک��ه داس��تان‌پردازی و‬ ‫قصه‌گویی رو به افول و خاموش��ی‬ ‫اس��ت‪ .‬ام��ا «ت��ن تن» ب��ه مدد‬ ‫داس��تان‌پردازی کالسیک «هرژه» و تکنولوژی «پیتر جکسون» و‬ ‫نگاه خالصانه «اسپیلبرگ» گویا همه آن‌چه باید داشته باشد را دارد‪.‬‬ ‫این فیلم ترکیب منحصر به فردی از «کاریکاتور» و «فوتو رئالیزم»‬ ‫است‪ ،‬پردازش پوست‌ها‪ ،‬موها‪ ،‬چشم‌ها و دهان‌ها در این فیلم کاملن‬ ‫ملموس و جان‌دار است‪.‬‬ ‫وزن‪ ،‬حجم و حرکات کاراکترها بس��یار باورکردنی است‪ .‬به عالوه‪،‬‬ ‫«تن تن» تجربه‌ی تازه‌ای از هیجان بصری را به بینده می‌بخش��د‬ ‫و تماش��اچیان‪ ،‬این هیجان را مدیون «اسپیلبرگ» همیشه جوان و‬ ‫همیش��ه خالق هستند که دوربین مجازی را درست با دیدگاه یک‬ ‫بچ��ه‌ی بازی‌گوش در حال بازی هدایت کرده اس��ت و خالقیت و‬ ‫نوآوری را در یک دنیای فراواقعی س��ه بعدی به اوج خود رس��انیده‬ ‫است‪ .‬ویژگی خارق‌العاده «تن تن» این است که او قادر است همه‬ ‫نوع وس��ایل نقلیه را براند‪ ،‬مهارت او در قایق‌رانی‪ ،‬اتومبیل‌سواری‪،‬‬ ‫هدایت هواپیما و موتورس��یکلت سواری‪ ،‬جذابیت و هیجان زیادی‬ ‫به فیلم بخشیده است‪.‬‬ ‫تکنیک «موش��ن کپچر» نه تنها به ش��خصیت‌های کارتونی «تن‬ ‫تن» جسمیت بخشیده بلکه ساختن صحنه‌های غیرممکن داستان‬ ‫«تن‌تن» مثل ظاهرشدن کشتی غول‌آسا از دل صحرا و تبدیل شدن‬ ‫شن‌های صحرا به موج‌های دریا را به سادگی ممکن ساخته است‪.‬‬ ‫این همان تکنیکی اس��ت که «جیمز کامرون» در فیلم «آواتار» از‬ ‫آن اس��تفاده کرده است‪ .‬فیلم با تعلیق تمام می‌شود و من در پیچ و‬ ‫خم راه‌روهای خروجی س��ینما به این فکر می‌کنم که «تن تن» با‬ ‫هر تکنیکی جذاب اس��ت‪ ،‬دوبعدی و سه بعدی یا حتا داستان‌های‬ ‫مصور دوران کودکی‪ ،‬مثل جادوگری که س��حرت کرده نمی‌توانی‬ ‫از او دل بکنی اما چطور شد که «هرژه» روزهای پایانی عمرش از‬ ‫او نفرت داشت؟ تا جایی که حتا تصویری از «تن تن» را به عنوان‬ ‫ارباب و خودش را به عنوان برده ترسیم کرد‪ .‬می‌گویند او آن‌قدر از‬ ‫«تن تن» نفرت داشت که وصیت کرد هی ‌چ نویسنده‌ای نتواند پس‬ ‫از مرگ‌اش داس��تان «تن‌تن» را ادامه بدهد‪ .‬اما من می‌گویم این‬ ‫حس «هرژه» نفرت نبود‪ ،‬عش��ق بود و نمی‌خواست کسی معشوق‬ ‫خبرنگارش را پس از مرگ‌اش تصرف کند‪ .‬فیلم تمام ش��ده من از‬ ‫س��ینما بیرون آمدم اما «تن تن» را هم ان��گار مثل باران‌های تند‬ ‫«کواالالمپور» پایانی نیست‪.‬‬

‫اباذر نوری‌زاد ‪:‬‬

‫فرصت‌طلب‌ها گزینشی عملکردند‬

‫اردوان روزبه‪/‬رادیو کوچه ‪ /‬درست چند روز پیش بود که با انتشار‬ ‫یک فیلم برای روی «یوتیوب» از محمد نوری‌زاد این موضوع مطرح‬ ‫شد که این فیلم در واقع چه هدفی را دنبال می‌کند‪ .‬فیلم تهیه‌شده‬ ‫که از آقای نوری‌زاد بود به صحنه‌های بازسازی شده‌ای می‌پرداخت‬ ‫که گوینده روی فیلم با انتقاد از وی س��عی در تداعی این داشت که‬ ‫پشت صحنه‌ای برای اعتراض‌های وی وجود دارد‪.‬‬ ‫آق��ای ن��وری‌زاد تاکنون با نوش��تن نامه‌هایی انتق��ادی به رهبر‬ ‫جمهوری¬اسالمی از زندان و خارج از آن حاکمیت را مورد سوال‬ ‫و توبی��خ قرار داده اس��ت‪ .‬اما انتش��ار این فیلم ب��ا این تاکید که‬ ‫صحنه‌های��ی در زندان و ی��ا بیرون گرفته اس��ت هدف‌مند بوده‬ ‫موجب بهت و حیرت بسیاری شد‪.‬‬ ‫در صحنه‌هایی از فیلم در بخش پایانی تصویرهایی هم از «اباذر‬ ‫ن��وری‌زاد» فرزند محمد نوری‌زاد پخش می‌ش��ود که پخش این‬ ‫صحنه‌ها و انتشار این فیلم باعث شد رادیو کوچه به سراغ فرزند‬ ‫این مستند‌س��از منتقد برود و از او بخواه��د در مورد صحت این‬ ‫فیلم و موضوع آن توضیح دهد‪ .‬اباذر نوری‌زاد طی صحبتی اشاره‬ ‫ک��رد که اصل فیلم‌ها صحت دارد اما این فیلم‌ها برای تهیه یک‬ ‫روایت آماده ش��ده اس��ت که هنوز به صورت خام بوده و توسط‬ ‫نیروهای امنیتی از منزل‌شان خارج شده است‪.‬‬ ‫انتشار این گزارش به نظر می‌رسد موجب پاسخ روشنی به برخی‬ ‫گمانه‌زنی‌ه��ا و ابهامات در مورد این صحنه‌ها که آقای نوری‌زاد‬ ‫در آن بود‪ ،‬ش��د‪ .‬اما به طور معمول س��ایت‌های وابسته به دولت‬ ‫و حاکمیت به صورت گزینش��ی فقط دست به نقل بخشی از این‬ ‫خبر زده‌اند‪.‬‬ ‫ای��ن حرکت موجب اعتراض وی ش��د که ب��ا همین هدف رادیو‬ ‫کوچه دوباره به س��راغ اباذر نوری‌زاد رفت و از او خواست توضیح‬ ‫روشن‌تری در مورد تهیه این فیلم بدهد‪.‬‬ ‫ای��ن مستند‌س��از نیز با اش��اره به ای��ن که برخی از رس��انه‌های‬ ‫داخل��ی هدف‌مند از بخش��ی از خبر بهره برده‌ان��د تاکید کرد که‬ ‫«ای��ن فیلم محرمانه برای رهبر ایران تهیه ش��ده بوده اس��ت و‬ ‫ن��ه س��فارش خارجی» آقای ن��وری‌زاد هم‌چنین ب��ا اعتراض به‬ ‫نحوه اطالع‌رس��انی غیر‌شفاف در این خصوص از سوی برخی از‬ ‫رس��انه¬ها اشاره داشت که وی از اجرای این پروژه مطلع نبوده‬ ‫اس��ت و وقتی به ایران بازگش��ته فقط برای کمک به پدر وی را‬ ‫هم‌راهی کرده است‪.‬‬ ‫الزم به توضیع اس��ت محمد نوری‌زاد پیش‌تر خود اش��اره کرده‬ ‫بود که تعدادی از فیلم‌های تهیه ش��ده وی توسط ماموران بدون‬ ‫هماهنگی به س��رقت رفته اس��ت‪ .‬این فیلم‌ها بخش��ی از محل‬ ‫فیلم‌برداری و بخشی از منزل وی خارج شده است‪.‬‬ ‫اباذر نوری‌زاد خود در این مورد توضیح می‌دهد‪:‬‬

‫اما به طور معمول سایت‌های‬ ‫وابسته به دولت و حاکمیت به‬ ‫صورت گزینشی فقط دست به نقل‬ ‫بخشی از این خبر زده‌اند‬

‫چند روز پیش ک��ه از رادیو کوچه تماس گرفتند در مورد صحت‬ ‫این فیلم‌ها پرس��یدند و این‌که آی��ا این صحنه‌ها واقعن در زندان‬ ‫اوین اس��ت؟ گفتم‪ :‬نه خیر این بخش��ی از پروژه‌ای بوده که من‬ ‫کمک کردم و س��اخته شده است‪ .‬جزییات دیگری از من پرسیده‬ ‫نش��د‪ .‬همان‌طور که در خ��ود ویدیو نیز گزینش��ی عمل کردند‪،‬‬ ‫بخشی از صحبت‌های من را برداشتند و ادعا می‌کنند که این کار‬ ‫از قبل برنامه‌ریزی شده است‪.‬‬ ‫وقتی به ایران رفتم پدرم زندان بود و خبر نداشتم که ایشان قرار‬ ‫اس��ت آزاد شود‪ .‬مدت بلیط من س��ه هفته بود‪ .‬من ماندگار شدم‬ ‫و ایش��ان نیز آزاد ش��دند و گفتند طرحی دارند تا از تجارب‌ش��ان‬ ‫که در زندان داش��ته‌اند فیلمی برای آقای خامنه‌ای بس��ازند‪ ،‬من‬ ‫هم اس��تقبال کردم‪ .‬کار را شروع کردیم ضمن این‌که هیچ فیلم‪،‬‬ ‫عک��س و خبری نیز از این کار بیرون ندادیم برای این‌که اس��م‬ ‫کار ه��م «محرمانه برای رهبر» بود‪ .‬نویس��نده‪ ،‬کارگردان و تنها‬ ‫بازی‌گر هم خود ایش��ان بودند‪ .‬کسانی که کار تلویزیون و سینما‬ ‫انجام دادند می‌دانند حتا اگر کارگردان‪ ،‬بازی‌گر هم باش��د به نفر‬ ‫دیگری برای پشت دوربین نیاز دارد تا مسایل را کنترل کند‪ .‬من‬ ‫هم در همان حد در کنار ایش��ان ب��ودم و هیچ برنامه‌ریزی قبلی‬ ‫وجود نداش��ته است و این حرفی اس��ت که در دهن من گذاشته‬ ‫شده است‪.‬‬

‫سیدمحمد خاتمی‪ :‬عدم ارایه لیست به‌معنای تحریم انتخابات نیست‬ ‫سیدمحمد خاتمی‪ ،‬رییس جمهوری پیشین ایران‪ ،‬روز دوشنبه‪،‬‬ ‫‪ 19‬دس��امبر‪ ،‬در گفت‌وگوی��ی و ب��ا نزدیک ش��دن ب��ه زمان‬ ‫انتخابات مجلس ش��ورای اس�لامی در اس��فندماه‪ ،‬اعالم کرد‪:‬‬ ‫«اصالح‌طلبان نمی‌توانند و نباید در این انتخابات نامزد داش��ته‬ ‫باشند و لیست بدهند»‬ ‫به گزارش باران‪ ،‬وب‌سایت منسوب به سیدمحمد خاتمی‪ ،‬وی‬ ‫در ادامه تاکید کرد‪« :‬حرفم را درباره ش��رکت در انتخابات قبلن‬ ‫گفته‌ام و انتظار می‌رفت که شرایط فراهم شود تا اصالح‌طلبان‬

‫بتوانند در انتخابات شرکت کنند اما این شرایط مهیا نشد‪».‬‬ ‫ب��ه گزارش ب��اران به نق��ل از ایلنا‪ ،‬س��ید‌محمد خاتمی رییس‬ ‫بنیاد باران در حاشیه مراس��م بزرگ‌داشتی با بیان این‌که همه‬ ‫نش��انه‌ها حکایت از این دارد که نباید در انتخابات شرکت کرد‪،‬‬ ‫تاکید کرد‪« :‬حرف همانی اس��ت که ش��ورای هماهنگی جبهه‬ ‫اصالحات اعالم کرده‌اس��ت‪ ،‬یعنی اصالح‌طلب��ان نمی‌تواند و‬ ‫نباید در این انتخابات نامزد داش��ته باشند و لیست بدهد و البته‬ ‫این به معنای تحریم انتخابات نیست‪».‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪13‬‬

‫‪13‬‬


‫غبارزمان‬

‫نیم نگاهی به آثار عکاس ژاپنی «هیساجی هارا»‬

‫علی فرح‌بخش‪ /‬هیس��اجی هارا‪ ،‬ع��کاس نوظهور ژاپنی‪ ،‬برای ما‬ ‫ایرانی‌ها آن‌چنان شناخته شده نیست‪ .‬وقتی برای اولین‌بار عکس‌های‬ ‫او را دی��دم و کم��ی در مورد کارهای‌اش خوان��دم‪ ،‬به یاد این جمله‬ ‫از داالیی‌الم��ا افت��ادم که گفت‪« :‬به اس��تقبال تغیی��رات برو‪ ،‬ولی‬ ‫ارزش‌هایت را از دست نده»‪.‬‬ ‫عکس‌های ه��ارا که در چند نمایش‌گاه در ژاپن برپا ش��د‪ ،‬نام او را‬ ‫به عنوان یک عکاس حرفه‌ای س��ر زبان‌ها آورد‪ .‬هارا‪ ،‬متولد ‪1964‬‬ ‫توکیوی ژاپن اس��ت‪ .‬وی در سال ‪ 1986‬از دانش‌گاه هنر موساشینو‬ ‫فارغ‌التحصیل ش��د‪ .‬در ‪ 1993‬به ایاالت‌متح��ده مهاجرت کرد و به‬ ‫فعالیت‌های هنری در زمینه‌ی عکاسی و تصویربرداری پرداخت‪ .‬او‬ ‫با پرونده‌ی کاری درخش��انی‪ ،‬در ‪ 2001‬به وطن خود بازگشت و به‬ ‫عنوان عکاس مستقل‪ ،‬به فعالیت پرداخت‪.‬‬

‫وی دو نمایش‌گاه عکس انفرادی در سال‌های اخیر در توکیو برگزار‬ ‫کرده است‪:‬‬ ‫‪TOTEM POLE PHOTO GALLERY in Tokyo 2009‬‬

‫‪GALLERY BAUHAUS in Tokyo 2010‬‬ ‫هم‌چنین در دو نمایش‌گاه گروهی در توکیو و اوس��اکا «اوزاکا» نیز‬ ‫حضور داشته است‪:‬‬ ‫‪OTO GALLERY in Osaka 2010‬‬ ‫‪GALLERY BAUHAUS in Tokyo 2011-2010‬‬ ‫وی در سال ‪ 2010‬جایزه‌ی نخست فستیوال عکس یوکوهاما را به‬ ‫خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫بعض��ی از آث��ار ه��ارا‪ ،‬چندی پی��ش در گالری عک��س گروهی در‬ ‫(‪ )Grand Palais‬پاریس به نمایش درآمد‪.‬‬

‫با توجه به انتشار الکترونیکی نشریه هفت به همراه نسخه‬

‫‪16‬‬

‫صفحـه بیشـتر‬

‫کاغذی آن از این شماره شما می توانید مطلب های بیشتر‬

‫هفت را بر روی کتابخانه الکترونیکی آن بخوانید‪.‬‬ ‫آرشیوشمارههایپیشین‬

‫بیش از شانزده صفحه مطلب اضافه تر از نسخه کاغذ‬

‫قابل استفاده بر روی تبلت و آی پد با استاندارد پی دی اف‬

‫قابل پیشنهاد به سایر دوستان با ایمیل در هر نقطه از جهان‬ ‫پرونده این شماره ‪:‬‬

‫هفت را با صفحات اضافه در کتاب خانه الکترونیکی آن بیابید‬ ‫‪http://issuu.com/haftmagazin‬‬ ‫‪14‬‬

‫‪ 14‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫هارا‪ ،‬بیش‌تر مجموعه عکس‌های خود در نمایش‌گاه‌های اخیرش‬ ‫ب نام معاصر «بالتوس» تهیه‬ ‫را بر اساس ایده‌هایی از نقاش صاح ‌‬ ‫کرد‪ .‬وی با الگویی از نقاشی‌های این هنرمند‪ ،‬با مدل‌های ژاپنی‬ ‫و در فضای��ی مه گرفته و تک‌رنگ‪ ،‬ب��ه باز‌آفرینی تابلوهای این‬ ‫نق��اش برجس��ته در قالب عکس پرداخت‪ .‬هرچند که ژس��ت در‬ ‫عکس‌ها بسیار با نقاش��ی‌های بالتوس هم‌خوانی دارد‪ ،‬اما فضا و‬ ‫چیدمان‌های زمینه‪ ،‬متمایز است‪.‬‬ ‫برداش��ت مخاطب از عکس‌های هارا‪ ،‬شاید با نگاه مخاطب‌های‬ ‫نقاش��ی‌های اروتی��ک بالتوس‪ ،‬متف��اوت و از منظرهای مختلف‬ ‫باش��د‪ ،‬اما در هر حال ای��ن هنرمند ژاپنی‪ ،‬با شکس��تن مرزها و‬ ‫نگاهی نو‪ ،‬باعث زایش عکس‌هایی شد که بیننده را به ذات هنر‬ ‫نزدیک‌تر می‌کند‪.‬‬

‫سفر‬

‫سیستم ظریف‬

‫نیر ماال‪ /‬سیس��تم ظریف در عین‌حال سیس��تم فوق‌العاده‬ ‫پیچیده‌ای اس��ت که دارای هزاران کانال می‌باش��د‪ .‬این‬ ‫کانال‌ه��ا مدام در حال حمل‌ونقل انرژی در سراس��ر بدن‬ ‫می‌باش��ند‪ .‬نام این کانال‌ها به زبان سانسکریت «نادی»‬ ‫می‌باش��د‪ .‬از طرفی مراکز انرژی موجود در این سیس��تم‬ ‫لطیف نیز در هفت قس��مت عمده بدن متمرکز می‌شوند‪.‬‬ ‫ای��ن مراکز انرژی «چاکرا» نام دارند که به زبان فارس��ی‬ ‫چ��رخ نامیده می‌ش��وند و همانا نش��ان‌گر حرکت فعال و‬ ‫دایمی این مراکز در جهت عقربه های س��اعت می‌باش��د‪.‬‬ ‫این سیس��تم لطیف در ما موقعی کاملن فعال می‌شود که‬ ‫ان��رژی خردمند مادرانه واقع در لگ��ن خاصره در ما بیدار‬ ‫بشود‪.‬‬ ‫بی��داری این ان��رژی ذاتی و درونی ک��ه «کوندالینی» نام‬ ‫دارد فوق‌الع��اده ظریف و آرامش‌بخ��ش بوده و بر خالف‬ ‫ایده‌ه��ای غل��ط اف��راد ن��ادان و یا روش‌ه��ای خطرناک‬ ‫بس��یاری سواس��تفاده‌گران‪ ،‬مانند ش��یره درختان به طور‬ ‫طبیعی تغذیه الزمه را به تمام اعضای بدن می‌رس��اند‪ .‬با‬ ‫بیدارشدن انرژی کوندالینی‪ ،‬ما در تمام مدت حیات‌مان به‬ ‫یک نیروی غنی و فعال دس��ت می‌یابیم که در هر لحظه‬ ‫مش��غول تمیز کردن و توازن دادن به هستی تمام شمول‬ ‫ما مشغول است‪ .‬این توازن و تصفیه بر روی مراکز انرژی‬ ‫نیز تاثیر زیادی در آزاد شدن کیفیت‌های ذاتی آن‌ها دارد‪.‬‬ ‫میلیون‌ها نیروی حیاتی بس��یار کوچک ظریف به حرکت‬ ‫درآم��ده و در هفت مرکز عمده انرژی متمرکز می‌ش��وند‪.‬‬ ‫حرکت چرخش��ی «چاکراها» در جهت عقربه‌های ساعت‬ ‫به خصوص در معالجه این مراکز بسیار مهم می‌باشد‪ .‬اگر‬ ‫توجه کرده باشید تمام پدیده‌های طبیعی و حتی حرکت‬ ‫مح��وری کرات و کهکش��ان‌ها نیز در جه��ت عقربه‌های‬ ‫ساعت می‌باشند‪.‬‬ ‫ای��ن مراکز انرژی در نخاع س��تون فقرات انس��ان‌ها قرار‬ ‫گرفته‌ان��د و وقت��ی انرژی ذاتی «کوندالین��ی» در ما بیدار‬ ‫می‌شود‪ ،‬به طور ملموس��ی می‌توانیم آن‌ها را حس کنیم‪.‬‬ ‫یادگیری ای��ن مراکز‪ ،‬نح��وه عمل‌کردش��ان در بهبودی‬ ‫جهان‌ش��مول هستی‪ ،‬بس��یار مهم اس��ت چرا که ما را با‬ ‫دنیای درون‌مان آش��نا می‌سازند‪ .‬با چنین آگاهی‪ ،‬ما معلم‬ ‫و دکتر خود خواهیم ش��د و ب��ه این ترتیب جلوی خیلی از‬ ‫بیماری‌های روحی و جس��می را می‌توانیم بگیریم و استاد‬ ‫زندگی خویش شویم‪ .‬چنین آگاهی و مهارت الزمه تکامل‬ ‫انسان‌ها بوده و آن‌ها را در مقام عالی‌تری قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫دیگر زمان رسیدن به هدف‌های عالی عرفانی فراهم شده‬ ‫اس��ت و همان‌طور که در طول تاریخ ما از آمیب به انسان‬ ‫تبدی��ل ش��دیم اینک می‌توانیم با آگاه��ی درونی به روح‬ ‫خود دست یابیم‪.‬‬ ‫در ابتدا‪ ،‬این راه پرمشغله خواهد بود‪ ،‬لیکن به قول معروف‬ ‫«کار نیکو کردن از پر کردن است» و شما با کمی حوصله‬ ‫و توجه می‌توانید نتای��ج عینی را لمس کرده که این خود‬ ‫مشوق خوبی برای شما خواهد بود‪.‬‬ ‫برای هر گونه اطالع می‌توانید با سردبیر مجله هفت و یا‬ ‫با شماره ‪ 2404461658‬تماس بگیرید‪.‬‬ ‫همان‌طور که در طول تاریخ ما از آمیب به انس��ان تبدیل‬ ‫شدیم‪ ،‬اینک می‌توانیم با آگاهی درونی به روح خود دست‬ ‫یابیم‪.‬‬


‫پاپاراتزی‬

‫ن و خیانت؟‬

‫وتی»‪ :‬م‬

‫فرانچسکو ت‬ ‫تالیا شايعه خيانت‬ ‫همسر «‬ ‫ی» بازی‌‌کن رم ای‬ ‫«فرانچسکو توت‬ ‫شدت تکذیب کرد‪.‬‬ ‫«ایالری بالسی» همسر ده تلویزیونی را ب ‌ه‬ ‫ش داد ایالری با‬ ‫ود با یک تهیه‌کنن‬ ‫حث‌‌برانگیز گزار‬ ‫همسر خ‬ ‫پیش در خبر ب‬ ‫یزیر وورا» ارتباط‬ ‫به «ایفا ‪ »300‬هفته‬ ‫مه تلویزیونی «ر‬ ‫مجله‬ ‫کو توتی در برنا‬ ‫هم‌کار فرانچس‬ ‫»‬ ‫«لوک‬ ‫فاش شدن این‬ ‫ک با‬ ‫پنهانی دارد‪.‬‬ ‫جله افزوده است که احتمالن لو زیونی جدید خود‬ ‫عین حال این م‬ ‫تلوی‬ ‫در‬ ‫شتر و پر‌بیننده کردن برنامه له «ایفا ‪ »300‬را‬ ‫بال شهرت بی ‌‬ ‫ویی رادیویی مج‬ ‫دن‬ ‫‌‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫بر‬ ‫وگ‬ ‫خ‬ ‫‌‬ ‫ت‬ ‫رم ایتالیا در گف‬ ‫ملن دروغ است‪.‬‬ ‫د‪ .‬همسر كاپیتان‬ ‫های این مجله کا‬ ‫ش‬ ‫عا‬ ‫با‬ ‫رد و افزود که اد‬ ‫نام است‬ ‫ن و پدر فرزندا ‌‌‬ ‫‌غگو» توصیف ک‬ ‫دارم او همسر م‬ ‫«درو‬ ‫ن توتی را دوست‬ ‫السی افزود‌‪« :‬م‬ ‫ب‬ ‫ردن خبر «خیانت‬ ‫یکنم»‪.‬‬ ‫دیگری فکر نم ‌‬ ‫به دلیل منتشر ک‬ ‫و به مرد‬ ‫ت این مجله را‬ ‫‌مچنین گفته اس‬ ‫وی ه‬ ‫وی تمام اقدامات‬ ‫د‪.‬‬ ‫کر‬ ‫» شکایت خواهد‬ ‫قرار بر اين شد که‬ ‫وی‬ ‫صحبت کردم و‬ ‫گفت‌‪« :‬با وکیلم‬ ‫بالسی‬ ‫ی را انجام دهد»‪.‬‬ ‫قانون‬

‫بهنام فروهر‬

‫با‬ ‫زی کام‬ ‫پ‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫ت‬ ‫ر‬ ‫هن‬ ‫ی کار‬ ‫رپیشه آمریکای دست‬ ‫خد‬ ‫ی داد‬ ‫مه پرواز ه‬

‫واپی‬ ‫هنرپیش��ه آم مای مس��ی‬ ‫ر‬ ‫ل‬ ‫س‬ ‫‌‬ ‫آن‬ ‫جل‬ ‫ریکای‬ ‫بازی کامپیوتر ی به دلیل آن‌‌ که ب س به نیویور‬ ‫ک‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫«‬ ‫ال‬ ‫ه‬ ‫ک‬ ‫یب‬ ‫آقای بالدوین‪ ،‬ود‪ ،‬خواستند هواپی هنگام برخاس��تن هوا بالدوین»‪،‬‬ ‫ما‬ ‫پی‬ ‫را‬ ‫ما‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫س‬ ‫ز‬ ‫س‬ ‫پس آن‬ ‫��رگرم‬ ‫ک کند‪.‬‬ ‫ایت توییتر نوش��ت که از او خ‬ ‫وا‬ ‫س‬ ‫�‬ ‫�ت‬ ‫ه‬ ‫ش‬ ‫ک‬ ‫��‬ ‫ه‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫ک‬ ‫در حا‬ ‫ه‬ ‫«آم ل بازی کامپیوتری ب ی از مهمان‌داران ه واپیما را تر‬ ‫ک‬ ‫کن‬ ‫د‪،‬‬ ‫د‬ ‫وا‬ ‫ر‬ ‫ود‬ ‫پیم‬ ‫ریک‬ ‫مراق ن ایرالینز» در پاس م‪ ،‬از هواپیما بیرون ا‪ ،‬مرا به د‬ ‫لیل آن که‬ ‫��‬ ‫خ‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫و‬ ‫ب‬ ‫ق‬ ‫ه‬ ‫و‬ ‫ب ع‬ ‫آقا‬ ‫شرکت‌ها ه ‌رگونه حادثه‌ای با ی بالدوین‬ ‫گ‬ ‫فت‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫��ت که‬ ‫ی هواپیم‬ ‫شند‪ .‬پیش‬ ‫آن‌ها باید‬ ‫الکترونیکی خو ایی خواست‬ ‫یشود از آغاز سف‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫ه‬ ‫‌‬ ‫می‬ ‫ش‬ ‫ه‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫الک بالدوین را قبل از برخاستن که موبایل‪ ،‬لپ‌تاپ ز مسافران‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫باز‬ ‫وا‬ ‫س‬ ‫بازی در س��ر ی‌گر پرسابقه سینما‪ ،‬پیما‪ ،‬خاموش کنند‪ .‬ایر وسایل‬ ‫تلوی‬ ‫یال ک‬ ‫آن ه ‌مچن��ان ادا مدی «‪ 30‬راک» ک زیون و تاتر‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫آ‬ ‫م‬ ‫ری‬ ‫کا‬ ‫ه تولید‬ ‫م��ه دار‬ ‫ست‪ .‬او با‬ ‫زی��ادی از جمل��ه ج د‪ ،‬جوای��ز‬ ‫ای��‬ ‫باز ‌‬ ‫یگر س��ربال کم�� زه بهترین‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫«ا‬ ‫دریافت ک‬ ‫می» را‬ ‫رده است‪.‬‬

‫فوتبالیستی که‬ ‫همه زندگی اش‬ ‫را برای‬ ‫یک زندگی داد‬

‫«ع‬ ‫ماد متعب» بازیکن با ‌‬ ‫شگاه االهلی و ت‬ ‫يم‬ ‫مل‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫صر‬ ‫تم‬ ‫ام‬ ‫یر‬ ‫خ‬ ‫درآ‬ ‫اخ ود از‬ ‫مد چند سال‬ ‫بازی در میدان فوتبال را‬ ‫صر‬ ‫ف‬ ‫هزی‬ ‫نه‬ ‫مرا‬ ‫سم‬ ‫از‬ ‫شایسته سال‬ ‫دواج خود با دختر‬ ‫‪ 2011‬مصر کرده است‪.‬‬ ‫عماد در مرا‬ ‫سم ازدواج خود با «یارا ن‬ ‫عو‬ ‫م»‬ ‫بی‬ ‫ش‬ ‫از‬ ‫‪2‬‬ ‫‪93‬‬ ‫ه‬ ‫زار دالر هزینه کرده‬ ‫است و برخی گزار ‌‬ ‫شها‬ ‫حاکی است این مبلغ معا‬ ‫دل‬ ‫تم‬ ‫ام‬ ‫درآ‬ ‫مد‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫باز‬ ‫از بازی در ب‌ا ‌‬ ‫یکن‬ ‫شگاه االهلی است‪.‬‬ ‫«عمرو دیاب» خ‬ ‫واننده مش��هور مصری‬ ‫برا‬ ‫ی‬ ‫ش‬ ‫رک‬ ‫ت‬ ‫در‬ ‫مرا‬ ‫سم‬ ‫بازیکن مصری و‬ ‫ازدواج این‬ ‫تران ‌هس��رایی چند دقیق‬ ‫ه‬ ‫‌ا‬ ‫ی‬ ‫ح‬ ‫��د‬ ‫ود‬ ‫‪50‬‬ ‫ه‬ ‫زار‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫دالر دریافت‬ ‫لباس عروس‬ ‫ی یارا نعوم بیش از ‪50‬‬ ‫ه‬ ‫زار‬ ‫د‬ ‫الر‬ ‫ارز‬ ‫ش‬ ‫د‬ ‫اش‬ ‫ته‬ ‫آن ‪ 333‬هزار‬ ‫و هزینه گمرک‬ ‫و ‪ 300‬دالر بوده است‪.‬‬ ‫بازیکن تیم ملی مصر‬ ‫ه ‌مچنین برای گذراندن‬ ‫ماه‬ ‫ع‬ ‫س��‬ ‫ل‬ ‫با‬ ‫ه‬ ‫مس‬ ‫��ر‬ ‫خود‬ ‫در یکی از کشورهای‬ ‫جنوب شرق آسیا بیش‬ ‫از‬ ‫‪40‬‬ ‫ه‬ ‫زار‬ ‫د‬ ‫الر‬ ‫هزی‬ ‫نه‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫این بازیکن پیش‌تر‬ ‫یک آپارتمان بزرگ به‬ ‫ارز‬ ‫ش‬ ‫‪7‬‬ ‫‪66‬‬ ‫ه‬ ‫زار‬ ‫د‬ ‫الر‬ ‫خریده بود‪.‬‬ ‫برای یارا‬

‫آنجلینا جولی‪:‬‬ ‫در مورد ازدوا‬ ‫جم با برد خواهم‬ ‫گفت‬

‫«وقتی‬ ‫اسکارلت یوه‬ ‫ان‬ ‫س‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫ح‬ ‫سادت‬ ‫منفجر م ‌‬ ‫یشود»‬

‫‌‌‬ ‫بهالخره «ر‬ ‫ایان رینولدز» دوس‬ ‫ت‬ ‫دخ‬ ‫تر‬ ‫خ‬ ‫ود‬ ‫را‬ ‫این یک‬ ‫پیدا و انتخاب کرد‪.‬‬ ‫خبر بد برای «اس�‬ ‫�ک‬ ‫ارل‬ ‫ت‬ ‫یو‬ ‫هان‬ ‫س��‬ ‫قرار م‬ ‫ن» بود‪ .‬ر‬ ‫القات غیررس��می‬ ‫با‬ ‫«‬ ‫ایان رینولدز در یک‬ ‫بلی‬ ‫ک‬ ‫الی‬ ‫ول‬ ‫ی» در یک رس‬ ‫بس��تنی را خوردن‬ ‫��توران با هم یک‬ ‫د‪ .‬منابع اعالم کرد‬ ‫ند‬ ‫که‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫دو‬ ‫از‬ ‫لذت بردند‪ .‬این‬ ‫خوردن بستنی بسیار‬ ‫در حالی اس��ت که‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫دو‬ ‫پی‬ ‫‌‬ ‫ش‬ ‫تر‬ ‫ه‬ ‫م‬ ‫طراحی لباس‬ ‫در یک فروش‌گاه‬ ‫«دبورا آن» با هم‬ ‫به‬ ‫پ‬ ‫وش‬ ‫ید‬ ‫ن‬ ‫لبا‬ ‫س‬ ‫پرداختند‪.‬‬

‫ری‬

‫گراست‪ ،‬ک‬ ‫س‬ ‫مجن ‌‬ ‫سه ‌‬

‫من را بازی‬ ‫یم‬

‫«ک‬ ‫��ه خواهر کیم‬ ‫عایی اس��ت ک‬ ‫»‬ ‫د‬ ‫دا‬ ‫راس��ت‪ .‬این اد‬ ‫ادی نیز موجود‬ ‫جنس گ‬ ‫اسن‬ ‫کری��س همفریز یک ه ‌م ار داشته که برای این حرف واهرش نداشت‬ ‫ی‪ ،‬کرده و اظه‬ ‫نخ‬ ‫ارداشیان‪ ،‬کلوی‬ ‫طه خوبی هم با همسر پیشی علت جدا شدن‬ ‫ک‬ ‫ارش کردند که‬ ‫ارداشیان که راب‬ ‫وثق به وی گز‬ ‫ست‪ .‬کلویی ک‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫که برخی منابع‬ ‫وی بوده است‪.‬‬ ‫عی شده است‬ ‫سگرا بودن‬ ‫اقشان در یک‬ ‫‌‬ ‫د‬ ‫جن‬ ‫م‬ ‫س به دلیل ه ‌م‬ ‫م به ات‬ ‫کری‬ ‫م کرد‪« :‬یک ش��ب که کی رد و به آرامی و‬ ‫خواهرش از این منابع اعال‬ ‫‌ای را پخش ک‬ ‫از‬ ‫ی‬ ‫کلویی به نقل‬ ‫روشن و موسیق‬ ‫تلویزیون بلند‬ ‫رش را از روی‬ ‫هایی را در آن‬ ‫س‬ ‫ع‬ ‫‌‬ ‫ورد‪ ،‬کریس حتا‬ ‫هتل آمد و شم‬ ‫ینم»‪.‬وی گفت‪:‬‬ ‫سهایش را درآ‬ ‫می‌ب‬ ‫ی خاصی لبا ‌‬ ‫فته است که دارم برنامه‌ای را رده بوده است‪.‬‬ ‫طناز‬ ‫ن خودداری ک‬ ‫رد تا کیم را ببیند و به کیم گ عالم آن تاکنو‬ ‫نکه‬ ‫کیم بعد از ای ‌‬ ‫نک‬ ‫ا‬ ‫از‬ ‫ش‬ ‫وده که خواهر‬ ‫کرده بود که «‬ ‫این مساله‌ای ب‬ ‫صاحبه عنوان‬ ‫ه عناوینی که‬ ‫ریس در یک م‬ ‫قرار گرفت و ب‬ ‫نه��ا‬ ‫لک‬ ‫هها و تلویزیو ‌‬ ‫در همین حا ک همه مجل ‌‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫در تمام��ی تیت‬ ‫اده‌اش تنها در‬ ‫من جدا شد»‪.‬‬ ‫و خانو‬ ‫ت پیدا کرد‪ ،‬از‬ ‫یخواست دس‬ ‫ت که با من زندگی کند‪ .‬او دیگر به دامادی‬ ‫م‌‬ ‫یخواس‬ ‫را کسب کردند‬ ‫کیم از ابتدا نم ‌‬ ‫اندازه کافی آن‬ ‫«‬ ‫بازی گرفتم»‪.‬‬ ‫ت‪:‬‬ ‫گف‬ ‫او‬ ‫د و حاال که به‬ ‫را به شدت به‬ ‫ی شهرت هستن‬ ‫که «کیم من‬ ‫پ‬ ‫س تاکید کرد‬ ‫ج ندارند»‪ .‬کری‬ ‫احتیا‬

‫آنجلینا جولی‬ ‫به زودی قرار است فی‬ ‫لم‬ ‫ی‬ ‫را‬ ‫کار‬ ‫گر‬ ‫دان‬ ‫ی‬ ‫ک‬ ‫ند‬ ‫به نام «‬ ‫در س��رزمین خون و ع‬ ‫س��‬ ‫ل»‬ ‫که‬ ‫در‬ ‫آن‬ ‫به‬ ‫زن‬ ‫دگی‬ ‫شخصی خ‬ ‫ود نیز می‌پردازد‪ .‬ه ‌مچنی‬ ‫ن وی به مراسم ازدواج‬ ‫خود با برد‬ ‫پی‬ ‫ت که هنوز برگزار ن‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫ش��ده‪ ،‬اش��اره‌ای خواهد‬ ‫در‬ ‫خ‬ ‫وی ص��و‬ ‫ص این مس��اله در گف ‌‬ ‫توگویی اعالم کرد‪:‬‬ ‫«ش��ش فر‬ ‫زند من و برد همیش��ه‬ ‫از ما می‌پرسند که چرا‬ ‫ازدواج نم ‌‬ ‫ی‬ ‫کنید؟ ما می‌خواهیم که‬ ‫کی‬ ‫ک‬ ‫ع‬ ‫رو‬ ‫س��‬ ‫ی‬ ‫ش��‬ ‫ما‬ ‫را بخوریم»‪.‬‬ ‫آنج��‬ ‫ی گفت‪« :‬من به بچه‌ها‬ ‫گ‬ ‫فت��م ک��ه مردم ب��ا هم‬ ‫از‬ ‫دو‬ ‫اج‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫‌ک‬ ‫ن��ن ک��ه‬ ‫ت‬ ‫ش��‬ ‫کی‬ ‫ل‬ ‫خانواده بدهند‪،‬‬ ‫ول‬ ‫ی‬ ‫ما‬ ‫ای‬ ‫ن خانواده خوب‬ ‫را دا‬ ‫ری��م و نی��ازی به این‬ ‫کار نیست»‪.‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪15‬‬

‫‪15‬‬


‫کاغذ کهنه‬ ‫به بهانه درگذشت «جلیل ضیاءپور»‬

‫از خروس جنگی تا پنجه خروس با پدر نقاشی مدرن ایران‬ ‫محبوبه شعاع ‪« /‬جلیل ضیاءپور»‪ ،‬نقاش‪ ،‬استاد‌دانش‌گاه‪ ،‬پژوهش‌گر‬ ‫و مولف ایرانی‪ ،‬در پنجم اردیبهش��ت سال ‪ ۱۲۹۹‬خورشیدی در بندر‬ ‫انزلی زاده شد‪ .‬خانواده‌اش مازندرانی االصل بودند و یک نسل پیش‬ ‫از آن به گیالن مهاجرت کرده بودند‪ .‬جلیل‪ ،‬به گفته خودش از دوران‬ ‫کودکی عالقه خاصی به مجسمه‌سازی با گل‌های مرداب انزلی و‬ ‫شنیدن موسیقی داشته است‪.‬‬ ‫او تحصیالت هن��ری خود را از نوجوانی آغاز کرد و پس از به پایان‬ ‫رس��اندن مقدمات تحصیل‪ ،‬در س��ال ‪ ۱۳۱۷‬به ته��ران آمد و برای‬ ‫آهنگ‌س��ازی‪ ،‬به هنرستان موس��یقی که در آن وقت ریاست آن با‬ ‫آقای «مین‌باش��یان»‪ ،‬بود وارد ش��د‪ .‬ولی در همان زمان‪ ،‬اس��تادان‬ ‫خارجی هنرستان به کش��ور خود بازگشتند و او نتوانست نظرش را‬ ‫در آن مدرسه دنبال کند‪.‬‬ ‫پس وی برای ادامه تحصیالت و آش��نایی کامل با هنرهای سنتی‬ ‫در مدرسه صنایع «مستظرفه» قدیمه به تحصیل پرداخت‪ .‬در سال‬ ‫‪ ۱۳۲۰‬وارد دانش‌کده هنرهای زیبا شد و در اولین دوره‪ ،‬هنرکده سه‬ ‫دانش‌آموخته در رش��ته نقاشی معرفی کرد که ضیاءپور با احراز مقام‬ ‫اول و دریافت مدال درجه یک فرهنگی از طرف دانش‌کده با بورس‬ ‫اهدایی دولت فرانس��ه ره‌سپار آن کشور شد و در دانش‌کد‌ه هنرهای‬ ‫زیبای «بوزار» پاریس در رشته هنرهای تجسمی به ادامه تحصیل‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫ضیاءپور در س��ال ‪ ۱۳۲۷‬به ایران بازگشت و هم‌راه نقاشان آکادمی‬

‫‪16‬‬

‫‪ 16‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫یعنی «جواد حمیدی» و «حس��ین کاظمی» فعالیت جدی نقاش��ی‬ ‫معاصر ایران را ش��کل دادند و در سال ‪ ،۱۳۲۸‬وی با هم‌فکران خود‬ ‫به پایه‌گذاری انجمن هنری «خروس جنگی» که مجمعی پیش‌رو‬ ‫در زمین��ه طرح عرصه‌های هنر نو خاصه ادبیات‪ ،‬تاتر‪ ،‬موس��یقی و‬ ‫نقاش��ی بود و نیز چاپ مجله‌ای با همین نام اقدام کرد و در همین‬ ‫سال نظریه‌اش را در مورد هنر تجسمی به نام لغو نظریه‌های مکاتب‬ ‫گذشته و معاصر‪« ،‬از پریمیتیو تا سوررئالیسم» عرضه کرد‪ .‬وی هدف‬ ‫ت گرایی‬ ‫انجمن خروس جنگی را «مبارزه در برابر کهنه پرستی و سن ‌‬ ‫به دور از واقعیات زمانه» بیان کرده است و وی این شعر را از «فرخی‬ ‫سیستانی» به عنوان شعار انجمن بر می‌گزیند‪:‬‬ ‫«فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکند ر‬ ‫سخن نو آر که نو را حالوتی است دگر»‬ ‫اما سرانجام مخالفین‪ ،‬که مجله خروس جنگی را از نشریات وابسته‬ ‫به حزب توده معرفی کرده بودند و می‌پنداش��تند که کوبیسم یعنی‬ ‫کمونیسم‪ ،‬سبب بازجویی ضیاءپور در دادگاه تخلفات اداری و توقیف‬ ‫مجله شدند‪ .‬او سپس مجله دیگری به نام «کویر» منتشر کرد که آن‬ ‫هم توقیف شد و پس از آن در نشریه «پنجه‌ی خروس» به انعکاس‬ ‫افکار خود پرداخت‪.‬‬ ‫وی در ط��ول فعالیت هنری خود به عنوان نقاش‪ ،‬همواره به عنوان‬ ‫سردمدار نوگرایی و اشاعه دهند‌ه هنر مدرن مطرح بوده و آغاز کننده‬ ‫نقد هنری در ایران است و به همین سبب از او به عنوان «پدر نقاشی‬

‫مدرن ایران» یاد می‌شود‪.‬‬ ‫گفته ش��ده ضیاءپور در چهار جبهه به مبارزه پرداخته است‪ :‬مقلدان‬ ‫ش��یوه‌های گذش��ته‪ ،‬مدرنیس��ت‌های بی‌ریشه برگش��ته از خارج‪،‬‬ ‫واپس‌گرایان توده‌ای و پی‌گیران روش کهنه اروپایی‪ .‬سعی او بر این‬ ‫بود که با تکیه بر ظرفیت فرهنگ بومی‪ ،‬هویت ایرانی را حفظ کند اما‬ ‫با زبان جهانی سخن بگوید و آن را عرضه دارد و در نهایت فرهنگ‬ ‫ایرانی خویش را تعالی بخشد‪.‬‬ ‫در س��ال‌های ابتدایی دهه ‪ ۱۳۳۰‬و با تغییر فضای فرهنگی ایران از‬ ‫ضیاءپور برای برخی مش��اغل دولتی در بخش‌های فرهنگی دعوت‬ ‫کردن��د و به این ترتیب او توانس��ت برخی زیربناه��ای هنر نوگرا را‬ ‫در کش��ور پایه‌گذاری کن��د که یکی از مهم‌ترین آن‌ها هنرس��تان‬ ‫هنرهای زیبا بود‪ ،‬هنرستانی که در سال‌هایی بعدی توانست چندین‬ ‫نس��ل از هنرمن��دان را تربیت کند و چهره‌های سرشناس��ی از بین‬ ‫دانش‌آموختگان آن بیرون آمدند‪.‬‬ ‫وی هم‌چنی��ن در همان دوران به ریاس��ت موزه مردم‌شناس��ی نیز‬ ‫پرداخ��ت و س��ال ‪ ۱۳۵۷‬از خدمات دولتی بازنشس��ته ش��د و از آن‬ ‫زم��ان تا روزه��ای پایانی زندگی‌اش به پژوه��ش‪ ،‬تالیف و تدریس‬ ‫در دانش‌کده‌ه��ای هنر‌های دراماتیک و هنرهای تزیینی‪ ،‬دانش‌گاه‬ ‫مجتمع هنر اسالمی‪ ،‬تربیت مدرس و الزهرا پرداخت‪.‬‬ ‫جلیل ضیاءپور‪ ،‬سرانجام در روز سه‌شنبه‪ ،‬سی‌ام آذرماه سال ‪ ۱۳۷۸‬و‬ ‫در سن هفتا ‌دو‌نه سالگی پس از سپری کردن دوره سخت بیماری در‬

‫اثر نارسایی قلبی در بیمارستان توس تهران درگذشت و در روز دوم‬ ‫دی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد‪.‬‬ ‫او ج��دا از آن که نقاش��ی پیش‌رو و پرچم‌دار نهض��ت نوگرایی بود‪،‬‬ ‫فعالیت‌های پژوهش��ی گس��ترده‌ای را نیز در زمینه مردم‌شناس��ی‪،‬‬ ‫بررسی و ش��ناخت زبان‪ ،‬فرهنگ عامه‪ ،‬پوشاک و نقش‌های زینتی‬ ‫مناطق گوناگون ایران داش��ته‌اس��ت که نتایج آن به عنوان کتاب‬ ‫مرجع این رشته در دانش‌گاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد‪ .‬ضیاءپور‬ ‫هم‌چنی��ن در طول فعالیت هنری و فرهنگ��ی خود‪ ،‬به ایراد بیش از‬ ‫هشتا ‌دو‌پنج سخن‌رانی‪ ،‬ارایه بیش از هفتاد مقاله فرهنگی و هنری‪،‬‬ ‫ک ایرانیان‪ ،‬هنر‪،‬‬ ‫تو‌هشت جلد کتاب در زمینه‌های پوشا ‏‬ ‫تالیف بیس ‌‬ ‫تاریخ و هم‌چنین خلق نزدیک به چهل اثر نقاش��ی و دو مجس��مه‬ ‫پرداخت ‌ه است‪.‬‬


‫وقتی ما نبودیم‪...‬‬

‫شراره س�عیدی‪« /‬وقتی ما نبودیم» مجموعه نوشته‌هایی است معزول و کش��ته شد و پس از آن دولت حيره برافتاد و فرمان‌داران‬ ‫که به روایت تاریخ دین اسالم خواهد پرداخت‪ .‬اسالم دین رسمی ايرانی برآن سرزمين گماشته شدند‪.‬‬ ‫کشور ایران و دین ‪ 98‬درصد جمعیت این کشور است‪ .‬به این سبب در حدود رود اردن و اطراف دمشق هم‪ ،‬قبيله ديگری که «غسانيان»‬ ‫شناخت چگونگی شکل‌گیری و رشد این دین از حقوق مسلم هر خوانده می‌شدند و بيابان‌گرد و چادرنشين بودند حکومت داشتند و‬ ‫مس��لمان‌زاده‌ای است‪ .‬سعی بر آنست که این مجموعه نوشتار بر دست نشانده روميان بودند‪ .‬اين دولت را نيز خسرو پرويز برانداخت‪.‬‬ ‫اساس مستندات و به دور از هرگونه تعصبی تنها برای روشن‌سازی مکه شهری که در طرف مغرب شبه‌جزيره عربستان واقع است از‬ ‫زمان‌های بسيار قديم مرکز مهم بازرگانی بود و کاالی هندوستان‬ ‫حقایق تاریخی تنظیم و ارائه شود‪.‬‬ ‫برای ایجاد و گس��ترش هر دین��ی و از آن مهم‌تر برای ماندگاری از کناره جنوبی عربس��تان که آباد بود به يم��ن و از آن‌جا به مکه‬ ‫آن‪ ،‬باید به بس��تر زایش آن توجه نمود‪ .‬موقعیت جغرافیایی ظهور می‌رفت و از مکه به ش��ام و کناره‌های دريای روم می‌رس��يد که‬ ‫دین اسالم یکی از کلیدهای چرایی گسترش این دین است‪ .‬شبه جای‌گاه پخش کاال بود‪ .‬به اين سبب شهر مکه اهميتی يافته بود و‬ ‫جزيره بزرگی که ميان خليج فارس‪ ،‬دريای عمان‪ ،‬اقيانوس هند و قبيله‌های عرب از همه سو به آن شهر روی می‌آوردند‪.‬‬ ‫بحر احمر قرار دارد و از شمال به سوريه و عراق محدود می‌شود‪ ،‬از از جمله قبيله‌های عرب که از ش��مال به مکه رفته و درآن ش��هر‬ ‫مانده بودند‪ ،‬يکی قبيله قريش بود‪ .‬مردم اين قبيله خود را از فرزندان‬ ‫روزگار باستان به نام عربستان خوانده شده است‪.‬‬ ‫اين س��رزمين‪ ،‬ريگ‌زار خشک و بی‌حاصلی است که آب و آبادی اسماعيل پسر ابراهيم می‌شمردند‪ .‬پيش از ظهور اسالم قبيله‌های‬ ‫درآن نيست مگر درگوشه جنوب غربی آن که يمن خوانده می‌شود عرب دين‌های گوناگون داشتند‪ .‬عرب‌های حيره بعضی مسيحی و‬ ‫و کناره‌ه��ای بح��ر احمر که از زم��ان قديم بندرها و ش��هرهای بعضی زردشتی بودند و دين‌های ايرانی ديگر مانند مانوی و مزدکی‬ ‫کوچکی در آن بوده اس��ت‪ .‬جمعيت عربس��تان هميش��ه کم بوده هم ميان ايشان رواج داشت‪ .‬عرب‌های شام که زير فرمان روميان‬ ‫اس��ت‪ .‬قبيله‌های عرب جداجدا و پراکن��ده هر يک در نقطه‌ای به س��ر می‪-‬کردند بيش‌تر عيسوی بودند‪ .‬در يمن آيين يهود بيش‌تر‬ ‫گله‌داری و پرورش اس��ب و شتر س��ر می‌کردند و زندگی‌شان به رواج داشت‪ .‬اما قبيله‌های بيابان‌گرد بت‌پرست بودند و هرقبيله بتی‬ ‫صحراگردی و چادرنشينی می‌گذشت‪ .‬چون اين سرزمين در مسیر مخصوص خود داش��ت‪ .‬اين بت‌ها را در مکه که ش��هر بازرگانی‬ ‫هند به کش��ورهای متمدن ديگر مانند بين‌النهرين «عراق امروز» و مرکز اجتماع ايش��ان بود گذاش��ته بودند و هرسال برای زيارت‬ ‫و ش��ام و مصر و يونان قرار داشت از ديرزمانی بازرگانان کاالهای بت‌های خود به مکه می‌آمدند و در ضمن با يک‌ديگر داد و س��تد‬ ‫هند را که بيش‌تر بخور يعنی گياه‌های خوش‌بوی سوختنی و عاج می‌کردند‪ .‬سخن‌وران و داستان‌سرايان هم در اين اجتماعات شعر‬ ‫و ادويه خوراکی بود از اين راه می‌بردند‪ .‬پس در بعضی از ش��هرها و خطبه و داس��تان برای مردم می‪-‬سرودند و پاداش می‌يافتند‪ .‬در‬ ‫مکه سلطنت و حکومت وجود نداشت و‬ ‫داد و س��تد رواجی داشت‪ .‬اما عرب‌های‬ ‫مردم آن ش��هر به رسم قبيله‌ای زندگی‬ ‫بيابان‌گرد بيش‌تر به راه‌زنی و غارت‌گری‬ ‫اگر کسی برده‌ای خریداری‬ ‫می‌کردند‪.‬‬ ‫می‌پرداختند‪.‬‬ ‫می‌کرد‪ ،‬ریسمانی را به گردن‌اش‬ ‫برده‌گی��ری در می��ان اع��راب پیش از‬ ‫پي��ش از اس�لام در عربس��تان تم��دن‬ ‫می‌افکند و چون حیوانی او را به‬ ‫اسالم رایج بوده اس��ت‪ .‬بازرگانان برده‬ ‫درخش��ان و دولت‌های بزرگ و نيرومند‬ ‫که آن‌ها را نخاس می‌خواندند‪ ،‬از نواحی‬ ‫نبود‪ .‬داري��وش بزرگ در کتيبه‌های خود‬ ‫خانه‌اش می‌کشید‬ ‫گوناگون بردگان را به مکه می‌آوردند و‬ ‫عربستان را از جمله کشورهایی می‌شمارد‬ ‫می‌فروختند‪ .‬مشهورترین تاجر برده در‬ ‫که زير فرمان و باج‌گزار او بودند‪ .‬کمبوجيه‬ ‫هنگامی که به مصر لشکرکشی می‌کرد يکی از قبيله‌های عرب را قبل از اس�لام‪« ،‬عبداله جدعان تمیمی» نام داشت‪ .‬جرجی زیدان‬ ‫که ميان فلسطين و مصر مسکن داشتند‪ ،‬واداشت که آب نوشيدنی می‌نویسد‪« :‬اگر کس��ی برده‌ای خریداری می‌کرد‪ ،‬ریسمانی را به‬ ‫سپاه فراوان او را در بيابان فراهم کنند‪ .‬خشايارشا نيز در لشکرکشی گ��ردن‌اش می‌افکند و چون حیوانی او را به خانه‌اش می‌کش��ید‪».‬‬ ‫راه‌های برده‌گیری در میان عرب جاهلی گوناگون بود‪.‬‬ ‫به يونان فوجی از عرب‌های شترسوار درخدمت خود داشت‪.‬‬ ‫در دوره ساس��انيان دو قسمت از عربستان که يکی واليت يمن و در کت��اب تاریخ بردگی این‌گونه آمده اس��ت‪« :‬اعراب که هم‌واره‬ ‫ديگری قسمت شمالی عربستان و جنوب غربی بين‌النهرين بود زير مشغول جنگ‪ ،‬جدال‪ ،‬غارت و چپاول اموال یک‌دیگر بودند‪ ،‬زنان و‬ ‫مردان و کودکان قبیله‌ی مغلوب را اسیر و بنده کرده و آن‌ها را در‬ ‫نفوذ شاهنشاهان ايران درآمد‪.‬‬ ‫قريب پنجاه سال پيش از هجرت محمدبن‌عبداله‪ ،‬يکی از بزرگان بازارهای متعدد بنده‌فروشی که مهم‌ترین آن‌ها بازار عکاظ بود به‬ ‫يمن که «سيف‌بن‌ذی‌يزن» نام داشت و خود را از فرزندان پادشاهان معرض خرید و فروش می‌گذاشتند…‬ ‫قديم آن سرزمين می‌دانست به ايران پناه برد و انوشيروان يکی از «مادر زید بن حارثه (غالم محمدبن‌عبداله) از طایفه طی و خودش‬ ‫س��رداران خود را که نام‌اش «وهرز» بود با لش��کری به فتح يمن از قضاعه بود‪ .‬هنگامی‌که وی برای دیدن اقوام و خویش��اوندان به‬ ‫فرس��تاد‪ .‬س��پاه ايران آن ناحيه را از چنگ حبشيان بيرون آوردند‪ .‬سفر رفته بود جمعیتی از (بنی‌القین‌بن‌جر) به محلی که زید و طایفه‬ ‫از آن پس يمن به شاهنش��اهی ايران پيوست و فرمان‌داران ايرانی او می‌زیس��تند یورش آوردند و پس از غارت‪ ،‬زید را اسیر ساخته و‬ ‫تا رواج اسالم بر آن سرزمين حکومت می‌کردند‪ .‬در سراسر بيابان در بازار عکاظ به (حکم ابن جرام) فروختند‪ .‬حکم نیز زید را به عمه‬ ‫سوريه و قسمت شمالی عربستان از سه قرن پيش از اسالم يکی خود خدیجه بخشید و خدیجه او را به محمد تقدیم کرد‪»...‬‬ ‫از طايفه‌های عرب که «بنولخم» خوانده می‌شدند‪ ،‬حکومت يافتند‪ .‬عرب‌ها اس��یران جنگی را معمولن نزد خود نگاه می‌داشتند تا پول‬ ‫مرکز ايشان شهر «حيره» در نزديکی کوفه امروزی بود و پادشاهان بیاورند و او را آزاد سازند و اگر پول نمی‌دادند‪ ،‬موی جلوی سر اسیر‬ ‫«حيره» دست‌نش��انده شاهان ساسانی بودند‪ .‬نزديک بيست سال را می‌بریدند و آن را در جعبه تیر گذارده اس��یر را در میان خود رها‬ ‫پيش از اس�لام آخرين پادش��اه اين خاندان به فرمان خسرو پرويز می‪-‬کردند و اسیر مزبور نمی‌توانست از میان آنان برود‪...‬‬

‫آنالیزور‬

‫آیا ما انسان دوست ایم ‪ ،‬ایران دوست ایم و یا‬ ‫این که فقط خودمان را دوست داریم؟‬

‫حس�ن ماسالی‪ /‬آیا ما انسان دوس��ت‌ایم‌‪ ،‬ایران دوست‌ایم و یا‬ ‫این‌که فقط خودمان را دوست داریم؟‬ ‫سال‌ها اس��ت ک ‌ه تعداد زیادی از ایرانیان‌‪ ،‬به‌خاطر دیکتاتوری و‬ ‫ترور و اختناق در ایران‪ ،‬زندگی در تبعید را انتخاب کرده‌اند‪ .‬آمار‬ ‫دقیقی در اختیار ندارم‪ ،‬اما در حدود سه میلیون نفر مهاجر ایرانی‬ ‫در خارج از کشور زندگی می‌کنند‪.‬‬ ‫خوش‌بختان��ه‪ ،‬تعداد قابل توجه‌ای از ایرانیان که درخارج زندگی‬ ‫می‌کنند‪ ،‬ازنظر مق��ام علمی‪ ،‬هنری و امکانات اقتصادی و مالی‬ ‫درکش��ورهای مختلف جهان‪ ،‬انس��ان‌های موفقی هس��تند و از‬ ‫موقعی��ت ممتازی نیز در این کش��ورها برخوردارند‪ .‬اما بس��یار‬ ‫غم‌انگیز اس��ت که مش��اهده می‌کنیم اکثراین محافل «نه همه‬ ‫آنان»‪ ،‬نس��بت به آن‌چه که در ایران می‌گذرد و نسبت به آن‌چه‬ ‫به‌ مردم ایران روا می‌دارند‪ ،‬و نس��بت به سرنوش��ت انسان‌های‬ ‫دردمند‪ ،‬احساس مسوولیت‌ نمی‌کنند‪.‬‬ ‫برخی از این محافل در آمریکا و اروپا‪ ،‬حتی بدون شرمنده‌گی‪ ،‬با‬ ‫جنایت‌کاران حاکم در ایران «روابط نوکر‌‌منشانه و دالل‌منشانه»‬ ‫خود را که ناشی از یک «فرهنگ لمپنی» است‪ ،‬هم‌چنان حفظ‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬ ‫درمقاب��ل‪ ،‬مش��اهده می‌کنیم ک��ه تعداد زی��ادی از ایرانیان که‬ ‫به‌خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند‪ ،‬با وجودی‌‌که از نظر معیشتی‌‬ ‫در تنگنا هستند‪ ،‬با گوناگونی اندیشه‪ ،‬نقش برجسته‌ای درحمایت‬ ‫از مبانی حقوق بشر و در مسیر دموکراسی‌خواهی و برابری‌طلبی‬ ‫‌ایفا می‌کنند‪.‬‬ ‫اس��تمرار دیکتاتوری‪ ،‬ترور و اختناق در ایران موجب ش��ده است‬ ‫که بسیاری از ما‌تابعیت‌ یک کشور در خارج از ایران را بپذیریم‪.‬‬ ‫ام��ا زندگی در تبعی��د و آواره‌گی‌نمی‌تواند مانع از آن باش��د که‬ ‫انگیزه‌های‌انسان‌‌دوستی‪ ،‬ایران‌دوستی‪ ،‬هم‌بسته‌گی با دردمندان‬ ‫ای��ران و جهان‪ ،‬و انگیزه مبارزه علیه دیکتاتوری و فاشیس��م را‬ ‫از دست بدهیم‪.‬‬ ‫هم‌اکن��ون در سراس��ر جه��ان مش��اهده می‌کنیم ک��ه جنب و‬ ‫جوش عظیمی در کش��ورهای مختل��ف جهان‪ ،‬بر علیه حکومت‬ ‫دیکتاتوری – فاشیستی در ایران برپا است‌ و آوارگان‌ و بسیاری‬ ‫از مهاجرین ایرانی درد و رنج‌ مردم ایران را فراموش نکرده‌اند‪.‬‬ ‫ام��ا بخش��ی ازایرانی��ان «نه همه آن��ان» که‌ ب��ه‌ موفقیت‌های‬ ‫ی و امتیازهای‌اجتماعی‌ در کش��ورهای اروپا‪ ،‬آمریکا و‬ ‫اقتص��اد ‌‬ ‫کانادا ‪ ...‬دس��ت یافته‌اند‪ ،‬احس��اس مس��یولیت چندانی در قبال‬ ‫مردم دردمند ایران در داخل کش��ور و یا در ارتباط با دردمندان و‬ ‫آوارگان خارج از کشور نمی‌کنند‪.‬‬ ‫ت که‪:‬‬ ‫پرسش اساسی این‌ اس ‌‬ ‫آی��ا‪ ،‬از این‌ک��ه در ایران زنان را سنگ‌س��ار می‌کنن��د‪ ،‬از این‌که‬ ‫روزمره جوان��ان آزاداندیش را تیرباران می‌کنند‪ ،‬از این‌که حقوق‬ ‫اولیه انس��انی و مدنی را از مردم ایران س��لب کرده‌اند‪ ،‬از این‌که‬ ‫بیش از ش��ش‌هزار نفر پناهنده سیاس��ی در کشورهای هم‌جوار‬ ‫ای��ران زندگی غم‌انگیزی را می‌گذرانن��د‪ ،‬می‌توانیم دربرابر همه‬ ‫این مس��ایل بی‌تفاوت باش��یم و عکس‌العملی از خودمان نشان‬ ‫ندهیم؟‬ ‫در نشس��ت‌ها و مالقات‌ه��ای گوناگونی که با تع��دادی از این‬ ‫نخبه‌گان میلیونر خارج از کش��ور داش��ته‌ام‪ ،‬مشاهده کرده‌ام که‬ ‫بخ��ش بزرگ��ی از این میلیونر و بیلیونرها ‪ ،‬هیچ‌گونه احس��اس‬

‫مس��یولیتی درباره شرایط ناهنجار انسان‌های دردمند و یا درباره‬ ‫مناس��بات ضدانس��انی ک��ه در جامع��ه ایران حکم‌فرما اس��ت‪،‬‬ ‫نمی‌کنند‪.‬‬ ‫به‌ط��ور مث��ال‪ :‬به چند نفر ن��ام‌دار که از ش��هرت اجتماعی و از‬ ‫امکانات مالی گس��ترده‌ای در خارج از کش��ور برخوردارند‪ ،‬رجوع‬ ‫کردم و پیش‌نهاد کردم‪ :‬هم‌وطن عزیز‪ ،‬بیایید شما و چند نفر دیگر‬ ‫ک��ه از موقعیت‌‌اقتصادی و اجتماعی ممتازی برخوردارید‪ ،‬به‌طور‬ ‫قانونی موسسه‌ای ایجاد کنید و مثل بسیاری از ثروت‌‌مندان این‬ ‫کشورها‪ ،‬یک «بنیاد غیر انتفاعی» به ثبت برسانید و از آن‌طریق‬ ‫به دردمندان ایرانی در داخل و خارج از کش��ور یاری برسانید‪ ،‬و‬ ‫می‌دانید که چنین کمک‌هایی را نیز می‌توانید به حس��اب مالیات‬ ‫خ��ود منظور دارید‪ ،‬نه تنها چیزی از دس��ت نمی‌دهید‪ ،‬بلکه نام‬ ‫نیکی نیز از خودتان در جامعه به یادگار می‌‌گذارید!‬ ‫پاسخ این افراد به‌من این‌ بود‪ :‬آقا برو زندگی خودت را بکن‪ ،‬با‬ ‫این‌کار ها چه‌کار داری؟ بگذار ببینیم عاقبت در این مملکت چه‬ ‫می‌شود‪ ،‬آن‌گاه تصمیم می‌گیریم !‬ ‫این‌گونه برخوردها و این‌گونه بی‌تفاوتی‌ها نس��بت به‌سرنوشت‬ ‫انسان‌ها‪ ،‬از فرهنگ خاصی نشات می‌‌گیرد که مربوط به جوامع‬ ‫عقب‌مانده و یا به‌اصطالح در حال رشد می‌باشد‪ ،‬و به‌طور اخص‬ ‫بینش و منش بخش بزرگ��ی از «بورژوازی دالل‌منش» جوامع‬ ‫آفریقا – آسیا – آمریکای التین را تشکیل می‌دهد‪.‬‬ ‫در این‌باره‪ ،‬یکی از اس��اتید دانش‌گاه و پژوهش‌گر به‌نام «آندره‬ ‫گون��در فرانک»(‪ )1‬کتابی به‌نام «لمپن بورژوازی» انتش��ار داده‬ ‫است که در آن خصوصیات و مناسبات ناهنجار جوامع آمریکای‬ ‫التین را تش��ریح می‌کند و س��پس به فرهنگ‪ ،‬بینش و منش‬ ‫اقش��ار مختلف جامعه از جمله به نقش بورژوازی«ثروت‌‌مندان»‬ ‫آن جامعه می‌پردازد و نش��ان می‌دهد که قش��ر کوچکی‪ ،‬در اثر‬ ‫زد و بند‌های داخلی و بین‌المللی به ثروت کالن دس��ت می‌یابند‬ ‫و از این‌طریق درسرنوش��ت سیاسی کشور نیز دخالت می‌کنند و‬ ‫با ایجاد مناس��بات مافیایی‌ و با اتخاذ راه‌کارهای دالل منشی و‬ ‫قاچاقچی‌گری‪ ،‬کوش��ش می‌کنند که فقط به‌ثروت کالن‌ دست‬ ‫یابند‪ ،‬و بر اس��اس چنین بینش و منش��ی‪ ،‬مناس��بات خود را در‬ ‫سطح ملی و بین‌المللی تنظیم می‌کنند ‪.‬‬ ‫ای��ن افراد و محاف��ل به کارهای‌تولی��دی‌‪ ،‬خدمات اجتماعی و‬ ‫تکامل بخش��یدن مناس��بات اجتماعی و فرهنگی که براس��اس‬ ‫معیارهای دموکراسی‌خواهی و حقوق بشر استوار باشد‪ ،‬عالقه‌ای‬ ‫نشان نمی‌‌دهند ‪.‬‬ ‫جامع��ه‌ای ک��ه در آن‪ ،‬قدرت سیاس��ی و مالی در دس��ت چنین‬ ‫محافلی ق��رار بگیرد‪ ،‬تمام مناس��بات اجتماعی‌‌فرهنگی مردم از‬ ‫هم گسس��ته‌ خواهد ش��د و اثرات ناهنج��ار و نامطلوب خود را‬ ‫در همه طبقات و اقش��ار اجتماعی به‌ج��ای می‌گذارد‪ .‬در چنین‬ ‫ن پرولتاریا»‬ ‫مناسباتی‪ ،‬و در ارتباط با لمپن بورژوازی نقش‌ «لمپ ‌‬ ‫نیز در جامعه برجسته می‌شود‪ ،‬و حتا «لمپنیسم» در سازمان‌های‬ ‫سیاسی اثرات ناهنجار خود را به‌جای می‌گذارند‪.‬‬ ‫درباره لمپنیس��م‪ ،‬کتاب دیگری وجود دارد که توسط «علی اکبر‬ ‫اکبری»(‪ )2‬نگاشته شده است که زمان رژیم شاه در ایران انتشار‬ ‫یافته بود‪.‬‬ ‫ادامه درصفحه ‪19‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪17‬‬

‫‪17‬‬


‫سپيـرين‬ ‫بوم رنگ‬

‫آسپيـرين‬

‫فرورتیش رضوانیه ‪ /‬يک سرمايه‌دار معروف در‬ ‫دفتر كار خود كه طبقه يازدهم يك برج است‪ ،‬با دو‬ ‫مرد چينی قرار مالقات دارد‪ .‬پليس برج را مخفيانه‬ ‫محاصره كرده و تيراندازها از پش��ت‌با ‌م برجی كه‬ ‫آن‌سوی خيابان اس��ت‪ ،‬محل مالقات را زير نظر‬ ‫دارند و منتظر رسيدن چينی‌ها هستند‪.‬‬ ‫شما مدير‌اجرايی مراسم افتتاحيه ساختمان جديد‬ ‫ی ايران هس��تيد‪ .‬مقام��ات دولتی‪،‬‬ ‫كتاب‌خان��ه‌مل ‌‬ ‫شخصيت‌های هنری و فرهنگی‪ ،‬سفرا و مهمانان‬ ‫خارجی از كشورهای مختلف در اين مراسم حضور‬ ‫دارند‪ .‬شب قبل از نگرانی خواب‌تان نبرده و تا صبح‬ ‫به برنامه‌های امروز فكر كرده‌ايد‪ .‬سردرد شديدی‬ ‫داريد‪ .‬س��الن كنفرانس را ترك می‌كنيد‪ .‬در راه‌رو‬ ‫از هم‌كارتان يك قرص آس��پيرين می‌گيريد و به‬ ‫آبدارخانه می‌رويد‪ .‬آبدارچی نيست‪ .‬داخل يخچال‬ ‫آب‌ميوه و ش��ربت‌های مختلف��ی می‌بينيد اما به‬ ‫آن‌ها دس��ت نمی‌زنيد‪ .‬قرص را با يك ليوان آب‬ ‫می‌خوريد‪ .‬وقتی دوب��اره می‌خواهيد بطری آب را‬ ‫داخل يخچال بگذاريد ناگهان سرتان گيج می‌رود‬ ‫و تعادل‌تان را از دس��ت می‌دهيد‪ .‬به اطراف چنگ‬ ‫می‌اندازي��د تا زمي��ن نخوريد‪ .‬دس��ت‌تان به پارچ‬ ‫آب‌زرش��ک می‌خورد‪ .‬پارچ روز زمي��ن می‌افتد و‬ ‫می‌ش��كند‪ .‬ش��ما از هوش می‌رويد و روی زمين‬ ‫می‌افتيد‪ .‬چند لحظه بعد آبدارچی می‌آيد و با ديدن‬ ‫شما فرياد می‌كشد‪ .‬آقای قوی‌هيكلی می‌آيد و با‬ ‫ديدن پيكر غرق به خون شما‪ ،‬در بی‌سيم می‌گويد‪:‬‬ ‫«در طبقه دوازدهم يك جنازه داريم‪»...‬‬ ‫ماموران امنيت��ی بالفاصله پس از اعالم وضعيت‬ ‫اضط��راری‪ ،‬مقامات و مهمانان مه��م را به خارج‬ ‫از س��اختمان كتاب‌خانه اسكورت می‌كنند‪ .‬كسی‬ ‫نمی‌داند كه قرص تاري ‌خ مصرف گذشته خورده‌ايد‪.‬‬ ‫در آمبوالنس به ش��ما س��رم وصل می‌كنند ولی‬ ‫چون تاريخ مصرف آن گذشته است‪ ،‬شما بيش‌تر‬ ‫مسموم می‌شويد‪.‬‬ ‫چينی‌ها با محافظان خود وارد برج می‌ش��وند و با‬ ‫تاجر مالقات می‌كنند‪ .‬آن‌ها به توافق می‌رس��ند‬ ‫ك��ه مرد چينی در كارخان��ه‌اش يكی از كاالهای‬ ‫مع��روف خارجی كه در ايران فروش خوبی دارد را‬ ‫ی فقط‬ ‫تقلبی بسازد و تحويل بدهد‪ .‬كارخانه‌دار چين ‌‬ ‫پ��ول نقد ايرانی می‌گيرد‪ ،‬س��رمايه‌دار ايرانی يك‬ ‫سامسونت پر از چك‌پول روی ميز می‌گذارد‪ .‬گروه‬ ‫پليس‌ويژه يك كپس��ول گاز اشك‌آور را به داخل‬ ‫سویيت پرتاب می‌كند و بالفاصله به جست‌وجو در‬ ‫سویيت می‌پردازد‪ .‬خدمت‌كار سویيت‪ ،‬سامسونت‬ ‫را از روی مي��ز برمی‌دارد و از راه كانال ش��وتينگ‬ ‫ی با پليس درگير‬ ‫زباله فرار می‌كند‪ .‬محافظان چين ‌‬ ‫می‌ش��وند‪ .‬خدمت‌كار در حالی كه سامس��ونت را‬ ‫محكم در دستش گرفته است آهسته از پاركينگ‬ ‫برج خارج می‌ش��ود‪ .‬يك مامور پليس به او فرمان‬ ‫ايست می‌دهد‪ .‬خدمت‌كار می‌دود‪.‬‬ ‫آژير آمبوالنسی كه شما را حمل می‌كند خراب است‬

‫و كار نمی‌كند‪ .‬چند لحظه بعد خدمت‌كار فراری با‬ ‫آمبوالنس ش��ما تصادف می‌كند‪ .‬تكنس��ين‌های‬ ‫اورژان��س او را ه��م كن��ار ش��ما می‌خوابانند‪ .‬در‬ ‫بيمارس��تان خدمت‌كار را ب��ه اتاق‌عمل می‌برند و‬ ‫در آن‌جا از داروی بی‌هوشی كه تاريخ مصرف آن‬ ‫گذشته استفاده می‌كنند و او فوت می‌كند‪ .‬وقتی به‬ ‫هوش می‌آييد‪ ،‬نگهبان بيمارستان يك سامسونت‬ ‫به ش��ما می‌ده��د و می‌گويد كه تكنس��ين‌های‬ ‫اورژانس آن را تحويل داده‌اند‪ .‬كنجكاو می‌ش��ويد‬ ‫كه بدانيد داخل كيف چرمی گران چه چيزی است‪.‬‬ ‫از نگهبان تش��كر می‌كنيد‪ .‬قفل كيف را با دسته‬ ‫قاش��ق می‌شكنيد‪ .‬چك‌پول‌ها را می‌بينيد‪ .‬هنگام‬ ‫پرداخت صورت‌حس��اب بيمارس��تان برای كمك‬ ‫ن تومان به صندوق‬ ‫به بيماران نيازمند‪ ،‬پنج‌‌ميليو ‌‬ ‫بيمارس��تان می‌دهيد و بالفاصله به نزديك‌ترين‬ ‫دفتر خدمات هوایی و مسافرتی می‌رويد‪.‬‬ ‫بع��د از ي��ك م��اه اقام��ت در دبی‪ ،‬ب��ه تهران‬ ‫برمی‌گردي��د‪ .‬س��رتان را ب��ه پش��ت صندل��ی‬ ‫تكي��ه می‌دهيد و ب��ه نتيجه مذاك��رات‌ خود با‬ ‫فروشندگان خانه‌های پيش‌ساخته فكر می‌كنيد‪.‬‬ ‫هيچ‌وق��ت تصور نمی‌كرديد كه يك روز بتوانيد‬ ‫چند ه��زار خانه پيش‌س��اخته مدرن در ش��هر‬ ‫زلزله‌زده بم احداث كنيد‪ .‬سردرد عجيبی داريد‪.‬‬ ‫مس��افر بغل‌دستی‌ شما خارجی است و می‌گويد‬ ‫ك��ه ق��رص ه��م‌راه دارد‪ .‬ماجرای آس��پيرين‬ ‫تاريخ‌گذش��ته را برای او تعريف می‌كنيد‪ .‬مسافر‬ ‫خارجی می‌خندد و ش��ما را مطمئن می‌كند كه‬ ‫قرص را خودش روز گذش��ته از داروخانه‌ای در‬ ‫زوريخ خريده اس��ت‪ .‬مهم��ان‌دار يك ليوان آب‬ ‫برای‌ت��ان م��ی‌آورد‪ .‬ق��رص را می‌خوريد‪ .‬چند‬ ‫دقيقه بعد مس��افر خارجی عذرخواهی می‌كند و‬ ‫می‌گويد كه اش��تباهی يك ق��رص ديگر را به‬ ‫شما داده اس��ت‪ .‬احس��اس می‌كنيد كه تبديل‬ ‫به ماشين لباس‌شویی ش��ده‌ايد و چيزی داخل‬ ‫ش��كم‌تان می‌چرخد‪ .‬می‌ترسيد از جای‌تان بلند‬ ‫ش��ويد‪ .‬می‌دانيد كه نمی‌توانيد توالت هواپيما را‬ ‫برای مدت طوالنی اشغال كنيد‪ .‬تمام افكارتان‬ ‫را متمركز می‌كنيد تا ببينيد چطور می‌شود پس‬ ‫از ف��رود هواپيم��ا زودتر از بقيه پياده بش��ويد و‬ ‫خودت��ان را به دست‌ش��ویی ترمين��ال فرودگاه‬ ‫برس��انيد‪ .‬صورت‌ت��ان را ب��ه شيش��ه پنج��ره‬ ‫هواپيما می‌چسبانيد و برای فرود لحظه‌شماری‬ ‫می‌كنيد‪ .‬خلبان از بلندگوها می‌گويد‪« :‬مسافران‬ ‫گرامی! فرودگاه مسدود اس��ت‪ .‬مجبور هستيم‬ ‫در ف��رودگاه اصفهان ف��رود بياييم‪ ».‬نمی‌توانيد‬ ‫بيش‌ت��ر از اين تحمل كني��د‪ .‬كمربندتان را باز‬ ‫مي‌كنيد تا به طرف دستش��ویی هواپيما برويد‪.‬‬ ‫سرمهمان‌دار روی ش��انه‌تان می‌زند و با لحنی‬ ‫جدی می‌گويد‪« :‬لطفن روی صندلی بنش��ينيد‬ ‫و از جای‌ت��ان ت��كان نخوريد‪ .‬م��ا در وضعيت‬ ‫اضطراری هستيم و بايد دور بزنيم»‪.‬‬

‫آسپيـرين‬

‫پيـرين‬

‫بابا اومده! لومیا آورده!‬

‫دامون روزبه ‪ /‬انگار همین چند روز پیش بود که نوکیا ساالر و فرماندار و سردار‬ ‫و تیمس��ار گوش��یها در این کره زمین بود‪ ،‬اما با وارد ش��دن آیفون و جون گرفتن‬ ‫شرکتهایی مثل سامسونگ و سونی (سونی اریکسون سابق که مرحوم شد!)‪ ،‬عملن‬ ‫نوکیا به یک افسر نگهبان در این زمینه تبدیل شد! حتی گوشیهایی مثل سری ‪E‬‬ ‫و ‪ N‬هم نتوانست کمک چندانی به رقابت نوکیا کنند‪.‬‬ ‫اما این ش��رکت برای ادامه رقابت با تغییر روند کار‪ ،‬پس از آن که با مس��ووالن‬ ‫ماکروسافت رو هم ریختند‪ ،‬حاال لومیا ‪ 800‬را آماده کردند‪ .‬این گوشی از سیستم‬ ‫عامل موبایل فون اس��تفاده میکند و از نظر ظاهری ش��بیه نوکیا ‪ 9N‬است‪ .‬لومیا‬ ‫‪ 800‬تلفنی با طراحی زیبا است که سیستم عاملی با رابط کاربری خوب و خوش‬ ‫دس��ت روی آن نصب ش��ده اس��ت‪ .‬اما بزرگ‌ترین مش��کل آن‪ ،‬تازه نفس بودن‬ ‫سیس��تم عامل و کمبود نرم افزار بر روی آن اس��ت‪ .‬اگر جزو کاربران حرفه‌ای به‬ ‫حساب می‌آیید‪ ،‬در استفاده از این سیستم عامل به محدودیت‌های مختلفی برخورد‬ ‫می‌کنید که باید برای حل ش��دن ش��ان صبر کنید‪ .‬اما اگر به دنبال یک تلفن زیبا‬ ‫با دوربین خوب ‪ 8‬مگاپیکسلی و یک سیستم عامل ساده و خوش دست میگردید‬ ‫شاید این گوشی به کارتان بیاید‪ .‬این گوشی در حال حاضر در بازار با قیمت ‪$620‬‬ ‫به فروش می‌رسد‪ .‬در ضمن برای خواندن بیشتر در مورد لومیا‪ ،‬به سایت نارنجی‬ ‫مراجعه کرده و عنوان «لومیا ‪ 800‬اولین ویندوز فون از نوکیا» را دنبال کنید‪.‬‬ ‫ام��ا بحث ماکروس��افت ت��ا داغه‪،‬‬ ‫بش��نوید از همکاری بیل گیتس با‬ ‫چین برای ساخت راکتور هسته‌ای‬ ‫ایمن!‬ ‫بیل گیت��س می‌خواهد به چین در‬ ‫ایمن س��ازی بیش��تر نیروگاه‌های‬ ‫هس��ته‌ای این کش��ور کمک کند‪.‬‬ ‫بیل می‌خواهد این کار را با طراحی‬ ‫جدید و ابتکاری با همکاری میان مهندسان چینی و کمپانی ‪ Terrapower‬که‬ ‫توس��ط خود بیل گیتس تاسیس شده آغاز کند‪ .‬طراحی نیروگاه هسته‌ای که عمر‬ ‫مفید بیشتری و به عالوه بتواند انرژی پاک را با کم‌ترین زباله تولید کند‪ ،‬از اهداف‬ ‫این گروه خشن است‪.‬‬ ‫بیل گیتس انتظار دارد که کار روی این راکتور که جزو راکتورهای نسل چهارم قرار‬ ‫می‌گیرد هزینه‌ای در حدود ‪1‬بیلیون دالر و حدود پنج س��ال زمان ببرد‪ ،‬همچنین‬ ‫ش��بکه ‪ bbc‬هم در گزارش��ی در مورد کمپانی ‪ Terrapower‬که توسط بیل‬ ‫گیتس تاسیس شده توضیح داده که هدف این شرکت تولید راکتورهای هسته‌ای‬ ‫جدیدی اس��ت که به مراتب امن‌تر از مدل‌های قبلی خواهند بود و بتوانند به طور‬ ‫مداوم تا ‪ 60‬سال تولید انرژی کنند‪ .‬بیل گیتس در مصاحبه‌ای که در مورد این ایده‬ ‫داشت به شدت روی ایمن بودن آن تاکید داشت و اعالم کرد این راکتور قرار است‬ ‫طوری طراحی شود که بدون نیاز به دخالت نیروی انسانی به تولید انرژی بپردازد‪.‬‬ ‫او هم‌چنین از س��اخت اولین نیروگاه در ایران هم خبر داد! ش��وخی کردم بابا چرا‬ ‫هل می‌کنی!؟‬

‫‪18‬‬

‫‪ 18‬هفت‬

‫بهترین گجت‌ها از نگاه تایم چه بود؟‬

‫اما امس��ال هم مجله تایم‪ ،‬برترین‬ ‫گجت‌های س��ال را انتخاب کرده‬ ‫است‪ .‬این لیست شامل ‪ 10‬گجت‬ ‫بوده‪ ،‬اما فاتح این لیست‪ ،‬عزیز دل‪،‬‬ ‫آی‌پد ‪ 2‬هستش‪ .‬در قسمت توضیح‬ ‫مجله تایم‪ ،‬برای این انتخاب آمده‬ ‫که «باریک‌تر‪ ،‬س��بک‌تر و قوی‌تر‬ ‫از م��دل قبل‪ .‬آی پد ‪ 2‬امس��ال به‬ ‫راحت��ی مقام خودش را به عنوان س��لطان تبلت ها حفظ ک��رد‪ ».‬هر چند به قول‬

‫آسپيـرين‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫گزارش‌گ��رای معروف فوتبال ایران‪ ،‬این چی��زی از ارزش‌های تبلت‌های آندروید‬ ‫کم نمی‌کند‪.‬‬ ‫در این لیست باز هم از اپل رد پایی هست‪ .‬مقام چهار آیفون ‪4‬اس و مقام هشتم‬ ‫مک بوک ایر ‪ 13‬اینچی‪ ،‬جیگر طالی کوچولویی که دل خیلی‌هارو می‌بره‪.‬‬ ‫اما برای این‌که ش��ک نکنید ما از ش��رکت اپل پول گرفتیم تا براشون تبلیغ کنیم‪،‬‬ ‫می‌پردازیم به ادامه لیست‪ ،‬مقام دوم گلکسی نکسوس با سیستم عاملی از گوگل‪.‬‬ ‫ش��اید بتوان گفت تغییرات نه چندان چش��م گیر آیفون ‪4‬اس‪ ،‬یکی از دالیل باال‬ ‫آمدن محبوبیت این گجت بود‪ .‬هر چند نمی‌توان از امکانات جدید آن چشم‌پوشی‬ ‫کرد‪ .‬نمایش��گر ‪ 4.65‬اینچی و رزولوشن ‪ 720p‬و شبکه پر سرعت ‪ 4G LTE‬به‬

‫عمو بیلی راکتور ساز می‌شود!‬

‫آسپيـرين‬

‫آسپيـرين‬

‫میزا کول دیسک‬

‫همراه ‪ NFC‬و کیف پول الکترونیک گوگل از جمله امکانات ویژه این محصول‬ ‫بودند‪ .‬در ادام��ه برای صرفه جویی در جا‪ ،‬بدون توضیحات اضافه ادامه را برایتان‬ ‫لیست می‌کنیم‪:‬‬ ‫رتبه سوم‪ ،‬تبلت ‪ ۱۹۹‬دالری آمازون‪ ،‬کیندل فایر‬ ‫رتبه پنجم‪ ،‬نینتندو ‪3d‬‬ ‫رتبه ششم‪ ،‬لپ‌تاپ‌های به نسبت ارزان قیمت سری ‪ S‬از سونی‬ ‫رتبه هفتم‪ ،‬روکو‪ ،‬تلویزیونی که به صورت کیفیت باال‪ ،‬از شبکه‌های مختلف فیلم‬ ‫پخش می‌کند و قابلیت بازی هم دارد‪.‬‬ ‫رتبه نهم‪ ،‬نمایشگر ‪ 24‬اینچی و سه بعدی سونی برای پلی استیشن‬ ‫رتبه آخر در این لیست هم اختصاص داشت به موتوروال ‪4G Atrix‬‬

‫مرسی که ازم شکایت کردی رقیب!‬

‫در پایان می‌ریم سراغ یک دعوای تبلتی!‬ ‫ش��رکت‌های اپل و سامسونگ درگیری بسیاری سر تبلت‌های خود دارند و بیشتر‬ ‫یاد‌آور کارتون تام و جری هستند‪ .‬در آخرین مورد آن که چند ماه پیش در استرالیا‬ ‫اتفاق افتاد‪ ،‬اپل مدعی ش��ده بود که تبلت گاالکسی تب ‪ 10.1‬سامسونگ از روی‬ ‫تبلت‌های آی‌پد اپل کپی برداری ش��ده‪ .‬رس��انه‌ها هم این درگیری را به تیتر اول‬ ‫اخبار خود تبدیل نمودند و بدین ترتیب نام تبلت سامس��ونگ در اس��ترالیا بر س��ر‬ ‫زبان‌ه��ا افتاد‪ .‬بر اس��اس حکم دادگاه در اس��ترالیا مدتی عرض��ه و فروش تبلت‬ ‫گاالکسی تب ‪ 10.1‬سامسونگ در این کشور بطور موقت متوقف گردید‪ .‬اما بلخره‬ ‫چند روز پیش دادگاهی در س��یدنی که پرونده اپل را پی‌گیری می‌کرد‪ ،‬ممنوعیت‬ ‫عرضه و فروش را لغو کرد تا تبلت سامسونگ بتواند به قفسه فروشگاه‌ها بازگردد‬ ‫آن هم درست در روزهایی که چیزی به تعطیالت کریسمس که بازار خرید بسیار‬ ‫داغ است نمانده‪ .‬هرچند منع فروش موقت ایجاد شده در استرالیا باعث گردید که‬ ‫سامس��ونگ حجم زیادی از فروش تبلت‌های خود در استرالیا را از دست دهد‪ ،‬اما‬ ‫شکایت اپل علیه سامسونگ بهترین بازاریابی برای محصول سامسونگ بوده که‬ ‫شاید سامسونگ با کلی هزبنه هم نمی‌توانست چنین آگاهی عمومی را برای تبلت‬ ‫خود ایجاد نماید‪ .‬بد کردی اپل با خودت!‬


‫آیا ما انسان دوست ایم ‪ ،‬ایران دوست ایم‬

‫ادامه ازصفحه ‪ 17‬و یا این که فقط خودمان را دوست داریم؟‬

‫هردو کتاب نام‌برده‪ ،‬اکنون نایاب هستند‪ .‬به‌سهم خود کوشش‬ ‫می‌کنم که با هم‌کاری دوس��تان عالقه‌‌مند‪ ،‬مجموعه این آثار‬ ‫را هم‌راه با اس��ناد ومدارک دیگر‪ ،‬درارتباط با «لمپن بورژوازی‬ ‫اس�لامی (آفتابه لگن به‌دس��ت میلیاردر)»‪ ،‬را در آینده انتشار‬ ‫دهم تا بیش‌تر با فروپاشی و ازهم گسیخته‌گی فرهنگی‌اقشار‬ ‫مختلف جامعه ایران‪ ،‬ازپایین تا باال بیش‌تر آشنا شویم‪.‬‬ ‫براس��اس چنی��ن واقعیت‌های��ی‪ ،‬اعتقاد دارم ک��ه تحوالت‬ ‫سیاس��ی آینده ایران و جابه‌جایی قدرت سیاسی درایران‪ ،‬باید‬ ‫به‌طور بنیادی صورت بگیرد و نیروهای سیاس��ی‌اجتماعی که‬ ‫مدعی کسب قدرت‌سیاس��ی در ایران هستند‪ ،‬ضروری است‬ ‫که چشم‌انداز روش��ن و برنامه عمل مشخصی برای تحوالت‬ ‫آین��ده جامع��ه ارایه بدهند‪ ،‬و ب��رای تغییر تم��ام معضالت و‬ ‫ناهنجاری‌ه��ای اقتصادی – سیاس��ی – فرهنگی ‪ ،‬گام‌های‬ ‫اساسی و استوار بردارند‪.‬‬ ‫‪(1)‌‌Lumpen Bourgeoisie & Lumpen‬‬ ‫‪Development, by Andre Gunder‬‬ ‫‪Frank,Monthly Review Press, New‌‌York‬‬ ‫‪and London. Originally published in‬‬ ‫‪Montevideo,Uruguay,1970.‬‬ ‫(‪ ‌‌)2‬لمپنیسم ‪ ،‬نوشته علی اکبر اکبری‌‌ ایران‬

‫اتحادیه عرب اعالم کرد‪:‬‬

‫ارجای پرونده سوریه به‬ ‫شورای امنیت سازمان ملل‬

‫شیخ حمد بن‌جاسم آل‌ثانی نخست وزیر قطر روز شنبه‪ 17 ،‬دسامبر‪،‬‬ ‫اعالم کرد اتحادیه عرب پرونده س��وریه را به شورای امنیت سازمان‬ ‫ملل ارسال می‌کند‪ .‬به گزارش الجزیره‪ ،‬نخست وزیر قطر که ریاست‬ ‫کمیته اتحادیه عرب برای بررس��ی بحران س��وریه را برعهده دارد با‬ ‫اش��اره به ادامه کشتار در س��وریه تاکید کرد اتحادیه عرب از شورای‬ ‫امنیت خواهد خواست طرحی را که پیش از این از سوی کشورهای‬ ‫عربی ارایه ش��ده بود به عنوان راه حل مس��ئله س��وریه به رسمیت‬ ‫بشناس��د‪ .‬هم‌زمان سازمان مردمی انقالب سوریه اعالم کرد ‪ 34‬تن‬ ‫دیگر از مخالفان حکومت بشار اسد‪ ،‬رییس جمهوری این کشور‪ ،‬روز‬ ‫شنبه به دست نیروهای امنیتی کشته شدند‪.‬‬ ‫ش��یخ حمد پس از پایان جلسه کمیته اتحادیه عرب گفت‌‪« :‬وزیران‬ ‫خارجه اتحادیه عرب روز چهارش��نبه مسئله ارسال پرونده سوریه به‬ ‫شورای امنیت را بررسی می‌کنند‪».‬‬ ‫او در مورد پروتوکول ارس��اله ناظران مستقل به سوریه برای بررسی‬ ‫تحوالت جاری گفت دمشق امضای طرح را به تاخیر انداخت‪.‬‬ ‫اتحادیه عرب پیش از این یک طرح ‪ 8‬بندی برای حل بحران سوریه‬ ‫پیشنهاد کرده بود اما این اقدام از سوی دمشق بی‌پاسخ ماند‪.‬‬ ‫هم‌زمان‪ ،‬فالح فیاض‪ ،‬مش��اور امنیت ملی عراق‪ ،‬که در راس هیتی‬ ‫و برای مذاکره با بش��ار اس��د‪ ،‬رییس جمهوری س��وریه‪ ،‬برای پایان‬ ‫خش��ونت‌ها به این کشور سفر کرده بود می‌گوید مذاکرات مثبتی در‬ ‫سوریه داش��ته است‪ .‬آقای فیاض سعی دارد بر پایه طرح پیشنهادی‬ ‫اتحادیه عرب به س��وریه‪ ،‬به توافقی برای پایان خش��ونت‌ها در این‬ ‫کش��ور برس��د‪ .‬آقای فیاض گفت در جلس��ه روز چهارشنبه اتحادیه‬ ‫عرب در قاهره اعضای این اتحادیه را در جریان جزییات مذاکراتش‬ ‫در دمشق خواهد گذاش��ت‪ .‬از سویی دیگر اصلی‌ترین گروه مخالف‬ ‫حکومت س��وریه‪ ،‬در تونس کنفرانسی س��ه روزه برگزار کرده است‪.‬‬ ‫شورای ملی سوریه سعی دارد خود را به عنوان دولت در انتظار سوریه‬ ‫برای جانشینی بشار اسد به جامعه جهانی معرفی کند‪.‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪19‬‬

‫‪19‬‬


‫پر شهر‬

‫شبکه خبر‪ ،‬دفتر واشنگتن‬

‫احمد باطبی‪ /‬امروز برای دیدن دوس��تی به تقاطع خیابان ‪ K‬و‬ ‫‪ I‬واشنگتن دی سی‪ ،‬محلی تقریبن مقابل کاخ‌سفید رفته بودم‪.‬‬ ‫قبل از ورود به خیابان ‪ I‬متوجه یک تیم خبری تلویزیونی شدم‬ ‫که خبر‌نگار آن با یک میکروفون زرد رنگ به دنبال سوژه برای‬ ‫مصاحبه می‌گشت‪.‬‬ ‫ای��ن میکروفون قبل��ن‌ هم دیده بودم‪ .‬بالفاصل��ه اتومبیل را در‬ ‫پارکینگ موقت پارک و خودم را به خبرنگار رساندم‪.‬‬ ‫حدس‌ام درس��ت بود‪ .‬آق��ای خبرنگار به هم‌راه فیلم‌بردار س��یاه‬ ‫پوس��ت‌اش برای ش��بکه محترم خبر جمهوری اسالمی در حال‬ ‫تهیه گزارش بود ‪.‬‬ ‫خبرنگار جوان یکی از ش��هروندان آمریکایی را قانع کرده بود تا‬ ‫از او مصاحبه بگیرد‪ .‬با موبایل چند عکس از او گرفتم و برگشتم‬ ‫تا اتومبیل را در جای مناسب‌تری پارک کنم ‪.‬‬ ‫چند دقیقه‌ای طول کش��ید‪ .‬وقتی بازگش��تم مصاحبه تمام شده‬ ‫و شهروند آمریکایی به سمت خیابان ‪ K‬در حال حرکت بود ‪.‬‬ ‫خودم را به او رس��اندم و پرسیدم آیا می‌داند که با چه تلویزیونی‬ ‫صحبت کرده است؟‬ ‫ش��هروند آمریکایی از س��وال من تعجب کرد و پرسید چرا چنین‬ ‫س��والی را می‌پرس��م‪ .‬برای‌اش توضیح دادم ک��ه ایرانی‌ام و این‬ ‫ش��بکه تلویزیونی را می‌شناسم‪ .‬گفتم ش��بکه ‪ IRINN‬شبکه‬ ‫خب��ری حکومت ایران اس��ت و من عالقه‌مند هس��تم بدانم چرا‬ ‫او به عنوان یک ش��هروند آمریکایی حاضر شده تا با یک شبکه‬ ‫وابسته به حکومت ایران صحبت کند؟‬ ‫ش��هروند آمریکایی معتقد بود که این ش��بکه وابسته به حکومت‬ ‫ایران نیس��ت‪ .‬اگ��ر این‌چنین بود قطعن اج��ازه فعالیت در خاک‬ ‫آمریکا را نداشت‪.‬‬ ‫از او پرسیدم چقدر به این حرفی که می‌گوید مطمین هستید؟‬ ‫او پاس��خ داد خبرنگار ش��بکه خبر به او ن��ام تلویزیون دیگری را‬ ‫گفته است‪.‬‬ ‫لینک شبکه خبر را روی آیفون‌ام باز کردم و نشان‌اش دادم ‪.‬‬ ‫پرسیدم آرم روی میکروفون را به خاطر دارد؟‬ ‫او بادیدن صفحه وب‌سایت شبکه خبر آشفته شد‪.‬‬ ‫برای این‌که بیش از این مضطرب نش��ود از او پوزش خواس��ته و‬ ‫خدا‌حافظی کردم‪.‬‬ ‫به سمت خبرنگار شبکه خبر رفتم‪ .‬او با دیدن من لب‌خندی زد و‬ ‫پرسید آیا مصاحبه می‌کنم؟‬ ‫گفت��م قبل از صحبت درباره مصاحبه من از او چند س��وال دارم‪.‬‬ ‫پرس��یدم آی��ا او برای تلویزی��ون خبری حکومت ای��ران فعالیت‬ ‫می‌کند؟‬ ‫خبرنگار جوان قدری دس��ت‌پاچه شد و پاس��خ داد خیر‪ ،‬او برای‬ ‫آتالنتی��ک ت��ی وی ‪ Atlantic Television‬در حال تهیه‬ ‫گزارش است‪.‬‬ ‫گفتم اما آرم روی میکروفون آرم شبکه خبر ایران ‪ IRIN‬است ‪.‬‬ ‫او ح��رف من را تایید ک��رد و گفت که ای��ن گزارش‌ها را برای‬ ‫تلویزیون دیگری تهیه می‌کند و آن‌ها این گزارش‌ها را در اختیار‬ ‫شبکه خبر قرار می‌دهند‪.‬‬ ‫پرس��یدم یعن��ی رس��انه‌ای ک��ه او ب��رای آن فعالی��ت می‌کند‪،‬‬ ‫گزارش‌های شبکه خبر ایران را تهیه می‌کند؟‬ ‫خبرنگار با تایید این موضوع گفت که ش��بکه خبر نیازمندی‌های‬ ‫خود را اعالم کرده و او نیز از سوی رسانه‪-‬اش گزارش مربوط به‬ ‫‪20‬‬

‫‪ 20‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫آن را تهی��ه کرده و بعد از تدوین و به اصطالح پکیج کردن‪ ،‬آن‬ ‫را برای شبکه خبر می‌فرستد ‪.‬‬ ‫از خبرنگار و فیلم‌بردارش پرسیدم آمریکایی هستید؟‬ ‫پاس��خ مثبت بود‪ .‬هردو ش��هروند آمریکا بودند‪ .‬ب��ه آن‌ها گفتم‬ ‫ایرانی هس��تم و فارسی صحبت می‌کنم‪ .‬گفتم که هر روز شبکه‬ ‫خب��ر را می‌بنیم و پیش از این نیز گزارش‌های ارس��ال ش��ده از‬ ‫واشنگتن را دیده بودم‪ .‬پرسیدم که آیا می‌دانند که حکومت ایران‬ ‫از گزارش‌های آن‌ها تنها برای بهره‌برداری سیاسی و سیاه‌نمایی‬ ‫جامعه آمریکا استفاده می‌کند؟‬ ‫فیلم‌بردار س��یاه پوست پاسخ داد که با توجه به نوع گزارش‌های‬ ‫درخواس��تی این موضوع را پیش از این فهمیده بود‪ .‬اما خبرنگار‬ ‫ج��وان صحبت‌ه��ای فیلمب��ردارش را قطع ک��رد و گفت که ما‬ ‫خبرنگار هس��تیم و تنها گزارش��ی را که از ما خواسته شده آماده‬ ‫می‌کنیم‪.‬‬ ‫به او گفتم که من هم مانند آن‌ها خبر‌نگارم‪ .‬از این رو برای‌شان‬ ‫احترام قایلم‪ .‬اما من هر گزارشی را که از من خواسته شده آماده‬ ‫نمی‌کنم‪ .‬بلکه تالش می‌کنم تا واقعیت مخابره شود ‪.‬‬ ‫گفتم که زبان اول من فارسی است و به دلیل شغل روزنامه‌نگاری‬ ‫هر روز شبکه خبر ایران را تماشا می‌کنم‪ ،‬از روزی که شبکه خبر‬ ‫به واس��طه هم‌کاری آن‌ها از واش��نگتن گزارش پخش می‌کند‪،‬‬ ‫حتا یک مورد س��راغ ندارم که گزارشی از جنبه‌های مثبت جامعه‬ ‫آمریکایی پخش شده باشد ‪.‬‬ ‫دعوت از اف��راد مختلف با عنوان متخص��ص‪ ،‬تحلیل‌گر‪ ،‬فعال‪،‬‬ ‫اس��تاد دانش‌گاه و ‪ ، ...‬که اگر تمام اینترنت و فضای رس��انه‌ای‬ ‫را زی��ر و رو کنید‪ ،‬یک خ��ط از خروجی فعالیت آن‌ها را نخواهید‬ ‫یافت ‪.‬‬ ‫و یا همین اعتراض وال استریت‪ .‬حکومت ایران آن را به شکلی‬

‫تبلی��غ و توصی��ف می‌کند که گویی ممکن اس��ت جامعه آمریکا‬ ‫هم‌این حاال از درون منفجر ش��ده و دولت نیز سرنگون شود‪ .‬آیا‬ ‫واقعن این‌چنین است؟‬ ‫خبرنگار سرش را به معنی نه تکان داد‪.‬‬ ‫گفتم از آغاز اعتراضات وال اس��تریت چند ماه گذشته؟ به گمان‬ ‫ش��ما در ایران اگ��ر مثلن کارگران یک کارخانه که ماه‌ها اس��ت‬ ‫حقوق‌ش��ان را در‌یافت نکرده‌اند بخواهند فقط یک ساعت چنین‬ ‫تجمع��ی داشته‪-‬باش��ند‪ ،‬حکومت با آن‌ها چ��ه برخوردی خواهد‬ ‫ک��رد؟ آیا این اج��ازه را دارند که مش��ابه معترضین آمریکایی در‬ ‫یکی از میدان‌های شهر جمع شوند؟‬ ‫آیا این امکان برای رس��انه‌های مس��تقل و یا حتا برای خود شما‬ ‫وج��ود دارد ک��ه به تهران بروی��د و از اعتراض��ات آن‌ها گزارش‬ ‫بگیرید؟‬ ‫خبرن��گار جوان قدری س��کوت کرد و گفت واقعیت این اس��ت‬ ‫که من کارمند یک ش��بکه تلویزیونی هس��تم‪ ،‬من طبق دستور‬ ‫او کار می‌کنم و نه میل خودم‪ .‬من همه این‌ها را می‌دانم و سعی‬ ‫می‌کنم گزارش‌ام هم واقع‌گرایانه باش��د‪ .‬اما این‌که ش��بکه خبر‬ ‫چگونه از آن استفاده می‌کند بحث دیگری است که باید از جای‬ ‫دیگری نیز پی‌گیری شود‪.‬‬ ‫حرف خبرنگار جوان منطقی بود‪ .‬از او خداحافظی کردم‪ .‬در مسیر‬ ‫بازگش��ت تصمیم گرفتم تا آخر هفته با وزارت خارجه آمریکا در‬ ‫این‌باره صحبت کنم‪ .‬هفته بعد هم به کنگره خواهد رفت‪.‬‬ ‫اساسن در فضایی که هیچ رسانه مستقلی در ایران امکان فعالیت‬ ‫و انع��کاس اخبار را ندارند‪ ،‬فعالیت ش��بکه خبر و تهیه گزارش و‬ ‫اخبار جهت‌دار و خالف واقع در آمریکا بی‌معنی است ‪.‬‬ ‫تصمیم دارم در دکان رنگ‌رزی تلویزیون‌های ایران را در آمریکا‬ ‫تخته کنم‪.‬‬

‫نویسنده حوزه‬ ‫«دفاع مقدس و انقالب اسالمی»‪:‬‬

‫حامیان آیت‌اله خامنه‌ای‬ ‫یا ترس جان دارند یا ترس نان‬ ‫به گزارش رس��انه‌‌‌های مخالف دولت جمهوری اس�لامی‪ ،‬رضا‬ ‫رییس��ی‪ ،‬نویس��نده‌ای که رس��انه‌های منس��وب به جمهوری‬ ‫اس�لامی از او به عنوان «نویسنده دفاع مقدس و انقالب» نام‬ ‫می‌برند‪ ،‬با انتشار نامه‌ای از اعتراض به رهبر جمهوری اسالمی‬ ‫حمایت کرده است‪.‬‬ ‫به نقل از تارنمای نوری‌زاد‪ ،‬رضا رییس��ی‪ ،‬نویس��نده نزدیک به‬ ‫جمهوری اس�لامی که کتاب‌هایش درباره جنگ ایران و عراق‬ ‫و انقالب ‪ ۵۷‬را نهادهای حکومتی و نظامی منتش��ر کرده‌اند‪ ،‬با‬ ‫نامه‌ای به محمد نوری‌زاد‪ ،‬فیلم‌ساز منتقد از نامه‌های اعتراضی‬ ‫وی به آیت‌اله خامنه‌ای حمایت کرده است‪.‬‬ ‫وی با انتقاد از رهبر جمهوری اسالمی‪ ،‬درباره روحانیان منسوب‬ ‫به جمهوری اسالمی خطاب به نوری‌زاد گفته است‪« :‬از جمعی‬ ‫به نام علما‪ ،‬فضال و دانش‌مند طلب هم‌راهی کرده‌ای‪ .‬پیغام تو‬ ‫حقیقتن به این‌ها تعلق ندارد‪ .‬فقط نظم‌ش��ان را بر هم می‌زنی‪.‬‬ ‫اینان درس‌ش��ان را بلدند‪ .‬تقیه‪ ،‬احتیاط ‪ ،‬مدارا‪ ،‬مصلحت و…‬ ‫جماعت بده‌کار را هیچ یک در برابر حاکمان طال و تیغ و طمع‬ ‫هوس ایستادگی نیست‪ .‬یکی ترس جان دارد و دیگری حرص‬ ‫نان‪ .‬بدهکار فرسوده می‌شود‪ .‬مثل آهن زنگ‌زده می‌پوسد‪».‬‬ ‫این نویس��نده در بخش دیگری از این نام��ه‌ به نوری‌زاد گفته‬ ‫اس��ت‪« :‬فقط در نامه‌های بعدی نگاهت را به سمت مخاطبان‬ ‫دیگر ببر‪ .‬به سمت اشباح و روح‌های سرگردان که با سبک‌بالی‬ ‫پرندگان در آس��مان می‌چرخن��د و از گزند ش��کارچیان ارتش‬ ‫س��ایه‌ها در امان‌اند‪ .‬خطابت به مردگان باشد که دنیا را تجربه‬ ‫کرده‌اند و پی برده‌اند هیچ حقارت و ننگی بدتر از مردن در زیر‬ ‫بار ظلم نیست و به یقین اگر دوباره فرصت زندگی بیابند این‌بار‬ ‫ایستاده می‌میرند‪».‬‬ ‫الزم به اش��اره است رضا رییس��ی در جریان انتخابات ریاست‬ ‫جمهوری س��ال ‪ ،88‬از میرحس��ین موس��وی‪ ،‬یکی از رهبران‬ ‫معترض��ان در ایران‪ ،‬حمایت کرده بود که با انتقاد رس��انه‌های‬ ‫منسوب به دولت و سپاه پاسداران مواجه شد‪.‬‬

‫با هدف کمک به پایان دادن‬ ‫به بحران کمبود نقدینگی‬

‫لغو بیش‌تر تحریم‌های لیبی‬ ‫روز ش��نبه‪ 17 ،‬دس��امبر‪ ،‬ش��ورای امنیت س��ازمان ملل متحد‬ ‫تحریم‌ه��ای اعمال ش��ده بر بانک مرکزی لیب��ی و بانک‌های‬ ‫سرمایه‌گذاری خارجی این کشور را لغو کرده است‪.‬‬ ‫به گ��زارش خبرگزاری فرانس��ه‪ ،‬به گفت��ه دیپلمات‌های مقیم‬ ‫نیوی��ورک‪ ،‬این اقدام با هدف کمک به پای��ان دادن به بحران‬ ‫کمبود نقدینگی در لیبی صورت گرفته است‪.‬‬ ‫آمریکا هم در پی این اقدام شورای امنیت‪ ،‬بیش‌تر تحریم‌های‬ ‫وضع شده علیه لیبی را لغو کرد‪.‬‬ ‫دارایی‌ه��ای بانک‌ه��ای لیبی در خ��ارج از این کش��ور در پی‬ ‫سرکوب معترضان به وسیله حکومت سرهنگ قذافی در اوایل‬ ‫امسال و اقدام نظامی علیه این کشور مسدود شده بود‪.‬‬


‫دختران‪12‬ساله هم وارد بازار‬ ‫سکس ایران شدند‬ ‫افش�ان برزگر‪ /‬بس��ته‌گی دارد در کجای دنیا زندگی کنید‪ .‬مجازات‬ ‫انجام این کار در بعضی کش��ورها مرگ است و سنگ‌سار و در برخی‬ ‫دیگر حتی قرارداد می‌نویس��ند و قانون کار حمایت می‌کند‪ .‬اما آن‌چه‬ ‫مسلم است‪ ،‬روشی است برای اعمال خشونت علیه زنان‪.‬‬ ‫هرچند در بس��یاری از کشورها‪ ،‬قانونی است‪ ،‬اما خانواده‌ها دل خوشی‬ ‫از آن ندارن��د و نب��ود آن را آرزو دارند‪ .‬اکث��ر دولت‌ها نیز در ظاهر هم‬ ‫که ش��ده به دنبال کنترل ش��یوع این حرفه که گاه��ی نیز به عنوان‬ ‫«قدیمی‌ترین حرفه دنیا» نیز شناخته می‌شود‪ ،‬برنامه‌ریزی می‌کنند که‬ ‫به نظر می‌رسد‪ ،‬برنامه‌های سیاست‌مداران نیز راه به جایی نبرده است‪.‬‬ ‫روسپی‌گری‪ ،‬تن‌فروشی یا فحشا‪ ،‬آمیزش جنسی در قبال درآمد است‪.‬‬ ‫شغلی که در ابتدایی‌ترین تمدن جهان نیز وجود داشته‌و دربرهه‌ای از‬ ‫تاریخ‪ ،‬فاحشه‌ها در فرانسه جزو اقشار فرهیخته محسوب می‌شدند‪.‬‬ ‫اما در دنیای امروز اکثر زنان و دخترانی که پا در این عرصه می‌گذارند‪،‬‬ ‫با انتخاب و رغبت خود دست به این کار نزده‌اند‪ ،‬چراکه بسیاری از این‬ ‫افراد‪ ،‬قربانیان خشونت‌های جس��می نیز هستند و از سوی مشتریان‬ ‫مورد ضرب و شتم نیز قرار می‌گیرند‪.‬‬ ‫روسپی‌ها به شدت مستعد ابتال به انواع بیماری‌های جسمی و روحی‬ ‫هس��تند‪ ،‬به طوری که قری��ب به اتفاق آن‌ها معتاد ب��ه مواد مخدر و‬ ‫دچار افس��ردگی و استرس هستند‪ .‬امراضی هم‌چون ایدز و هپاتیت و‬ ‫بیماری‌های آمیزشی نیز به دلیل استفاده نکردن از کاندوم در رابطه‌ها‪،‬‬ ‫بیماری شایع در بین این افراد است‪ .‬اکثر تن‌فروشان‪ ،‬زنان و دختران‬ ‫فقیری هستند که از کش��ورهای جهان سوم به کشورهای صنعتی و‬ ‫پیش‌رفته قاچاق می‌شوند و سود سرشاری را به جیب باندها و مافیای‬ ‫قاچاق می‌ریزند‪ .‬قاچاقی که از آن با نام برده‌داری جنسی و برده‌داری‬ ‫س��فید نیز یاد می‌کنند‪ .‬س��ازمان ملل‪ 27 ،‬میلیون مورد قاچاق انسان‬ ‫در را جه��ان تایید کرده اس��ت ک��ه ‪ 56‬درصد از این افراد از آس��یا و‬ ‫مخصوصن چین و ‪ 10‬درصد از کشورهای آمریکای التین و ‪ 9‬درصد‬ ‫هم از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا قاچاق شده‌اند‪.‬‬ ‫‪70‬درصد زنانی که توس��ط قاچاق‌چیان به کش��ورهای صنعتی قاچاق‬ ‫می‌ش��وند‪ ،‬وارد صنعت سکس می‌شوند و به عنوان برده جنسی مورد‬ ‫اس��تفاده قرار می‌گیرن��د‪ .‬درآمد این تجارت در دنی��ا ‪ 42‬میلیارد دالر‬ ‫اس��ت که بر اساس اعالم سازمان ملل متحد ‪ 50‬درصد این درآمد به‬ ‫باندهای فعال در آمریکا تعلق می‌گیرد‪.‬‬ ‫هم‌چنی��ن زنان تایلن��دی و فیلیپینی به ژاپن و زنان س��ریالنکایی و‬ ‫پاکستانی به عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس و زنان اکراینی‬

‫و اروپای شرقی به غرب و امارات متحده قاچاق می‌شوند که نیمی از‬ ‫این قربانیان زیر ‪ 18‬سال سن دارند‪.‬‬ ‫دو کشور مکزیک و اس��راییل هم مرکز اصلی ترانزیت موقت انسان‬ ‫هس��تند‪ ،‬به‌طوری که قربانیان از طریق این کش��ورها به کشورهای‬ ‫مقصد فرستاده می‌شوند‪.‬‬ ‫روس��پی‌ها که با وعده ازدواج‪ ،‬کار مناس��ب و یا اقامت‌درکش��ورهای‬ ‫پیش‌رفته تطمیع می‌ش��وند‪ ،‬ت�لاش زیادی برای رهای��ی از چنگال‬ ‫قاچاق‌چی��ان نمی‌کنن��د‪ ،‬چرا که در صورت انجام ه��ر اقدامی با انواع‬ ‫تهدیدات روبه‌رو خواهند شد‪ ،‬بنابراین مجبورند برای مدت‌های مدید‬ ‫در اختیار باندها باشند‪.‬‬ ‫هم‌چنی��ن این زنان مجبورند س��فته‌هایی با ارقام س��نگین در اختیار‬ ‫کارفرمایان خود قرار دهند که این امر مانع از آن می‌شود که روسپیان‬ ‫بتوانند به راحتی از منجالبی که در آن گرفتار شده‌اند‪ ،‬فرار کنند‪.‬‬ ‫هم‌چنین اغلب زنان روسپی‪ ،‬قبل از این‌که به کشورهای مقصد منتقل‬ ‫ش��وند‪ ،‬آموزش روس��پی‌گری دیده و پس از رس��یدن به کشور مورد‬ ‫نظر به آپارتمان‌ها و کلوب‌های ش��بانه منتقل‌شده و کار خود را آغاز‬ ‫می‌کنند و گاهی اوقات مجبورند که روزانه به ‪ 12‬مرد سرویس بدهند‪.‬‬ ‫با این حال که همه دولت‌ها می‌دانند که زنان در ش��بکه‌های مخوفی‬ ‫گرفتارند و هر روز مورد خش��ونت جس��می و جنس��ی قرار می‌گیرند‪،‬‬

‫ب��از ه��م اقدام��ات ج��دی در‬ ‫راس��تای جلوگی��ری از گرفت��ار‬ ‫ش��دن انس��ان‌های جدی��د انجام‬ ‫نمی‌دهن��د‪ ،‬به طوری ک��ه آمریکا به‬ ‫عنوان بزرگ‌ترین واردکننده روس��پی در دنیا‪،‬‬ ‫به ازای هر ‪ 800‬قربانی قاچاق انسان‪ ،‬تنها یک‬ ‫نف��ر را در دادگاه محکوم می‌کند و نوع محکومیت‬ ‫نیز بسیار س��بک بوده و محکومان پس از خروج از زندان‬ ‫دوباره به این تجارت روی می‌آورند‪.‬‬ ‫دولت‌های بعضی از کش��ورها نیز خود به صورت مستقیم وارد صنعت‬ ‫سکس ش��ده‌اند و از آن درآمد کسب می‌کنند‪ ،‬به‌طوری که در تایلند‬ ‫روسپی‌گری در ‪ 50‬درصد موارد جنبه دولتی دارد‪.‬‬ ‫هم‌چنین تندیس��ی هم در هلند به افتخار روسپیان جهان ساخته شده‌‬ ‫است که بر روی این تندیس حک شده‪« :‬به کارگران جنسی سراسر‬ ‫جهان احترام بگذارید»‪ .‬در کش��ورهای نیوزیلند‪ ،‬س��وییس‪ ،‬استرالیا‪،‬‬ ‫آرژانتین‪ ،‬بلژیک‪ ،‬برزیل‪ ،‬کانادا‪ ،‬اتریش‪ ،‬کاس��تاریکا‪ ،‬دانمارک‪ ،‬آلمان‪،‬‬ ‫ترکیه‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬یونان و هلند روس��پی‌گری آزاد و تحت پوشش قوانین‬ ‫ویژ ‌ه اس��ت‪ .‬در انگلستان نیز روس��پی‌گری آزاد است‪ ،‬اما تبلیغ آن در‬ ‫اماکن عمومی غیرقانونی محس��وب می‌شود‪ .‬در آمریکا هم به غیر از‬ ‫یک ایالت‪ ،‬روسپی‌گری ممنوع است‪.‬‬ ‫هرچند کشیش��ان نیز ب��ه عنوان رهب��ران مذهبی‪ ،‬روس��پی‌گری را‬ ‫«ش��یطان اجباری» معرفی کردند‪ ،‬گناهی ک��ه احتمال بروز گناهان‬ ‫دیگر هم‌چون تجاوز و دزدی را کاهش می‌دهد و با داش��تن مضرات‬ ‫گوناگون‪ ،‬بی‌فایده هم نیست‪ ،‬اما جامعه سنتی ایران هیچ روی خوشی‬ ‫به این موضوع نشان نداده و هم‌چنان تابو محسوب می‌شود‪.‬‬ ‫تاریخ روس��پی‌گری در ایران به زمان هخامنش��ایان باز می‌گردد‪ .‬حتا‬ ‫در دوران صفوی��ان‪ ،‬محله‌ای به نام محله «لختی‌ها» وجود داش��ت‬ ‫که محل سکونت زنان روس��پی محسوب می‌شد‪ .‬هرچند که پس از‬ ‫انقالب‪ ،‬بس��اط زنان خیابانی به ظاهر از سطح شهرها برچیده شد‪ ،‬اما‬ ‫روس��پی‌گری و تجارت‌های وابس��ته به آن در ایران امروز هم رونق‬ ‫فراوانی دارد‪.‬‬ ‫در ایران هیچ آمار رسمی درباره روسپی‌گری اعالم نشده‪ ،‬اما آمارهای‬ ‫ارایه ش��ده از س��وی کارشناسان و آسیب‌شناس��ان بسیار تکان‌دهنده‬ ‫است‪ .‬بر این اساس سن روسپی‌گری در ایران به زیر ‪ 12‬سال رسیده‬ ‫اس��ت و کارشناسان نس��بت به روند افزایش قاچاق دختران ایرانی به‬ ‫کشورهای همسایه به‪-‬خصوص امارات و پاکستان هشدار داده‌اند‪.‬‬ ‫براساس تازه‌ترین تحقیقاتی که کارشناسان انجام داده‌اند‪ ،‬دخترانی با‬ ‫سن کم‌تر و تحصیالت باالتر از گذشته وارد بازار کار جنسی می‌شوند‪.‬‬ ‫دیگر مانند گذشته روسپیان‪ ،‬افراد مهاجر نیستند‪ ،‬بلکه هر روسپی در‬ ‫شهر خود‪ ،‬اقدام به کسب درآمد می‌کند‪.‬‬ ‫هم‌چنین نتایج تحقیق مورد نظر نشان می‌دهد که برعکس گذشته که‬ ‫روسپی‌گری بین دختران مجرد مرسوم بود‪ ،‬اکنون در بین زنان متاهل‬ ‫شایع شده و به شدت نیز رو به گسترش است‪.‬‬ ‫البته علت‌های ارایه ش��ده از س��وی کارشناس��ان درباره افزایش آمار‬ ‫روس��پی‌گری در ایران با یک‌دیگر متفاوت است‪ ،‬به طوری که سعید‬ ‫مدنی تحلیل‌گر مسایل اجتماعی معتقد است که در چند سال گذشته‬ ‫دخترکان ‪ 15‬تا ‪ 20‬س��اله‌ای که دیگر بی‌سواد نیستند‪ ،‬نیازهای اولیه‬ ‫زندگی‌ش��ان را با ش��غل اول تامین می‌کنند و تنها برای از بین بردن‬ ‫نابرابری‌های طبقاتی و تجرب��ه برخورداری از امکانات دختران طبقه‬

‫در شهر‬

‫مرفه دست به‌این کار می‌زنند و وارد بازار کار جنسی می‌‌شوند‪.‬‬ ‫اما بس��یاری دیگر از جامعه‌شناس��ان معتقدند که عوامل اقتصادی و‬ ‫فقر‪ ،‬مهم‌ترین دلیلی اس��ت که باعث می‌ش��ود زنان وارد این عرصه‬ ‫ش��وند‪ .‬در کنار این موضوع تخریب نهاد خانواده‪ ،‬افزایش آمار طالق‬ ‫و اعتیاد‪ ،‬بی‌کاری‪ ،‬ازدواج‌های اجباری‪ ،‬ناتوانی جنس��ی مردان و سرد‬ ‫مزاجی زنان‪ ،‬شیوع حس انتقام‌گیری از جامعه و افزایش خشونت‌های‬ ‫خانوادگی از دیگر علل افزایش تن‌فروشی در ایران ذکر شده است‪.‬‬ ‫نتایج تحقیق��ات بر روی ‪ 120‬دختر فراری که ناچار به تن‌فروش��ی‬ ‫شده‌اند نش��ان داده است که ‪ 53‬درصد آن‌ها دارای پدر معتاد بوده و‬ ‫‪ 47‬درصد مورد آزار فیزیکی قرار گرفته‌اند‪ .‬هم‌چنین ‪ 53‬درصد پدران‬ ‫و ‪ 63‬درص��د مادران این دختران بی‌س��واد و ‪ 20‬درصد نیز فرزندان‬ ‫طالق بوده‌اند‪.‬‬ ‫کارشناسان با استناد به واقعیت‌های جامعه معتقدند که زنان روسپی‬ ‫فداییان جامعه هستند و این جامعه است که آن‌ها را به این منجالب‬ ‫هدای��ت و در آن گرفتار کرده اس��ت‪ .‬این افراد هم در چش��م جامعه‬ ‫بد هس��تند و هم از دید سیاس��ت‌مداران دور مانده‌اند و هیچ انگاشته‬ ‫می‌ش��وند‪ ،‬چرا که این افراد جزو معدود گروه‌های آسیب‌دیده هستند‬ ‫که با توجه به جمعیت‌شان‪ ،‬دولت تقریبن هیچ اقدام حمایتی از آن‌ها‬ ‫انجام نمی‌دهد‪.‬‬ ‫در حال حاضر تنها متولی سامان‌دهی زنان خیابانی در کشور سازمان‬ ‫بهزیس��تی اس��ت که تنها ‪ 21‬مرکز بازپروری زنان آس��یب‌دیده در‬ ‫سراسر کشور دایر کرده است که به دالیل مختلف نیز زنان و دختران‬ ‫آسیب‌دیده از مراجعه به آن خودداری می‌کنند‪.‬‬ ‫اما آن‌چه مس��لم است‪ ،‬این اس��ت که هیچ زنی مایل نیست که وارد‬ ‫چرخه روسپی‌گری شود‪ ،‬بنابراین باید حساب زنان روسپی‪ ،‬کاملن از‬ ‫س��ایر گناه‌کاران و خاطیان جدا گردد‪ ،‬زیرا انگیزه آن‌ها ارضای امیال‬ ‫شهوانی خود نیست و ب ‌ه ناچار وارد این عرصه شده‌اند‪.‬‬ ‫پس اصول انسانی و اخالقی حکم می‌کند‪ ،‬برای درمان و برگرداندن‬ ‫این زنان به جامعه باید با دید باز اقدام کرد‪ ،‬چرا که با ادامه روند فعلی‬ ‫و ندیده گرفتن این زنان در جامعه‪ ،‬باید منتظر افزایش فساد‪ ،‬دختران‬ ‫فراری و عدم پای‌بندی مردان به کانون خانواده که افزایش طالق را‬ ‫با خود به هم‌راه دارد‪ ،‬باشیم‪.‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪21‬‬

‫‪21‬‬


‫خاله‌نیوز‬

‫ازدواج گوگوش‬ ‫باهومنخلعت‌بری‬

‫این تیتر یک خبر نیست‪ ،‬یک مزخرف از نوع خاله‌نیوزی است که‬ ‫اتفاقن در ایران که مجالت به فروش می‌‌رسند تاثیر بسیاری هم‬ ‫در فروش آن‌ها دارد‪ .‬البته این تنها تقصیر رسانه نیست که برخی‬ ‫از آدم‌های معروف هم از این ش��ایعات اس��تقبال می‌کنند اصلن‬ ‫يكی از خواص ش��هرت‪ ،‬گرفتن هاله‌ای از ش��ايعه دور آدم‌های‬ ‫مشهور است‪ .‬رس��انه‌های عامه‌پس��ند با توجه به ميل مردم كه‬ ‫هميشه دوست دارند درباره ستاره‌ها و چهره‌های معروف بيش‌تر‬ ‫بدانن��د‪ ،‬درباره ريزتري��ن خصوصيات و س��اده‌ترين روابط آن‌ها‬ ‫گزارش نوش��ته و گاهی برای جذب ي��ا تهييج مخاطب‪ ،‬حتی از‬ ‫ش��ايعات هم نمی‌گذرن��د‪ .‬ولی بايد اعتراف ك��رد كه گاهی خود‬ ‫مردم از رسانه‌های زرد جلو می‌زنند‪.‬‬ ‫در اين راس��تا يكی از شايع‌ترين حركت‌های مردمی‪ ،‬افشای نسبت‬ ‫بعضی مش��اهير با يك‌ديگر است‪ ،‬كه معمولن از روی شباهت‌های‬ ‫ظاهری آن‌ها نتيجه‌گيری می‌شود‪ .‬اين نمونه‌ها را بخوانيد‪:‬‬ ‫محمود دينی برادر ش��هرام شب‌پره است‪ .‬نه‪ ،‬شهرام برادر مجيد‬ ‫قناد اس��ت‪ .‬فاطمه گودرزی خواهر فتانه خواننده لوس‌آنجلس��ی‬ ‫اس��ت‪ ،‬نديدی چه‌قدر شبيه هم‌اند؟ حميد اس��تيلی داماد پروين‬ ‫اس��ت‪ ،‬استاد اسدی هم پس��رخاله مايلی‌كهن است‪ ،‬نديدی هی‬ ‫دع��وت‌اش می‌كنند تيم ملی؟ اميد داداش معين اس��ت و آهنگ‬ ‫«تموم زندگی‌مو به چش��مای تو دادم» را برای معين كه اخيرن‬ ‫كور ش��ده خوانده‪ .‬اندی هم پس��ر آغاسی است‪ ،‬نشنيدی آهنگ‬ ‫«آمنه» را خوانده؟‬ ‫حتا در ماه‌های گذشته که آکادمی موسیقی گوگوش در شبکه «من‬ ‫و تو» برگزار شد این شایعات دامن برگزارکنندگان را گرفت و عده‌ای‬ ‫با کشف رابطه دوس��تی یکی از شرکت‌کننده‌ها به اسم «آوش» با‬ ‫مجری برنامه «رها اعتمادی» و هم‌چنین دوس��تی «مهران آتش»‬ ‫برنده این دور آکادمی با «بابک سعیدی» آهنگ‌ساز و داور مسابقه‬ ‫حاش��یه‌های بسیار س��اختند و تاختند‪ .‬هر چند برخی از این حرف و‬ ‫حدیث‌ها نه دروغ بود نه ش��ایعه اما کار به جایی رس��ید که ندیدی‬ ‫همس��ر «مهران آتش» چقدر شبیه «بابک سعیدی» است؟ مهران‬ ‫ش��وهر خواهر بابک اس��ت‪ .‬در آخر برنامه هم که اجرای «سروش‬ ‫تهرانی» برنده دور قبل و خبر ازدواج‌اش با «سالومه سیدنیا» مجری‬ ‫شبکه که توسط خانم گوگوش اعالم شد‪ ،‬بر شایعات دامن بیش‌تری‬ ‫زد که آی جماعت فقط با نس��بت س��ببی و نس��بی است که می‪-‬‬ ‫شود در این آکادمی برنده شد‪ .‬خب حاال که فقط گوگوش و هومن‬ ‫خلعت‌بری از این ش��ایعات در امان بودند بد نیست خاله‌نیوز ما هم‬ ‫دست به کار شده این دو نفر را به هم پیوند دهد که رسم انصاف و‬ ‫عدالت هم‌رعایت شده باشد‪.‬‬

‫‪Balaye safhe‬‬ ‫عرضه کننده نفیس ترین فرش های دست باف و بهترین مارک های مبلمان و لوستر از سرتا سر جهان‬

‫)‪Baker (Santery , Henredon , Vanguard , Shumake‬‬

‫با ما تماس بگیرید برای تعمیر‪ ،‬رفو‪ ،‬شستشو ‪ ،‬قیمت گذاری ‪ ،‬خرید فروش فرش های اصیل ایرانی‌‬

‫از گالری ما دیدن فرمائید‬

‫نمونه های داخل مغازه تا ‪ %50‬تخفیف مخصوص برخوردار هستند‬

‫‪22‬‬

‫‪ 22‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪Mon- Sat 10-8‬‬ ‫‪Sun 12-6‬‬


‫عکس کامنت‬ ‫کیان امانی‬

‫‪2‬حزب اتحاد ملی برای دموکراسی‬ ‫برمه به رهبری آنگ‌سان سوچی اجازه‬ ‫یافت تا مجددن به عنوان یک تشکل‬ ‫سیاسی ثبت‌نام کند‪ .‬آنگ‌سان سوچی‬ ‫مجموعن ‪ ۱۵‬سال از عمر خود را بین‬ ‫ژوییه سال ‪ ۱۹۸۹‬تا نوامبر سال ‪۲۰۱۰‬‬ ‫در حصر خانگی به سر برد و در سال‬ ‫‪ ۱۹۹۱‬برنده جایزه صلح نوبل شد‪.‬‬ ‫عکس‪ :‬گاردین‬

‫منصف مرزوقی‪ ،‬از فعاالن مدافع حقوق بشر در رژیم سابق تونس و رهبر حزب «کنگره برای‬ ‫جمهوری» از تشکل‌های سیاسی الییک این کشور‪ ،‬به عنوان نخستین رییس‌جمهوری تونس‬ ‫پس از انقالب منجر به سقوط حکومت سابق این کشور ادای سوگند کرد‪ .‬عکس‪ :‬رویترز‬

‫ده‌ها هزار نفر از مردم معترض روس�یه خواهان برگزاری مجدد انتخابات پارلمانی شدند‪ .‬در این انتخابات‬ ‫حزب حاکم روسیه متحد به رهبری والدیمیر پوتین‪ ،‬نخست‌وزیر‪ ،‬با اکثریت ناچیزی توانست پیروز شود اما‬ ‫معترضین می‌گویند در انتخابات تقلب شده است‪.‬‬ ‫عکس‪ :‬اسوشیتدپرس‬ ‫مقامات ایرانی درخواس�ت باراک اوبام�ا‪ ،‬رییس‌جمهوری آمریکا درم�ورد بازگرداندن هواپیمای بدون‬ ‫سرنش�ین این کش�ور را رد کرده‌اند‪ .‬رامین مهمان‌پرست‪ ،‬س�خن‌گوی وزارت امور خارجه‪ ،‬در واکنش‬ ‫به این درخواست گفت‪ :‬مثل این که ایشان فراموش کرده به حریم هوایی ایران تجاوز شده است‪.‬‬ ‫عکس‪ :‬سپاه نیوز‬

‫کره‌ش�مالی درب�اره عواق�ب‬ ‫غیرقاب�ل پیش‌بینی قرار دادن‬ ‫یک درخت کریس�مس بسیار‬ ‫بزرگ آهن�ی‪ ،‬در نزدیکی مرز‪،‬‬ ‫ب�ه کره‌جنوب�ی هش�دار داد‪.‬‬ ‫کره‌ش�مالی‪ ،‬مقامات سئول را‬ ‫ب�ه انتقال پیام مس�یحیان‪ ،‬به‬ ‫جامع�ه س�کوالر کره‌ش�مالی‬ ‫ب�ا ق�رار دادن ای�ن درخت در‬ ‫نزدیکی مرز دو کره متهم کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫عکس‪ :‬رویترز‬

‫برای اولین‌بار پس از‬ ‫برگزاری مراسم پذیرش‬ ‫تشکیالت خودگردان‬ ‫فلسطینی به عنوان یک‬ ‫کشور عضو سازمان آموزشی‪،‬‬ ‫علمی و فرهنگی سازمان ملل‬ ‫«یونسکو» پرچم فلسطینیان‬ ‫بر فراز مقر این نهاد فرهنگی‬ ‫در پارس به اهتراز درآمد‪.‬‬ ‫عکس‪ :‬سایت یو ان‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪23‬‬

‫‪23‬‬


‫گزارش تصویری از تجمع ایران‌یان‬ ‫تورنتو به مناسبت روز دانش‌جو‬ ‫آزاده ش�ه نواز ‪ /‬عصر روز سه‌ش��نبه ‪ 4‬دسامبر‪ ،‬جمعی از ایرانیان‬ ‫ساکن تورنتو در کانادا به‌دعوت جبهه متحد دانش‌جویی در میدان‬ ‫مل لستمن دور هم جمع ش��دند و روز دانش‌جو را گرامی داشتند‪.‬‬ ‫در این تجمع حاضران با در دست گرفتن عکس‌های دانش‌جویان‬ ‫زندانی و نیز ش��هدای دانش‌جویی و سر دادن شعار دانش‌جو می‪-‬‬ ‫میرد ذلت نمی‌پذیرد به حمایت از دانش‌جویان ایرانی برخواستند‪.‬‬ ‫م��ردم عالرغم س��رما و روز کاری در س��اعت ‪ 6‬عصر در میدان‬ ‫مل لیس��تمن دور هم جمع شدند و با س��ر دادن شعار علیه سران‬ ‫جمهوری اس�لامی و نیز شعارهایی در حمایت از زندانیان سیاسی‬ ‫و دانش‌جوی��ان مبارز هم‌بس��ته‌گی و حمایت خ��ود را از مبارزات‬ ‫دانش‌جویی نشان دادند‪.‬‬ ‫در این مراسم هم‌چنین حاضران به یاد دانش‌جویان جان‌باخته شمع‬ ‫روش��ن کردند و با ش��اخه‌های گل یاد این دانش‌جویان را گرامی‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫در این اجتماع حسن زارع‌زاده اردشیر از سخن‌گویان سابق جنبش‬ ‫دانش‌جویی در ایران در س��خنانی گفت‪ :‬امروز جنبش دانش‌جویی‬ ‫در خ��ط مقدم حرکت اجتماع��ی ایران ق��رار دارد و حتا زندان‌یان‬ ‫دانش‌جویی در این روز از داخل زندان نامه‌هایی نوش��ته و منتشر‬ ‫می‌کنند و اعالم می‌دارند که سرسختانه در برابر استبداد ایستاده‌اند‬ ‫و این در حالی اس��ت که عده‌ای در بیرون و خارج از کشور به نفع‬ ‫استبداد فعالیت می‌کنند‪.‬‬

‫‪24‬‬

‫‪ 24‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫رعایتاصولحقوقبشرمبناییبرایرسیدنبهدموکراسی‬ ‫حس�ن زارع‌زاده اردش�یر‪ /‬روز دهم دس��امبر ک��ه روز جهانی‬ ‫حقوق‌بش��ر است ‪ ،‬امسال با شکوه بیش‌تری در شهرهای مختلف‬ ‫جهان توسط افراد‪ ،‬گروه‌های و س��ازمان‌های ایرانی و غیر ایرانی‬ ‫جهت پش��تی‌بانی از اصول حقوق‌بش��ر و حقوق مردم برگزار شد‪.‬‬ ‫اهمیت و تفاوتی که تجمع‌ها و س��مینارهای امس��ال با سال‌های‬ ‫گذش��ته داش��ت‪ ،‬در تفاهم بیش‌تر افکار گوناگون برگرد یک‌دیگر‬ ‫بود‪ ،‬در حالی‌که برگزاری این دست مراسم ساده توسط مسولین و‬ ‫حاکمیت نظام جمهوری اسالمی در داخل کشور با مخالفت هم‌راه‬ ‫است‪ .‬زمانی‌که بیش‌ترین خبرنگار زندانی مرکب از دست کم ‪۴۲‬‬ ‫نف��ر در ایران به عنوان بیش‌ترین زندانی خبرنگار در یک کش��ور‬ ‫اعالم می‌شود‪ ،‬فقدان آزادی‌بیان در ایران آشکار می‌شود‪ .‬اگر آمار‬ ‫برای دانش‌جویان‪ ،‬زنان‪ ،‬معلمان‪ ،‬کارگران‪ ،‬نویسندگان‪ ،‬هنرمندان‪،‬‬ ‫وکال‪ ،‬اقوام‪ ،‬مذاهب‪ ،‬پناهنده‌ها و س��ایر اقش��ار زندانی نیز بررسی‬ ‫شود‪ ،‬روشن می‌شود که به نسبت جمعیت هیچ کشوری این تعداد‬ ‫زندانی برای انجام کارهای صنفی‪ ،‬مدنی‪ ،‬اجتماعی و سیاسی را در‬ ‫زندان‌های خود اسیر نکرده است‪.‬‬ ‫در نظ��ام جمهوری‌اس�لامی مجازات ب��رای افرادی ک��ه هزاران‬ ‫میلی��ارد تومان متعل��ق به ملت ای��ران با رانت‌ه��ای حکومتی و‬ ‫س��پاهی اختالس می‌کنند ‪ ،‬وجود نداش��ته و زمانی‌که دامنه فساد‬ ‫در جامع��ه باال می‌گیرد تنها پرونده‌های��ی در قوه‌قضاییه گوش به‬ ‫فرمان تش��کیل شده که در طول زمان به فراموشی سپرده شوند‪.‬‬ ‫درحالی‌که قضات سرس��پرده همین نظ��ام در طول یک روز یک‬ ‫فردی که خواستار آزادی بیان و یا یک مورد صنفی است محکوم‬ ‫ب��ه حبس طوالنی و حتی اع��دام می‌کنند‪ .‬در رژیمی که تجاوز به‬ ‫زن��ان و قتل‌های زنجیره‌ای به راحتی انجام می‌گیرد و در صورتی‌‬ ‫که موض��وع علنی و در نتیجه به پرونده‌ای قضائی تبدیل ش��ود‪،‬‬ ‫مجرمان مستوجب پاداش تش��خیص داده خواهند شد‪ .‬در نظامی‬ ‫ک��ه بانوی وکیلی به دلیل اس��تناد به م��واد همین قوانین مصوب‬ ‫دادگستری رژیم برای زندانیانی که رسمن وکیل آنهاست‪ ،‬به زندان‬ ‫محکوم می‌گردد تا از حقوق زندانیان حمایتی نکنند‪ .‬ش��اید نتوان‬ ‫کش��وری با نظام جمهوری‌اس�لامی را یافت که زندانیان آن پس‬

‫از دریافت حک��م و گذراندن دوران محکومیت‪ ،‬برای جلوگیری از‬ ‫آزادی آن‌ها مجدد به بی‌دادگاه برده شده و محکومیت دیگری به‬ ‫آن‌ها ابالغ ش��ود و زمانی‌که بازجویان با مقاومت آن‌ها در زندان‌ها‬ ‫ن را داشته باش��ند که حتی از هواخوری و‬ ‫روبه‌رو ش��وند‪ ،‬اختیار ای ‌‬ ‫مالقات با خانواده آن‌ها جلوگیری نمایند‪ .‬موارد نقض اصول حقوق‬ ‫بشر در جمهوری‌اسالمی به اندازه‌ای وسیع است که نیاز به هزاران‬ ‫صفحه دارد تا توضیح داده شود که چگونه فعاالن مدنی‪ ،‬اجتماعی‬ ‫و حقوق بش��ری که تنها از حقوق مردم‌ش��ان دفاع می‌کنند تحت‬ ‫فش��ار قرار می‌گیرند‪ .‬این چنین اس��ت که نقش هم‌وطنان خارج‬ ‫کشوری در گرد هم آمدن و کوشش برای حمایت هم‌وطنان خود‬ ‫در داخل از طریق س��ازمان‌های بین‌الملل��ی و دولت‌های خارجی‬ ‫آشکار می‌ش��ود‪ .‬به ویژه که جمهوری‌اسالمی ایران برای رعایت‬ ‫قوانین بین‌المللی متعهد ش��ده‪ ،‬و باید وادار به اجرای تعهدات‌اش‬ ‫ش��ود‪ .‬طبیعی است که حمایت سازمان ملل متحد و بخش حقوق‬ ‫بش��ری‌اش یک عام��ل مهم برای چنین امری اس��ت و زمانی‌که‬ ‫نماینده س��ازمان ملل اجازه ورود به کش��ور را نمی‌یابد‪ ،‬با توجه به‬ ‫اخبار‪ ،‬فیلم‌ها و اس��ناد رسیده از داخل ایران و نیز شهادت بسیاری‬ ‫که از کشور خارج شده‌اند‪ ،‬جرم نظام آشکار است‪ .‬چگونه حکومت‬ ‫سوریه در زمان کوتاهی از طرف سازمان‌های بین‌المللی به کشتار‬ ‫مردم خود محکوم می‌شود‪ ،‬در حالی‌که حجم کشتار و زندانیان نظام‬ ‫جمهوری اسالمی به مراتب بیش‌تر است‪ ،‬ولی هنوز اقدام مشابهی‬ ‫صورت نگرفته است‪ .‬با توجه به قوانین جدیدی که به زودی توسط‬ ‫قوه قضایه جمهوری‌اسالمی تصویب خواهد شد‪ ،‬برای هر صدای‬ ‫مخالفی حکم زندان طوالنی و یا اعدام رس��میت خواهد یافت‪ ،‬بر‬ ‫همه هم‌وطنان ضروری است که با گردهم‌آیی‌های مشترک فشار‬ ‫را بر سازمان‌های حقوقی و بین‌المللی برای اجرای احکامی بر ضد‬ ‫جمهوری‌اسالمی تشدید نمایند‪.‬‬ ‫در روز ‪ ۱۱‬دس��امبر مرک��ز بین‌المللی حقوق بش��ر در ایران که در‬ ‫تورنتوی کانادا مس��تقر اس��ت‪ ،‬نیز برنامه‌ای در س��ال‌گرد تاسیس‬ ‫خود برگزار کرد که مورد اس��تقبال اقش��ار مختلف قرار گرفت‪ .‬در‬ ‫این مراس��م س��االنه برای ‪ ۶‬نفر از زندانیان جوایزی داده ش��د که‬

‫چگونه حکومت سوریه در زمان‬ ‫کوتاهی از طرف سازمان‌های‬ ‫بین‌المللی به کشتار مردم خود‬ ‫محکوم می‌شود‪ ،‬در حالی‌که‬ ‫حجم کشتار و زندانیان نظام‬ ‫جمهوری‌اسالمی به مراتب بیش‌تر‬ ‫است‪ ،‬ولی هنوز اقدام مشابهی‬ ‫صورت نگرفته است‬

‫برای آن‌ها ارس��ال خواهد گردید‪ .‬مشروح مراسم در گزارشی برای‬ ‫عالقمندان نوشته شده اس��ت‪ .‬اما مواردی که مورد بحث نگارنده‬ ‫است و در این اجالس نیز طرح شد در ادامه بحث قید می‌شود‪.‬‬ ‫‪ -‌1‬مبن��ای کار گروه‌ه��ای حقوق بش��ری چنان‌چه از اس��م‌اش‬ ‫پیداس��ت باید خارج از کار گروه‌های سیاسی بوده و به یک‌سان از‬ ‫حقوق فراد تحت ستم دفاع نمایند‪.‬‬ ‫‪- ‌۲‬یک گروه حقوق بش��ری ایرانی می‌بایست دفاع از همه موارد‬ ‫نقض حقوق بشر از جمله تبعیض جنس��یتی‪ ،‬آزادی بیان و افکار‪،‬‬ ‫آزادی تجم��ع صنفی‪ ،‬آزادی مذهب‪ ،‬آزادی فرهنگی اقوام و موارد‬ ‫را مورد توجه قرار دهد‪.‬‬ ‫‪ ‌۳‬طبیعی اس��ت یک نهاد حقوق بشری الزم است تا فعالیت برای‬ ‫آن دسته که در لیست اعدام هستند و یا در حین شکنجه برای اقرار‬ ‫قرار گرفته‌اند متمرکز نمایند‪.‬‬ ‫‪ – ۴‬اولویت‌بن��دی فعالیت نهادهای حقوق بش��ری ایرانی نباید بر‬ ‫مبنای مش��هور بودن افراد و یا تفکر سیاس��ی و مذهبی یک فرد‬ ‫زندانی‪ ،‬قرار گیرد‪.‬‬ ‫‪ - ‌۵‬وظیفه گروه‌های حقوق بشری ایرانی‪ ،‬انتشار اخبار به طور وسیع‬ ‫در داخل و خارج کشور برای روشن‌کردن هم‌وطنان ایرانی و در سطح‬

‫عیب وی جمله بگفتی‪ ،‬هنرش نیز بگو‬

‫س�لمان س�یما‪ /‬به‌تازگی دولت‌های آمریکا‪ ،‬بریتانیا‪ ،‬فرانسه و‬ ‫کانادا اعم��ال تحریم‌هایی جدی بر بانک مرکزی‪ ،‬صنایع نفت‬ ‫و پتروش��یمی نظام جمهوری اس�لامی ایران تصویب کردند‪.‬‬ ‫نکته قابل توجه آن‌که این تحریم‌ها همه‌گی خارج از چارچوب‬ ‫س��ازمان ملل متحد و ش��ورای امنیت اتخاذ ش��ده‌اند‪ ،‬و این‬ ‫یعنی جامعه جهانی دیگر بازی‌چه دو کش��ور حامی دیکتاتورها‬ ‫یعنی چین و روس��یه قرار نخواهد گرفت‪ .‬اعمال این تحریم‌ها‬ ‫صرف‌نظر از آن‌که نیک یا بدش بدانیم حاوی یک پیام است و‬ ‫آن پیام این است که مماشات با دیکتاتورها و نرمش در مقابل‬ ‫آن‌ها به روزهای پایانی خود رس��یده است‪ .‬یکی از شدیدترین‬ ‫ای��ن تحریم‌ه��ا مربوط ب��ه دولت کانادا اس��ت ک��ه عالوه بر‬ ‫ش��رکت‌هایی که در صنایع نفت و پتروشیمی ایران مشغول‌‌اند‪،‬‬ ‫بانک مرکزی ایران را نیز مورد تحریم قرار داده است‪ .‬هم‌چنین‬ ‫پیش از آن دولت کانادا تروریست‌ها و برخی عوامل مرتبط‌شان‬ ‫که در توطیه ترور سفیر عربستان در واشنگتن دست داشتند را‬

‫نیز تحریم کرده بود‪.‬‬ ‫چندی پیش نیز روزنامه کیهان خبر از فشار نهادهای اطالعاتی‬ ‫و امنیت��ی کانادا و آمریکا بر روی محمودرضا خاوری به منظور‬ ‫پاره‌ای از افش��اگری‌ها داده ب��ود‪ ،‬محمودرضا خاوری که بوده‬ ‫است؟ او رییس سابق بانک‪-‬سپه و هم‌چنین رییس بزرگ‌ترین‬ ‫بانک دولتی نظام جمهوری‌اسالمی ایران بوده است‪ .‬همان‌طور‬ ‫که در خبرها آمده بود او صندوق‌چه اس��رار است‪ .‬بانک سپه و‬ ‫بان��ک ملی ایران پیش از این در لیس��ت تحریم‌ها قرار گرفته‬ ‫بودن��د‪ .‬دو عامل از اثرگذاری تحریم‌های اعمال ش��ده تا پیش‬ ‫از ای��ن می‌کاهد‪ :‬عام��ل ا‌ول نب��ود اراده‌ای جدی به‌خصوص‬ ‫از س��وی دول��ت آمریکا و در راس آن آق��ای اوباما برای پایان‬ ‫دادن به سیاس��ت نرمش و مماشات درمقابل دیکتاتور ایران و‬ ‫نیم‌بند بودن تحریم‌ها و عامل دوم دور زدن تحریم‌ها از سوی‬ ‫حکومت ایران‪.‬‬ ‫شخصی که رییس بانک‌سپه بوده است‪ ،‬بانکی که مستقیمن با‬

‫فعالیت‌های س��پاه پاسداران در‬ ‫ارتباط است‪ .‬و هم‌چنین رییس‬ ‫بزرگ‌تری��ن بانک دولتی ایران‬ ‫بوده اس��ت‪ ،‬قطع��ن در جریان‬ ‫چگونه‌گی دور زدن تحریم‌های‬ ‫بین‌المللی و پول‌ش��ویی‌ها قرار‬ ‫داش��ته اس��ت‪ .‬محمودرضا خاوری کس��ی اس��ت که می‌تواند‬ ‫اطالعات ارزشمندی را برای وضع تحریم‌های جدید در اختیار‬ ‫دولت‌های غربی قرار دهد! دانستن ارزش امالک و دارایی‌های‬ ‫محمودرضا خاوری و عوامل وابسته به اختالس اخیر که اکنون‬ ‫در تورنتو و مونترال س��ر می‌برند و دانس��تن این‌که چه‌مقدار از‬ ‫س��رمایه مردم ایران توسط ایشان چپاول شده است مهم است‬ ‫ولی مهم‌تر از آن دانستن اطالعات ارزشمندتری است که آقای‬ ‫خاوری دارد‪.‬‬ ‫اطالعاتی که با در اختیار قرار گرفتن آن شاید دولت‌های غربی‬

‫مردم کشورهای جهان است تا نشان دهد که حکومت اسالمی چگونه‬ ‫کم‌ترین حقوق و آزادی را برای مردم کشور خود قائل نیست‪.‬‬ ‫‪ - ‌۶‬وظیف��ه گروه‌ه��ای حقوق بش��ری ایرانی تکثی��ر اخبار برای‬ ‫سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر‪ ،‬سازمان ملل و نماینده منتخب‬ ‫ایران‌اش‪ ،‬افراد و س��ازمان‌های سرش��ناس و دولت‌های کشورها‬ ‫برای فشار به حکومت اسالمی در رفع محدودیت‌ها است‪.‬‬ ‫‪ - ‌۷‬متاسفانه گزارش آقای احمد شهید نماینده ویژه سازمان ملل‬ ‫در امور ایران نش��ان داد که مسایلی هم‌چون کشتار سال‌های ‪‌۶۰‬‬ ‫‪ ، ۶۷‬اعدام‌ها در طول ‪ ۳۲‬س��ال‪ ،‬اعدام‌های اخیر‪ ،‬وضعیت زندانیان‬ ‫گمنام‪ ،‬کارگران‪ ،‬اقوام‪ ،‬مادران کس��انی‌که کش��ته شده‌اند‪ ،‬در نظر‬ ‫گرفته نشده است‪ ،‬که این امر ناشی از اینست که بعضی از افراد و‬ ‫گروه‌های سرشناس ایرانی حقوق بشری و سیاسی که در تماس با‬ ‫آقای ش��هید بوده‌اند‪ ،‬برای‌شان اولویت‌بندی‪ ،‬تبعیض و تاکید روی‬ ‫اسامی خاص در گزارش وجود داشته است‪.‬‬ ‫‪ - ‌۸‬هماهنگی گروه‌های حقوق بشری ایرانی داخل و خارج کشور‬ ‫برای حرکت هم‌زمان و باال بردن فشار به حکومت اسالمی بسیار‬ ‫موثر است‪.‬‬ ‫‪ - ‌۹‬وظیفه مهم دیگر یک نهاد حقوق بشری پی‌گیری پرونده‌های‬ ‫پناهندگان��ی اس��ت که تا تعیی��ن تکلیف در ش��رایط بدی زندگی‬ ‫می‌کنند و به خاطر دست‌گیری و تحت آزار و شکنجه قرار گرفتن‬ ‫امکان برگشت ندارند‪.‬‬ ‫‪ - ‌۱۰‬پشتی‌بانی از مبارزات مردم داخل ایران و نه ایجاد اپوزیسیون‬ ‫سیاسی آلترناتیو از جمله اقداماتی است که یک نهاد حقوق بشری‬ ‫و فعاالن حقوق بشر الزم است انجام دهند‪.‬‬ ‫بتوانند جلوی انتقال مبالغی چندین برابر ارزش خانه‬ ‫خ��اوری و خاوری‌ه��ا که صرف ت��رور و گروه‌های‬ ‫تروریستی می‌شود را بگیرند‪.‬‬ ‫این‌که کانادا تبدیل به بهشت دیکتاتورها و غارت‌گران‬ ‫شده است‪ ،‬نقطه ضعفی است که در کارنامه دولت کانادا‬ ‫به چشم می‌خورد‪.‬‬ ‫اما این‌جا من حس��ن‌اش را نیز خواهم گفت‪ .‬عیب وی‬ ‫جمله بگفتی هنرش نیز بگو‪ .‬پس از قتل زهرا کاظمی‬ ‫خبرنگار ایرانی کانادایی در زندان اوین‪ ،‬دولت کانادا ا‌ز‬ ‫جمله‌ی کش��ورهایی بوده اس��ت که نقض حقوق‌بشر‬ ‫در ای��ران را مورد توجه بیش‌ت��ری قرار داده اس��ت و هم‌واره در‬ ‫محکومیت نقض حقوق‌بشر در ایران پیش‌گام بوده است‪ .‬اخیرن‬ ‫نیز مجمع عمومی س��ازمان ملل متحد با ‪ 86‬رای موافق که رایی‬ ‫بی‌سابقه بود‪ ،‬به محکومیت جمهوری‌اسالمی ایران به‌دلیل نقض‬ ‫گسترده حقو‌ق بشر رای داد‪ .‬پیش‌نویس این قطع‌نامه توسط دولت‬ ‫کانادا نوش��ته و ارایه شده بود‪ .‬امری که می‌تواند موجب دل‌گرمی‬ ‫فعالین حقوق‌بشر شود و نشان دهد که تالش‌های آنان در رساندن‬ ‫صدای قربان‌یان نقض حقوق‌بشر در ایران به گوش جامعه جهانی‬ ‫بی‌نتیجه نبوده است‪.‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪25‬‬

‫‪25‬‬


‫فرشته مولوی‪ /‬این روزها‪ ،‬گاه و بی‌گاه در گوشه‌ای از سرم حرف‬ ‫و صدای��ی از صحنه‌ای از یک فیل�� ‌م کمدی قدیمی می‌پیچد که هم‬ ‫مسخره است و هم مسخره‌ام می‌کند انگار‪ ،‬نه نام فیلم را به یاد می‌آورم‬ ‫و نه داستان آن را‪ .‬صحنه هم حاال در یادم خاکستری می‌نماید‪ .‬صدا اما‬ ‫صدای آشنای حمید قنبری است که کش‌دار و تودماغی از دهان جری‬ ‫لوییس ش��یرین‌‌عقل و بامزه بیرون می‌آید و هم‌چنان رسا و گیرا هی‬ ‫می‌گوید‪« ،‬باالخره ما نفهمیدیم این سگه دنبال ماشینه می‌کنه‪ ،‬یا این‬ ‫ماشینه دنبال سگه می‌کنه»‪ .‬به یاری صدا تصویر را پیش‌تر می‌آورم و‬ ‫پررنگ می‌کنم‪ :‬خیابانی و… ماشینی که در آن می‌رود و… سگی که‬ ‫در آن می‌دود و… جوانی که سرگردان در حاشیه‌ی آن ماتی و گولی‬ ‫خود را به زبان می‌آورد‪.‬‬ ‫در پس��توی یاد و خیال من سال ‪ 57‬ایماژی از خیابانی‌ست در تهران‬ ‫که شرق آن را به غرب و غرب‌اش را به شرق می‌رساند‪ .‬خیابانی بس‬ ‫آشنا برای یکی چون من که در این‌جا و آن‌جای‌اش تکه‌هایی پررنگ‬ ‫از کودک��ی و نوجوان��ی و جوانی‌‌‌اش را می‌یاب��د‪ .‬خیابانی که نام‌اش را‬ ‫شاه‌رضا گذاشته‌اند و ته‌اش را به فوزیه و سرش را به شه‌یاد رسانده‌اند‪.‬‬ ‫نام‌ها بی‌مسمایند‪ .‬خیابان دراز که از حجمی پویان پر و خالی می‌‌‌شود‪،‬‬ ‫در تب و تاب است که پوست بیندازد و نام نو کند‪ .‬نام نو از دل آن شور‬ ‫و ش��ورش شگفت و هول‌برانگیزی برمی‌خیزد که خیابان را تسخیر و‬ ‫خلق روان و دوان بر آن را افسون کرده‪ .‬خیابان رام انقالب می‌شود و‬ ‫نام انقالب می‌گیرد‪ .‬ایماژ سال ‪ 57‬در نگاه من پرتپش‌ترین پاره‌ی این‬ ‫خیابان اس��ت که چهارراه انقالب را به میدان انقالب پیوند می‌دهد و‬ ‫راس��ته‌ی کتاب‌فروشی‌های روبه‌روی دانش‌گاه را در خود می‌گیرد‪ .‬در‬ ‫این نما هم خیابان است و… هم انقالبی که بر آن و در آن جاری‌ست‬ ‫و… هم انبوه مردمانی که سر از پا ناشناخته بر آن در و این در می‌دوند‬ ‫و… من جوانی که‪ ،‬تب‌دار و گیج و گول در حاش��یه‌ی آن به تماش��ا‬ ‫ایستاده‪ .‬اگر در بیرون هیاهو و هردود مرده‌باد این و زنده‌باد آن است‪ ،‬در‬ ‫درون صدای خنده‌برانگیز قنبری ‪-‬جری لوییس به گوش می‌رسد که‬ ‫هی می‌گوید‪« ،‬باالخره ما نفهمیدیم این خالیق دنبال ماشینه می‌کنه‬ ‫یا این ماشینه دنبال خالیق می‌کنه»‪.‬‬ ‫من جوان تب‌دار انقالب اس��ت و می‌خواهد که مثل فوج فوج جوان‬ ‫هم‌تای‌اش بدود و بپرد س��وار ماشین انقالب بشود‪ .‬خب‪ ،‬آخر این که‬ ‫چرخ روزگار دیگر دوام نظم و نظامی فاس��د و فرس��وده را برنمی‌تابد‪،‬‬ ‫مگ��ر جز انقالب چه معنی دارد! و آخر انقالب مگر بی‌ش��ور بی‌کران‬ ‫جوانی و بی‪-‬آرمان‌خواهی جوانان دس��ت می‌دهد! پس خیابان تپنده‬ ‫و توفنده می‌ش��ود‪ :‬اول از پیش‌گامان و پیش‌روها‪ ،‬از آن‌ها که سودای‬ ‫رهایی از اس��تبداد را با آسایش یک گیتی و دو گیتی تاخت نمی‌زنند‪،‬‬ ‫از هواداران آزادی‪ ،‬از هر گروه و هر مس��لک‪ ،‬تا دیگران هم به میدان‬ ‫آیند‪ .‬بعد ناگهان انگار دس��تی از عالم غیب فرمان ماشین را به سویی‬ ‫دیگر می‌چرخاند‪ .‬حاال آن که جیره‌خوار خوان‌نعمت س��لطنت ظل‌اله‬ ‫بوده‪ ،‬در فکر «د برو که در رو»اس��ت‪ ،‬آن هم که به فراس��ت یا غریزه‬ ‫از ماشین انقالبی هراس دارد که فرمان‌اش به دست روح‌اله افتاده‪ ،‬در‬ ‫کنج خانه‌اش چپیده‪ .‬در خیابان اما ماش��ین انقالب با راننده‌ی از غیب‬ ‫نازل شده تخت گاز پیش می‌رود‪ .‬حجم پویان و دوان انبوه‌تر و تیره‌تر‬ ‫و پرتوان‌تر می‌شود و خلق و مردم به امت بدل می‌شوند‪ .‬من جوان‪ ،‬نه‬ ‫می‌تواند دل از خیابان بکند‪ ،‬و نه می‌تواند سوار ماشین خیابانی بشود‪.‬‬ ‫پای هم‌راهی‌اش از وقتی که روش��ن شد هوادار خلق باید به نشانه‌‌ی‬ ‫هم‌راهی با امام و امت روس��ری به س��ر بیندازد‪ ،‬لنگ ش��ده‪ .‬چاره‌ای‬ ‫نمی‌بیند جز آن که در حاشیه‌ی خیابان به تماشا بایستد و گیج و گول‬ ‫ورد «باالخره ما نفهم‌یدیم…» بگیرد‪.‬‬ ‫حاال پس از س��ی و اندی سال دوباره س��وزن روی خط «باالخره ما‬ ‫نفهمیدی��م…» گیر می‌کند‪ .‬صحنه این بار دیگر اس��ت و من جوان‬ ‫جوانی و بس��یار چیزها را باخته و نه در خیابان‪ ،‬که در کنجی به تماشا‬ ‫نشسته‪ .‬آن‌چه بر صحنه نمایان است‪ ،‬سه کانون است‪ :‬یکی حکومتی‬ ‫بس نادان و جنایت‌‌پیشه و فریب‌کار که چون دوالپا هیچ خیال ندارد از‬ ‫کول ملت پایین بیاید‪ ،‬دیگری آمریکا و ملیجکش اس��راییل و اروپای‬ ‫کم و بیش متحد که به فراخور س��ود و زیان خود با ش��ی ‌وه‌ی شل‌کن‬ ‫و س��فت‌کن گزینه‌ی حمله‌ی نظامی را پیش و پس می‌کشند‪ ،‬و سه‬ ‫دیگر اپوزیسیونی که بار دیگر به تب و تاب می‌افتد و در فضایی پرتنش‬ ‫‪26‬‬

‫‪ 26‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫باالخره ما نفهمیدیم‪...‬‬ ‫واکنش نش��ان می‌دهد‪ .‬کانون اول گرچه چون دملی چرکین دردبار و نیروها و یاران تازه از دل انبوه شهروندانی‌س��ت که فارغ از رنگ تعلق‬ ‫ی گر‌وهی‌اند‪.‬‬ ‫یاس‌آور است‪ ،‬حیرتی برنمی‌انگیزد‪ .‬کانون دوم هم هرچند با یک بام سازمان ‌‬ ‫و دو هوایی و ملیجک‌بازی آمریکا کفر آدم را درمی‌آورد‪ ،‬جای شگفتی مخاط��ب آزاد ی��ا ش��هروندی که به ح��ق آزادی و اختی��ار خود آگاه‬ ‫ندارد‪ .‬می‌ماند کانون سوم که تماشاگر را به درنگ و پرسش وامی‌دارد‪ .‬اس��ت‪ ،‬پرسش‌گر اس��ت و زمانی رای و نظری را می‌پذیرد که پاسخ‬ ‫انجام تاخت و تاز نظامی به ایران یا پرهیز از آن‪ ،‬چه در جبهه‌ی حکومت پرس��ش‌های‌اش را در آن بیابد‪ .‬پی‌گی��ری در یافتن و دریافتن رای و‬ ‫ای��ران و چه در جبهه‌ی زمام‌داران جهان‪ ،‬بحثی‌‌س��ت که کم و بیش موضع دیگران در‌ب��اره‌ی آن‌چه که برخی «حمله‌ی نظامی»‪ ،‬برخی‬ ‫بیرون از دایره‌ی رای و اختیار بیشتر روشن‌فکران و گروه‌های گوناگون جنگ و برخی «مداخله‌ی انسان‌دوس��تانه» نامیده‌اند‪ ،‬پرسش‌هایی را‬ ‫اپوزیسیون صورت می‌گیرد‪ .‬اما این به آن معنی نیست که اپوزیسیون برمی‌انگیزد که می‌شود در سه دسته گنجاندشان‪ )1 :‬پرسش‌های فرمی‬ ‫در این زمینه یک‌س��ره بی‌س��هم و بی‌نقش اس��ت‪ .‬پس از آن‌چه در یا شکلی‪ )2 ،‬پرس��ش‌های محتوایی یا درون‌مایه‌ای‪ )3 ،‬پرسش‌های‬ ‫بنیادی‪ .‬دسته‌ی اول به شیوه‌ی بیان و ارایه‌ی رای و نظر‬ ‫افغانستان و عراق و به‌ویژه به تازگی در لیبی رخ داده‪ ،‬و‬ ‫برمی‌گردد‪ :‬آیا از کلی‌گویی و انشانویسی و ابهام و مغلطه‬ ‫چون بخش چشم‌گیری از اپوزیسیون در آمریکا جای و‬ ‫و سفس��طه در بحث و جدل پرهیز ش��ده یا نه‪ .‬دسته‌ی‬ ‫جای‌گاهی دارند‪ ،‬نمی‌شود تاثیرگذاری آن را بر سیاست‬ ‫دوم به مضمون و درونه‌ی رای و درس��تی یا نادرس��تی‬ ‫خارج��ی آمریکا در برابر حکومت ای��ران ندیده گرفت‬ ‫استدالل برای آن می‌پردازد‪ .‬نمونه‌ی پرسش از این‌گونه‬ ‫ی��ا کم‌رنگ دید‪ .‬از همین رو هم هس��ت که گزینه‌ی‬ ‫برای آن که موافق بی‌چون و چرای حمله‌ی نظامی‌ست‪،‬‬ ‫یورش نظامی به «تاسیس��ات هسته‌ای»‪ ،‬و یا به بیان‬ ‫می‌تواند این باشد‪ :‬آیا بهای هولناک آن‬ ‫روشن‌تر‪ ،‬براندازی حکومت ایران‬ ‫را ش��ما می‌پردازید‪ ،‬یا حکومتی که در‬ ‫از راه جن��گ‪ ،‬به‌درس��تی واکنش‬ ‫اوج منفوری و زبونی‌س��ت‪ ،‬یا مردمی‬ ‫گسترده‌ای در جبهه‌ی اپوزیسیون‬ ‫آیا بیانیه و مقاله‌نویسی برای ابراز‬ ‫که هنوز به هر س��بب در حلقه‌ی دام‬ ‫برمی‌انگیزد‪ .‬این هم البته هست‬ ‫رای و موضع‌گیری هدف است‬ ‫بال‌گیر کرده‌اند؟ نمونه‌ی پرسش برای‬ ‫که اپوزیس��یون س��ی و سه سال‬ ‫یا وسیله؟ آیا برای اپوزیسیون‪،‬‬ ‫آن که موافق مش��روط است و استناد‬ ‫در تنگنا مانده چ��اره‌ای ندارد جز‬ ‫به‌ویژه شاخه‌هایی از آن که سازمان‬ ‫به نمونه‌ی «مداخله‌ی انسان‌دوستانه»‬ ‫آن که هربار به هر دس��ت‌آویزی‬ ‫یا گروه یا جریان است و بودن‌اش‬ ‫در لیبی می‌کند‪ ،‬می‌تواند این‌ها باشد‪:‬‬ ‫چنگ بیندازد و دورخیز کند‪ .‬پس‬ ‫آیا وقتی ماش��ین جنگی‪ ،‬گیرم از آن‬ ‫بازار بیانیه‌نویسی و یارگیری و نیز‬ ‫در میدان به نیت سهم گرفتن از‬ ‫ناتو باش��د‪ ،‬راه افتاد‪ ،‬فرمان هدایت آن‬ ‫بح��ث و جدل بر س��ر این که آیا‬ ‫قدرت سیاسی در آینده است‪ ،‬همین‬ ‫را به دست شما می‌دهند؟ آیا حرف از‬ ‫این راه یا این امکان دری به روی‬ ‫اعالم رای و موضع کافی‌ست‪ ،‬یا‬ ‫پش��تی‌بانی جامعه‌ی جهانی به معنی‬ ‫مردم جان به لب رسیده می‌گشاید‬ ‫ی برای آغازیدن یا پیمودن‬ ‫تن‌ها گام ‌‬ ‫پش��تی‌بانی قدرت‌ها و حکومت‌های‬ ‫یا بار دیگر از چاله‌ای به چاهی نو‬ ‫ی و به انجام رساندن هدفی‌ست؟‬ ‫راه ‌‬ ‫بزرگ جهان اس��ت ی��ا افکار عمومی‬ ‫می‌اندازدش��ان‪ ،‬داغ می‌شود‪ .‬هم‬ ‫آیا قرار است در هر فرصتی که‬ ‫م��ردم جه��ان؟ و از آن که با حمله‌ی‬ ‫سازمان‌ها و جریان‌‌های سیاسی‪،‬‬ ‫پیش آید‪ ،‬ابراز وجودی بکنیم یا‬ ‫نظامی مخالف است‪ ،‬می‌‌توان پرسید‪:‬‬ ‫هم روش��ن‌فکران و اندیشه‌‌‌ورزان‬ ‫در جای��ی که اگر نه کل حکومت‪ ،‬که‬ ‫منفرد و مستقل‪ ،‬هم کوشنده‌گان‬ ‫می‌خواهیم با ابراز رای خود به‬ ‫دست‌کم بخش��ی از آن‪ ،‬با دمیدن در‬ ‫مدن��ی و حقوق‌بش��ری‪ ،‬و ه��م‬ ‫نتیجه‌ای برسیم؟‬ ‫شیپور «انرژی هس��ته‌ای حق مسلم‬ ‫کسانی که به هر سبب حکومت‬ ‫ماس��ت»‪ ،‬امکان جنگ را ب��رای روز‬ ‫کنون��ی ای��ران را برنمی‌تابند‪ ،‬به‬ ‫مبادای‪-‬اش زاپاس نگه می‌دارد‪ ،‬و در‬ ‫میدان قلم و رس��انه آمده‌اند تا با‬ ‫ن آن و پیروان‌اش هم خوش دارند رسانه‌ها نه‬ ‫حالی که آمریکا و هم‌پیما ‌‬ ‫صدور بیانیه و نوشتن مقاله رای و موضع خود را بیان کنند‪.‬‬ ‫تو‌گوی‌های مساله‌ی حقوق بشر‪ ،‬که مساله‌ی هسته‌ای ایران را درشت‌نمایی کنند‪،‬‬ ‫از نگاه من خواننده‌ی این نوش��ته‌ها یا من تماش��اگر گف ‌‬ ‫تلویزیونی که از پیش‌داوری و وابستگی به هر گروه و دسته و جریانی برای روشن‌گری در این زمینه چه در سطح درون‌مرزی و چه در سطح‬ ‫بری هستم‪ ،‬این مواد رسانه‌ای آن چیزی‌ست که به آن نیازمندم تا بر جهانی س��وای چند مقاله از سوی تنی چند‪ ،‬چه کار برنامه‌ریزی‌شده‬ ‫پایه‌ی آن و به فراخور درک و دانش خود بتوانم رای و موضع خود را در و سازمان‌یافته و پی‌گیری از سوی اپوزیسیون انجام شده؟ و سر آخر‪،‬‬ ‫باره‌ی یک امر مشخص اجتماعی‪-‬سیاسی بپرورانم‪ .‬به بیان روشن‌تر‪ ،‬دسته‌ی سوم‪ ،‬یعنی پرس��ش‌های بنیادی‪ ،‬به‌گمان من این‌هاست‪ :‬آیا‬ ‫مخاطب این مواد یا کسی‌ست که به سبب تعلق به یک گروه یا جریان بیانیه و مقاله‌نویسی برای ابراز رای و موضع‌گیری هدف است یا وسیله؟‬ ‫یا جمع سیاسی یا فکری هر حرف و رای دیگری را با متر و معیاری که آیا برای اپوزیس��یون‪ ،‬به‌ویژه ش��اخه‌هایی از آن که سازمان یا گروه یا‬ ‫از پیش به او داده شده‪ ،‬می‌سنجد‪ .‬یا مثل من نام‌برده متر و معیارش جریان است و بودنش در میدان به نیت سهم گرفتن از قدرت سیاسی‬ ‫ی برای‬ ‫خرد فردی خود اس��ت‪ .‬هرچند روی سخن پدید‌آورنده‌گان بیانیه‌ها و در آینده است‪ ،‬هم‌این اعالم رای و موضع کافی‌ست‪ ،‬یا تنها گام ‌‬ ‫ی و به انجام رساندن هدفی‌ست؟ آیا قرار است‬ ‫مقاله‌ها و جدل‌های شفاهی با هردو نوع مخاطب است‪ ،‬تکیه‌ی اصلی آغازیدن یا پیمودن راه ‌‬ ‫می‌بایستی روی مخاطب نوع دوم یا مخاطب آزاد باشد‪ .‬چرای‌اش این در هر فرصتی که پیش آید‪ ،‬ابراز وجودی بکنیم یا می‌خواهیم با ابراز‬ ‫است که او برخالف مخاطب نوع اول که یک چشم و یک گوش‌اش رای خود به نتیجه‌ای برسیم؟‬ ‫با این پرس��ش‌های سخت و س��ردردآور‪ ،‬پیش از آن که دوباره ورد‬ ‫از پیش پر شده‪ ،‬با هر دو چشم و هر دو گوش توجه نشان می‌دهد‪ .‬این‬ ‫به معنی کم به��ا دادن به مخاطب نوع اول — به‌ویژه اگر هم‌گرایی مسخره و مسخره‌گر «باالخره ما نفهمیدیم…» گریبان‌ام را بگیرد‪ ،‬به‬ ‫و هم‌کاری در چش��م‌انداز پیش رو باشد نیست‪ ،‬بلکه نشان از آن دارد سراغ ایماژ کهنه‌ام از سال ‪ 57‬می‌روم‪ .‬ماشین انقالب برخیابان انقالب‬ ‫ی سیاس��ی بسته به توان آن در جذب م��ی‌رود و مردمانی بس ناهم‌رنگ در پی آنند تا از قافله عقب نمانند‪.‬‬ ‫که برد و باخت هر رای اجتماع ‌‬

‫خواس��ته‌ای که چون چس��ب همه را با هم کرده‪ ،‬خواسته‌ای انقالبی‬ ‫و سرراس��ت‪ ،‬اما زمخت و خام اس��ت این‪« ،‬همه ب��ا هم» می‌خواهد‬ ‫که ش��اه برود تا بساط نظم پوسیده‌ی پادشاهی برچیده شود‪ .‬آدم‌ها و‬ ‫گروه‌ها و س��ازمان‌هایی سال‌ها در این سودا و در آرزوی چنین روزی‬ ‫بوده‌اند و این یعنی که پیش‌گامان و رهبرانی هستند که خط می‌دهند‬ ‫و راه می‌نمایند‪ .‬در میان پیش‌گامان انقالب و رهبران انقالبی کس��ی‬ ‫به درس��تی و روشنی نمی‌داند بعد چه باید بشود و ماشین به کدام سو‬ ‫باید برود‪ .‬دو سازمان چریکی که بیش‌ترین هواداران را به خود جذب‬ ‫کرده‌اند‪ ،‬فرصت و توان اندیشه به آلترناتیو رژیم پادشاهی را نداشته‌اند‪.‬‬ ‫بختیار که گمان می‌کند می‌داند چه باید بشود و یا چه می‌خواهد‪ ،‬وقتی‬ ‫پا به میدان می‌گذارد که ماشین هم راه افتاده و هم ترمز بریده‪ .‬شاه با‬ ‫زود رفتن یا دررفتن یا برای اولین و آخرین‌بار شنیدن پیام مردم همه‬ ‫را غافل‌گیر می‌کند‪ .‬همه را شاید‪ ،‬جز خمینی را‪ ،‬چون همان اندازه که‬ ‫دیگ��ران نمی‌دانند چه می‌خواهند و چه‌طور باید بخواهند‪ ،‬او هم چه و‬ ‫هم چه‌طورش را می‌داند‪ .‬از نگاه حاالی من‪ ،‬در کنار ویژگی‌های فردی‬ ‫خمین��ی از کاریزما یا فره‌ی ایزدی یا عطیه‌ی االهی انتس��ابی گرفته‬ ‫ی آن‌چه سبب می‌شود که فرمان انقالب را‬ ‫تا فریب‌کاری و سرس��خت ‌‬ ‫یک‌تنه به دست بگیرد‪ ،‬این است که می‌دانست می‌خواهد چه چیز را‬ ‫جای‌گزین رژیم س��رنگون شده کند‪ .‬این که از الگوی حکومت صدر‬ ‫اس�لامی به جمهوری اسالمی می‌رسد هم نش��انه‌ی نرمش‌پذیری‬ ‫هدف‌مندش است‪ .‬اول با رفرندام ‪ 98‬درصدی ماشین انقالب ماشین‬ ‫جمهوری اسالمی می‌شود‪ .‬بعد بنا به روال ماکیاولی «هدف وسیله را‬ ‫توجیه می‌کند»‪ ،‬هر که با راننده نیست از ماشین به بیرون پرت و اگر‬ ‫الزم بود زیر گرفته می‌ش��ود‪ .‬بیرون‌ان��دازی و خرد و خمیر‌گردانی‪ ،‬با‬ ‫بازرگان که هم زود از طلب باران و دریافت سیل پشیمان شده و هم‬ ‫عقل س��لیم‌اش در مهلکه‌ی توفان خریدار ندارد‪ ،‬آغاز می‌شود تا نوبت‬ ‫برسد به دیگر سرنشین‌ها‪.‬‬ ‫ماشینی که راننده‌اش خمینی باشد‪ ،‬سرنشین‌اش امت است‪ .‬اگر پیش‬ ‫از مشروطه «رعایای ممالک محروسه» داشته‌ایم‪ ،‬پس از آن با«اهالی‬ ‫مملکت» سر و کار داریم‪ .‬بعد اتباع ایران به شرط پرستش شاه «ملت‬ ‫شریف» می‌شود‪ ،‬حزب توده ترم «توده» را باب می‌کند‪ ،‬با چریک‌های‬ ‫مجاهد و فدایی «خلق» نمایان می‌شود‪ .‬سرو کله‌ی ماشین انقالب که‬ ‫پیدا می‌ش��ود‪ ،‬اول از همه طبقه‌ی متوسط شهری‪ ،‬که بخشی از آن‬ ‫خود را هوادار خلق و بخشی خود را مردم می‌داند‪ ،‬سوار می‌شوند‪ .‬حاال‬ ‫کجا باید رفت؟ س��وی آزادی و استقاللی که راه به عافیت‌گاهی ببرد‪.‬‬ ‫ماشین به راه نیفتاده‪ ،‬کرور کرور روستاییان و حاشیه‌‌نشینان مستضعف‬ ‫می‌پرند باال‪ .‬مقصد می‌ش��ود آزادی و اس��تقالل و جمهوری اسالمی‪،‬‬ ‫اما چون آزادی و اس��تقالل نشانی روشن ندارد‪ ،‬ماشین راست می‌رود‬ ‫سمت آخری که معنا و مفهوم‌اش را آن که فرمان را به دست گرفته‪،‬‬ ‫خوب می‌داند‪.‬‬ ‫اسماعیل‌خویی شعری دارد سروده‌ی آن زمان که خطی از آن به نقل‬ ‫از حافظه چنین اس��ت‪ :‬مردم هم‌واره حق دارند‪ ،‬زیرا که بس��یارند‪ .‬این‬ ‫حق «حقی ناگزیر» یا بخواهی‌نخواهی‌س��ت‪ ،‬چون از پرشماری مردم‬ ‫و از واقعیت این بیش��ینه‌گی می‌آید و نه همیشه از درستی و حقیقت‪.‬‬ ‫کم می‌شود که واقعیت‪ ،‬یعنی آن‌چه که هست‪ ،‬با حقیقت‪ ،‬یعنی آن‌چه‬ ‫که باید باشد‪ ،‬بخواند و یکی باشد‪ .‬در ماجرای همه‌پرسی‪ ،‬کم و بیش‬ ‫همه‌ی شاخه‌های اپوزیسیون رژیم پادشاهی‪ ،‬که هریک نمایندگی و‬ ‫رهبری بخشی از مردم را برعهده داشتند‪ ،‬در برابر علم امام سپر انداختند‬ ‫و گردن تسلیم پیش آوردند‪ .‬با پیش نهادن دو گزینه‌ی «یا سلطنت یا‬ ‫جمهوری اسالمی»‪ ،‬یعنی در واقع پیش‌نهاد تک‌گزینه‌ای‪ ،‬چرا که در‬ ‫ن تاریخ دیگر نه از تاک سلطنت نشان بود و نه از تاک‌نشان نخستین‬ ‫آ‌‬ ‫کاله گشاد بر سر ملتی که پدر تاج‌دارش را فراری داده بود‪ ،‬گذاشته شد‬ ‫و صدایی هم از شاخه‌ای در نیامد یا اگر درآمد‪ ،‬شنیده نشد‪ .‬درهرحال با‬ ‫همه‌پرسی یا بی‌آن‪ ،‬برنده آن کس بود که در ماشین را به روی خلق‌اله‬ ‫و جنداله و حزب‌اله گشوده بود‪.‬‬ ‫آدمی��زاده‌ای که پدرش روض��ه‌ی رضوان را به دو گندم می‌فروش��د‪،‬‬ ‫م��ادرزاد خطاکار اس��ت‪ .‬مردم خطا می‌کنند و همه‌پرس��ی‪ ،‬این تدبیر‬ ‫خوش‌نام مردم‌س��االری و دادگری‪ ،‬گاه به جای بهشت آن‌ها را راهی‬ ‫ادامهدرصفحهبعد‬


‫روی‌دادها‬ ‫اطالعیه مرکز موسیقی نوا‬

‫اطالعیه برگزاری کالس‌های ورزشی و آموزشی‪:‬‬

‫واحد کامیونیتی س��رویس مرکز بین‌المللی حقوق‌بش��ر در ایران در نظر دارد برای سه‬ ‫ماه پاییز امسال کالس‌های آموزشی و ورزشی در رده‌های سنی نوجوانان و جوانان در‬ ‫منطقه نورت یورک برگزار کند‪.‬‬ ‫تع��دادی از این کالس ها ش��امل‪ :‬فوتبال‪ ،‬ورزش‌های رزمی «کاراته‪ ،‬دفاع ش��خصی‬ ‫بانوان» ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬بازیگری‪ ،‬ش��یرینی‌پزی و… هس��تند‪ .‬لطفا برای ثبت‌نام در‬ ‫کالس مورد نظر‪ ،‬شماره تلفن‪ ،‬نام کامل و تاریخ‪-‬تولد خود را به ایمیل زیر ارسال کنید‬ ‫تا جدول برنامه‌ها را دریافت کنید‪.‬‬ ‫‪info@humanrightsintl.com‬‬ ‫هر کالس یک یا دو نوبت در هفته برگزار می‌ش��ود و ت��ازه‌واردان به کانادا در اولویت‬ ‫ثبت نام قرار دارند‪.‬‬

‫مركز موس��يقی نوا‪ ،‬گروه رسانه‌ای مهرگان‪ ،‬اركس��تر و گروه كر ملی ايران به رهبری‬ ‫كمال طراوتی با هم‪-‬ياری تنی چند از موسيقی‌دانان و خوانندگان نامی مريم تومرايی‪،‬‬ ‫فريدون فرهی‪ ،‬سليمان واثقی «سلی»‪ ،‬حسن انعامی‪ ،‬حسام فرياد‪ ،‬ابراهيم رهنما‪ ،‬گروه‬ ‫رقص خورش��يد خانم از مونتريال و هم‌راهی هنرمندانه ساسان قهرمان با اجرای بيش‬ ‫از بيست ترانه بهارانه‪ ،‬خاطره‌انگيز و ترانه‌های محلی گيالنی‪ ،‬آذری‪ ،‬كردی و لری در‬ ‫مركز هنرهای نمايشی ريچموند هيل‪ ،‬آيين نوروزی سال ‪ ١٣٩١‬را جشن می‪-‬گيرند‪.‬‬ ‫به‌همين مناس��بت از كليه هنرمندان‪ ،‬مسووالن ارگان‌ها و مراكز فرهنگی هنری و نيز‬ ‫ب آن مشاغل دعوت می‌شود جهت پيوستن‪ ،‬هم‌ياری و حمايت‌مالی و معنوی به‬ ‫صاح ‌‬ ‫اين جشن باشكوه از طريق زير تماس حاصل نمايند‪.‬‬ ‫‪nava_mana@yahoo.ca‬‬ ‫‪inchorchestra@yahoo.com‬‬ ‫‪0241 502 – 416 :Tel‬‬

‫‪---------------------------------------‬‬

‫‪-----------------------------------‬‬

‫خدمات و برنامه‌های سازمان زنان ایرانی انتاریو‬

‫شب چله‌ی کانون ایران‌یان‬ ‫دانشگاه تورنتو‬

‫ساعت ‪ 6‬تا ‪ 9‬شب ‪ 17‬دسامبر در ساختمان‬ ‫هارت هاوس دانش‌گاه‬ ‫ات��اق ‪East Common Room‬‬ ‫برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫‪-----------------‬‬

‫انجمن رسمی دانش‌جویان‬ ‫ی ‪ ۱۱‬سالگرد جشن شب‬ ‫ایران ‌‬ ‫یلدا را برگزار می‌کنند‬

‫‪pm 10 at 2011. 25 December‬‬ ‫‪3625-566-416 ,1074-781-647:Info‬‬ ‫آدرس‪galaxy blvd, Toronto 195 :‬‬

‫دفتر مرکزی سازمان زنان روزهای دوشنبه تا جمعه از ساعت ‪ 10‬صبح تا ‪ 2‬بعد‌از‌ظهر‬ ‫آماده پاسخ‌گویی به اعضا و عالقه‌مندان است‪ .‬برای تماس با ما و یا گرفتن اطالعات‬ ‫بیشتر در مورد برنامه‌های سازمان‪ ،‬لطفا با تلفن ‪ 416 – 496 – 9566‬تماس بگیرید‪.‬‬ ‫آدرس دفتر مرکزی‪:‬‬ ‫‪,Oriole Community Center‬‬ ‫‪,Don Mills Road 2975‬‬ ‫‪3B7 North York, M2J‬‬ ‫برنامه‌ها و خدمات زیر در دفتر مرکزی سازمان زنان ایرانی انتاریو ‪ ،‬ارایه می‌شوند‪:‬‬ ‫خدمات رایگان استقرار به تازه‌واردین‬ ‫ـ اطالعات در زمینه مسکن‪ ،‬تحصیالت‪ ،‬بهداشت‪ ،‬مسایل‌حقوقی‪ ،‬مهاجرت‪ ،‬کمک‌های‬ ‫مالی دولتی و تفریحات‌سالم‬ ‫ـ راهنمای��ی و ارجاع متخصصان تحصیل‌کرده و صاحبان رش��ته‌های فنی و حرفه‌ای‬ ‫جهت اخذ الیسنس به منابع مربوط‬ ‫ـ پر کردن فرم‌های مختلف دولتی‬ ‫ـ ارجاع به کالس‌های زبان انگلیسی و مراکز آموزش مهارت‌های الزم جهت کاریابی‬ ‫برای دریافت اطالعات بیشتر و یا تعیین وقت با تلفن سازمان زنان تماس بگیرید‪.‬‬ ‫برنامه ویژه سالمندان‬

‫برنامه‌ای ش��امل تفریح‪ ،‬سرگرمی‪ ،‬آموزش و گفتگو‪ .‬هر جمعه از ساعت ‪ 11‬صبح تا ‪3‬‬ ‫بعدازظهر‪.‬‬ ‫مکالمه زبان انگلیسی‬ ‫هر پنجش��نبه‪ ،‬از س��اعت ‪ 4‬تا ‪ 6‬بعدازظهر برگزار می‌ش��ود‪ .‬برای ثبت با دفتر مرکزی‬ ‫سازمان تماس بگیرید‪.‬‬ ‫برنامه گروه ادبیات و مطالعه‬ ‫برنامه‌ای ش��امل کتاب‌خوانی‪ ،‬داستان و خاطره‌نویسی برای بزرگ‌ساالن‪ ،‬هر دو هفته‬ ‫یک‌بار‪ ،‬جمعه‌ها «‪ 28‬اکتبر‪ 11 ،‬نوامبر‪ 25 ،‬نوامبر» از ساعت ‪ 6 : 30‬تا ‪ 8:30‬بعد‌ازظهر‪.‬‬ ‫با نظارت خانم مهری یلفانی‪ ،‬نویسنده و شاعر‪ ،‬برگزار می‌شود‪ .‬برای اطالعات بیشتر با‬ ‫دفتر مرکزی سازمان تماس بگیرید‪.‬‬ ‫برنامه‌های زیر در دفتر دیگر سازمان واقع در آدرس زیر برگزار می‌شوند‪:‬‬ ‫‪,Advent Lutheran Church‬‬ ‫‪Don Mills Rd, North York, ON 2800‬‬ ‫برنامه ویژه مادران و کودکان خردسال‬ ‫شامل بحث و گفتگوهای عمومی در مورد مسایل والدین و پرورش کودکان‪ ،‬کارگاه‌های‬ ‫آموزشی‪ ،‬و پذیرایی‬ ‫همه هفته روزهای سه شنبه از ساعت ‪ 10‬صبح الی ‪ 1‬بعداز‌ظهر‪.‬‬ ‫یوگا و تمرین‌ات کششی برای سالمتی و نشاط‬ ‫همه هفته روزهای سه‌شنبه از ساعت ‪ 4:30‬تا ‪ 6‬بعد‌از‌ظهر‪ .‬زیر نظر مربی مجرب نوشین‬ ‫خدایار‪ .‬برای شرکت در ترم جدید یوگا هم‌اکنون ثبت‌نام می‌شود‪.‬‬ ‫‪------------------------------------‬‬

‫آموزش رایگان کاراته و دفاع شخصی در تورنتو‬

‫توسط واحد کامیونیتی سرویس مرکز بین‌المللی حقوق بشر‬ ‫برای اطالعات بیشتر به آدرس زیر ایمیل ارسال کنید‪:‬‬ ‫‪info@humanrightsintl.com‬‬ ‫تازه واردان در اولویت برای ثبت نام قرار دارند‪.‬‬

‫ادامهازصفحهقبل‬ ‫جهنم می‌کند‪ .‬نه هم‌این حاال‪ ،‬که دست کم تا آینده‌ی نزدیک هم‪ ،‬اگر همه‌پرسی برای انرژی هسته‌ای در ایران برگزار شود و مو‬ ‫الی درز چند و چون درس��تی و س�لامت‌اش هم نرود‪ ،‬بی‌گمان نتیجه‌ی آن هسته‌ای‌ستیزها را پاک ناامید خواهد کرد‪ .‬این که چرا‬ ‫و برچه پایه برخی از جمله هواداران دخالت بشردوس��تانه‌ی قدرت‌های بزرگ با ژس��تی پریقین بر این پا می‌فشارند که مردم از این‬ ‫خواست جاه‌طلبانه و خطرناک حکومت بری هستند‪ ،‬جای پرسش دارد‪ .‬درست است که عقل سلیم حکم می‌کند که انرژی هسته‌ای‬ ‫ت و قدرت‌نمایی و سنجش با همتایان در خاورمیانه و از همه‌ی این‌ها شاید مهم‌تر‪ ،‬میل‬ ‫نان و آب و آزادی نمی‌شود‪ ،‬اما میل به قدر ‌‬ ‫به پیش‌رفت فن‌آورانه و سری میان سرها درآوردن‪ ،‬نه تنها بسیاری از مردم کوچه و بازار‪ ،‬که بسیاری از درس‌خوانده‌ها را هم به سمت‬ ‫و سوی شعار «حق مسلم ماست» می‌کشاند‪.‬‬ ‫اما مردم اگر در برهه‌هایی در رای خود‪ ،‬خطا می‌کنند‪ ،‬در این که کی به میدان بیایند‪ ،‬خطا نمی‌کنند‪ .‬گواه‌اش آمدن مردم به خیابان‬ ‫در س��ال ‪ ،57‬یا زمان آغاز اصالح‌طلبی و کاندیدا ش��دن خاتمی برای ریاست جمهوری‪ ،‬و یا هم‌این دو سال پیش با برآمدن جنبش‬ ‫ی سیاسی دگرگون‌ساز خود نشانی از رهبری ببینند‪ .‬کسانی که‬ ‫سبز است‪ .‬مردم وقتی پا به میدان می‌گذارند که برای حرکت اجتماع ‌‬ ‫در زمان برآمدن و خیزش جنبش سبز با ذوق‌زدگی ساده‌انگارانه نبود رهبری قاطع و یگانه را برتری جنبش می‌انگاشتند‪ ،‬تفاوت میان‬ ‫حضور یک رهبر و فراهم بودن یک رهبری کارآمد را نادیده و رهبری را با رهبر یکی می‌گرفتند‪ .‬این نگرش گرچه در فرهنگی که‬ ‫از استبداد مزمن و کیش شخصیت زخم‌خورده‪ ،‬درک‌شدنی می‌نماید‪ ،‬در عرصه‌ی پیکاری سیاسی راه به جایی نمی‌برد‪ .‬بی‌رهبری‬ ‫سنجیده و توان‌مند و فرصت‌شناس شاید بشود رژیمی را سرنگون کرد‪ ،‬اما نمی‌شود رژیمی را جای‌گزین آن کرد که راه به دهی ببرد‪.‬‬ ‫ن که سال ‪ 57‬را به بایگانی تاریخ و حافظه بر‌گردانم تا از شر ورود «باالخره ما نفهمیدیم…» خالص شوم‪ ،‬چیزی به یادم‬ ‫پیش از آ ‌‬ ‫می‌آید‪ :‬در آن روزها در راسته‌ی کتاب‌فروشی‌های روبه‌روی دانش‌گاه در هیاهوی خیابان می‌شد صدای کتاب‌فروش‌های بساطی و‬ ‫دست‪-‬فروش‌هایی را شنید که نام کتاب‌ها و روزنامه‌ها را فریاد می‌زدند‪ .‬گذشته چراغ راه آینده است تنها نامی‌ست که خوب به یادم‬ ‫مانده‪ ،‬چرای‌اش را نمی‌دانم‪ .‬شاید چون آن من جوان هر بار که فریاد را می‌شنید‪ ،‬فکر می‌کرد این حاالیی که با این دور تند رو به‬ ‫آینده دارد‪ ،‬وقتی برای خواندن گذشته باقی نمی‌گذارد‪.‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪27‬‬

‫‪27‬‬


‫پوتینوانتخابات!‬

‫س�لمان س�یما ‪ /‬حاال زنگ‌های خطر برای مرد شماره ‪2‬‬ ‫روس��یه به صدا در آمده اس��ت‪ ،‬والدمیر‌پوتین افسر سابق‬ ‫«کا گ ب» ک��ه کارنامه اطالعات��ی خوبی از خود به جای‬ ‫گ��ذارده بود و در س��ر احی��ای قدرت از دس��ت رفته اتحاد‬ ‫جماهیر ش��وروی را می‌پروراند‪ ،‬در حالی ‪ 8‬س��ال بر کرسی‬ ‫ریاس��ت جمه��وری تکیه زد و در ط��ول دوران زعامت‌اش‬ ‫در کاخ کرملی��ن از همه ابزارهای قانونی و فراقانونی برای‬ ‫تحکیم قدرت خود س��ود جس��ت که اوج ای��ن تالش‌ها را‬ ‫در ریاست‌جمهوری دوست نزدیک وهم‌کارش مدودف باید‬ ‫جست‪-‬وجو کرد‪.‬‬ ‫پوتی��ن و مدودف که برخ��ی موفقیت‌های اقتصادی بعد از‬ ‫رکود دوران یلتسین غره‌ش��ان کرد گمان بردند که روسیه‬ ‫ملک طلق آن‌هاست وزمینه‌های بازگشت به انحصارطلبی‬ ‫حزب کمونیست شوروی‪ ،‬را این‌بار در حزب روسیه واحد به‬ ‫رهبری پوتین یا‌فتند غافل از آن‌که روسیه پس از فرو‌پاشی‬ ‫ش��وروی اگرچه هم‌چنان از فقدان زمینه‌های دموکراتیک‬ ‫و اس��تقرار دموکراس��ی در همه ابعاد سیاس��ی و فرهنگی‬ ‫در رنج اس��ت اما آثار جهانی‌ش��دن ارزش‌های انس��انی و‬ ‫افزایش ارتب��اط جوانان و گروه‌های تحصیل‌کرده روس��یه‬ ‫ب��ا جامعه‌جهان��ی و به‌ویژه غرب‪ ،‬س��از و کار حکومت را با‬ ‫چالش‌های جدی روبه‌رو کرده است‪.‬‬ ‫تردی��دی نیس��ت ک��ه فش��ار تقاضاه��ای آزادی‌خواهی و‬ ‫حق‌طلبی این گروه از مردم روسیه‪ ،‬ساختارهای پدرساالری‬ ‫در این کش��ور را به س��وی دگرگونی هر چه بیش‌تر پیش‬ ‫خواهد برد‪ ،‬س��اختارهایی روبه فروپاشی کامل در آینده‌ای‬ ‫نه چندان دراز‪ ،‬با توجه به گس��ترش روز افزون تکنولوژی‬ ‫ارتباط��ات در جه��ان امروز که هیچ ش��کلی از س��رکوب‬ ‫نمی‌تواند پنهان بماند‪.‬‬ ‫اگرچ��ه کارنام��ه پوتی��ن در دوران ریاس��ت‌جمهوری‌اش‬ ‫در مجم��وع ب��ه ویژه در حوزه سیاس��ت خارج��ی و جذب‬ ‫س��رمایه‌گذاری خارجی و تعامل مناسب با غرب خوب بود‬

‫و ملت روسیه از تالش‌های‬ ‫وی در احی��ای حیثی��ت از‬ ‫دست رفته‌شان با ایدیولوژی‬ ‫چپ مارکسیس��تی خش��نود‬ ‫که از پاس��خ به این س��وال‬ ‫حضور گسترده مردم معترض به‬ ‫بودن��د‪ ،‬اما ع��دم اعتقاد وی‬ ‫خبرنگاران در ارتباط با این‌که‬ ‫ب��ه دموکراس��ی در خی��ز‬ ‫نتیجه انتخابات را پوتین درست‌‬ ‫چرا انگلس��تان در اعتراضات‬ ‫مجدد برای به دست گرفتن‬ ‫رهبران دیکتاتور سایر کشورها به‬ ‫لن��دن و امری��کا در جنبش‬ ‫ریاس��ت‌جمهوری وسرکوب‬ ‫آن‌سوی مرزهای خود مرتبط دانست‬ ‫وال‌اس��تریت مردم خویش را‬ ‫مخالفان داخلی‪ ،‬تجلی خود‬ ‫به جای آن‌که در برابر درخواست‪-‬‬ ‫وابسته به بیگانگان نخوانده‬ ‫را در بروز گس��ترده تقلب در‬ ‫های معترضین به ارایه پاسخ‌های‬ ‫و نمی‪-‬خوانند عاجز اس��ت‪.‬‬ ‫اتخابات پارلمانی نش��ان داد‬ ‫قانع‌کننده بپردازد‪.‬‬ ‫مرد زی��رک این س��ال‌های‬ ‫که منجر ب��ه واکنش جدی‬ ‫پوتین و مدودف که برخی‬ ‫روسیه که این روزها سودای‬ ‫مردم و حضور گس��ترده در‬ ‫بازگش��ت به کاخ کرملین را‬ ‫موفقیت‌های اقتصادی بعد از رکود‬ ‫خیابان‌ها گردید‪.‬‬ ‫در س��ر می‌پروراند پاسخ این‬ ‫و زیبای��ی حرک��ت ملت در‬ ‫دوران یلتسین غره‌شان کرد گمان‬ ‫سوال خبرنگاران را به خوبی‬ ‫آن‌جای��ی بود که ب��ه خاطر‬ ‫بردند که روسیه ملک طلق آن‌هاست‪.‬‬ ‫می‌داند‪ ،‬او به درستی می‌داند‬ ‫برخی خدمات وی در دوران‬ ‫که آن‌چ��ه او و رفقای‌اش از‬ ‫ریاس��ت‌جمهوری‌اش چشم‬ ‫صندوق‌ه��ای انتخابات دوم‬ ‫ب��ر روحی��ه اقتدار‌گرای وی‬ ‫در آورده‌ان��د به اس��م رای مردم‪ ،‬رای مردم نیس��ت بلکه‬ ‫نبستند‪.‬‬ ‫ناظران بین‌المللی که انتخابات روسیه را رصد می‌کردند در تصمیمی است که در پش��ت درهای بسته شورای مرکزی‬ ‫گزارش‌هایی بروز تقلب گس��ترده را مورد تایید قرار داده‌اند‪ ،‬حزب روسیه متحد به رهبری او درآمده است‪.‬‬ ‫آش تقلب در انتخابات تا جایی ش��ور بود که واپسین رهبر اما در آن س��ویی از جهان که ما به غرب می‌خوانیم‌اش‬ ‫اتحاد جماهیر ش��وری گورباچف خواه��ان ابطال انتخابات علی‌رغم تمام مش��کالتی که ممکن اس��ت وجود داشته‬ ‫باش��د‪ ،‬حقوق بش��ر‪ ،‬رای مردم‪ ،‬ح��ق اعتراض‪ ،‬آزادی‬ ‫گردید‪.‬‬ ‫حضور گس��ترده مردم معترض به نتیجه انتخابات را پوتین مطبوعات و رس��انه ها چنان زمینه‌ای گس��ترانده که سر‬ ‫درست رهبران دیکتاتور سایر کشورها به آن‪-‬سوی مرزهای بر گردن افرادی چون پوتین به اس��م مردم برای خوردن‬ ‫خ��ود مرتبط دانس��ت به جای آن‌که در برابر درخواس��ته‌ی حق آن‌ها و به تاراج بردن منافع‌ش��ان چیزی نزدیک به‬ ‫محال اس��ت‪ ،‬ش��اید مردم به پا خواسته روس��یه نتوانند‬ ‫معترضین به ارایه پاسخ‌های قانع‌کننده بپردازد‪.‬‬ ‫وی در حالی انگش��ت اتهام را به‌س��وی هیالری کلینتون رای‪-‬شان را به کرسی بنشانند اما تا همین‌جا هم خواب‬ ‫وزی��ر امورخارجه امریکا و به‪-‬طور کلی غرب نش��انه رفت را از چش‌ان پوتین ربوده‌اند‪.‬‬

‫رستوران کپلی درقلب مونترال‬ ‫صبحانه را در کپلی نوش جان کنید‬ ‫برگرهای ما را از دست ندهید‬

‫‪28‬‬

‫‪ 28‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫کودکاننخستینقربانی‌آنخرافاتوواپس‌گرایی‬

‫مصطفی عزیزی ‪ /‬انس��ان مانند تمام پس��تان‌داران بچه‌زاست‪.‬‬ ‫و بیش‌ت��ر «بچه‌زاها» و غیر«بچه‌زاه��ا» از نوزادان خود مراقبت‬ ‫می‌کنند اما انسان در میان تمام حیوانات بیش‌ترین طول نوزادی‬ ‫و نیاز به مراقبت را دارد‪ .‬زیرا انس��ان اصولن موجودی جداافتاده‬ ‫اس��ت‪ .‬حیوانی‌ست که اگر سیس��تیم عصبی پیش‌رفته که قدرت‬ ‫تعقل برای‌‌اش آورده است نمی‌داشت جهشی نامطلوب محسوب‬ ‫می‌ش��د و از گردونه‌ی فرگشت حذف می‌ش��د‪ .‬انسان موجودی‬ ‫است که کم‌ترین انطباق را با طبیعت دارد و تنه‌ا با تغییر طبیعت‬ ‫و حفاظت از خود می‌‌تواند دوام و بقا بیاورد و نوزاد انس��ان بدون‬ ‫کمک و هم‌یاری انسان‌های دیگر هیچ شانسی برای بقا ندارد‪ .‬در‬ ‫نظام‌های اجتماعی مبتنی بر خانواده‌ای تک‌ش��وهری مسوولیت‬ ‫نگ��ه‌داری و رش��د نوزادان و ک��ودکان به خان��واده و پدر و مادر‬ ‫سپرده ش��ده اس��ت‪ .‬هر چند هر چه‌قدر جامعه پیش‌رفته‌تر باشد‬ ‫مسوولیت و دخالت‌‌گری‌اش برای هم‌یاری و نظارت بر نوزادن و‬ ‫کودگان بیش‌تر است‪.‬‬ ‫این که انس��ان‌ها از ب��دو تولد موجودی مس��تقل از نظر حقوقی‬ ‫هس��تند و عضوی از جامعه محس��وب می‌‌ش��وند و پ��در و مادر‬ ‫مالکیت نس��بت به فرزندان ندارند در بیش‌تر جوامع پذیرفته شده‬ ‫است و قوانینی وجود دارد که نحوه‌ای دخالت‌گری جامعه را برای‬ ‫حفاظت و صیانت از حقوق کودکان مش��خص می‌کند‪ .‬هرچند به‬ ‫دلیل ساختار اجتماعی و اقتصادی مبتنی برنابرابری به هر حال در‬ ‫پیشرفته‌ترین جوامع نیز کودکان به‌ نحوی وابسته به خانواده‌ایی‬ ‫هس��تند که در آن متولد شده‌اند‪ .‬نوزاد فقط در خانواده‌ایی خاص‬ ‫متولد نمی‌شود او در ضمن در طبقه‌ای اجتماعی خاصی نیز متولد‬ ‫می‌شود و بی‌شک امکان‌های مساوی برای رشد در اختیار ندارند‬ ‫اما هرچه‌ق��در این جوامع عقب‌مانده‌تر باش��ند دخالت‌گری عقل‬ ‫س��لیم جمعی در حفاظت از کودکان هم کم‌تر اس��ت و کودکان‬ ‫بی‌پناه به عقل یا بی‌عقلی محدود والدین‌ش��ان سپرده می‌‌شوند‪.‬‬ ‫(‪(1‬‬ ‫این که مرز دخالت‌گری جامعه در حفاظت از کودکان چه میزانی‬ ‫اس��ت بحث پیچیده و ناتمامی اس��ت‪ .‬زیرا از سویی به هر حال‬ ‫جامع��ه کودکان را به خانواده و پدر و مادر س��پرده اس��ت و خلع‬ ‫یدک��ردن از پدر و مادر در سیس��تم اجتماع��ی کنونی عواقبی در‬ ‫پ��ی دارد و از س��وی دیگ��ر حداقل در مواردی که آزار جس��می‬ ‫و ش��کنجه مش��هود یا پورنوگرافی و خرید و فروش جنس��ی در‬ ‫میان اس��ت این دخالت‌گری ناگزیر است و در شرایطی که پدر و‬ ‫مادر کم‌ترین معیارهای توان‌مندی از نگه‌داری کودکان را ندارند‬ ‫باید این وظیفه ب��ه خانواده‌های دیگر یا به مکان‌هایی که تحت‬ ‫نظارت «جامعه» است سپرده شود‪.‬‬ ‫ام��ا موضوع از جایی پیچیده می‌ش��ود که باوره��ای مذهبی یا‬ ‫خرافی پدر و مادر در حالی که آش��کارا کودک‌آزاری‌ست و حیات‬ ‫فیزیکی یا روحی کودکان را تهدید می‌کند اما خبیثانه نیس��ت و‬ ‫جنب��ه‌ای خیرخواهانه دارد‪ .‬برای مثال والدینی که معتاد هس��تند‬ ‫یا از بیمارهای روانی رنج می‌برند و یا برای س��ودجویی و کسب‬ ‫مناف��ع مادی حقیرانه مبادرت به کودک‌آزاری می‌کنند و به خرید‬ ‫و ف��روش کودکان به عنوان کاالی جنس��ی می‌پردازند آش��کارا‬ ‫توس��ط جامعه پس‌زده می‌شوند و عمل‌شان ناپسند و در بسیاری‬ ‫از کشورها قوانین شدیدی برای کوتاه کردن دست چنین والدینی‬ ‫از آزار کودکان‌ش��ان وج��ود دارد‪ .‬اما وقتی موض��وع به باورهای‬ ‫دینی یا شبه‌دینی می‌رسد مساله پیچیده‌تر می‌شود‪ .‬مادری که در‬ ‫عکس می‌بینید به احتمال زیاد مادر مهربان و دلسوزی‌س��ت که‬

‫قص��د آزار فرزند خود را ن��دارد و برعکس برای خوش‌بختی ا‌و و او باش��یم‪ .‬حتا اگر جان خود را در راه اجرای احكام او از دس��ت‬ ‫سعادت‌مندشدن‌اش در این دنیا و در دنیای فرضی دیگری که به بدهیم‪ ،‬خدای جان‌آفرین‌مان قادر اس��ت ما را رستاخیز دهد و بار‬ ‫آن اعتقاد دارد چنین عمل وحش��یانه‌ای را روی کودک‌اش انجام دیگر عطیه‌ی پ��رارزش حیات را در اختیارم��ان بگذارد‪« .‬یوحنا‬ ‫میدهد‪ .‬عملی که دس��ت‌کم کابوس و ه��راس و اضطرابی برای ‪:۵‬‏‪ ،۲۹ ،۲۸‬عبرانیان ‪:۱۱‬‏‪»(۴(.۶‬‬ ‫تمام عمر برای کودک به بار می‌آورد و حتا ممکن است او را دچار به عبارت س��اده اگر کودکی از این خانواده نیاز به خون داش��ته‬ ‫باشد آن‌ها ترجیح می‌دهند کودک‬ ‫اختالل‌های شخصیتی و بزه‌کاری‬ ‫بمیرد و به عنوان مس��یحی خوب‬ ‫و خشونت‌طلبی بکند‪(۲(.‬‬ ‫به بهش��ت ب��رود تا ای��ن که مورد‬ ‫گروهی از مس��یحیان‪ ،‬ش��اهدان‬ ‫م��داوا قرار بگیرد و س�لامت خود‬ ‫یهوه‪ ،‬که تعدادشان هم کم نیست‬ ‫را ب��از یاب��د‪ .‬چنین پ��در و مادری‬ ‫و ‪ ۷‬میلیون نفر برآورد می‌شود(‪،)۳‬‬ ‫از س��ر خباثت موجب مرگ فرزند‬ ‫اعتق��اد دارند که انتق��ال خون یا‬ ‫خود نمی‌ش��وند اما نق��ش جامعه‬ ‫واکس��ن‌هایی که خ��ون در آن‌ها‬ ‫ب��رای حفاظت از کودکی که بدون‬ ‫وج��ود دارد خالف تعالیم مس��یح‬ ‫اختیار در چنی��ن خانواده‌ای به دنیا‬ ‫اس��ت و نباید ص��ورت بگیرد‪ .‬در‬ ‫آمده‌اند چیس��ت؟ آن پ��در و مادر‬ ‫تعالیم این فرقه به روشنی نوشته‬ ‫موضوع از جایی پیچیده می‌شود که‬ ‫مس��لمانی که برای خریدن بهشت‬ ‫شده است‪:‬‬ ‫باورهای مذهبی یا خرافی پدر و مادر‬ ‫ب��رای فرزندش��ان او را به‌دس��ت‬ ‫آی��ا درس��ت اس��ت ك��ه ف��ردی‬ ‫در حالی که آشکارا کودک‌آزاری‌ست‬ ‫تیغ می‌س��پارند تا خون بر س��ر و‬ ‫مس��یحی برای آن‌كه چند س��ال‬ ‫و حیات فیزیکی یا روحی کودکان‬ ‫صورت‌اش ج��اری کنند یا کودک‬ ‫ب��ه عمر خود بیفزاید قانون خدا را‬ ‫و‬ ‫نیست‬ ‫خبیثانه‬ ‫اما‬ ‫‌کند‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫تهدید‬ ‫را‬ ‫قنداق پیچ‌ش��ان را علی‌اصغروار در‬ ‫زیر پا بگذارد؟ عیسی در این مورد‬ ‫جنبه‌ای خیرخواه‌انه دارد‪.‬‬ ‫نمایش��ی خون‌بار به شمر و حرمله‬ ‫گفت‪:‬‏ «زی��را هر كه بخواهد جان‬ ‫می‌س��پارند(‪ .)۶‬و ای��ن پدر و مادر‬ ‫خود را حفظ كند آن را از دس��ت‬ ‫مسیحی که جلوی انتقال خون به‬ ‫می‌دهد‪ ،‬اما ه��ر كه به خاطر من‬ ‫کودک مصدوم خ��ود را می‌گیرند‬ ‫ج��ان خود را فدا كن��د آن را نگاه‬ ‫خواهد داشت‪« ».‬متی ‪:۱۶‬‏‪ ،۲۵‬انجیل شریف» طبعن هیچ‌‌یک از و او را به مرگ می‌خوانند درس��ت مانند انس��ان‌های پیشین که‬ ‫ما نمی‌خواهد جان خود را از دس��ت بدهد‪ .‬اما اگر بخواهیم برای فرزن��دان خود را قربانی خدایان می‌کردند این عمل را نه از روی‬ ‫نج��ات جان خود قوانین خدا را زیر پا بگذاریم‪ ،‬چه بس��ا موهبت خباث��ت ک��ه از روی خلوص‌نیت انجام می‌دهد ام��ا نیت والدین‬ ‫حیات جاودانی را از دس��ت بدهیم‪ .‬باید به خاطر داشته باشیم كه مهم نیس��ت عمل آنان کودک‌آزاری و قتل محس��وب می‌‌شود و‬ ‫یهوه هم‌‌واره س��عادت م��ا را می‌خواهد و بجاس��ت مطیع احكام باید در سراس��ر جهانی‪ ،‬که می‌رود با خ��رد جمعی قوانین جهان‬

‫شمول انس��ان‌گرا را همه‌گانی کند‪ ،‬مقابله شود‪ .‬بی‌شک بخشی‬ ‫از این مقابله فرهنگ‌س��ازی است اما بخش دیگری از آن نیاز به‬ ‫قانون و منع قانونی و نظام اجتماعی‌س��ت که کودکان در اولویت‬ ‫قرار دارند‪.‬‬ ‫ک��ودکان بزرگ‌ترین قربان‌یان جهان کنونی هس��تند‪ .‬در جنگ‪،‬‬ ‫در فقر و گرس��نه‌گی‪ ،‬در کار و در خراف��ات و خرده‌فرهنگ‌های‬ ‫واپس‌گرا نخستین قربانی کودکان هستند‪ .‬باشد در دنیایی به‌تر و‬ ‫انسانی‌تر بیش و پیش از هر چیزی اول کودکان مطرح باشند که‬ ‫بی‌حافظ و تنها رها شده‌اند‪.‬‬ ‫پانویس‪:‬‬ ‫‪ ‌‌۱‬این مالکیت پدرانه بر کودکان تا جایی‌ست که اکنون در قوانین‬ ‫«جمهوری اس�لامی» از آنجا که پ��در و جدپدری صاحب خون‬ ‫شناخته می‌ش��وند حتا قتل کودکان توسط پدر یا جدپدری بدون‬ ‫ش��اکی خصوصی باقی می‌ماند‪ .‬البته قتل فرزندان توس��ط مادر‬ ‫می‌تواند موجب تقاضای قصاص توس��ط پدر یا جد پدری ش��ود‪.‬‬ ‫یعنی مادر که ش��کی در مادر بودن‌اش نیست‪ ،‬برخالف پدر که‬ ‫پ��در بودن‌اش حداقل قبل از اب��داع آزمایش ژنتیک صرف‌ امری‬ ‫صوری و حقوقی بود‪ ،‬حقی در مورد فرزند ندارد‪.‬‬ ‫‪ ‌‌۲‬ای��ن موضوع در مورد تجویزهای س��نتی پزش��کی هم صادق‬ ‫اس��ت‪ .‬مادرهمس��ر یکی از خاله‌‌های‌ام که زنی بسیار مهربان و‬ ‫دوست‌داش��تنی بود هم‌واره خود را تا پایان عمر سرزنش می‌‌کرد‬ ‫که موجب مرگ یکی از کودکان‌اش ش��ده است‪ .‬کودک اسهال‬ ‫داش��ت و طبق باورهای قدیمی به کودکی که اسهال دارد نباید‬ ‫آب داد‪ .‬ای��ن مادر مهربان هر بار که می‌ش��نید برعکس باید به‬ ‫کودکانی که اسهال دارند آب فراوان داد تا از بی‌آبی مانند کودک‬ ‫او تلف نشوند از اعماق دل‌اش آهی سوزناک می‌کشید‪.‬‬ ‫‌‌‪ ۳‬وی‌کی‌پدیای فارسی ‪ :‬شاهدان یهوه‬ ‫‪‌‌۴‬سایت رسمی شاهدان یهوه ‪:‬‬ ‫‪http://www.watchtower.org‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪29‬‬

‫‪29‬‬


‫دولت محافظه‌کار کانادا پوشیدن هرگونه نقاب و روبنده در زمان ادای‬ ‫س��وگند وفاداری برای دریافت حق شهروندی این کشور را ممنوع‬ ‫کرد‪ .‬بر اس��اس بخش‌نامه‌ای که در وب‌سایت اداره مهاجرت دولت‬ ‫فدرال منتشر شده این قانون از هم‌اکنون به اجرا درآمده است و زنان‬ ‫مسلمان باید هنگام ادای سوگند از پوشش‌هایی چون برقع و روبنده‬ ‫اس��تفاده نکنند‪ .‬قضات کانادا نیز وظیفه خواهند داش��ت تا در حین‬ ‫اجرای مراسم سوگند این قانون را به اجرا گذارند‪.‬‬ ‫جیس��ون کنی‪ ،‬وزیر مهاجرت دولت فدرال کان��ادا در این‌باره گفت‪:‬‬ ‫«سوگند وفاداری نشان آن است که شما به همه‌گان اعالم می‌کنید‬ ‫ک��ه به خانواده کانادا می‌پیوندید و این امر باید آزادانه و آش��کار رخ‬ ‫دهد»‪ .‬او داشن حق پوشیدن برقع و روبنده را برای زنان حین ادای‬ ‫سوگند وفاداری «عجیب» خواند‪.‬‬ ‫کنی گفت‪ :‬نمی‌توان پذیرفت که پوشش روبنده و برقع بر پایه تعالیم‬ ‫دین اسالم برای زنان اجباری باشد‪ ،‬زیرا این آیین از زنان می‌خواهد‬ ‫که هنگام اجرای مراس��م حج و زیارت مکه از پوشیدن صورت خود‬ ‫خودداری کنند‪ .‬وزیر مهاجرت کانادا گفت‪« :‬این (پوش��یدن روبنده)‬ ‫یک سنت فرهنگی‌ست که نمایان‌گر دیدگاه خاصی نسبت به زنان‬ ‫است و این دیدگاه در کانادا غیر قابل قبول است‪ .‬ما می‌خواهیم زنان‬

‫ممنوعیت پوشش روبنده و برقع زنان‬ ‫در هنگام ادای سوگند وفاداری کانادا‬ ‫درکانادا اعضای کامل و برابر این جامعه باشند و برای شروع‪ ،‬مراسم‬ ‫ادای سوگند وفاداری بهترین مکان است»‪.‬‬ ‫در بخش‌نامه‌ای که در تارنمای این وزارت‌خانه منتش��ر ش��ده آمده‬ ‫اس��ت« افراد باید حین ادای س��وگند دیده شوند وگرنه اخذ تابعیت‬ ‫کانادایی برای‌شان میسر نخواهد بود‪ .‬افرادی که از اجرای این قانون‬ ‫س��رباز زنند می‌توانند تنها یک‌بار دیگر برای ادای سوگند در مراسم‬ ‫حاضر شوند»‪.‬‬ ‫کنی در این‌باره افزود‪ :‬زنانی که حین اجرای مراسم از برداشتن روبنده‬ ‫خودداری کنند‪ ،‬می‌توانند اقامت دایم کانادا را حفظ کنند‪.‬‬ ‫سوگند وفاداری آخرین گامی‌ست که برای عبور از اقامت دایم کانادا‬

‫حشمت اله طبرزدی برنده اولین جایزه حقوق بشری‬ ‫مرکز بین‌المللی حقوق بشر (‪)ICHR‬‬

‫هم‌زمان با روز جهانی حقوق بش��ر جش��ن اولین س��ال تاسیس‬ ‫ای��ن مرکز بین‌المللی حقوق بش��ر در ایران که در ش��هر تورنتو‬ ‫کانادا مس��تقر است‪ ،‬در روز یکشنبه ‪ 11‬دس��امبر برگزار شد‪ .‬در‬ ‫این مراسم که با اس��تقبال فعاالن مدنی و اجتماعی شهر تورنتو‬ ‫روبرو شده بود‪ ،‬شش تن از زندانیان سیاسی به دلیل کوشش‌های‬ ‫انسان دوس��ت‌انه در زمینه‌های مختلف به عنوان برندگان جوایز‬ ‫سال ‪ 2011‬معرفی شدند‪.‬‬ ‫‪30‬‬

‫‪ 30‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫حسن زارع زاده اردشیر مدیر اجرایی مرکز بین‌المللی حقوق بشر‬ ‫در ابتدا با تش��کر از حضار برای ش��رکت در مراسم ساالنه مرکز‬ ‫بین‌المللی حقوق بش��ر گزارش کوتاه‌ای از فعالیت‌های این مرکز‬ ‫در یک‌سال گذشته ارایه داد‪.‬‬ ‫ب��ر اس��اس رای هش��ت داور که خ��ود در حوزه حقوق بش��ر‬ ‫فعالیت می‌کنند‪ ،‬رضا ش��هابی در حوزه مداف��ع‌ان حقوق کارگر‪،‬‬ ‫رامی��ن پرچمی در حوزه فعاالن هنری‪ ،‬کوهیار گودرزی در حوزه‬

‫مدافع‌ان حقوق‌‌بش��ر‪ ،‬نسرین ستوده در حوزه زنان و نیز وکالی‬ ‫حقوق بش��ر و مجید توکلی در حوزه دانش‌جویان برندگان جایزه‬ ‫حقوق بش��ری س��ال ‪ 2011‬مرکز بین‌المللی حقوق بشر معرفی‬ ‫ش��دند و حش��مت اله طبرزدی نیز به عنوان برنده نهایی س��ال‬ ‫انتخاب گردید‪.‬‬ ‫جایزه رضا ش��هابی به مهدی کوهستانی عضو کنگره کار کانادا‬ ‫تحویل داده ش��د‪ .‬جایزه کوهیار گودرزی در غیاب او به حس��ن‬

‫و اخذ ش��هروندی این کشور برداشته می‌ش��ود‪ .‬افرادی که از اقامت‬ ‫دایم کانادا برخوردارند می‌توانند در کانادا زندگی کنند‪ ،‬ولی از داشتن‬ ‫ح��ق رای محروم خواهند بود‪ .‬کنی گفت‪ :‬برخی از اعضای پارلمان‬ ‫و قضات مهاجرت و ش��هروندی شکایت کرده‌اند که پوشش روبنده‬ ‫حصول اطمینان از ادای س��وگند وفاداری توس��ط متقاضی را بسیار‬ ‫دش��وار می‌سازد‪ .‬وی خاطرنشان کرده است «ما نمی‌توانیم دو گونه‬ ‫شهروند کانادایی داشته باشیم‪ .‬شهروندی کانادا تنها داشتن حق رای‬ ‫و گذرنامه نیست‪ .‬ادای سوگند باید آزادانه و آشکار صورت گیرد»‪.‬‬ ‫در همی��ن رابط��ه جولین ویلیامز‪ ،‬س��خن‌گوی «ش��ورای روابط‬ ‫اسالمی آمریکایی کانادا» گفت‪ :‬این گروه از اعالم چنین خبری‬ ‫بهت‌زده شده اس��ت‪ .‬وی افزود استدالل کنی مبنی براین‌که در‬ ‫اس�لام پوش��یدن برقع و روبنده اجباری نیس��ت ب��ه آن‌ها اجازه‬ ‫نمی‌دهد که از حقوق انس��انی و شهروندی کانادا سرپیچی کنند‪.‬‬ ‫ویلیامز با اش��اره به حق آزادی مذهب در قوانین کانادا و آزادی‬ ‫زنان در انتخاب پوش��ش تا جایی که به دیگران آزاری نرس��اند‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬من فکر نمی‌کنم هیچ چیزی مانند گرفتن حق انتخاب به‬ ‫برابری زنان در جامعه آسیب برساند‪ .‬این تنها یک بازی سیاسی‬ ‫بود که گروهی از زنان آسیب‌پذیر هزینه آن را پرداختند»‪.‬‬

‫زرهی مدافع حقوق بشر و سردبیر نشریه شهروند اعطا شد‪ .‬جایزه‬ ‫رامین پرچمی را س��هیل پارسا نویس��نده و کارگردان سرشناس‬ ‫تیاتر دریافت کرد‪ .‬جایزه نس��رین س��توده به خانم فرشته مولوی‬ ‫فعال حقوق بش��ر و نویس��نده اعطا شد و س��لمان سیما فعال و‬ ‫زندانی دانش‌جویی سابق در ایران جایزه مجید توکلی را دریافت‬ ‫کرد‪ .‬دریافت‌کنندگان این جوایز هر کدام دقایقی سخن گفتند‪.‬‬ ‫در ادام��ه مهن��دس حش��مت ال��ه طب��رزدی به دلی��ل دو دهه‬ ‫فعالیت‌های انس��ان دوس��تانه در دفاع از حقوق م��ردم ایران به‬ ‫عنوان اولین برنده س��االنه مرکز معرفی ش��د‪ .‬مهرداد آرین نژاد‬ ‫مدیر جش��ن‌واره بین‌المللی تیرگان در غیاب مهندس حشمت اله‬ ‫طبرزدی جایزه کریستال او را که نامش بر روز آن حک شده بود‬ ‫دریافت کرد و در س��خن‌انی گفت امروز همگان طبرزدی را می‬ ‫شناس��ند و من نیازی به سخن گفتن در مورد او نمی‌بینم و تنها‬ ‫دوست دارم بر این نکته تاکید کنم که امروز همه فعاالن ما باید‬ ‫در کنار هم قرار گیرند تا بتوان آزادی کشور را با گام‌های استوار‬ ‫و محکم رقم زد‪.‬‬ ‫پس از پایان اعطای جوایز حقوق بش��ری‪ ،‬به درخواس��ت حسن‬ ‫زارع زاده اردش��یر مدیر مرکز بین‌المللی حقوق بشر حاضران یک‬ ‫دقیق��ه به احترام همه اعدام ش��دگان و جان‌باخته‌گان س��ه دهه‬ ‫گذشته در ایران در دفاع از حقوق مردم ایران ایستادند‪.‬‬ ‫در مراس��م س��االنه مرکز بین‌المللی حقوق بشر در کانادا آقایان‬ ‫آبری هریس نماینده س��ازمان عفو بین‌الملل‪ ،‬مرتضی عبدالعلیان‬ ‫نماینده سازمان روزنامه‌نگاران کانادایی مدافع آزادی بیان‪ ،‬محمد‬ ‫مصطفای��ی وکیل پایه یک دادگس��تری و فعال برجس��ته حقوق‬ ‫بش��ری ‪ ،‬کاوه شهروز مش��اور سابق حقوق بش��ر وزارت خارجه‬ ‫کانادا‪ ،‬احمد باطبی فعال حقوق بش��ر دقایقی در خصوص نقض‬ ‫حق��وق بش��ر در ایران و نی��ز تجربیات خود س��خنرانی کردند و‬ ‫پیام‌های��ی از پ��ال دوار نماین��ده مجلس کانادا و نی��ز دکتر رضا‬ ‫مریدی نماینده مجلس ایالت انتاریو قرایت شد‪.‬‬ ‫مرکز بین‌المللی حقوق بش��ر در نوامبر س��ال ‪ 2010‬در تورنتوی‬ ‫کانادا توس��ط جمعی از مدافع‌ان حقوق بش��ر ایرانی و غیرایرانی‬ ‫تاس��یس و ثبت ش��ده اس��ت و در حوزه‌های مختلف در س��طح‬ ‫بین‌المللی مشغول فعالیت می‌باشد‪.‬‬ ‫برای کسب اطالعات بیشتر در مورد فعالیت‌های مرکز بین‌المللی‬ ‫حقوق بش��ر به وب‌س��ایت این مرکز به آدرس زیر مراجعه کنید‪.‬‬ ‫‪http://humanrightsintl.com‬‬


‫آگهی همکاری در بخش بازاریابی‬ ‫نشریه هفت در شهر های مونترال‬ ‫اتاوا و تورنتو نیاز به بازار یاب حرفه ای دارد‬

‫با ما در تماس بگیرید با شماره تلفن‪:‬‬ ‫‪6478608485‬‬

‫در نشریه‬ ‫هفت‬ ‫نشریه‬ ‫در‬ ‫کانادا در نشریه‬ ‫هفت هفت‬ ‫کانادا کانادا‬ ‫در نشریه‬

‫هفت‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫‪/‬کل‌‌یوم‌‌عاشورا‪http://nesvan.wordpress.com/2011/12/08/‬‬

‫عاش��ورا زبان‌ام الل‪ ،‬عین مهری��ه می‌ماند‪.‬‬ ‫درس آزادگی را وسط برهوت کربال نه کسی‬ ‫داده و نه کس��ی گرفته‪ .‬چش��م‌مان را که باز‬ ‫کنیم‪ ،‬زندگی دست‌کم روزی یک‌بار به هزار‬ ‫زب��ان و آیه می‌خواهد حالی‌مان کند که فرق‬ ‫بین آدم‌ها و موش‌ها چیست‪ .‬ولی کو گوش‬ ‫شنوا‪.‬‬ ‫حوالی سال هشتاد‪ ،‬برای من سال‌های بدی‬ ‫بود‪ .‬س��ه سالی می‌ش��د که با رتبه‌ای خوب‬ ‫در پایتخت رش��ته‌ای خ��وب می‌خواندم که‬ ‫دوست‌اش نداشتم ! در هر حال پای سه سال‬ ‫پ��ول و وقت بی‌زبان و ی��ک دوجین فک و‬ ‫فامیل پر زبان در میان بود‪.‬‬ ‫یک‌س��ال هم می‌ش��د که به واس��طه یک‬ ‫پارت��ی گردن کلفت س��ر کاری می‌رفتم که‬ ‫فارغ‌التحصیالن مانده پش��ت درهای آهنین‬ ‫استخدام ‪ ،‬خواب‌اش را می‌دیدند‪ .‬کاری نان و‬ ‫آب‌دار و با اسم و رسم که تنها‪ ،‬ایراد کوچکی‬ ‫داش��ت‪ .‬محل‌اش واق��ع در زیرزمین دخمه‬ ‫مانند بیمارستانی بود و همکاران‌اش چندین‬ ‫نفر آدم فس��یل ش��ده که در طی این سال‌ها‬

‫یتیمانه‬

‫به مناسبت شانزده آذر و آرامش ما‬

‫وبالگ‌ستان‬ ‫کل یوم عاشورا‬ ‫از وبالگ نسوان معلقه مطلقه‬

‫آن‌چن��ان به آزمایش‌گاه خو گرفته بودند که مداوم ماهیانه‪ ،‬امانم را بریده بود‪.‬‬ ‫با بی‌خیالی یک دست‌شان نمونه سل تازه از‬ ‫ن روز عصر طبق‬ ‫حلقوم در آمده بود و دست دیگرشان کیک من در تله موش ب��ودم‪ ،‬آ ‌‬ ‫و چ��ای عصرانه‪ .‬و من‪ ،‬مچاله و افس��رده‪ ،‬قرار ماهیان��ه در مطب دکتر نشس��ته بودم‬ ‫به امید آینده‌ای که راس��ت‌اش چیز روشنی ت��ا س��ونوگرافی ش��وم‪ .‬پانزده نف��ر آدم ریز‬ ‫هم در آن نمی‌دیدم‪ ،‬ه��ر روز صبح‪ ،‬به زور و درش��ت ب��ا مثانه‌های پ��ر‪ ،‬نیم‌خیز روی‬ ‫منطق��ی که خ��ودش هم ان��گار به خودش صندلی‌های‌شان نشسته بودند و با قیاقه‌های‬ ‫می‌خندی��د‪ ،‬از دانش‌گاه به بیمارس��تان و از بق‌زده فش��ار دگمه‌‌ه��ای ش��لوار را تحمل‬ ‫بیمارستان به خانه می‌رفتم تا مادر با دیدن می‌کردن��د‪ ،‬نگ��ران از این‌که ت��ا کجا دوام‬ ‫سر و روی مصیبت‌زده و بی‌حوصله‌ام نگران خواهند آورد‪.‬‬ ‫پرس��تار که هی��چ عجل��ه ای در صدا زدن‬ ‫شود و حرف‌های منطق‌ام را تکرار کند‪.‬‬ ‫هم‌زمان دس��ت‌ام بند کیست‌هایی شده بود اس��امی نداش��ت بی‌حوصله و به نجوا لب‬ ‫که این‌جا و آن‌جا در ش��کم‌ام غنچه می‌زد! می‌زد که‪« :‬نفر بعدی»‪.‬‬ ‫یک جراحی‪ ،‬مشتی قرص و دارو و چک‌آپ نف��ر قبلی از در بیرون می‌پرید و با قدم‌هایی‬

‫که سعی داشت شمرده باشد تقریبن به سوی‬ ‫قبله آم��ال می‌دوید‪ .‬پانزده جفت چش��م به‬ ‫خوش‌بختی نفر قبلی دوخته می‌ش��د و چند‬ ‫نفری آه می‌کشیدند‪.‬‬ ‫از آن می��ان فقط زن‌های حامله خوش‌حال‬ ‫بودند‪ .‬شاید چون امیدی در شکم داشتند که‬ ‫بزرگ می‌شد‪ .‬آن‌همه ادرار که در شکم‌های‬ ‫خال��ی ما تبدیل به خوره ش��ده بود‪ ،‬انگار در‬ ‫ش��کم پر آن‌ها تصعید می‌شد و احساس‌اش‬ ‫نمی‌کردند‪ .‬به آسودگی می‌خندیدند و با هم‬ ‫تبادل اطالعات می‌کردند‪.‬‬ ‫نگاه‌ام رفت روی پیرزن و پیرمردی که گوشه‬ ‫تاریکی نشس��ته و به درستی دیده نمی‌شدند‬ ‫و در حال کشمکش بودند‪ .‬پیرمرد‪ ،‬فرتوت و‬

‫دردمند بود و به نظر آن‌چنان ناتوان می‌رسید‬ ‫که هر آن انتظار داش��تی پیچ و مهره‌اش باز‬ ‫شود و پخش زمین گردد‪ .‬پیرزن سر حال‌تر‬ ‫می‌زد‪.‬‬ ‫نجواه��ای مطب دور ش��د و م��ن ناگهان‪،‬‬ ‫آن‌چنان شنیدم‌ش��ان که انگار می‌گفتند که‬ ‫بشنوم!‬ ‫پی��رزن لی��وان به دس��ت به پیرم��رد اصرار‬ ‫می‌ک��رد که‪« :‬دکتر گفته بای��د آب بخوری‬ ‫وگرنه نمی‌شه‪ .‬باید بخوری‪ .‬به زور بخور»‪.‬‬ ‫و پیرمرد به لحنی خس��ته جواب می‌داد که‪:‬‬ ‫«نمی‌خوام‪ ،‬نمی‌تونم‪ ،‬همش زور‪ ،‬همش زور‬ ‫…‪ ».‬و اش��ک‌‌اش سرازیر شد‪ .‬برق از سرم‬ ‫پرید‪ .‬چیزی آشنا در پیرمرد بود‪ .‬لحظه‌ای از‬

‫آینده من که پیش‌تر از زمان شتافته و به‬ ‫من رسیده بود‪ .‬دکتر که با دقت محتویات‬ ‫ش��کم م��را در صفحه مانیت��ور می‌کاوید‪،‬‬ ‫چیزی از آن‌چه در قلبم جوانه زده بود‪ ،‬ندید‬ ‫و من تم��ام راه را با مثانه پر پیاده تا خانه‬ ‫ن روز در خیابان‬ ‫آمدم‪ .‬الب��د آن‌هایی که آ ‌‬ ‫دختر دیوانه‌ای دیدند که رقصان می‌گذرد‬ ‫و به همه از کالغ تا س��رباز لبخند می‌زند‪،‬‬ ‫ندانس��تند که آن دختر دانش‌گاه را دو ترم‬ ‫مانده به آخر رها کرد‪ ،‬دیگر رنگ زیرزمین‬ ‫بیمارس��تان را ندید‪ ،‬عاش��ق شد‪ ،‬دوربین‬ ‫خرید‪ ،‬عکس گرفت‪ ،‬دنبال آرزوهای‌اش از‬ ‫ایران رفت‪ ،‬بورسیه شد‪ ،‬خندید‪ ،‬گریه کرد‪،‬‬ ‫رقصید‪ ،‬وبالگ نوشت و…‬ ‫گرچه می‌دانم که ب��دن‌ام از آن روز دیگر‬ ‫ب��رای اعتراض ب��ه صاحب‌اش کیس��تی‬ ‫نس��اخته و نخواه��د س��اخت‪ ،‬ام��ا هنوز‬ ‫سالی یک‌بار برای چک‌آپ به سونوگرافی‬ ‫می‌روم ‪.‬‬ ‫در مطب‪ ،‬آدم‌های ریز و درشت با مثانه‌های‬ ‫پر‪ ،‬نیم‌خیز روی صندلی‌ها نشسته‌اند و با‬ ‫قیافه‌های بق‌زده فشار دگمه‌های شلوار را‬ ‫تحمل می‌کنند و نگرانند از این که تا کجا‬ ‫دوام خواهند آورد‪.‬‬ ‫از آن می��ان فقط م��ن و زن‌های حامله‬ ‫خوش��حالیم‪ .‬ش��اید چون امیدی در شکم‬ ‫داریم که بزرگ می‌‌شود‪.‬‬

‫‪Ardavan Roozbeh, Akbar Torshizad, Ahmad Batebi, Amir Hossein Ahooie, Avideh Motmaenfar, Behnam Farvahar, Damoon‬‬ ‫‪Roozbeh, Roozbeh Mirebrahimi, Reza Mohades, Rooya Morad Beygi, Sayeh Kousari, Farvartish Rezvaniyeh, Kian Amani,‬‬ ‫‪Kiyomars Sajadi, Kamran Mousavi, Nirmala, Mehran Amir Ahmadi, Mostafa Khalaji, Mah Shab Tajik, Mahboobeh Shoa.‬‬ ‫‪IN CANADA:‬‬ ‫‪Ardeshir, Mostafa Azizi, Sara Irani, Sirous Zareh Zadeh, Hassan Zareh Zadeh Ardeshir.‬‬ ‫‪Haft (Seven) is part of the Global Social Networks Inc. Haft is an independent weekly magazine for Persian community around the world.‬‬ ‫‪Haft’s mission is to provide an opportunity for Persian speaking people around the world to connect and communicate, this publication‬‬ ‫‪by using its online resources creating a forum for exchange of ideas and bettering the community. Articles published in each issue do not‬‬ ‫‪necessarily represent Haft or Global Social Networks Inc’s opinion or point of view.‬‬ ‫‪This publication welcomes articles and contribution without any geographical, ideological, racial, ethnical, or religious limitation. The‬‬ ‫‪editorial board will select the articles; among the criteria for selecting an article for publication are quality, professionalism, and respect for‬‬ ‫‪the community. If you are interested to contribute, please send your article as an attachment to the editor. If you have translated an article,‬‬ ‫‪please send us the original article along with your translation. Selecting the material for printing is the sole discretion of the editorial board.‬‬ ‫‪Haft is published in the Unites States and US laws govern its operation. In addition, we are not responsible for the contents of each‬‬ ‫‪advertisement. It is your duty to research before doing business with them, we do not accept any responsibility for their business conduct.‬‬

‫‪ 32‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪Concessionaire: Seven Publishing Co./ Global Social Networks‬‬ ‫‪Chief Editor: Ardavan Roozbeh / editor@haftmagazine.com‬‬ ‫‪Executive Manager: Ali Herischi / ali.herischi@haftmagazine.com‬‬ ‫‪Graphic, Technical supervision & Page editor: Darius Company‬‬ ‫‪Advertising Assistance: ads@haftmagazine.com‬‬ ‫‪For any question please contact: Contact@haftmagazine.com‬‬ ‫‪240-436-2536 / 240-436-2535 In USA and Canada‬‬


‫درفاصلهدوعید‬

‫آغازسالنومیتراییوسالنومیالدی‬

‫پس از این زاری نـکن‬ ‫ندارد‬ ‫يلدا انار‬ ‫چلفتی‬ ‫پا‬ ‫و‬ ‫دست‬ ‫قهرمانان‬ ‫تا‬ ‫اقتصادی‬ ‫مفسدان‬ ‫از‬ ‫عطــرسنبـل‪ ،‬بـوی کاج‬ ‫پس از این زاری نـکن‬ ‫عاقبت یک مساله ناموسی‬

‫شبزایشخورشیدوآغازسالنومیترایی‬

‫يلدا انار ندارد‬

‫ریشـه‌هـایایرانباستانیکریسمس‬


‫رضا مرادی غیاث آبادی‬ ‫می‌کنند‪ .‬به روایت بیرونی‪ ،‬مبدا سال‌شماری تقویم کهن سیستانی از آغاز‬ ‫«پژوهش‌گر و نویسنده در زمینه باستان‌شناسی‪ ،‬اخترباستان‌شناسی‪ ،‬زمس��تان بوده و جالب این‌که نام نخستین ماه سال آنان نیز «کریست»‬ ‫گاه‌شماری و فرهنگ ایران باستان»‪.‬‬ ‫بوده است‪ .‬منسوب داش��تن میالد به میالد مسیح‪ ،‬به قرون متاخرتر باز‬ ‫دیر زمانی اس��ت که مردمان ایرانی و بس��یاری از جوام��ع دیگر‪ ،‬در آغاز می‌گردد و پیش از آن‪ ،‬آن‌گونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده‬ ‫فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند که در میان اقوام گوناگون‪ ،‬نام‌ها است‪ ،‬منظور از میالد‪ ،‬میالد مهر یا خورشید است‪ .‬نام‌گذاری نخستین ماه‬ ‫و انگیزه‌های متفاوتی دارد‪ .‬در ایران و س��رزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور‪ ،‬زمس��تان و سال نو با نام «دی» به معنای دادارخداوند از همان باو‌رهای‬ ‫از ش��ب آغاز زمستان با نام «ش��ب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند که میترایی سرچشمه می‌گیرد‪.‬‬ ‫هم‌زمان با ش��ب انقالب زمستانی است‪ .‬به دلیل دقت گاه‌شماری ایرانی نخس��تین روز زمس��تان در نزد خرمدینانی که پی��رو مزدک‪ ،‬قهرمان‬ ‫و انطب��اق کامل آن با تقویم طبیعی‪ ،‬هم‌واره و در همه س��ال‌ها‪ ،‬انقالب ب��زرگ ملی ایران بوده‌اند ک��ه هنوز هم حامیان س��رمایه‌داری لجام‬ ‫زمس��تانی برابر با ش��ام‌گاه س��ی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ماه است‪ .‬هر گس��یخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را س��د راه منافع طبقاتی خود‬ ‫چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع می‌دانند س��خت گرامی و بزرگ دانسته می‌ش��د و از آن با نام «خرم‬ ‫نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود‪ ،‬اما می‌دانیم که در باورهای روز» ی��اد می‌ک��رده و آیین‌هایی ویژه داش��ته‌اند‪ .‬این مراس��م و نیز‬ ‫کهن ایرانی هیچ روز و ش��بی‪ ،‬نحس و بد‌یمن ش��ناخته نمی‌شده است‪ .‬سال‌شماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که‬ ‫جشن شب چله‪ ،‬هم‌چون بسیاری از آیین‌های ایرانی‪ ،‬ریشه در روی‌دادی نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخش��ان در شمال افغانستان و جنوب‬ ‫تاجیکستان است‪ .‬هم‌چنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه‬ ‫کیهانی دارد‪.‬‬ ‫خورش��ید در حرکت س��االنه خود‪ ،‬در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه»‬ ‫به معنای «سال نو» در پیوند است‪.‬‬ ‫جنوب شرقی می‌رس��د که موجب کوتاه‌شدن‬ ‫هر چند برگزاری مراس��م شب چله و میالد‬ ‫طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می‌شود‪.‬‬ ‫نام‌گذاری نخستین ماه‬ ‫خورشید در س��نت دینی زرتشتیان پذیرفته‬ ‫اما از آغاز زمستان یا انقالب زمستانی‪ ،‬خورشید‬ ‫زمستان و سال نو با‬ ‫نش��ده اس��ت‪ ،‬اما خوش‌بختانه اخیرن آنان‬ ‫دگرباره به‌س��وی شمال‌شرقی باز می‌گردد که‬ ‫نیز می‌کوش��ند ت��ا این مراس��م را هم‌چون‬ ‫کاهش‬ ‫نتیج��ه آن افزای��ش روش��نایی روز و‬ ‫نام «دی» به معنای‬ ‫دیگ��ر ایرانیان برگزار کنن��د‪ .‬البته در تقویم‬ ‫ش��ب اس��ت‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬در ش��ش‌ماهه‬ ‫دادارخداوند از همان‬ ‫نوظهوری که برخی زرتشتیان از آن استفاده‬ ‫آغاز تابس��تان تا آغاز زمستان‪ ،‬در هر شبانه‌روز‬ ‫می‌کنن��د و دارای س��ابقه تاریخی در ایران‬ ‫خورشید اندکی پایین‌تر از محل پیشین خود در‬ ‫باو‌رهای میترایی‬ ‫نیست‪ ،‬زمان شب چله با ‪ ۲۴‬آذرماه مصادف‬ ‫افق طلوع می‌کند تا در نهایت در آغاز زمستان‬ ‫سرچشمه می‌گیرد‬ ‫می‌ش��ود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد‬ ‫ب��ه پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله ‪۲۳/۵‬‬ ‫و نه با گاه‌شماری دقیق ایرانی و نه با گفتار‬ ‫درجه از ش��رق یا نقطه اعتدالین برسد‪ .‬از این‬ ‫روز به بعد‪ ،‬مسیر جابه‌جایی‌های طلوع خورشید معکوس شده و مجددن ابوریحان بیرونی که از ش��ب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌کند‪ .‬از‬ ‫به‌سوی باال و نقطه انقالب تابستانی باز می‌‌گردد‪ .‬آغاز بازگردیدن خورشید آن‌رو که فاصله شب چله با نوروز‪ ،‬نود روز است‪.‬‬ ‫به‌س��وی شمال‌شرقی و افزایش طول روز‪ ،‬در اندیش��ه و باورهای مردم ام��روزه می‌ت��وان تولد خورش��ید را آن‌گونه که پیش��ینیان م��ا به نظاره‬ ‫باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا می‌نشسته‌اند‪ ،‬تماشا کرد‪ :‬در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن‬ ‫خورش��ید به مواضع ساالنه و استخراج تقویم ساخته می‌شده که یکی از‬ ‫گرامی و فرخنده می‌داشتند‪.‬‬ ‫در گذشته‪ ،‬آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است که یکی از آن‌ها مهم‌ترین آن‌ها چا‌رتاقی نیاسر کاش��ان است که فعلن تن‌ها بنای سالم‬ ‫جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده‪ ،‬باقی‌مانده در این زمینه در ایران است‪ .‬پژوهش‌های نگارنده که در سال‬ ‫بوده است‪ .‬جش��نی که از الزمه‌های آن‪ ،‬حضور کهن‪-‬ساالن و بزرگان ‪ ۱۳۸۰‬منتشر شد نظام گاه‌شماری در چارتاقی‌های ایران‪ ،‬نشان می‌دهد‬ ‫خانواده‪ ،‬به نماد کهن‌سالی خورشید در پایان پاییز بوده است‪ ،‬و هم‌چنین که این بنا به گونه‌ای طراحی و س��اخته ش��ده اس��ت که می‌توان زمان‬ ‫خوراکی‌ه��ای فراوان برای بیداری درازمدت که هم‌چون انار و هندوانه و رس��یدن خورشید به برخی از مواضع ساالنه و نیز نقطه انقالب زمستانی‬ ‫و آغاز س��ال نو میترایی را با دقت تماش��ا و تشخیص داد‪ .‬چارتاقی نیاسر‬ ‫سنجد‪ ،‬به رنگ سرخ خورشید باشند‪.‬‬ ‫بس��یاری از ادیان نیز به ش��ب چله مفهومی دینی دادند‪ .‬در آیین میترا و بنایی است که تولد خورشید به گونه‌ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده‬ ‫بعدها با نام کیش مهر‪ ،‬نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» خورشید می‌شود‪ .‬این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه‬ ‫روز‪ ،‬روز تولد مهر و نخستین روز سال نو به شمار می‌آمده است و امروزه و در نزدیکی روس��تای رباط س��فید‪ ،‬نیز دارا است که البته فعلن دیواری‬ ‫کارکرد خود را در تقویم میالدی که ادامه گاه‌ش��ماری میترایی اس��ت و نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید می‌شود‪.‬‬ ‫حدود چهارصد س��ال پس از مبدا می�لادی به وجود آمده‪ ،‬ادامه می‌دهد‪ .‬هر ساله مراس��م دیدار طلوع و تولد خورشید و بررسی نظریه نگارنده در‬ ‫فرقه‌های گوناگون عیس��وی‪ ،‬با تفاوت‌هایی‪ ،‬زادروز مسیح را در یکی از چارتاقی‌ه��ای ایران و از جمله چارتاقی‌های نیاس��ر‪ ،‬نویس و بت‌خانه‌ی‬ ‫روزهای نزدیک به انقالب زمس��تانی می‌دانند و هم‌چنین جشن سال نو آتش‌کوه‪ ،‬ب��ا حضور دوس��ت‌داران باستان‌ستاره‌شناس��ی ایرانی و دیگر‬ ‫و کریس��مس را هم‌چون تقویم کهن سیس��تانی در همین هنگام برگزار عالقه‌مندان در محل چارتاقی‌ها برگزار می‌‌شود‪.‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫در ستایش پاس‌داشت طوالنی‌ترین شب سال‬

‫ف�روغ صادقی‪ /‬آجیل‪ ،‬شب‌نش��ینی‪ ،‬قصه‌ه��ای مادر‌بزرگ‪ ،‬یک‬ ‫هندوانه قرمز و آب‌دار و بلندترین شب سال آغاز خوبی برای شروع‬ ‫یک زمس��تان سرد اس��ت‪ .‬ش��ب یلدا یا آن‌طور که مادربزرگ‌ها و‬ ‫پدربزرگ‌ها می‌گویند شب‌چله شبی است که غروب‌اش خداحافظی‬ ‫با پاییز اس��ت و طلوع‌اش س�لام به زمس��تان‪ .‬در این بین ایرانیان‬ ‫قرن‌هاست در هر گوشه و کناری از سرزمین پهناورشان شب میان‬ ‫این طلوع و غروب را به شب‌نش��ینی و قصه‌گویی و خوش‌نوش��ی‬ ‫می‌گذرانند‪.‬‬ ‫این ش��ب بلندترین شب سال است‪ ،‬نه بر اساس یک باور عامیانه و‬ ‫بی‌پایه که بر اس��اس مستندات دقیق‌ترین تقویم ساخت دست بشر‬ ‫که عمرخیام نیش��ابوری در دوره ملک‌شاه سلجوقی تهیه و تدوین‬ ‫شد‪ ،‬این تقویم را دقیق‌ترین گاه‌شماری جهان دانسته‌اند چرا که در‬ ‫برابر تقویم اروپایی که در هر ‪ 3320‬سال یک روز خطا دارد گاه‌شمار‬ ‫جاللی در هر ‪ ۱۰‬هزار سال تن‌ها یک ثانیه خطا دارد‪ .‬که به عقیده‬ ‫برخی ستاره‌شناسان آن‌هم بیش از آن‌که ناشی از خطای عمر خیام‬ ‫و دانش‌مندان هم‌کارش باش��د ناشی از خطا و جابه‌جایی ستاره‌ها و‬ ‫سیاره‌های کهکشان راه شیری‌است‪.‬‬ ‫در تقویم و گاه‌شماری ایران‌باستان آن‌قدر مراسم گرد‌همایی‌ها جشن‬ ‫و پای‌کوبی بود که گویی آن‌ها از هر فرصتی برای ش��ادی و خوش‬ ‫بودن اس��تفاده می‌کردند‪ ،‬جالب آن‌که بررس��ی جشن‌های ایرانی و‬ ‫ی مشترک‬ ‫زمان برگزاری آن‌ها نشان می‌دهد دست‌کم هفت ویژگ ‌‬ ‫در میان همه آن‌هاس��ت‪ .‬اول آن‌که به تقریب باالیی می‌توان گفت‬ ‫همه جش��ن‌های ایرانی در پیوند ب��ا پدیده‌های طبیعی و کیهانی و‬ ‫اقلیمی هستند از هم‌این رو هم زمان برگزاری همه آن‌ها منطبق با‬ ‫تقویم طبیعی بود‪ .‬هیچ جش��نی در ایران برگرفته از دستورها و آیین‬ ‫مذهبی خاصی نبود‪ ،‬دیگر این‌که همه این جشن‌ها و گردهمایی‌ها با‬ ‫سرور و شادی هم‌راه است و غم و اشک و گریه در آن‌ها جایی ندارد‪.‬‬ ‫جش��ن‌های ایرانی همه و همه در احترام و پاس‌داشت همه مظاهر‬ ‫طبیعت اس��ت‪ .‬در هیچ جشن و آیینی بازمانده از ایران باستان اثری‬ ‫از خش��ونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمی‌شود‪.‬‬ ‫از این رو می‌توان این جش��ن‌ها را محیط زیس��تی‌ترین جش��ن‌ها‬

‫دانست‪ .‬پیوند ناگسستنی جشن‌های ایرانی با آتش هم ویژگی دیگر آخرین ش��ب پاییز و اولین ش��ب زمس��تان می‌داند این دو نام هیچ‬ ‫آن‌هاست‪ .‬جش��ن‌ها و مراسم ایرانی با زادروز یا سال‌مرگ کسی در ارتباطی ب��ا هم ندارند و بیان‌گر دو واقع��ه متفاوت یکی تقویمی و‬ ‫ی همه جشن‌های ایران باستان دیگری تاریخی اسطوره‌ای است‪ .‬زیرا چله یک تقسیم ثابت تقویمی‬ ‫پیوند نیست‪ ،‬هفتمین و آخرین ویژگ ‌‬ ‫هم عمومی بودن و گستردگی مراسم آن‌ها بود‪ ،‬به این معنا که هیچ است و از هیچ‌گاه هم از زمان پیدایش آن هیچ نظام تقویمی نتوانسته‬ ‫جشنی به هیچ طبقه خاصی تعلق نداشت و هر کسی از هر قشری است تصرفی در مناسبات آن داشته باشد‪ .‬یعنی نباید حساب آن را با‬ ‫حساب ماه دی به صورت مشترک نوشت‪ .‬خوش‌تراش می‌گوید‪« :‬در‬ ‫می‌توانست به سهم خود آن را جشن بگیرد و پاس بدارد‪.‬‬ ‫آیین شب‌چله و یلدا همه مطابق آن‌چه گفته شد همه این ویژگی‌ها گذشته پیش از رواج تقویم جاللی و اساس محاسبات تقویمی رایج‬ ‫را دارد‪ ،‬اول آن‌که در بلندترین شب سال برگزار می‌شود‪ ،‬به هیچ دین در ایران غیر از این چیزی بود که متصورش هستیم‪ .‬به‌عنوان مثال‬ ‫و آیین خاصی ربط ندارد‪ ،‬هم‌نشینی شب‌چله هم‌زاد شادی و خوش‪ -‬نگاهی به تقویم دیلمی که هنوز بین چوپانان منطقه شمال کارکرد‬ ‫دارد نش��ان می‌دهد نوروز در تابستان سر‬ ‫گذرانی اس��ت‪ ،‬در این ش��ب خوراکی‌ها و‬ ‫می‌رس��ید‪ .‬در میان ساکنان جزیره قشم و‬ ‫تنق�لات همه محصول و میوه درختان‬ ‫بود در هیچ جشن و آیینی‬ ‫س��واحل خلیج فارس نیز تقویمی کار‌کرد‬ ‫و مانند جش��ن‌های برخی ملت‌ها هم‌چون‬ ‫عید پاک مس��یحیان و قربان مسلمانان نه بازمانده از ایران باستان دارد که نوروز آن‌ها ب��ا نام نوروز صیاد در‬ ‫تابس��تان و تیر ماه به وق��وع می‌پیوندد»‪.‬‬ ‫گوسفندی کشته می‌ش��ود و نه بوقلمونی‪،‬‬ ‫اثری از خشونت و‬ ‫ای��ن پژوهش‌گر بر این باور اس��ت که در‬ ‫شب‌نش��ینی‌های ش��ب‌چله و یلدا حتمن‬ ‫بدرفتاری نسبت به‬ ‫خص��وص یلدا همان‌طورک��ه از نام آن بر‬ ‫گرداگ��رد کرس��ی و مجمری آت��ش بود و‬ ‫هس��ت‪ .‬در آخر هم این‌که ش��ب یلدا را از گیاهان و حیوانات دیده‬ ‫می‌آید به معنای تولد اس��ت‪ .‬از همین‌رو با‬ ‫جشن‌های ایران باستان سنخیت ندارد چرا‬ ‫شاهان و فرادس��تان جامعه تا مردم عادی‬ ‫نمی‌شود‬ ‫که در ایران باس��تان و بعد از آن که مملو‬ ‫و فرودس��تان هم��ه و همه با هم جش��ن‬ ‫از جشن‪-‬های متفاوت است کم‌تر می‌توان‬ ‫می‌گرفتند‪.‬‬ ‫ت عنوان جش��ن‌تولد دید‪ .‬از همین رو من معتقدم وجود‬ ‫اگر چه امروز روز‪ ،‬از بسیاری از آن همه جشن و شادی اثر و خبری جشنی تح ‌‬ ‫نمانده است‪ ،‬اما شادی جش��ن شب یلدا هم‌چنان برقرار و پایدار در جشن تولد در فرهنگ ایرانی امری وارداتی از فرهنگ‌ها تحت‌تاثیر‬ ‫هر شهر و روستایی پاس داشته می‌شود و مردم از موهبت بلندترین ادی��ان ابراهیمی اس��ت و از همین‌رو می‌توان گف��ت یلدا نمی‌تواند‬ ‫شب سال بهره می‌برند و گرداگرد بزرگی جمع می‌شوند و شب را به ارتباطی به شب‌چله داشته باشد‪ .‬اگرچه بسیاری سعی کرده‌اند شب‬ ‫خوشی و خرمی می‌گذرانند‪ .‬یلدا در این وانفسای زندگی‌های شهری تولد خورشید و مهر ایرانی و میترای رومی و حضرت مسیح را به هم‬ ‫و کار و کار و کار از آن رو اهمی��ت ص��د چندانی دارد که به معجزه مرتبط س��ازند اما می‌توان با یک حساب سر انگشتی و یک مطالعه‬ ‫طوالنی‌ترین شب س��ال مردم را خانواده‌ها را بازار و کسب و کار را مختصر به این نتیجه رس��ید که به هیچ‌وجه ش��ب یلدا شب چله یا‬ ‫اولین شب زمستان نیست‪.‬‬ ‫رونق می‌دهد و شادی را به دل‌ها می‌نشاند‪.‬‬ ‫علی خوش‌تراش اسطوره‌شناس و پژوهش‌گر در رابطه با ریشه‌های خوش‌تراش در میان صحبت‌های خود به موضوعی اشاره می‌کند که‬ ‫ش��ب‌چله و یلدا نظرات جالب و ناشنیده‌ای دارد‪ ،‬او بر این باور است بی‌اندازه جالب توجه اس��ت‪ ،‬او می‌گوید‪ :‬اگر لحظه بسته شدن نطفه‬ ‫که برعکس تصورات رایج که شب‌چله و یلدا را نامی مشترک برای یک انسان را هم‌زمان با ورود آفتاب از برج حوت به برج حمل یعنی‬

‫شروع بهار و در نوروز در نظر بگیریم‪ ،‬پس از گذشت ‪ 9‬ماه و ‪ 9‬روز‬ ‫ن این تاریخ هم‌زمان است با روزی که‬ ‫کودکی متولد خواهد شد‪ ،‬دقیق ‌‬ ‫مسیحیان به دنیا آمدن حضرت مسیح را جشن می‌گیرند‪ ،‬از همین‬ ‫رو می‌توان این‌گونه گفت که ش��ب یلدا می‌تواند شب تولد مسیح و‬ ‫حتا مهر و میترا باشد‪.‬‬ ‫این پژوهش‌گر در ادامه می‌افزاید‪ :‬چل ‌ه زمس��تان ب ‌ه لحاظ تقسیمات‬ ‫زمانی دارای قرینه‌ای به نام چله تابستان است موسمی که بر عکس‬ ‫چله تابستان با افول سیطره خورشید هم‌راه است‪ .‬با شروع زمستان و‬ ‫چله اول یا چله بزرگ ما شاهد برگزاری جشن‌های زمستانی تا آغاز‬ ‫بهار هستیم‪ .‬در خصوص خوراک شب چله هم باید به این نکته توجه‬ ‫داشت که خوراک این شب بر عکس آیین‌های تابستانی کاملن گیاهی‬ ‫است چرا که هر آن‌چه در این شب به عنوان خوراک مصرف می‌شود‬ ‫تولید گیاهان اس��ت و نه جانوران‪ .‬در این خوراک یا سفره شب چله‬ ‫ش��باهت زیادی با شاخه فراوانی که در میان مسیحیان رواج دارد‪،‬‬ ‫می‌توان مش��اهده کرد‪ .‬خوش‌تراش در ادامه می‌گوید‪ :‬مرسو ‌م شدن‬ ‫حافظ‌خوانی و خوردن هندوانه در س��ده اخیر به برنامه‌های شب چله‬ ‫اضافه شد و پیش از این اثری از آن‌ها در مراسم شب چله خانواده‌های‬ ‫ایرانی دیده نمی‌ش��ود‪ .‬نکته دیگر هم این‌که در گذشته‌ای نه چندان‬ ‫دور این شب بیش از آن‌که به یلدا مشهور باشد مردم آن را شب چله‬ ‫می‌نامیدند همان‌طور که هنوز هم در بس��یاری روستا‌ها و شهرهای‬ ‫ایران هنوز هم برقرار است‪ ،‬با این حال اما نام یلدا و آیین‌های جدید‬ ‫به مدد دستگاه‌های تبلیغاتی جدید و استقبال مردم در حال چیره‌گی‬ ‫بر آیین‌های قدیم اس��ت‪ ،‬با این ح��ال اما نباید از این تغییر و تحول‬ ‫دل‌نگران شد‪ ،‬چه آن‌که همه آیین‌ها بنا به سلیقه عام دوام و حرکت‬ ‫پیدا می‪-‬کنند و چندان مهم نیس��ت که این ش��ب به چله یا به یلدا‬ ‫شهرت داشته باشد مهم زنده بودن و جاری بودن آن است‪ .‬همان‌طور‬ ‫که این اسطوره‌شناس هم گفته است مهم زنده بودن شب یلداست‪،‬‬ ‫ش��بی که در آن به یمن طوالنی‌ترین شب سال و بر آمدن آفتاب از‬ ‫پس آن و سر رسیدن زمستان جشن گرفته می‌شود‪ ،‬هر شبانه روزی‬ ‫که از این ش��ب بگذرد بر طول روزها افزوده می‌ش��ود و از عمر شب‬ ‫کاسته تا نهایت این‌که به بزرگ‌ترین جشن ایرانیان نوروز برسیم‪.‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫نه یلدا انار ندارد‪ ،‬اگر‬ ‫هم داشت حوصله‌ای‬ ‫برای دانه دانه برچیدن‬ ‫و ریختن‌اش در ظرف‬ ‫بلورین و پاشیدن گل‌پر‬ ‫روی‌اش نبود‪ ... .‬نبود؟‬ ‫همین االن در جنوب شرق‬ ‫آسیا درست روی خط‬ ‫استوا اعتراف می‌کنم‪ .‬اگر‬ ‫شهر من سرزمین مادری‬ ‫از این هم سیه‌پوش‌تر و‬ ‫بی‌حوصله‌تر بود باز دلم‬ ‫می‌خواست یلدا انار داشته‬ ‫باشد با نمک و گلپر‬

‫یلدا باعطرگـــل‌پر‬ ‫در فاصله دو عید‬

‫س�حر بیاتی‪ /‬در فاصله دو عید‪ ،‬روزگار می‌گذرانیم‪ ،‬س��ال نوی‬ ‫«میترایی» را در بلندترین ش��ب س��ال جشن می‌گیریم و سپس‬ ‫س��ال نوی میالدی که در ایران رنگ و بوی فرنگ را نداش��ته و‬ ‫ندارد‪ ،‬ش��اید تنها خیابانی که در تهران رنگ و بوی س��ال نوی‬ ‫میالدی به خود می‌گیرد خیابان «میرزای شیرازی» است و بس‪.‬‬ ‫خیابان��ی با فروش‌گاه‌های پ��ر زرق و برق و درخت‌های کاج‪ .‬اما‬ ‫شب یلدا یا آغاز سال نوی میترایی تا همین چند سال پیش هم در‬ ‫ایران حال‌و هوای خودش را حفظ کرده بود‪ ،‬کم‌کم کرسی‌های‬ ‫پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها جمع ش��د‪ ،‬سپس خود مادربزرگ‌ها و‬ ‫پدربزرگ‌ها یکی‌یکی پر کشیدند از میان ما‪ ،‬اختالفات خانوادگی‬ ‫بر س��ر خانه‌های پدری آغاز ش��د‪ .‬نه آن‌قدر‌ها هم س��یاه نیست‪،‬‬ ‫هستند هنوز هم پدر‌بزرگ‌ها و ماد‌ربزرگ‌هایی که کرسی ندارند‬ ‫اما آجیل شب یلدا و انار‌سرخ و هندوانه شیرین دارند‪.‬‬ ‫هن��وز هم خیلی از عموها و دایی‌ها یا خاله‌ها و عمه‌ها برای بقیه‬ ‫فال حافظ می‌گیرند‪ .‬هنوز هم می‌ش��ود تلویزیون را خاموش کرد‬ ‫و دور هم نشس��ت به گفت‌و‌گو‪ ،‬واقعیت شاید کمی تلخ‌تر باشد‪.‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫ش��اید همه خیره شده باشند به خزعبالت تلویزیون بدون این‌که‬ ‫در ی��ک مهمان��ی دو‌رهمی کالمی جز «خب دیگ��ه چه خبر؟»‬ ‫میان‌شان رد و بدل شده باشد‪.‬‬ ‫خوش‌‌بی��ن باش��م یا واقع‌بین؟ یل��دا دیگر صفا ن��دارد یا به قول‬ ‫«ش��هرام فرهنگی (سردبیر‌ماه‌نامه توقیف ش��ده نسیم)» و متن‬ ‫کوتاه‌اش برای نش��ریه هفت «یلدا انار ندارد»‪ ،‬خارج از باو‌رهای‬ ‫مذهبی داش��تن یا نداشتنم‪ ،‬باور داشتم‪ ،‬ماه رمضان بوی خاصی‬ ‫داش��ت‪ ،‬ماه محرم نیز‪ ،‬وقتی حاال کسانی که با من درباره بوها‬ ‫هم عقیده بودند می‌گویند‪ :‬امسال در ایران نه بوی محرم می‌آید‬ ‫نه بوی رمضان‪ ،‬آن هم برای مردمی که سرش��ان می‌رفت بوی‬ ‫نذری و آش افطاری‌ش��ان را فرام��وش نمی‌کردند‪ ،‬چه‌طور توقع‬ ‫داشته باش��م یاد اعیاد باستانی‌شان بی‌افتند وقتی تمدن و تاریخ‬ ‫باستانی‌شان را سال‌هاست از یاد برده‌اند؟‬ ‫دارم به نوش��تن داس��تانی فکر می‌کنم درباره مردم سرزمینی که‬ ‫جادو شده‌اند‪ ،‬نفرین جادوگر بد شاید‪ ،‬آن‌ها را به خواب برده باشد‪.‬‬ ‫دیگر نه در عزای کس��ی زار می‌گریند نه در عروس��ی کسی شاد‬

‫می‌رقصند‪ .‬غباری خاکس��تری ش��هر را گرفته و همه انارها روی‬ ‫طاقچه خشک ش��ده‌اند‪ .‬هیچ هنداونه قرمز‌رنگی شیرین نیست‪،‬‬ ‫بوی عیدی و بوی توت هیچ کجای ش��هر به مش��ام نمی‌رس��د‪.‬‬ ‫بوها‪ ،‬مزه‌ها‪ ،‬خنده‌ها و حتا گریه‌ها از این شهر رفته‌اند‪.‬‬ ‫اما دوس��ت دارم قصه را این‌طور ادامه بدهم‪ ،‬ش��ب آبستن است‪،‬‬ ‫درد می‌کش��د از این نفرین ممتد‪ ،‬زمان نمی‌گذرد‪ ،‬همه مبهوت و‬ ‫خیره به آسمان می‌نگرند‪ ،‬بلندترین شب سال است انگار‪ ،‬بلندتر‬ ‫حتا از آن‌چه فکرش را بکنی‪ ،‬اما بالخره خورش��ید زاده می‌ش��ود‬ ‫به مهر‪ ،‬بوی زندگی در ش��هر می‌پیچد و طلسم جادوگر شکسته‬ ‫می‌ش��ود‪ .‬عشق و زندگی جای بی‌تفاوتی را می‌گیرد و سال نوی‬ ‫میترایی آغاز می‌شود‪.‬‬ ‫کاش آخر همه داس��تان‌ها شیرین باشد‪ .‬شکستن طلسم جادوگر‬ ‫باشد‪ ،‬کاش شادمانی به سرزمین غم‌‌‌زده ما بازگردد که هر چه این‬ ‫فرنگ‌نش��ینان را نظاره می‌کنم‪ ،‬آه می‌کشم و حسرت می‌خورم‪،‬‬ ‫برای س��رزمین مادری‪ ،‬برای کشوری که ملت‌اش را ملت گریه‬ ‫نام نهادند و عزاداری‌های‌اش را برجش��ن‌های‌اش برتری دادند‪.‬‬

‫ش��اید همین عزاداری‌های ممتد خس��ته کرده باش��دمان‪ ،‬شاید‬ ‫حسرت‌های به دل مانده این گونه لمس و بی‌حوصله‌‌مان کرده‪.‬‬ ‫س��هم ما‪ ،‬س��هم نس��ل من از اواخر دهه ‪ 50‬خورشیدی‪ ،‬انقالب‬ ‫ب��ود‪ ،‬از ن��وع فرهنگ��ی و غیر‌فرهنگی‪ ،‬راه‌پیمای��ی بود و جنگ‪،‬‬ ‫سازندگی‌های بی‌زیر ساخت بود و اصالحات پر از ترس و تردید‪،‬‬ ‫حکومت‌های نظامی و تحریم‪ ،‬ما در ایران هرگز نه الله‌زار دیدیم‬ ‫ن��ه تاالر کوچینی‪ ،‬ن��ه هتل میامی‪ ،‬در ایران م��ا هرگز گوگوش‬ ‫نخواند‪ ،‬هایده کنس��رت نداشت‪ ،‬صمد عاشق لیال نشد و مسعود‬ ‫کیمیایی دیگر هرگز قیصر نس��اخت‪ ،‬ما در ایران روضه دیدیم و‬ ‫دسته‌های عزادار سینه‌زنی و خاک سپاری شهدای گمنام‪.‬‬ ‫نه یلدا انار ندارد‪ ،‬اگر هم داشت حوصله‌ای برای دانه دانه برچیدن‬ ‫و ریخت��ن‌اش در ظرف بلورین و پاش��یدن گل‌پر روی‌اش نبود‪.‬‬ ‫‪ ...‬نب��ود؟ همین االن در جنوب ش��رق آس��یا درس��ت روی خط‬ ‫اس��توا اعتراف می‌کنم‪ .‬اگر ش��هر من سرزمین مادری از این هم‬ ‫سیه‌پوش‌تر و بی‌حوصله‌تر بود باز دلم می‌خواست یلدا انار داشته‬ ‫باشد با نمک و گلپر‪.‬‬


‫يلدا انار ندارد‬ ‫ش�هرام فرهنگ�ی‪ /‬بگ��ذار كم��ی خوش‌بين باش��يم‪.‬‬ ‫مثلن بنش��ينيم گوش��ه‌ای و فكر كنيم هنوز هم می‌شود‬ ‫بلندترين ش��ب سال در هم‌همه و طعم خوش هندوانه و‬ ‫انار‪ ،‬كوتاه‌تر از هر ش��ب ديگری ش��ود‪ .‬بعد به خيال هم‬ ‫ش��ده دوس��تان را دور خودمان جمع كني��م و فال حافظ‬ ‫بگيري��م‪ .‬حوصله‌ای هم اگر نبود‪ ،‬نبود‪ ،‬همان اولين بيت‬ ‫محبوس پشت پيشانی كفايت می‌كند‪:‬‬ ‫هزار حيله برانگيخت حافظ از س��ر فكر ‪ /‬بدان هوس كه‬ ‫شود آن نگار رام و نشد‬ ‫‪ ...‬تا چش��م برهم بزنی‪ ،‬چشم‌ها از راه رسيده‌اند و شب‪،‬‬ ‫شب يلداس��ت‪ .‬بهانه‌ای می‌خواستيم برای نوشتن‪ ،‬برای‬ ‫دوباره نوشتن از شب حافظ و انار‪ .‬چه می‌گوييم؟ بلندترين‬ ‫شب س��ال حتا بی‌صدای برش چاقو در تن هندوانه هم‬ ‫از راه می‌رس��د‪ .‬بلندترين ش��ب س��ال حتا اگر «يلدا» را‬ ‫جای‌گزين س��ارا كنی و بنويس��ی‪ :‬يلدا انار ندارد‪ ،‬باز هم‬ ‫از راه می‌رس��د‪ .‬ك��دام بهانه؟ ياد آن هم��ه كوتاه كردن‬ ‫بلندترين ش��ب‌ها كه بهانه نمی‌خواهد‪ .‬می‌شود چشم‌ها‬ ‫را ب��ر روزهايی كه می‌آيند بس��ت و رفت تا روزهايی كه‬ ‫رفته‌اند‪ .‬شب يلدا در راه است آخر‪.‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫چه چیز شب یلدای‌مان را گرفت؟‬

‫عاقبتیکمسالهناموسی‬

‫دامون روزبه ‪ /‬پدربزرگ‌‌م همیش��ه دوس��ت داشت مهمون رو‪،‬‬ ‫هیچ‌وقت دست رد به س��ینه مهمون نمی‌زد‪ .‬شب چله براش یه‬ ‫مس��اله ناموسی بود‪ .‬اگه ش��ب آخر پاییز مهمونی و شام و میوه‬ ‫به راه نبود حتمن خون جلو چشاش��و می‌گرفت‪ ،‬البته اینو حدس‬ ‫می‌زنم چون همیشه به راه بود‪.‬‬ ‫از روزای اول زندگیم این خاطرات تو ذهنم هست‪ ،‬آدمای شادی‬ ‫ک��ه تا صبح می‌رقصیدن‪ ،‬صورتک‌های خندان و گرم‪ .‬اون موقع‬ ‫ان��گار خدا هم با ما بود‪ ،‬همیش��ه ش��ب چله ب��رف می‌اومد‪ .‬آخ‬ ‫برف‌بازی ش��ب چله چه حالی داشت‪ .‬تازه اگر هم برف نمی‌اومد‬ ‫یه مراسم داش��تیم به اسم کف‌زنی‪ .‬تو یه دیگ بزرگ جوشونده‬ ‫گیاه رو می‌ریختن بعد با چوب مخصوص اونو هم می‌زدن‪ ،‬فک‬ ‫نکنین مثل آش‪ ،‬نع! با حرکت دست تند این کار رو می‌کردن‪ .‬دو‬ ‫ساعت طول می‌کشید تا دیگ پر از کف بشه‪ .‬تو این مدت همه‬ ‫ت��و حیاط بودن و هر کی پنج دقیقه چوب دس��ت‌اش می‌گرفت‬ ‫و ه��م می‌زد‪ .‬خدایی‌اش نمی‌دونم این کش��ف کی بود‪ ،‬آخه این‬ ‫کف‌ها اصلن واسه این بود که توش شیره بریزن بعد بخورن‪ ،‬اما‬ ‫خب ما اونو رو س��ر و کله هم می‌ریختیم‪ .‬االن که فک می‌کنم‪،‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫می‌بین��م چقدر م��ا دل خوش بودیم‌ و ساختارش��کن! آخه بعدها‬ ‫دیدم این مراس��م کف‌زنی یه مراسم رس��میه و بزرگان قبیله در‬ ‫جنوب ش��رق ایران دور هم جمع می‌شن و خیلی جدی کف‌هارو‬ ‫می��ل می‌کنن‪ .‬تصور این که یه س��ری آدم ج��دی یهو بردارن‬ ‫کف‌ها رو به سر و صورت هم بزنن‪ ،‬تا مدت‌ها منو می‌خندوند‪.‬‬ ‫اون موق��ع ش��ب‌های چله‌کش می‌اومد تا پنج صبح‪ .‬آخر ش��ب‬ ‫هم بچه مدرس��ه‌ای‌ها که خودم هم جزوش��ون بودم‪ ،‬احس��اس‬ ‫می‌کردیم تب کردیم و سرمون گیج می‌ره‪.‬‬ ‫آخ چقدر هوس اون ش��ام ش��ب چله رو ک��ردم‪ ،‬بهش می‌گفتن‬ ‫قرمه‪ ،‬قرمه سبزی نه‌ها‪ ،‬این غذا همش گوشت بود و حسابی هم‬ ‫چرب‪ ،‬با نون س��نگک می‌خوردیم‪ .‬یادمه مردای فامیل می‌رفتن‬ ‫تو یه اتاق تا مشروب رو با گوشت که مزش باشه بخورن‪ .‬این‌ام‬ ‫از اخالقای پدربزرگ‌ام بود‪ ،‬مشروب رو فقط با گوشت می‌خورد‪.‬‬ ‫اون زمان س��ن بچه‌های فامیل پایین بود‪ ،‬بچه‌ها هم جاشون تو‬ ‫اون اتاق نبود‪ .‬از تو حیاط‪ ،‬می‌رفتیم پش��ت پنجره ببینیم تو اتاق‬ ‫چه خبره‪ ،‬هوا سرد بود‪ ،‬اما دل‌مون گرم شب چله بود‪.‬‬ ‫اون موق��ع ش��ب‌ها‪ ،‬چله‌ک��ش می‌اومد تا پنج صبح‪ .‬آخر ش��ب‬

‫هم بچه مدرس��ه‌ای‌ها که خودم هم جزوش��ون بودم‪ ،‬احساس‬ ‫می‌کردی��م تب کردیم و س��رمون گیج م��ی‌ره‪ ،‬البته تب به زور‬ ‫ماتیک خانوما‪ .‬به هر حال یه بهانه‌ای باید می‌بود برای مدرس��ه‬ ‫نرفتن‪ .‬بین خودمون باش��ه کس��ی هم اصرار نداشت به مدرسه‬ ‫رفتن بچه‌ها فردای ش��ب چله‪ .‬فردای صبح روز اول زمس��تون‬ ‫دل‌تنگ شب قبل بودیم اما امید داشتیم به یلدای سال بعد‪.‬‬ ‫نمی‌دونم شاید شما هم دل‌تون بخواد یه بار شب چله با ما بوده‬ ‫باشین اما‪ ،‬به قول حاجی‌مون‪ ،‬اون ممه رو لولو برد‪.‬‬ ‫امشب شب چله‪ ،‬من دارم تیستو گوش می‌دم و از چله‌های قدیم‬ ‫می‌گم در حالی که از خونه پدربزرگم چند هزار کیلومتر دورترم‪.‬‬ ‫مامانم می‌گن با ایران حرف می‌زدم گفتن امسال می‌خوان شب‬ ‫چله بگیرن‪ ،‬البته هر کی پول قرمش��و خودش بده‪ ،‬هنوزم معلوم‬ ‫نیس خونه کی‪.‬‬ ‫دل��م بدجور شکس��ت‪ ،‬نمی‌دونم تقصیر کی ب��ود که این‌جوری‬ ‫ش��د‪ .‬تقصیر داییم بود که واسه دخترش جهاز دویست میلیونی‬ ‫خرید یا تقصیره بابامه‪ ،‬که ش��د تهدید امنیت ملی و دست مارو‬ ‫گرفت و از ایران برد؟ ش��ایدم آه خاله کوچیکم گرفته‪ ،‬آخه اون‬

‫باید خونه رو جمع می‌کرد بعد ش��ب چل��ه‪ ،‬چقدر هم غر می‌زد‪.‬‬ ‫شایدم تقصیر ش��وهر خالم بود که مشروباش مزه اتانول می‌داد‬ ‫ی��ا نکنه عامل اصلی اون یکی ش��وهر خالم بود که دیگه چوب‬ ‫مخص��وص کف‌زنی رو نیاورد‪ .‬نکنه بچه‌های فامیل مقصر بودن‬ ‫که بزرگ ش��دن و رفتن دانش‌گاه تو شهرهای مختلف‪ .‬ممکنه‬ ‫همه اینا زیر سر اون یکی خالم باشه که حاضر نشد از مشتریای‬ ‫آرایش‌گاهش بگذره تا به مهمونیا برسه‪.‬‬ ‫شایدم اینا کار ناتوی فرهنگی بوده و می‌خواسته مارو از فرهنگ‬ ‫… نه‪ ،‬فک کنم تقصیر اداره هواشناسی بود که دیگه برف شب‬ ‫چله رو پیش‌بینی نکرد‪.‬‬ ‫نکنه کار س��ران فتنه بوده با اون میلیارد دال‌‌رهایی که از آمریکا‬ ‫گرفتن‪ .‬ش��اید هم ش��عرهای حافظ از مد افتاده و شب چله‌رو از‬ ‫ارج و قرب انداخته‪ ،‬یا ش��ایدم حاف��ظ خوندن بدون صدای اون‬ ‫پدربزرگ دیگه صفا ن��داره‪ .‬آره آقاجون تو مقصری‪ ،‬بدعادتمون‬ ‫کردی حاال هم ش��ب چل��ه رو با از ما بهترون اون باال جش��ن‬ ‫می‌گیری‪.‬‬ ‫حاجی‪ ،‬جای‌ ما برف نمی‌یاد‪ ،‬یلدات مبارک‬


‫شب یلدا مهمان تنـهایی های «حامد»‬

‫پساز این زاری نـکن‬

‫بهن��ام صابر نعمتی‪ /‬می‌رس��یم به بلند‌ترین ش��ب س��ال‪ .‬بلند و‬ ‫طوالنی نه به‌اندازه چند ساعت که به‌ اندازه یک دقیقه بیش‌تر از‬ ‫شب قبل و شب بعدش‪ .‬اما پر است از خاطره‪ .‬نمی‌دانم این شب‬ ‫برای ما هم خاطره داشته یا نه؟ برای نسل من؟ برای نسل سوم‪.‬‬ ‫یا شاید این‌قدر گفته‌اند و شنیده‌ایم که این شب‪ ،‬شب یلداست و‬ ‫شب خاطره‌آمیز که نا‌خودآگاه باورمان شده است‪ ،‬شب یلدا برای‬ ‫ما هم خاطره دارد‪.‬‬ ‫نس��ل ما زیر بم��ب و خمپاره آغ��از کرد‪ .‬انق�لاب را ندید اما در‬ ‫مت��ن جنگ بود‪ .‬پ��س از جنگ هم درگیر دعوای سیاس��ی بوده‬ ‫تا همین امروز‪ .‬سردار س��ازندگی‪ ،‬دولت اصالحات و حاال دولت‬ ‫خدمت‌گزار‪ .‬هرچه‌قدر فکر می‌کنیم به ش��ب یلدایش نمی‌رسیم‪.‬‬ ‫کدام ش��ب؟ کدام یلدا؟ دقت که کنیم ش��اید همین زندگی یلدا‬ ‫باشد برای نس��ل یلدا ندیده‪ ،‬یلدایی بدون هندوانه و آجیل شب‬ ‫یلدا‪ ،‬بدون انار دون ش��ده و کرس��ی‪ ،‬یلدای ما پر اس��ت از شعار‬ ‫سیاس��ی‪ ،‬رقابت انتخاباتی‪ ،‬زندانی سیاس��ی‪ ،‬اع��دام‪ ،‬تبعید‪ ،‬فرار‪.‬‬ ‫راستی کسی از مادربزرگ‌ها و پدر بزرگ‌ها خبر دارد؟‬ ‫مادر‌ب��زرگ و پدر‌بزرگ‌های‌مان اگ��ر هم از انقالب و جنگ جان‬ ‫سالم به در برده باش��ند‪ ،‬خانه‌های نسل ما کوچک‌تر از آن است‬ ‫ک��ه آن‌ه��ا را در کنار خودمان ببینیم‪ .‬بنش��ینند و برای‌مان قصه‬ ‫بگویند‪ .‬قصه زندگی خودش��ان را و شاید قصه زندگی ما‪ .‬بگویند‬ ‫که نسل ما شب یلدا ندارد‪.‬‬ ‫کرس��ی‌ها و شب‌نش��ینی‌ها‪ ،‬خاطره‌ه��ای کم‌رنگ��ی در ذهن ما‬ ‫هس��تند که در بین رنگ و لعاب شب‌نشینی‌های مجازی فرندفید‬ ‫و توییتر و فیس‌بوک گم شده‌اند‪ .‬گم نشده‌اند‪ .‬دیده نمی‌شوند‪ .‬به‬ ‫چش��م نمی‌آیند‪ .‬شاید هم چشم‌های ما ضعیف شده است‪ .‬وگرنه‬ ‫خاطره‌ها همیش��ه خاطره هس��تند و دل آدم را می‌برند با خود به‬ ‫گذشته‌های نه چندان دور‪.‬‬ ‫همین می‌ش��ود که یلدانشینی‌ها تغییر می‌کند‪ .‬آدم‌ها می‌گردند تا‬ ‫شب‌‌نشینی‌های خودشان را پیدا کنند‪ .‬یلدای شخصی‪ ،‬من بعد از‬ ‫س��ال ‪ 80‬اکران فیلم «شب یلدا» کیومرث پوراحمد‪ ،‬شب یلدای‬ ‫خ��ودم را پی��دا کردم‪ .‬در این حدود ‪ 10‬س��ال‪ ،‬هر ش��ب یلدا‪ ،‬با‬ ‫کیومرث پور‌احمد و محمد‌رضا فروتن شب‌نشینی می‌کنم‪.‬‬ ‫دو س��اعت پیش از تمام ش��دن پاییز‪ ،‬دیدن فیلم را آغاز می‌کنم‪.‬‬ ‫چند س��الی است کرس��ی نداریم‪ .‬ولو می‌شوم روی زمین‪ ،‬با یک‬ ‫بشقاب تخمه‌آفتاب‌گردان‪ ،‬یک پیاله انار دون شده و شاید کمی‬ ‫آجیل ش��ب یلدا‪ .‬در این چند س��ال هم بارها این فیلم را خریده‬ ‫و خرید ‌ه و خریده‌ام‪ .‬یا گم می‌ش��ود و یا توس��ط عالقه‌مندان به‬ ‫س��ینما که در بین اقوام کم نیس��تند برای همیشه قرض گرفته‬ ‫می‌شود«‌فیلم پر فروش شب یلدا»‪.‬‬ ‫یکی دو بار نزدیک ش��ب یلدا فیلم را خریدم‪ .‬یک‌بار فروشنده‌ای‬ ‫از من پرس��ید که این فیلم چیست؟ پرس��یدم‪ .‬فیلم را ندیده بود‪.‬‬ ‫می‌گفت فیلم برای ‪ 10‬س��ال پیش اس��ت و فک��ر نمی‌کرده که‬ ‫ارزش دیدن داش��ته باش��د‪ .‬برای همین تا به‌ح��ال فیلم را ندیده‬ ‫اس��ت‪ .‬اما هر سال نزدیک شب یلدا که می‌شود کلی از این فیلم‬

‫می‌فروشد‪ .‬فروشنده می‌گفت هر سال اول آذر شرکت‌های پخش چه بالیی س��رش بیاید‪ ،‬اما به روی خودش نمی‌آورد‪ .‬در گذشته‬ ‫فیلم‪ ،‬س��ی‌دی‌های جدید این فیلم را برای‌اش می‌آورند و او هم و خاطرات جس��ت و جو می‌کرد‪ .‬کجا اش��تباه کرده است؟ کدام‬ ‫می‌گذارد برای فروش‪ .‬هرچه‌قدر هم به آخر آذر نزدیک می‌شود‪ ،‬راه را خطا رفته اس��ت؟ فیلم‌ه��ا‪ ،‬آهنگ‌ها‪ ،‬خاطره‌ها‪ ،‬اما دوری‬ ‫فروش این فیلم هم باال می‌رود‪ .‬فروش��نده فکر می‌کرد به خاطر ن��ازی پدر را بیش از آن‌که گمان می‌ک��رد آزار می‌داد‪ ،‬اما راهی‬ ‫اس��م فیلم فروش آن نزدیک شب یلدا زیاد می‌شود‪ .‬اما برای‌اش نداشت جز صبر‪.‬‬ ‫توضیح دادم که ماجرای فیلم چیست و چرا این‌قدر طرف‌دار دارد‪ .‬صحنه‌های مرور فیلم‌ها توسط حامد یکی از به‌ترین صحنه‌های‬ ‫راس��تی فیلم ش��ب یلدا چرا این‌ق��در ط��رف‌دار دارد؟ فیلم را در سینمای ایران بود‪ .‬کارگردان با همین فیلم‌ها فلش بک می‌زد و‬ ‫ذه��ن‌ام مرور می‌کنم‪ .‬ی��ادم نمی‌آید جای��ی در فیلم صحبتی یا داستان را ساده به بیننده می‌رساند‪.‬‬ ‫اش��اره‌ای از شب یلدا شده باش��د‪ .‬پس این هم‌زاد پنداری من و کیوم��رث پوراحم��د در مصاحبه‌ای گفته بود که فیلم ش��ب یلدا‬ ‫دیگ��ر عالقه‌مندان به ش��ب یلدا چه دلیلی دارد‪ .‬ش��اید به خاطر حدیث نفس و داس��تان زندگی ش��خصی او است‪ .‬اینجاست که‬ ‫داستان فیلم اس��ت‪ .‬داستان تنهایی حامد که خیلی شبیه تنهایی مثل «ه��ر آن‌چه از دل برآید بر دل نش��یند»‌‪ ،‬قانون می‌ش��ود‪.‬‬ ‫ماس��ت و داس��تان رفتن مهناز که ‪ ...‬خیلی‌های‌مان گذاشتیم و پوراحمد هم‌چنین گفته بود که پس از رفتن هم‌س��رش پرده‌های‬ ‫رفتی��م‪ .‬خیلی‌ها هم ما را گذاش��تند و رفتند‪ .‬چ��ه فرقی می‌کند‪ .‬اتاق‌اش را برای مدت زیادی بسته بوده و خودش را حبس کرده‬ ‫ب��وده و حتا برای مدتی زنگ خانه را نیز‬ ‫همیشه یکی می‌رود و یکی تنها می‌شود‪.‬‬ ‫قطع کرده بوده اس��ت‪ .‬ش��ب یلدا از دل‬ ‫داستان ش��ب یلدا داس��تان زندگی حامد‬ ‫یلدای ما پر است از‬ ‫پوراحم��د آمد و ب��ر دل بیننده دل‌تنگ‬ ‫اس��ت از وقت��ی مهناز و دخت��رش نازی‬ ‫ایرانی نشس��ت‪ .‬آن‌چنان که یکی مثل‬ ‫می‌رون��د و تنه��ای‌اش می‌گذارن��د‪ .‬البد شعار سیاسی‪ ،‬رقابت‬ ‫من باره��ا و بارها این فیلم را می‌بیند و‬ ‫مهناز هم دالیل خودش را داش��ت‪ .‬آینده‬ ‫انتخاباتی‪ ،‬زندانی‬ ‫باز هم می‌بیند‪.‬‬ ‫بچه یا دلیلی دیگر‪ .‬ش��ب حامد در «شب‬ ‫یلدا» از وقتی مهناز می‌رود آغاز می‌شود‪ .‬سیاسی‪ ،‬اعدام‪ ،‬تبعید‪،‬‬ ‫ن��کات جال��ب در فیلم ش��ب یل��دا کم‬ ‫نیس��ت‪ .‬مثلن این که تع��داد زیادی از‬ ‫ش��بی به بلندی چند ماه و بیش‌تر از یک‬ ‫فرار‪ .‬راستی کسی از‬ ‫ل��وازم خانه حام��د احمدزاده‪ ،‬ب��ا بازی‬ ‫س��ال‪ .‬یلدای حامد بلند‌تر از یک ش��ب و‬ ‫مادربزرگ‌ها و پدر‬ ‫محمدرضا فروتن را مهرانه ربی‪ ،‬همسر‬ ‫یک دقیقه بود‪ .‬همین اس��ت که بیننده را‬ ‫بزرگ‌ها خبر دارد؟‬ ‫کیومرث پوراحمد از خانه خودشان آورده‬ ‫حدود یک ساعت و نیم میخکوب می‌کند‬ ‫اس��ت‪ .‬پیراهن‪ ،‬پالتو و شال‌گردن حامد‬ ‫به دیدن فیلم‪.‬‬ ‫احم��دزاده در پوس��تر فیل��م و هم‌چنین‬ ‫بعد از اکران این فیلم خیلی‌ها را سراغ دارم‬ ‫– از جمله خودم – که ش��ب یلدای‌ش��ان را ب��ا حامد می‌گذرانند و س��یگار دست‌پیچی که در طول فیلم بارها از آن استفاده می‌کند‪‌،‬‬ ‫شب یلدای‌شان را مهمان یلدای بلند می‌شوند‪ .‬شب یلدای پوراحمد همه‌گی متعلق به پوراحمد است‪.‬‬ ‫مادر‌ب��زرگ هم دارد‪ .‬م��ادر حامد پروین‌دخت یزدانی��ان مادر واقعی نکته دیگر درباره ش��ب یلدا این است که این فیلم احتمالن تنها‬ ‫کیومرث پوراحمد که خاطرات بی بی قصه‌های مجید را با خود دارد‪ .‬فیلم پس از انقالب است که یک زن در آن آواز می‌خواند‪ ،‬آن‌هم‬ ‫یک آهنگ قبل از انقالبی و این به معنی آزادی عمل کارگردانان‬ ‫نگران پسرش در تهران و نگران دختر حامله‌اش در اصفهان‪.‬‬ ‫اولین‌ب��ار همراه با پدر این فیلم را در یکی از س��ینماهای میدان در آن زمان بوده است‪.‬‬ ‫انقالب دی��دم‪ .‬صورت نگران حامد «محمدرضا فروتن» پش��ت خیلی‌ها نمی‌دانند که حامد چرا از محل کارش اخراج شده است‪.‬‬ ‫شیشه انتظار فرودگاه مهرآباد صحنه آغاز فیلم بود‪ .‬نگرانی برای حام��د یک مهندس پرواز اس��ت‪ .‬برادران حراس��ت پ��رواز یک‬ ‫دخترش‪ ،‬برای هم‌س��رش‪ .‬نگرانی ب��رای آینده‌ای که از آن خبر نمایش هواپیما‌ربایی دس��ت و پا می‌کنند تا از این طرق خودشان‬ ‫داش��ت و به روی خودش نمی‌آورد‪ .‬خودش را نگه داش��ته بود تا را ثاب��ت کنند‪ .‬اما حامد فضولی می‌کن��د و نمایش را لو می‌دهد‪.‬‬ ‫گریه نکند‪ .‬ش��اید نمی‌خواست دختر اش��ک‌های پدر را ببیند‪ .‬اما البته این نکته به‌خاطر برخی مس��ایل احتمالن‌امنیتی و سیاسی‬ ‫از فیلم حذف می‌شود‪.‬‬ ‫سوار ماشین که شد ‪ ...‬اشک‌های‌اش را رها کرد‪.‬‬ ‫دیدن فیلم ش��ب یلدا را در شب یلدا به شما توصیه می‌کنم‪ .‬اگر‬ ‫پس از این زاری نکن‬ ‫ن این‌کار را کنید‬ ‫جایی هس��تید که می‌توانید فیلم را بخرید‪ ،‬حتم ‌‬ ‫هوس یاری نکن‬ ‫و اگر نه که کافی‌اس��ت اس��م فیلم را در اینترنت س��رچ کنید تا‬ ‫تو ای ناکام‬ ‫لینک‌های مختلف برای دانلود در اختیارتان قرار بگیرد‪ .‬بی‌ش��ک‬ ‫دل دیوانه !‬ ‫نق��ش اول فیلم دیگر تنها بود‪ .‬کس��انی می‌آمدند و می‌رفتند‪ .‬اما ش��ب یلدای امسال‌تان با فیلم شب یلدا به یادماندنی خواهد شد‪.‬‬ ‫باز تنهایی‪ ،‬تنها هم‌راه حامد بود‪ .‬باز هم می‌دانس��ت قرار اس��ت شب یلدایی با طعم انار و آجیل و «شب یلدا»‪.‬‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫نگاهیبهانیمیشنآرتورکریسمس‬

‫از مفسدان اقتصادی تا قهرمانان دست و پا چلفتی‬

‫سحر بیاتی‪ /‬داستان با ورود یک مفسد اقتصادی آغاز شد‪ ،‬آقای‬ ‫اس��کروچ نام این مفس��د بی‌وجدان اقتصادی ب��ود که نام‌اش در‬ ‫جیب هیچ مس��وول و کاندیدای ریاست جمهوری نبود‪ .‬همه او را‬ ‫می‌شناختند و کسی برای دست‌گیری‌اش اقدامی نکرد‪.‬‬ ‫انیمیشنی که در ایران به اسم «سرود کریسمس» دوبله و ترجمه‬ ‫شد و در دوران کودکی ما تقریبن هر سال از شبکه‌های سراسری‬ ‫پخش می‌ش��د‪ .‬داس��تان زندگی یه مرد خسیس به اسم اسکروچ‬ ‫ب��ا بازی جیم کری رو نمایش می‌داد که بعد از دیدن یک خواب‬ ‫زندگی‌اش تغییر می‌کند‪ ،‬این انیمیشن محصول سال ‪ ۲۰۰۹‬والت‬ ‫دیزنی بود‪.‬‬ ‫انیمیش��ن دیگری به‌نام «قطار سریع‌الس��یر» که محصول سال‬ ‫‪ ۲۰۰۴‬ش��رکت سونی پیکچرز بود نیز در ایام کریسمس در ایران‬ ‫نمایش داده می‌شد اما به اندازه آقای اسکروچ معروف نشد‪.‬‬ ‫داس��تان رویای یک پس��ربچه را نش��ان می‌داد که سوار بر یک‬ ‫قط��ار با بچه‌های دیگه به دیدن بابانوی��ل می‪-‬روند‪ ،‬در راه این‬ ‫سفر مشکالت زیادی پیش می‌آید که داستان را جذاب می‌کرد‪.‬‬ ‫اما فیلم س��ینمایی «تنها در خانه» ب��ا قهرمانی به نام کوین که‬ ‫درس��ت در تعطیالت کریس��مس در خانه تنها می‌ماند و در ستیز‬ ‫با دو دزد داس��تان جذابی را می‌ساخت در کنار آقای اسکروچ به‬ ‫شهرت بس��یاری میان کودکان و بزرگ‌س��االن ساکن در ایران‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫اما همان‌طور که جش��ن کریسمس در ایران رونق و شور خاصی‬ ‫ندارد کم‌کم پخش همین چند فیلم و انیمیش��ن هم محدود شد‬ ‫و خبری از ویژه برنامه‌های کریسمس��ی در ایران دیگر به گوش‬ ‫نرسید‪.‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫هر‌چند این روزها هم در کش��وری اسالمی روزگار می‌گذرانم اما‬ ‫سیاس��ت‪ ،‬مسوولین کشور مالزی سیاس��ت «الاکراه فی الدین»‬ ‫اس��ت و همه ادیان در این کشور توانس��ته‌اند جشن‌ها و مراسم‬ ‫ویژه خود را داش��ته باش��ند‪ .‬با وجود این‌که تعداد مسیحیان این‬ ‫کشور نس��بت به مس��لمانان‪ ،‬هندوها و بودایی‌ها کم‌تر است اما‬ ‫جشن کریسمس رونق بسیاری دارد که همه ساله توریست‌های‬ ‫اروپایی و سایر کشورها را نیز به خود جذب می‌کند‪.‬‬ ‫بنابراین س��ینماهای مالزی هم که فیلم‌ه��ای روز دنیا را با زبان‬ ‫اصل��ی و زیرنویس ماالیی و چینی نمای��ش می‌دهند نیز از این‬ ‫قاعده مستثنا نیستند‪.‬‬ ‫ب��ه ج��رات می‌توانم بگویم یک��ی از جذاب‌ترین انیمیش��ن‌های‬ ‫زندگی‌ام را به‌همین مناسبت و در سینمای «کی‌ال‌سی‌سی» که‬ ‫درس��ت زیر بر‌ج‌های معروف و دو قلوی کواالالمپور ساخته شده‬ ‫دیدم‪ .‬پس��ری مهربان به نام «آرتور کریسمس» که انیمیشن را‬ ‫نیز با نام او اسم‌گذاری کرده‌اند‪.‬‬ ‫ای��ن فیلم با به روز کردن موفقیت‌آمیز بس��یاری از افس��انه‌های‬ ‫مربوط به کریسمس و گفت‌وگوهایی آمیخته با طنز هوش‌مندانه‪،‬‬ ‫تجربه‌ای کاملن متناس��ب ب��ا روزهای قب��ل از تعطیالت برای‬ ‫والدین و فرزندان فراهم می‌آورد‪.‬‬ ‫طراح��ی کامپیوتری این فیلم در دو حالت س��ه بعدی و دوبعدی‬ ‫جذاب به‌نظر می‌رس��د‪ .‬جذابیت داستان تا به‌حدی است که شاید‬ ‫برخی چهره‌ها و طراحی حیوان‌ها ظاهری عجیب و غریب داشته‬ ‫باش��ند اما باور‪-‬پذیری و هم‌راه شدن با شخصیت‌های داستان را‬

‫موروثی اس��ت که از پدر به پسر می‌رسد‪ .‬فیلم با نمای باز از باال‬ ‫ممکن ساخته است‪.‬‬ ‫فیل��م با یک بخش ‪ 20‬دقیقه‌ای ش��روع می‌ش��ود که به ش��رح به پایین یک تاالر ورودی در قطب ش��مال ش��روع می‌شود و در‬ ‫سیستم کاری قطب ش��مال‪ ،‬در قرن ‪ 21‬می‌پردازد‪ .‬دیگر از آن این تاالر عکس تعدادی از بابانویل‌های ش��اخص تا زمان حال‪،‬‬ ‫سورتمه‌ی قدیمی و گوزن‌هایی که پرواز می‌کردند خبری نیست‪ .‬نصب ش��ده اس��ت‪ .‬پس مشخص می‌ش��ود که از دید کارگردان‬ ‫سفینه‌ای با س��رعت حرکت مافوق صوت جای‌گزین آن‌ها شده ت��ازه کار این فیلم‪ ،‬بابانویل جاودانه و فناناپذیر نیس��ت‪ ،‬اما عمر‬ ‫که عرشه‌ی آن شبیه کشتی نظامی است و اتاق فرمان آن توسط طوالنی‌ای دارد‪.‬‬ ‫چندی��ن الف اداره می‌ش��ود‪ .‬بابانویل دیگر از لوله‌ی ش��ومینه‌ی همان‌طور که از جنب و جوش س��اکنین قطب ش��مال مشخص‬ ‫خانه‌ه��ا پایین نمی‌رود و گروه ضربتی متش��کل از الف‌ها‪ ،‬پیش است‪ ‌،‬روز کریسمس رسیده و بابانویل فعلی عازم سفر هر ساله‌ی‬ ‫خود ش��ده است‪ .‬این هفتادمین ماموریت‬ ‫از او راهی مقصد می‌شوند و راه ورودش‬ ‫بابانویل اس��ت و همه توق��ع دارند بعد از‬ ‫را هم‌وار می‌کنند‪ .‬این بخش س��فر آن‌ها این فیلم نسبت به سایر‬ ‫به‌انجام رساندن آن‪ ،‬خودش را بازنشسته‬ ‫که مانند یک «حمله‌ی زمینی» است‪ ،‬به‬ ‫فیلم‌هایکریسمسی‬ ‫کند و ردای خود را به پس��ر بزرگ‌ترش‬ ‫س��بک فیلم‌های جیمز باند چیز دیگری‬ ‫بی‬ ‫دیدم‪،‬‬ ‫امروز‬ ‫تا‬ ‫که‬ ‫استیو واگذار کند‪.‬‬ ‫که در طی داس��تان متوجه آن می‌شویم‬ ‫اما بابانویل پس��ر دست و پاچلفتی به نام‬ ‫این اس��ت ک��ه «بابا نوی��ل» یک لقب غم و غصه‌تر و دوست‬ ‫آرتور دارد که وظیفه‌اش پاس��خ دادن به‬ ‫داشتنی‌تر است‬ ‫نامه‌ه��ای بچه‌هاس��ت بابانویل بزرگ با‬ ‫‪ 137‬س��ال سن و همس��ر بابانویل فعلی‬ ‫نیز در یک خانه زندگی می‌کنند‪.‬‬ ‫هنگامی که آرتور متوجه می‌ش��ود فهرس��ت مقصد‌های بابانویل‬ ‫کودکی در کورنوال را از قلم انداخته‪ ،‬بابابزرگ نویل فرصتی پیدا‬ ‫می‌کند که نظریه خود مبنی بر این‌که هنوز هم سیس��تم قدیمی‬ ‫سورتمه و کالس��که‌اش جواب می‌دهد را ثابت کند‪ .‬استیو معتقد‬ ‫اس��ت این‌‌که از بین میلیون‌ها کودک‪ ،‬فقط یکی از آن‌ها از قلم‬ ‫افتاده‪ ،‬نشانه‌ی موفقیت روش کاری آن‌هاست‪ ،‬در حالی‌که آرتور‬


‫در فکر فضای غمگینی است که صبح روز کریسمس در خانه‌ی‬ ‫آن کودک حکم‌فرما می‌شود و تصمیم می‌گیرد خودش شخصن‬ ‫هدیه‌ی او را برس��اند‪ .‬بابابزرگ نویل هم در این راه به او کمک‬ ‫می‌کند و سورتمه‌ی قدیمی خود را که مخفی کرده در اختیارش‬ ‫قرار می‌دهد‪ .‬هش��ت گوزن و یک الف به نام برینونی نیز هم‌راه‬ ‫آن‌هاس��ت‪ ،‬با شروع سفر مش��کالتی نیز به وجود می‌آید که به‬ ‫نظرم باید فیلم و داستان‌اش را دید و لذت برد‪.‬‬ ‫این فیلم نس��بت به س��ایر فیلم‌های کریسمس��ی ک��ه تا امروز‬ ‫دیدم‪ ،‬بی غم و غصه‌تر و دوس��ت داش��تنی‌تر اس��ت‪ .‬در داستان‬ ‫آن ش��خصیت بدی وجود ندارد و می‌ش��ود به راحتی از ماجرای‬ ‫س��یر و سفر آرتور و هم‌چنین تماش��ای قطب شمال در روزهای‬ ‫اوج فعالیت و جنب و جوش خود‪ ،‬لذت برد‪ .‬در این فیلم لحظات‬ ‫احساسات‌برانگیزی هم وجود دارند‪ ،‬مانند رابطه‌ی حساس آرتور‬ ‫و بابانویل رابطه‌ی پدر و پس��ری و ش��وق دخت��ر بچه هنگام باز‬ ‫کردن هدیه‌اش‪.‬‬ ‫برای م��ن که ب��ا کارتون‌های��ی غم‌انگیزی بزرگ ش��دم آرتور‬ ‫کریس��مس یک اتف��اق تازه بود بدون اس��ترس ب��دون نگرانی‬ ‫و بغ��ض‪ ،‬آرتور مثل ش��خصیت‌های محب��وب دوران کودکی ما‬ ‫به دنب��ال مادرش نمی‌گش��ت و ش��خصیت بدبخت‬ ‫و بی‌نوای��ی نب��ود‪ ،‬باید‌ب��رای کودکانی ک��ه آرتور‬ ‫شخصیت محبوب‌شان می‌شود خوش حال بود‪ ،‬ما‬ ‫که هر چه دیدیم «هاچ زنبور‌عسل» بود که به‌دنبال‬ ‫مادرش می‌گشت‪« ،‬نل» بود که او هم با پدربزرگش‬ ‫ب��ه دنبال م��ادرش بود و حتا «کوزت» ک��ه از قاعده‬ ‫بی‌مادر مستثنا نبود و خیلی‌های دیگر که در مد انیمیشن‬ ‫سازان عصر‪ ،‬به درد بی‌مادری گرفتار آمده بودند‪.‬‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫ریشـه‌هـای‬ ‫ایرانباستانیکریسمس‬

‫س�اموئل کابلی‪ /‬کریس��مس روی هم رفته در ایران عید غربیان‬ ‫دانسته می‌شود‪ .‬عیدی مخصوص ارامنه و اقلیت مسیحی‪ ،‬که آغازگر‬ ‫سال میالدی در دنیای غرب است‪‌.‬اما چنان‌چه خواهیم دید‪ ،‬این فقط‬ ‫یک روی س��که است‪ .‬در مقاله حاضر خواهیم دید که کریسمس یا‬ ‫عید میالد مسیح‪ ،‬اتفاقن عمیقن ریشه در فرهنگ و باورهای دینی‬ ‫ایرانیان دارد‪ ،‬و در واقع حتا باید گفت‪ ،‬به‌خاطر نفوذ آداب و سنن ایران‬ ‫باستان است که امروزه غربیان میالد مسیح را در روز ‪ ۲۵‬دسامبر ‪۴‬‬ ‫دی جشن می‌گیرند‪ .‬همان‌طور که می‌دانیم‪ ،‬یکی از اعیاد مهم ایرانی‬ ‫شب یلدا است که مصادف است با ‪ ۲۱‬دسامبر‪ ،‬درازترین شب سال و‬ ‫شب آغاز اعتدال زمستانی است‪ .‬یلدا در زبان سریانی به معنای میالد‬ ‫است‪ .‬ایرانیان قبل از ظهور زرتشت عقیده داشتند که در چنین شبی‬ ‫میترا یا مهر خدای شکست‌ناپذیر خورشید‪ ،‬مهر و دوستی‪ ،‬محبت‪ ،‬نور‬ ‫و عدالت به طرز معجزه آسا کنار یک نهر آب از دل تخته‌سنگی زاده‬ ‫ش��د‪ .‬تولد او را گروهی چوپانان در کمال بهت و حیرت شاهد بودند‪.‬‬ ‫میترا گاو س��پید مقدس��ی دارد که همه‌جا مونس و هم‌راه او است‪.‬‬ ‫یک روز خدای خورش��ید فرستاده خود‪ ،‬کالغ را نزد میترا می‌فرستد‬ ‫با این فرمان که گاو خود را قربانی کن‪ .‬میترا با اکراه چنین می‌کند‪.‬‬ ‫گاو را می‌کش��د و ناگاه از خون آن‪ ،‬دنیا و هرچه در آن اس��ت پدید‬ ‫می‌آید‪ ،‬از ماه و س��تارگان گرفته تا گردش فصول و روش��نایی روز‪.‬‬ ‫پس از این قربانی‪ ،‬میترا و خدای خورشید با‌هم به خوردن و آشامیدن‬ ‫می‌پردازند‪ ،‬و میترا س��وار به ارابه خدای خورشید بر فراز اقیانوس‌ها‬ ‫به پرواز درآمده‪ ،‬به آس��مان‌ها برده می‌ش��ود و از آن پس‪ ،‬به‌عنوان‬ ‫میان‌جی بین آفریدگار و آفریدگان وس��اطت می‌کند «معنای اصلی‬ ‫میترا نیز واسطه یا‌میان‌جی‌است»‪ .‬بدین ترتیب ایرانیان باستان پیش‬ ‫از ظهور زرتش��ت‪ ،‬میترا را می‌پرستیدند و همه ساله در بزرگ‌داشت‬ ‫میالد او جش��ن‌هایی برگزار می‌کردند‪ .‬در یکی از سروده‌های دوران‬ ‫باستان در ستایش میترا چنین آمده است‪ :‬تو با ریختن آن خون ازلی‪،‬‬ ‫ما را فدیده دادی‪.‬‬ ‫با ظهور زرتش��ت و گرویدن شاهان هخامنشی به این آیین‪ ،‬عناصر‬ ‫مربوط به پرس��تش میترا «یا میتراییس��م» رفته رفته در آیین جدید‬ ‫ادغام ش��د‪ .‬با این حال آیین میتراییسم هیچ‌گاه به طور کامل از بین‬ ‫نرفت‪ .‬ش��اهان ایرانی سلسله هخامنش��ی از داریوش «‪ ۵۲۲‬تا ‪۴۸۶‬‬ ‫ق‌‪.‬م» به بعد‪ ،‬با این‌که خود پیرو زرتش��ت بودند‪ ،‬پی دردس��ر نبودند‬ ‫و نمی‌خواس��تند با عقاید کهن مذهبی که هنوز بس��یاری از مردم و‬ ‫اشراف آن‌ها را عزیز می‌داشتند درافتند‪ .‬به همین جهت‪ ،‬بسیاری از‬ ‫عقاید میتراییسم را نگاه داشتند و در آیین زرتشت ادغام کردند‪ .‬میترا‬ ‫خدای خورش��ید و نور‪ ،‬با اهورا‌مزدا خدای روشنایی تداعی شد‪ ،‬و در‬ ‫تقابل با اهریمن خدای تاریکی قرار گرفت‪ .‬ش��ب یلدا یا شب میالد‬ ‫میترا خدای نور کماکان گرامی داشته می‌شد‪ ،‬با این استدالل که در‬ ‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫پیکار بین نیروهای تاریکی و روش��نایی‪ ،‬بزرگ‌ترین نبرد در چنین و اما با پیروزی کنستانتین امپراتور مسیحی در سال ‪ ۳۱۲‬و گسترش‬ ‫شبی رخ می‌دهد و در نهایت روشنایی پیروز می‌شود‪ ،‬از این پس روز مس��یحیت در دنیای روم‪ ،‬سنت پرستش میترا رفته رفته رو به افول‬ ‫درازتر و شب کوتاه‌تر می‌شود‪ ،‬گرما و نور رو به فزونی می‌نهد و سرما نهاد‪ .‬با این‌حال باورهای کهن دنیای باس��تان را نمی‌ش��د یک‌شبه‬ ‫و ظلمت رو به ماهش‪ ،‬و نیکی بر بدی‪ ،‬و اهورامزدا بر اهریمن‪ ،‬چیره ریش��ه‌کن کرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬آبای صدر مس��یحیت در قرن چهار که به‬ ‫می‌گردد‪ .‬ایرانیان که آتش و حرارت را مظهر اهورامزدا خدای نور و خوبی با اساطیر و فلسف ‌ه دنیای باستان آشنا بودند و بر اهمیت‌شان‬ ‫نیکی می‌دانس��تند‪ ،‬در چنین شبی بیرون از منازل خود آتش روشن واقف‪ ،‬در این فضای آزاد کوش��یدند از قابلیت سنت‌هایی چون شب‬ ‫می‌کردند و در داخل‪ ،‬اعضای خانواده زیر حرارت کرسی کنار هم به یلدا و آیین ظهور میترا به منظور گسترش مسیحیت استفاده کنند‪.‬‬ ‫ش��ب‌زنده‌داری می‌پرداختند‪ .‬آنان شب را با افروختن آتش و روشن آنان با جای‌گزین کردن عیسی به جای میترا‪ ،‬تمام شکوه و عظمت‬ ‫کردن چراغ به صبح می‌رس��اندند‪ ،‬تا از این طریق در نبرد خورشید جشن ظهور میترا را به یک‌باره به واقعه تولد عیسی انتقال می‌دادند‪.‬‬ ‫با تاریکی به او کمک کرده باش��ند‪ .‬آجیل و فندق و هندوانه و حلوا بدین ترتیب ش��ب یلدا جشن ظهور میترا که پیشاپیش به‌خوبی در‬ ‫فرهنگ و باور‌های دینی دنیای روم ریشه‬ ‫می‌خوردند‪ ،‬و بدین‌گونه پایان سردی و آغاز‬ ‫دوانیده بود و قدمتی دیرینه داشت‪ ،‬تا سال‬ ‫گرمی را گرامی‌می‌داشتند‪.‬‬ ‫کریسمس نه یک عید‬ ‫‪ ۳۳۶‬میالدی رس��من به عنوان سال‌روز‬ ‫چنین سنت‌هایی در پی جنگ‌های ایران و‬ ‫یونان رفته‌رفت��ه به اروپا نیز راه یافت‪ .‬آیین بیگانه خاص غربیان‪،‬‬ ‫میالد مس��یح یا کریس��مس تعیین شد و‬ ‫میت��را‌منهای عناصر چن��د خداباورانه آن‌‬ ‫میترا به زودی در بس��یاری از مناطق دنیای‬ ‫بلکه عیدی است که‬ ‫جای خ��ود را به مس��یح داد‪ .‬این که چرا‬ ‫هلن��ی آن روزگار مریدانی پیدا کرد‪ ،‬و معابد‬ ‫اتفاقن نقاط مشترک‬ ‫‪ ۲۵‬دس��امبر انتخاب شد به‌درستی روشن‬ ‫متع��دد به افتخار میترا بنا ش��د‪ .‬با این حال‬ ‫احی��ای واقعی میتراییس��م را در قرون دوم انکار‌ناپذیری با باور‌های نیست‪ ،‬اما رومیان به احتمال زیاد این روز‬ ‫را که آخرین روز جشن‌های نیمه زمستان‬ ‫و س��وم میالد در امپراتوری روم ش��اهدیم‪.‬‬ ‫کهن‬ ‫سنن‬ ‫و‬ ‫آداب‬ ‫و‬ ‫دینی‬ ‫بود‪ ،‬روز تولد میترا می‌دانسته‌اند‪.‬‬ ‫امپرات��وران روم‪ ،‬میترا را که در ایران مظهر‬ ‫ایران‌زمین دارد‬ ‫با این‌حال تبدیل جش��نی بت‌پرستانه به‬ ‫وف��اداری به پادش��اه بود‪ ،‬بس��یار باب طبع‬ ‫جش��ن میالد مس��یح‪ ،‬در ابتدا سخت با‬ ‫یافتند‪ .‬جولیان ملقب به جولیان مرتد‪ ،‬و نیز‬ ‫بس��یاری از سربازان و افسران روم‪ ،‬سخت پیرو این آیین بودند و در مخالفت روبرو ش��د‪ .‬بخش شرقی امپراتوری روم‪ ۶ ،‬ژانویه را روز‬ ‫رم‪ ،‬بریتانی��ا در پی هجوم روم به «س��ال ‪ ۴۳‬م‪ ،».‬و کناره‌های رود تجلی خدا بر آدمیان در قالب تولد و تعمید عیس��ی می‌دانست‪ ،‬و‬ ‫رای��ن‪ ،‬دانوب و فرات‪ ،‬کنیس��ه‌ها و معابد متع��ددی برای میترا بر پا کلیس��ای اورشلیم نیز تنها ‪ ۶‬ژانویه را به عنوان روز میالد مسیح‬ ‫داشتند‪ .‬دیوکلیتیان امپراتور روم هنگامی که در صدد احیای حکومت معتبر ش��مرد و جشن می‌گرفت‪ .‬اما رفته رفته کلیسای شرق نیز‪،‬‬ ‫و مذهب روم باستان بر‌‌آمد‪ ،‬آیین میترا را از قلم نیانداخت‪ .‬او در سال ولو با اکراه‪ ،‬مخالفت را کنار گذاشتند و سنت برگزاری عید میالد‬ ‫‪ ۳۰۷‬معبد بزرگی در کناره رود دانوب واقع در نزدیکی وین برای میترا مس��یح در روز ‪ ۲۵‬دس��امبر را پذیرفتند‪ ،‬به‌طوری که این روز تا‬ ‫پایان قرن چهارم تقریبن در همه جا رس��من به عنوان روز تولد‬ ‫ساخت و او را حامی امپراتوری روم لقب داد‪.‬‬ ‫به این ترتیب میتراییس��م به یمن امپراطوران روم و سربازان‌اش در مسیح جشن گرفته می‌شد‪ .‬استثناین‪ ،‬کلیسای ارمنی بود که هنوز‬ ‫قرون ‪ ۳‬و ‪ ۴‬به عنوان مهم‌ترین رقیب آیین نوپای مسیحیت قد علم هم میالد مسیح را روز ‪ ۶‬ژانویه می‌داند و ‪ ۲۵‬دسامبر را به‌عنوان‬ ‫جشن بت‌پرستانه مردود می‌شمارد‪.‬‬ ‫کرده و سخت در بین رومیان رواج یافت‪.‬‬ ‫رومیان در بزرگ‌داش��ت میالد خورش��ید شکس��ت‌ناپذیر و موسم پس درواقع کریسمس نه یک عید بیگانه خاص غربیان‪ ،‬بلکه عیدی‬ ‫برداش��ت محصول‪ ،‬همه ساله در نیمه زمس��تان‪ ،‬یعنی از ‪ ۱۷‬تا ‪ ۲۴‬است که اتفاقن نقاط مشترک انکار‌ناپذیری با باور‌های دینی و آداب‬ ‫دس��امبر‪ ،‬کاروان‌های ش��ادی برپا می‌کردند و به جشن و پای‌کوبی و سنن کهن ایران‌زمین دارد‪.‬‬ ‫می‌پرداختند‪ .‬آنان در این ایام که به ایام جش��ن خدای زحل معروف اما در پایان این مقاله بد نیست بدانیم که در اولین کریسمس «تولد‬ ‫بود‪ ،‬کمابیش همان می‌کردند که ایرانیان در شب یلدا‪ ،‬خوراک‌های عیسی» چند ستاره‌شناس با دیدن ستاره‌ای دنباله‌دار از سمت شرق‬ ‫مخصوص می‌خوردند‪ ،‬منازل خود را با گیاهان س��بز می‌آراستند‪ ،‬به به س��وی بیت‌اللحم «محل تولد عیسی» روانه می‌شوند تا هدایای‬ ‫خود را به این طفل دهند که دست بر قضا ایرانی بوده‌اند‪.‬‬ ‫دید و بازدید یک‌دیگر می‌رفتند‪ ،‬و به هم هدیه می‌دادند‪.‬‬


‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


‫م�زدک عل�ی نظری‪ /‬اگ��ر آدم کنج��کاوی باش��يد‪ ،‬می‌دانيد که‬ ‫کريس��مس ارامنه کمی ديرتر از هم‌کيشان خارجی‌شان است حدودن‬ ‫ده روز‪ .‬يعنی در حالی که اکثر مس��يحی‌های دني��ا «از کاتوليک‌ها و‬ ‫پروتستان‌ها گرفته تا گروه عمده‌يی از ارتدوکس‌ها» ‪ 25‬دسامبر را روز‬ ‫والدت حضرت عيسی مسيح می‌دانند‪ ،‬پيروان کليسای مستقل ارامنه‬ ‫‪ 6‬ژانويه را کريسمس می‌گيرند‪.‬‬ ‫با وجود اين اختالف‪ ،‬س��ال نو مسيحی از همان شب اول ژانويه آغاز‬ ‫می‌شود و با مراسم خاص خودش هم‌راه است‪ .‬ارامنه ايران که بخش‬ ‫اصلی مس��يحيان کشور را تش��کيل می‌دهند‪ ،‬اين روزها برای تدارک‬ ‫جشن‌های‌شان سخت در جنب و جوش‌اند‪ .‬در «ده متری ارامنه» واقع‬ ‫در خيابان خواجه‌نظام‪ ،‬جايی که هميشه بوی قهوه تازه آسياب شده آدم‬ ‫را مست می‌کند‪ ،‬بازار خريد و شادباش گفتن به زبان اصلی گرم است‪.‬‬ ‫پشت شيشه اغلب مغازه‌ها تراکت‌هايی چسبانده شده که کنار عکس‬ ‫رنگی چند جوان شنگول ارمنی‪ ،‬زمان و مکان جشن و اجرای موزيک‬ ‫زنده آن‌ها را اعالم می‌کند‪ .‬به‌ترين برنامه‌ها را بايد در باش‌گاه «آرارات»‬ ‫س��راغ گرفت‪ ،‬آن‌جا عالوه بر برپايی بازارچ��ه خيريه با کلی خوراکی‬ ‫مخصوص و کاردستی‌های ظريف‪ ،‬به‌ترين گروه‌های موسيقی ارمنی‬ ‫برنامه خواهند داشت‪ .‬دو سه شب اجرا در سالن سرپوشيده باش‌گاه‪ ،‬که‬

‫البته جشن مفصلی است و به موزيک تنها اکتفا نمی‌شود‪ .‬در ضمن‪ ،‬اين‬ ‫برنامه‌ها ورودی‌‌های گرانی هم دارند که هر سال صفرهای بليت‌شان‬ ‫بيش‌تر می‌شود‪.‬‬ ‫آرارات را که می‌دانيد‪ ،‬نام رش��ته کوهی ا‌ست در ارمنستان که دو قله‬ ‫ماسيس کوچک و ماسيس بزرگ را در بلندترين نقاط خود دارد حتمن‬ ‫حاال ياد سوس��يس و کالباس افتاديد؟ اين کوهستان برفی‪ ،‬جز مفاخر‬ ‫ارمنی‌هاست و نماد نوستالژيک سرزمينی از دست رفته برای اين ملت‬ ‫مهاجر است‪ .‬آرارات برای خود مردمان کشور ارمنستان هم خيلی عزيز‬ ‫است و هر چيز مهم‌شان را با آن نام‌گذاری کرده‌اند‪ ،‬از جمله بزرگ‌ترين‬ ‫و پرطرف‌دارترين تيم فوتبال‌ش��ان که به ش��هر «ايروان» تعلق دارد‪.‬‬ ‫راس��تی کس��ی از تيم آرارات تهران خبری دارد؟ همان که يقه همه‬ ‫بزرگان فوتبال ما را می‌گرفت و‪ ...‬يادش به خير‪.‬‬ ‫کافه قنادی «لرد» در ابتدای خيابان ويال هم از آن مکان‌هاس��ت که‬ ‫بوی عيد را به مش��ام آدم می‌آورد‪ ،‬با آن پيراش��کی‌ها و شيرينی‌های‬ ‫خوش‌طعم و بو‪ ،‬وسوسه‌انگيز و شادی‌افزا‪ .‬هرچند با ممنوعيت استعمال‬ ‫ی عمومی‪ ،‬ديگر از آن پيرمردهايی که کنار ورودی‬ ‫سيگار در مکان‌ها ‌‬ ‫لرد با قهوه و سيگارشان خوش بودند‪ ،‬خبری نيست‪ ،‬اما هنوز می‌شود‬ ‫کناری ايستاد‪ ،‬به يک تکه بزرگ «گاتا» يا پای زردآلوی خوش‌مزه گاز‬ ‫زد و تندتند کار کردن خانم‌های شيرينی‌فروش را نگاه کرد‪ ،‬که مشتريان‬ ‫عجول را راه می‌اندازند‪ .‬همه با سرعت و عالقه مشغول خريدهای سال‬ ‫نو هستند‪ .‬چند صد متر آن طرف‌تر‪ ،‬خيابان سنايی در اين چله زمستان‬ ‫رنگ و وارنگ شده‪ .‬پر از پاپانویل‌ها‪ ،‬کاج‌های‌مصنوعی‌سبز‪ ،‬زرق و برق‬ ‫فروش‌گاه‌ها و‪ ...‬اما عطر کاج واقعی را در خيابان بغلی می‌توانيد حس‬ ‫کنيد‪ .‬جايی که با وجود نکوهش قطع درختچه‌های کاج‪ ،‬باز پر است از‬ ‫درخت‌هايی که وجب به وجب شاخه‌های‌شان را با ريسمانی بسته‌اند تا‬ ‫آسان بشود حمل‌شان کرد‪.‬‬

‫کاج‌های‌مصنوعی گرانند‪ .‬کوچک‌ترين‌ش��ان که بيس��ت س��انتی‌متر‬ ‫بيشتر قد ندارند‪ ،‬بيس��ت هزار تومانی آب می‌خورد‪ .‬بنابراين‪ ،‬چرا خود‬ ‫و ک��ودک درون‌ات را از لذت داش��تن ي��ک کاج واقعی محروم کنی؟‬ ‫حاال طرف‌‌داران محيط‌‌زيس��ت هرچه که دل‌شان می‌خواهد بگويند‪،‬‬ ‫جدن لذی دارد تزيين کاج کريس��مس‪ ،‬آويختن آن گوی‌های رنگی‪،‬‬ ‫طبل‌ه��ای کوچ��ک‪ ،‬عصاهای خط‌خطی قرمز و س��فيد‪ ،‬ش��مع‌ها و‬ ‫قنديل‌های يخی‪ ،‬و باالخره آن ستاره طاليی باالی قله‌اش‪.‬‬ ‫شب اول ژانويه‪ ،‬ناقوس کليساها به نشانه آغاز سال نو به صدا درمی‌آيند‪،‬‬ ‫درس��ت راس ساعت ‪ ،12‬شروع نوروز مسيحی‌ها‪ ،‬خانواده‌های ارمنی‪،‬‬ ‫گروه گروه وارد حياط کليسا می‌شوند‪« .‬کوکوپلو» را خورده‌اند و مجهز‬ ‫به لباس‌های گرم‪ ،‬هر آشنايی را که می‌بينند به ماچ و بوسه می‌گيرند‪.‬‬ ‫دخترها و پس��ران جوان حلقه‌های خودش��ان را دارن��د‪ ،‬و بچه‌ها هم‬ ‫مشغول بدوبدو و فرياد‪ ...‬اما در نيمه شب‪ ،‬دنگ دنگ ناقوس‌ها که در‬ ‫شهر می‌پيچد‪ ،‬همه ساکت می‌شوند و آسمان را نگاه می‌کنند‪ .‬لحظه‬ ‫دعا‌کردن رس��يده‪ .‬صحن کليسا شلوغ است و جمعيت متراکم‪ .‬جلوی‬ ‫محراب‪ ،‬کشيش‌ها و دست‌ياران جوان‌شان مشغول به جا آوردن آداب‬ ‫مذهبی‌اند‪ .‬ش��مع‌ها می‌س��وزند‪ ،‬عودها دود می‌پراکنند و پيروان «بره‬ ‫خدا» زانو زده‪ ،‬اشک می‌ريزند‪.‬‬ ‫«گوش کن‪ ،‬صدای الاليی مريم می‌آيد‪( ،‬جان من خدا را می‌س��تايد‪/‬‬ ‫روح م��ن در نج��ات دهن��ده من‪ ،‬خدا‪ ،‬ش��ادی می‌کند‪ /‬چ��ون او به‬ ‫کنيز ناچيزش نظر لطف داش��ته اس��ت‪ /‬از اين پس همه نسل‌ها مرا‬ ‫خوش‌‌بخت خواهند خواند‪»...‬‬ ‫نگاه کن‪ ،‬مسيح هنوز روی صليب طاليی خفته است‪ ،‬تاج خار را ببين‬ ‫که بر س��رش گذاشتند‪ ،‬و آن زخم‌‌های او که هنوز ازشان خون جاری‬ ‫اس��ت و آن کالم ديگر‪ ،‬کالم عيسی‪« ،‬در ازل کلمه بود‪ .‬کلمه با خدا‬ ‫بود و کلمه خود خدا بود‪ .‬از ازل کلمه با خدا بود‪ .‬همه‌چيز به‌وس��يله او‬ ‫هس��تی يافت و بدون او چيزی آفريده نشد‪ .‬حيات از او به وجود آمد و‬ ‫آن حيات نور آدميان بود‪ .‬نور در تاريکی می‌تابد و تاريکی هرگز بر آن‬ ‫چيره نشده است‪»...‬‬ ‫پاينده باد اين نور‪ .‬آمين‬ ‫«با آرزوی آزادی مزدک علی‌نظری روزنامه‌نگار محبوس ایرانی و قلم‬ ‫شیوای‌اش»‬

‫عطــرسنبـل‪ ،‬بـویکاج‬ ‫کريسمس در ايران‬

‫هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.